سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: کافه گپ میلیاردرها
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ﻣﺎ ﺑﺎ ﻣﻴﻼﻥ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ استقلار ﺑﺎ ﻛﺠﺎ
ﻣﻠﻮﺍاااﻥ! Yosef.gif

ﻣﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﻴﺪﻥ ﺷﻤﺎﺭﻭ ﻛﺠﺎ Yosef.gif Yosef.gif

ﺑﺪﻭﻭ ﺗﺎ ﺑﺮﺳﻰ
يکى مثل ما(پرسپوليسيها)لحظه شمارى ميکنيم بازى باميلان شروع بشه...
ﯾﮑﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮔﺘﻮﺯﻭ ﻭ
ﻣﺎﻟﺪﯾﻨﯽ ﻭ ﺁﺙ ﻣﯿﻼﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ...
ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻓﻠﮏ ﺯﺩﻩ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﺍﺭﻥ
ﺣﺮﺹ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ﺁﯾﺎ ﻫﺎﺷﻢ ﺑﯿﮓ ﺯﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﯼ
ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻓﻮﻻﺩ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﯾﺎ ﻧﻪ !!!
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺁﺧﻪ ﭼﻘــــــــــﺪﺭﺭﺭ ﺗﻔﺎﻭﺕ ؟ (((((((:
باشدتارستگارشويد...666666666666666
امامی فرررررررررررررررر گل اول پرسپولیس را زددددددددددددد
یوهوووووووووووووووووووووووووووو
به افتخار علیرضا امامی فرررررررررررررر
اخه مجبورین با میلان بازی کنین که فرت و فرت گل بخورین Smile)
وای که امشب چه خوشحالی عجیبی دارم
از قدیم الایام علاقه ی شدیدی به خواننده "ساسی مانکن" داشتم
کلیپ جدید ساسی مانکن پخش شده و منم بسیار پر انرژی و شادم.
یکی از دلایل علاقه ی شدیدم به این پسر "اعتماد به نفس" فوق العاده هست
همیشه خواستار همچین اعتماد به نفسی بودم و هستم
"ساسی مانکن آهاااااااااااا"
با آرزوی بهترین ها برای همگی دوستان خوبم
عشق از دست رفته هنوز هم عشق است. فقط شکلش عوض می شود، همین.

دیگر نمی توانی لبخند عشقت را ببینی یا برایش غذا ببری یا موهایش را نوازش کنی و یا با او برقصی. اما وقتی این حس ها ضعیف می شوند، حس های دیگر قدرت می یابند.

خاطرات. خاطرات شریکت می شوند .

تو آن را غذا می دهی. بغلش می کنی. با آن می رقصی .

زندگی باید به پایان برسد ولی عشق نه ...

پنج نفری که در بهشت به ملاقات شما می آیند | میچ آلبوم
چو شبروان سرآسیمه ، گرد خانه مگرد
تو خود بهانه ی خویشی پی بهانه مگرد
تو نور دیده ی مایی به جای خویش در ای
چنین چو مردم بیگانه گرد خانه مگرد
تویی که خانه خدایی بیا و خود را باش
برون در منشین و بر آستانه مگرد
زمانه گشت و دگر بر مدار بی مهری ست
تو بر مدار دل از مهر و چون زمانه مگرد
چو تیر ِ تیز گذشتی ز هفت پرده ی چشم
کنون که در بن جانی پی نشانه مگرد
بهوش باش که هرنقطه دام دایره ای ست
تو در هوای رهایی درین میانه مگرد
کمند مهر نکردی ز گیسوان بلند
دگر به گرد سر من چو تازیانه مگرد
کاش می شد که کسی می آمد

این دل خسته ی ما را می برد

چشم ما را می شست

راز لبخند به لب می آموخت

کاش می شد دل دیوار پر از پنجره بود

و قفس ها همه خالی بودند

آسمان آبی بود

و نسیمی روی آرامش اندیشه ی ما می رقصید

کاش می شد که غم و دلتنگی

راه این خانه ی ما گم می کرد

و دل از هر چه سیاهی ست رها می کردیم

و سکوت جای خود را به هم آوائی ما می بخشید

و کمی مهربان تر بودیم

کاش می شد دشنام، جای خود را به سلامی می داد

گل لبخند به مهمانی لب می بردیم

بذر امید به دشت دل هم

کسی از جنس محبت غزلی را می خواند

و به یلدای زمستانی و تنهائی هم

یک بغل عاطفه گرم به مهمانی دل می بردیم

کاش می فهمیدیم

قدر این لحظه که در دوری هم می راندیم

کاش می دانستیم راز این رود حیات

که به سرچشمه نمی گردد باز

کاش می شد مزه خوبی را

می چشاندیم به کام دلمان

کاش ما تجربه ای می کردیم

شستن اشک از چشم

بردن غم از دل

همدلی کردن را

کاش می شد که کسی می آمد

باور تیره ی ما را می شست

و به ما می فهماند

دل ما منزل تاریکی نیست

اخم بر چهره بسی نازیباست

بهترین واژه همان لبخند است

که ز لبهای همه دور شده ست

کاش می شد که به انگشت نخی می بستیم

تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم!!
گاهي اوقات فقط بايد سكوت كرد به دنيا لبخند زد
شايد سكوت تو براي خيلي ها معني مفهومي نداشته باشد اما افرادي هستند كه هزاران حرف را از سكوت تو ميفهمند
پس همچنان ادامه بده كه دنيا پر سكوت هاي بي فرياداست
به اميد فرا رسيدن روزهاي بي سكوت من و تو كه ميشيم ما
امشب چقدر دلماننننن گرفته استتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت.....
لینک مرجع