سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: کافه گپ میلیاردرها
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
سلام.......

میهار یه نوشیدنی یخ و خنک برام بزار
امروز دوتا امتحان داشتم.....

نمیگم خسته ام ولی انرژیم کمی از دست رفته...
سلام دوستانم خوبید
امروز خیلی خوشحالم
امروز جز روزهای عمر من حساب نشد چون خیلی خوشحالم که دوستان عزیزم رو دیدم
جای همگی خالی امروز رفتم دفتر گروه راهکار پیش عزیزانم
از ساعت 14 تا 19 اونجا بودم خیلی عالی بود آقای شموسی و آقای علی محمدی فعال و پر انرژی هم اومده بودن
سورپرایز اینم عکس ما

[تصویر: P31_05_13_18_32.jpg]

[تصویر: P31_05_13_18_33_01_.jpg]





از دوستانم خرید هم کردم
هم عسل خریدم هم زعفران
کوچیک که بودیم چه دلهای بزرگی داشتیم؛
حالا که بزرگیم با چه دلهای کوچیکی
کاش دلامون به بزرگی بچگی بود

کاش برای حرف زدن نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلب ها در چهره بود

حالا اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمه و ما به همین سکوت دل خوش کرده ایم
اما یک سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی رو که یک نفر بفهمه بهتر از هزار فریادیست که هیچ کس نفهمه
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد داره

دنیا رو ببین !
بچه بودیم بارون همیشه از آسمون می اومد؛
حالا بارون از چشمامون میاد!

بچه بودیم همه چشم های خیسمون رو می دیدند؛
بزرگ شدیم هیچ کس نمی بینه

بچه بودیم توی جمع گریه می کردیم؛
بزرگ شدیم توی خلوت

بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست؛
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه

بچه بودیم آرزومون بزرگ شدن بود؛
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم

بچه بودیم همه رو به اندازه 10 تا دوست داشتیم؛
بزرگ که شدیم بعضی ها رو اصلا دوست نداریم، بعضی ها رو کم و بعضی ها رو بی نهایت.

بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم، همه یکسان بودند؛
بزرگ که شدیم قضاوت های درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه.

کاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگی 10 تا دوست داشتیم.
بچه که بودیم اگه با کسی دعوا می کردیم یک ساعت بعد یادمون می رفت؛
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سال ها یادمون میمونه و آشتی نمی کنیم

بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم؛
بزرگ که شدیم حتی 100 تا کلاف نخ هم سرگرممون نمی کنه

بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن یک چیز کوچیک بود؛
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزهاست

بچه بودیم درد دلها رو به ناله ای می گفتیم همه می فهمیدند؛
بزرگ شدیم درد دل رو به صد زبان می گیم... هیچ کس نمی فهمه

بچه که بودیم تو بازی هامون همه اش ادای بزرگترها رو در می آوردیم؛
بزرگ که شدیم همه اش تو خیالمون بر می گردیم به بچگی

بچه که بودیم بچه بودیم؛

بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ، دیگه همون بچهه هم نیستیم !
ای کاش بزرگیمون هم با همون صفت های خوب و پاک بچگی ادامه می یافت .../
خیلی دلم گرفت.....
ای کاش این امتحانای لعنتی نبود....

اه.....
داش محمد خیلی خیلی خوشحالم ......
واقعا خیلی خوشحال شدم..

که تشریف آوردی دفتر ما...
اول از همه : شهرزاد جونم حسابی لاغر شدی ها.....10_004
جای منم که حسابی خالی بود، با دیدن این عکسها
فقط بیشتر بیتاب دیدن عزیزانم می شوم.Confused
آقای قربانیان، آقای کاظمی، آقای خالدی ، آقای شموسی و نازنین مریمم و شهرزاد نازنینم
خدا رو شکر که مسافرت گیلان نزدیکه و فاصله ها دارد جایش را به نزدیکی دلها می دهد.A00 (62)
(06-01-2013 09:46 PM)Mrs.Seyedi نوشته شده توسط: [ -> ]اول از همه : شهرزاد جونم حسابی لاغر شدی ها.....10_004
جای منم که حسابی خالی بود، با دیدن این عکسها
فقط بیشتر بیتاب دیدن عزیزانم می شوم.Confused
آقای قربانیان، آقای کاظمی، آقای خالدی ، آقای شموسی و نازنین مریمم و شهرزاد نازنینم
خدا رو شکر که مسافرت گیلان نزدیکه و فاصله ها دارد جایش را به نزدیکی دلها می دهد.A00 (62)

مرسی راحله جونم ممنون
نه زیاد دیگه لاغر نشدم همون 12 کیلو که کم کرده بودم استوپ کردم دکترم میگه عادیه
منم بی تاب دیدنت هستم
شهرزادددددددد جونممممممم همین الانش دلم برات تنگگگگگگگگگ شد

انقدر دلم برایت تنگ شده بود که فقط داشتیم با هم حرف می زدیم. لذت می برم از دیدن و هم کلامی با این بانوی خوش کلام انجمن.
علی آقا هم که امروز با اومدنش و در کنارمون بودن سنگ تموم گذاشت.

راستی شهرزاد جان یه جعبه شیرینی آورد و یه جعبه هم آقا محمد که فعلا به دلیل نبود مهدی از دستبرد ایشان در امان مانده استYosef.gif

محمد هم که مثل همیشه ما را خوشحال کرد با اومدنش و انرژی بی شمارش.
یکی از دوستان ما هم امروز بودند الهام جان که انشاله به زودی با ما همکار می شن
وای راحله جونمممممممممممممم جای تو خیلی خالی بود امروزززززززززززززز

خیلی خوش گذشت همه افراد خوش فکر و همفکر با انرژی مثبت در کنار هم بودیم و در مورد دو ا ایده به نتیجه رسیدیم انشاله به زودی اجرا می شه.

اصا نمی دونید تو راهکار از ایده تا عمل فاصله بسیار کوتاهه
وای............خیلی خوشحالم از اینکه بچه اومده بودند....و ناراحت از اینکه خودم نتونستم اونجا باشم.......
لینک مرجع