سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: کافه گپ میلیاردرها
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
"صدای بچه های من نمی آید.دلم می خواهد صدای بچه هایم را بشنوم.دلم می خواهد پسرم حتی با شنیدن قصه های من قاه قاه بخندد و من نوازش گوشهایم را احساس کنم.و کش آمدن لپ هایم را.حتی اگر کمی!
می خواهم صدای ظرف شستن دخترم را بشنوم.صدای شکستن بشقاب های سلطنتی ام را.صدای شکستن تنگ بلور قدیمی ام را که بعد از سال ها از دکور سرد بیرونش آوردم.می خواهم همیشه دم دستم باشد.چون بوی مادر و مادربزرگم را می دهد.آن وقت ها که جایش کنار سماور نفتی روی میز چوبی کوچک گوشه تالار بوده است.دختر گلم!این یادگار عزیز را بشکن.بشکن تا با خاطرات به تاریخ بپیوندد.به تاریخ گذشتگان من!تو بشکن تا فقط احساس کنم حضور دست های تو را.دست های نحیفت را که جان کافی برای تحمل وزن یادگار مادرانم را ندارند.صدای شکستن خاطرات عزیزم به دست تو عزیزترین ناراحنم نمی کند.ابداً!
پسرکم، صدای تلویزیون را که نه، صدای خودت را بلند کن.رفتن توپ را توسط بیگانه ترین ها به دورترین دروازه های از من با رساترین فریادهای شادمانه و پرهیجان اعلام کن تا فقط بشنوم.فریاد شوقت در فضای خانه پیچید و من بشنوم و لبریز شوم از شوق.
دخترم، چرا آهسته؟! بلندتر بخوان.صدای تو زیباست.حتی اگر بدآهنگ ترین صیغه های عربی را صرف کنی.حتی اگر بی احساس ترین قضایای هندسی را اثبات کنی.حتی اگر خشک ترین فرمول های فیزیک را از بر کنی.تا به کارت نیاید هیچ وقت.هیچ وقت در زندگی به کارت نیاید.هیچ وقت در گفتگو با فرزندت، با عزیزت، با دوستت مفید نیفتد.هیچ وقت در اولین گفتگوی عاشقانه با محبوبت به کمکت نشتابد تا بدانی چگونه دهان باز کنی و حرف آغاز.
پسرم، صدایت را نمی شنوم.می خوابم و دلم می خواهد آن گاه به اوج درک شیرینی خواب رسیدم با صدای تو بیدار شوم.حتی برای پیش پا افتاده ترین خواست تو.آب بخواه! مرا از لذت خواب محروم کن و از من اب بخواه.در دستت لیوانی پر آب باشد و من ببینم و باز از من خواب آلوده تقاضای آب کن.بیدارم کن! با صدای تو بیدار می شودم.زود!خیلی زود!
دخترم، می خواهم صدای گریه هایت را هم بشنوم.چقدر نجیبانه می گریی؟! هق هق گریه هایت را از من دریغ نکن.گوش من سال هاست با طنین گریه ات آشناست.از رختخواب سردت بیرون بیا.لحاف سنگین از اندام کنار بزن.قدم بردار.بردار و بیا بالای سر من.درست بالای سر من.بلند گریه کن.حتی دلتنگ شنیدن صدای گریه های توام!یخ زده ام!آبم کن.ذوبم کن.اشک های تو داغند! چرا خاموشی؟ چرا بی صدایی؟ چرا سکوت؟همه در فریادند و همه جا پر از همهمه.دیگران صدا به آسمان رسانده اند و دنیا پر شده از هیاهوشان..."

از کتاب شبی که زن سی ساله می شد
دل من یه روز به دریا زد و رفت، پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

پاشنه ی کفش فرارو ور کشید، آستین همت رو بالا زد و رفت

یه دفعه بچه شد و تنگ غروب، سنگ توی شیشه ی فردا زد و رفت

حیوونی تازگی آدم شده بود، به سرش هوای حوا زد و رفت
(10-20-2013 07:52 PM)MARYAR نوشته شده توسط: [ -> ]کجایی گُلم ؟
تو را که در شب شعری ؛نمی شود خواند.

بیا !
برایِ نازِ گوشِ تو
یک کتاب ، شعر نوشته ام

یعنی عاشق این همه درک بالا هستمممم که فقط مخاطب خاص لایکش کرده Yosef.gif
امروز رفتیم برای داداش علی یه لپ تاپ خریدیمممممم
داداش علی مبارکهههه
امروز قیمت ها نسبت به هفته پیش خیلی اومده بود پایین.
[quote='karaj' pid='112201' dateline='1382083165']
سلام علیکم
من دارم روی یه ایده کار می کنم ایده من اینه که نمونه سوالات هر رشته روجمع کنم و روی سی دی بریزم و به مدارس نشون بدم به نظرتون این ایده می ارزه روش وقت و سرمایه گذاری کنم؟


دوست عزیز ایده ی خوبیه اما تو ناحیه ای که من تدریس میکنم توسط انتشارات سرمشق
طرحی اجرا شده که معلمین رو از طرح سوال و مدارس رو بی نیاز از دردسر تکثیر اوراق و....کرده.

ابتدای هر سال آمار دانش اموزان ما رو میگیرن و به تفکیک پایه به ازای دروس مختلف سوالات امتحانی ماهانه رو در اختیار معلمین قرار میدن با قیمتی مناسب .6500تومان برای کل سوالات 1 ساله ی 1دانش اموز.

اگه اطلاعات بیشتری خواستید در خدمتم.10_004
(10-20-2013 08:48 PM)MARYAR نوشته شده توسط: [ -> ]"صدای بچه های من نمی آید.دلم می خواهد صدای بچه هایم را بشنوم.دلم می خواهد پسرم حتی با شنیدن قصه های من قاه قاه بخندد و من نوازش گوشهایم را احساس کنم.و کش آمدن لپ هایم را.حتی اگر کمی!
می خواهم صدای ظرف شستن دخترم را بشنوم.صدای شکستن بشقاب های سلطنتی ام را.صدای شکستن تنگ بلور قدیمی ام را که بعد از سال ها از دکور سرد بیرونش آوردم.می خواهم همیشه دم دستم باشد.چون بوی مادر و مادربزرگم را می دهد.آن وقت ها که جایش کنار سماور نفتی روی میز چوبی کوچک گوشه تالار بوده است.دختر گلم!این یادگار عزیز را بشکن.بشکن تا با خاطرات به تاریخ بپیوندد.به تاریخ گذشتگان من!تو بشکن تا فقط احساس کنم حضور دست های تو را.دست های نحیفت را که جان کافی برای تحمل وزن یادگار مادرانم را ندارند.صدای شکستن خاطرات عزیزم به دست تو عزیزترین ناراحنم نمی کند.ابداً!
پسرکم، صدای تلویزیون را که نه، صدای خودت را بلند کن.رفتن توپ را توسط بیگانه ترین ها به دورترین دروازه های از من با رساترین فریادهای شادمانه و پرهیجان اعلام کن تا فقط بشنوم.فریاد شوقت در فضای خانه پیچید و من بشنوم و لبریز شوم از شوق.
دخترم، چرا آهسته؟! بلندتر بخوان.صدای تو زیباست.حتی اگر بدآهنگ ترین صیغه های عربی را صرف کنی.حتی اگر بی احساس ترین قضایای هندسی را اثبات کنی.حتی اگر خشک ترین فرمول های فیزیک را از بر کنی.تا به کارت نیاید هیچ وقت.هیچ وقت در زندگی به کارت نیاید.هیچ وقت در گفتگو با فرزندت، با عزیزت، با دوستت مفید نیفتد.هیچ وقت در اولین گفتگوی عاشقانه با محبوبت به کمکت نشتابد تا بدانی چگونه دهان باز کنی و حرف آغاز.
پسرم، صدایت را نمی شنوم.می خوابم و دلم می خواهد آن گاه به اوج درک شیرینی خواب رسیدم با صدای تو بیدار شوم.حتی برای پیش پا افتاده ترین خواست تو.آب بخواه! مرا از لذت خواب محروم کن و از من اب بخواه.در دستت لیوانی پر آب باشد و من ببینم و باز از من خواب آلوده تقاضای آب کن.بیدارم کن! با صدای تو بیدار می شودم.زود!خیلی زود!
دخترم، می خواهم صدای گریه هایت را هم بشنوم.چقدر نجیبانه می گریی؟! هق هق گریه هایت را از من دریغ نکن.گوش من سال هاست با طنین گریه ات آشناست.از رختخواب سردت بیرون بیا.لحاف سنگین از اندام کنار بزن.قدم بردار.بردار و بیا بالای سر من.درست بالای سر من.بلند گریه کن.حتی دلتنگ شنیدن صدای گریه های توام!یخ زده ام!آبم کن.ذوبم کن.اشک های تو داغند! چرا خاموشی؟ چرا بی صدایی؟ چرا سکوت؟همه در فریادند و همه جا پر از همهمه.دیگران صدا به آسمان رسانده اند و دنیا پر شده از هیاهوشان..."

از کتاب شبی که زن سی ساله می شد

واقعا آدم از خوندن این تیپ متن ها اشکش درمیاد..
یه لحظه فکر کردم واقعا مامانم داره باهام حرف میزنه..اما از خودگذشتگی هایی که مادرمن و امثال مادر من برای فرزندانشون انجام دادن و میدن خیییییییییییییییییییلی بیشتر از این حرفاس..

شدیدا احساس شرمندگی می کنم..
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم

تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم
براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم

تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم
تو را به خاطربوي لاله هاي وحشي
به خاطر گونه ي زرين آفتاب گردان
براي بنفشیِ بنفشه ها دوست مي دارم

تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم
تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي کساني که نمي شناخته ام ... دوست مي دارم

تو را به جاي همه ي روزگاراني که نمي زيسته ام ... دوست مي دارم
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي نخستين گناه

تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست مي دارم
تو را به جاي تمام کساني که دوست نمي دارم ... دوست مي دارم ..
از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر‏
یکیو دارم که تو شلوغ ترین زمان روز ،
توی مشغله های مدام کاری ،
هنوزم وقتش برای من آزاده
چند روز پیش یک عدد جوجه عقاب نادر رو از یک قاچاقچی به قیمت 150 هزار تومان خریدیم . موقع تحویل با توجه به قیمت 15 میلیونی این عقاب در بندر عباس و قیمت 20 هزار دلاری در امارت متحده عربی ، قاچاقچی مذکور دبه درآورد و 150 هزار تومن دیگه هم از ما گرفت ( البته تهدیدش کردیم که یا همین الان عقاب رو میده به ما و یا اینکه به پلیس زنگ میزنیم )
خلاصه پس از کش و قوس های فراوان ما این عقاب رو به قیمت 300 هزار تومان از این مرتیکه پست گرفتیم .
یکی از نکات جالب این عقاب رنگ بسیار زیبای اون بود . نمونه ی این رنگ خیلی کم دیده شده .
دیروز به اتفاق خانواده به کوهستان رفتیم و این عقاب طلایی زیبا رو ازاد کردیم .
وقتی از جعبه درش اوردیم خیلی وحشی بازی در اورد اما وقتی نسیم طبیعت بهش خورد ، بغضم گرفت ، انگار باورش نمی شد که دوباره به آغوش طبیعت برگشته . آروم شده بود انگار میدونست که میخوایم آزادش کنیم . تو چشمامون نگاه میکرد و رام رام شده بود . وقته آزادش کردیم ( فیلم گرفتم ) یه اوج جالبی گرفت که خیلی زیبا بود .
واقعا یکی از بهترین روزهای زندگیم بود .

[تصویر: 58254755233845613875.jpg]

[تصویر: 63020933785463659907.jpg]

[تصویر: 49570717501256294631.jpg]
ایول سبحان جونم

بهت افتخار میکنم پسر 12_00210_004
لینک مرجع