04-30-2013, 09:25 PM
(04-25-2013 01:18 PM)m_sh نوشته شده توسط: [ -> ](04-22-2013 11:45 PM)ali mohammady نوشته شده توسط: [ -> ]من و مهدی گل محمدی تازه رسیردیم خونه
ما جزو اولین نفر هایی هستیم که رسیدیم احتمالا هنوز دوستان تو ماشین هستن
به خدا نرسیده دلم برای همه تنگ شده
جای همتون خالی خیلی خوش گذشت
علی آقا دیدار دوباره شما پس از 2 سال و همسفر بودن با شما برای ما بسی جای خوشحالی داشت.
حتما در برنامه های بعدی تهران شما را خواهیم دید
خوشحالم به شما خوش گذشته دادا
خیلی لطف دارین شما معاون محترم .حتما تو برنامه های تهران شرکت میکنم اخه الان عاشق تهران شدم قبلا شهر های خلوت رو دوست داشتم اما الان عاشق تهران شدم یکی از دلایلش هم همین انجمن و عزیزاشه
(04-27-2013 04:56 PM)توانا نوشته شده توسط: [ -> ](04-24-2013 06:46 PM)ali mohammady نوشته شده توسط: [ -> ]غصه نخور علي جان اين كتكها خوردن داره من به شماحسوديم ميشه كاش آدم ازدست دوستاش كتك بخوره ولي پوزخنددشمناشو نبينه بقول شاعر(04-24-2013 06:35 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ](04-24-2013 06:29 PM)Delta.H نوشته شده توسط: [ -> ]به نظر شما وحشتناکترین لحظه سفر به اصفهان کجا بود؟؟؟:|
جشن پتو خصوصی علی در اطاق سه تفگ دار
وحشتناک چیه؟چرا قضیه روکوچیک میکنید؟
یه حادثه تروریستی بزرگ تاریخی رخ داد حالا شما میگید وحشتناک؟
منو از تو اسانسوری که درش داشت بسته میشد ربودند و اول روی زمین کشیدن و بعد با کمک مهدی مثل کیسه سیمان بلندم کردن بردن تو اتاق و پرتم کردن رو تخت و
بعد پتو رو انداختن روم و 3 نفر مثل موشک کروز از ارتفاع ده هزار پایی سقوط ازاد میکردن رو من و وقتی از تخت افتادم رو سرامیک کف اتاق هم رحم نکردند و طی
عملیات انتهاری استخوان ترقوه ی بنده رو مسدوم کردن.
من بعد از این قضیه متوجه شدم که با دکتر هماهنگ کردن برای مسدوم کردن من و دکتر برای این که من مسدوم بشم و برای مداوا برم پیشش بهشون 30درصد
پورسانت داده.اما منم نامردی نکردم پیش دکتر برای مداوا نرفتم
اما واقعا ترقوه ام الان بیشتر از اون موقعی که پریدین روم دردمیکنه.
اقا داغونم لهه لهه
هرچه ازدوست مي رسد خوبست
گرچه ازسنگ ياكه ازچوبست
ولي براي من وحشتناكترين لحظات سفر چند دقيقه مونده به وقت صبحانه وشام بود چون ميترسيدم ديربرسم و از گرسنگي سقط بشم!!(س و ق را مفتوح بخوانيد!)
نگو نقو نگی نقو نقی نگو قطعا دوستان انجمن جزو بهترین دوستان من هستن اما به خدا کتک کتکه و درد داره ندیدین که مهدی از ارتفاع 150 هزار پایی همچین فرود میومد رو جسم من که انگار 150 تا توپولوف سقوط کرده روم.اخ اخ اخ
(04-27-2013 11:31 PM)m_sh نوشته شده توسط: [ -> ]وای بچه ها چشمتون روز بد نبینه تو راه برگشت به تهران دندونم شکست امروز رفته بودم عصب کشیییییییییییی، الان کلی درد دارهناراحت شدم که دندونتون شکست.