اولین سوتی و احتمالاً خفن ترین سوتی!!!
طی سفر اصفهان و ضمن گشت و گذار شبانه کاشف به عمل آمد که لیدر گروه برتر، موسوم به فرهاد قربانی به اضافه شغلها و بیزینس های اعلام شده به طور مخفی به شغل شریف طبابت در شهر اصفهان مشغول است!
مطب ایشان واقع در خیابان چهارباغ عباسی است!
اینم مدرکش!!!
دکتر جان اینجا بودی و ما نمیدونستیم؟!
(04-24-2013 03:19 PM)فرهاد قربانی نوشته شده توسط: [ -> ]
1-جناب طوسی می خواد نقدی حساب کنه و جزو vip بشه
2- مدیریت رو می خواد بگیره و سبحان و مهدی گل محمدی رو قال بذاره
3-جون من پول ساندویچ رو بگیر
کدام گزینه صحیح است ؟
--------------------------------
حبیب جان شوخی کردما
خدا رو شکر میکنم کسی از من سوتی نگرفت
(04-24-2013 05:57 PM)Delta.H نوشته شده توسط: [ -> ]اولین سوتی و احتمالاً خفن ترین سوتی!!!
طی سفر اصفهان و ضمن گشت و گذار شبانه کاشف به عمل آمد که لیدر گروه برتر، موسوم به فرهاد قربانی به اضافه شغلها و بیزینس های اعلام شده به طور مخفی به شغل شریف طبابت در شهر اصفهان مشغول است!
مطب ایشان واقع در خیابان چهارباغ عباسی است!
اینم مدرکش!!!
جناب قربانی ما فقط فعالیتهاتو محدود به بچه های انجمن ( مهیارو ......) می دونستیم . اصفهان هم شعبه زدی
خعلی ........
سیاسی میشه دیگه ......
(04-24-2013 06:04 PM)صدفی نوشته شده توسط: [ -> ]خدا رو شکر میکنم کسی از من سوتی نگرفت
خانم صدفی .صبرت زیاد باشه ، کم کم
(04-23-2013 11:16 PM)کامیار کاظمی نوشته شده توسط: [ -> ]علی عزیز یکی از باجنبه ترین و بااخلاق ترین بچه هایی بود که در سفر افتخار آشنایی با ایشان را داشتیم
برای علی عزیزم
اقا کامیار چوب کاری میفرمایید. برای من هم سعادت بزرگی بود که هماتاقی کوچولوی عزیزان بزرگی مثل اقا کامیار و دکتر و پارسا جون شدم
(04-23-2013 11:45 PM)sir-mahyar نوشته شده توسط: [ -> ] (04-23-2013 11:11 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ]ولی یه حسرت موند تو دلم
روز اخر تو راه ترمینال اینقدر دلم میخواست راننده بره تو یه کوچه ی تنگ و تاریک نگه داره من و مهیار این علی رو بگیریم اینقدر با میلگرد بزنمیش ، اینقدر بزنیمش ، اینقدر بزنیمش از گردن به پایی تمام اسختوناش پودر بشه
حیف قسمت نشد ، انشالله دفعه بعد
اخ گفتی سبحان
دفعه ی بعدی وجود نداره سبحان... دیروز فروختیش به روسا
صادرات شد رفت
30 سال دیگه دوباره میفروشنش به خودمون... میله گرد رو کنار بذار تا 30 سال دیگه
اقا اینا منو بدون هماهنگی فروختن،بسته بندی کردن و برای 30 سال صادر کردن روسیه
قراره بعد از سال که از قول های روسی کتک خوردم کوشت کوبیده ام رو برگردونن ایران و خود
3 تفنگ دار به جونم بیوفتن
(04-23-2013 11:54 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ][quote='sir-mahyar' pid='87087' dateline='1366744502']
[quote='3ObHaN' pid='87068' dateline='1366742506']
ولی یه حسرت موند تو دلم
روز اخر تو راه ترمینال اینقدر دلم میخواست راننده بره تو یه کوچه ی تنگ و تاریک نگه داره من و مهیار این علی رو بگیریم اینقدر با میلگرد بزنمیش ، اینقدر بزنیمش ، اینقدر بزنیمش از گردن به پایی تمام اسختوناش پودر بشه
حیف قسمت نشد ، انشالله دفعه بعد
دوستان فراموش نکنید من از بیشترین فایل صوتی رو تهیه کردم و از لحظاتی عکس و فیلم دارم که کسی چی داداش ؟جون داداش نداره
حالا من یه مذاکره میکنم با سبحان که قرارداد صادر کردن منو به روسیه لغو کنه تا عکس ها و فیلم هایی که برای یونیسف تهیه شده رو با فایل اورجینال تو افق تحویلش بدم.
اخ اخ اخ اخ انگار 150 ساله ندیدمتون
سبحان و مهیار و مهدی گل محمدی منو اندازه 150 نفر زدن هنوز که هنوزه ترقوه ام درد فوکوله