04-28-2013, 09:56 PM
بد جوری دلم برای هم اطاقیهایم استاد گلدمن عزیزم و استاد سلمانپور عزیزم تنگ شده است.
در ترمینال وقتی حمزه جان را دیدم چنان همدیگر را در آغوش گرفتیم که مردم فکر میکردند سالها است با هم آشنا هستیم.
لبخندهای احمد جانم (استاد گلدمن دوست داشتنی ) هنوز در ذهنم هست.
در ترمینال وقتی حمزه جان را دیدم چنان همدیگر را در آغوش گرفتیم که مردم فکر میکردند سالها است با هم آشنا هستیم.
لبخندهای احمد جانم (استاد گلدمن دوست داشتنی ) هنوز در ذهنم هست.