لطفا با لهجه اصفهاني بخونيد
آداب غذا خوردن در مهمانیها - دستورالعمل جهت مردم اصیل اصفهان با محدوده جهانی
1) قبلی غذا میباس رف دسشویی تا جا كافي واشِد.
2) بغل دسی بزرگا مجلس می باس وایساد ( اونجا سفره پررنگ ترس)
3) اوِلی همه مرغا، کبابا، ماهیو وردار، بعدی اون، برنجا رو بکش روش تا كِسي مرغ و كبابارو نبينِد و نفهمِد چقده مي خوري (تو نسخه اصیلتر میگن اِگه كسي به كسي نيس اصی برنج نکش)
4) دوغا آخِری دس بخور آخه ماسّاش کفی دلد میشیند سیر میشی
5)کمربندِدو اوِل محکم کون آ یُخده یُخده واز کون تا آجری بیچینی
6) هر دفه سرِدا بالا کون آ شکری خدا کون آ یه نفِسی عمیق بکش تا یُخدِچی جا تو مِعدِد واشِد
7)اگه میشِد نَشینا غذا بخور! تا وای میسی، غذا اون کف میشینِد، اووَخ ميتوني وبیشتِر میخوری
8) کبابی کوبیده رو حتما چارلا کون آ چنگالا بِزِن توش بعد بزِن تو خورش ماس آ سه تا تابش بده تا خُب خورش ماسا را جذبی خودِش کونِد. بعدی خیلی خیلی سریع بذار تو لپت!
چون این کارا خیلی سریع اتفاق میُفتِد، معده نیمیتونِد به مغز فرمون بِدِد چیطو شد و شوما به این زودیا سیر نیمیشین
عاقا روز آخر من و مهدی و مهیار و سبحان و محمد رفتیم از یه آشنای محمد شموسی تو میدون امام گز بخریم نقشه کشیدیم رفتیم تو.
محمد و سبحان به فروشنده گفتن یه لبنانی برات تور کردیم یوخده قیمت بالا بگیر!
من عربی قیمت میپرسیدم طرف گز 8تومنی میزد 15 تومن!!!
سبحان بش میگفت این وضعش خوبه بالاتر!
اونم نامردی نمیکرد همه رو دو برابر میزد تو ماشین حساب میذاشت جلوم!
سبحان مثلاً مترجم بود با من عربی صحبت میکرد انگلیسی و فارسی و عربی قاطی میکرد
هیچی آخرش خندمون گرفت به یارو گفتم ولک مو بچه آبودانوم
یعنی هنگ کرده بود کلاً ریستارتش کردیم تا تونست حرف بزنه!!!
وقتی این همه محبت و صمیمیت دوستان رو دیدم بی اختبار و فی البداهه گفتم :
صفای قدم پاک شما ، که بهترین هستید *** میان این همه انجمن ، همانا که کارآفرین هستید
تمام روز را صرف دیدنتان میکنیم تا به شب *** از بس که عاشق و ملوس و شیرین هستید
گمان نمیکنم که غریبه باشد میان ما *** کمی شاد بودن بهتر است برای شما که غمگین هستید
شنیده ام که خوش گذشته بر حال و روز شما *** خدا را شکر که همه از نوع بهترین هستید
و این داستان ادامه دارد ...
تاپیک رو تازه خوندم
تقریبا تمام تاپیک رو با بغض و چشمان نمناک خوندم
تا لحظه های آخر باهاتون بودم، ولی دیگه قسمت نشد... (مدیریت محترم و خانم معاون بزرگوار در جریان هستند).
ان شاالله که همیشه شاد باشید.
محمد جان مرسی که تو این سفرنامه از بنده هم یاد کردی
(04-25-2013 12:59 AM)فرهاد قربانی نوشته شده توسط: [ -> ]اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده...................
اگه دیدی چوانی بر درختی تکیه کرده.......بدون از درد دوری بچه های انجمن گریه کرده.....
(04-25-2013 10:00 AM)karafarin نوشته شده توسط: [ -> ]بدان عاشق شدستو گریه کرده
از قیافشم ملومه
ما شاهد بودیم که تو رستوران نقش جهان چجوری عاشق شده بود نزدیک بود به فنا بره ولی لحظه اخر عقلش برگشت نرفت جلو
دکی عاشق طبابتت شدم به مولا )
ارادتمندیم جناب دولتی....
البته شما تو رستوران کم کاری کردینو قلب منو جا گذاشتین....
اخه چرا به حرف من گوش کردین؟؟؟؟؟میرفتید جلو واسه خواستگاری دیگه...
(04-25-2013 01:33 PM)m_sh نوشته شده توسط: [ -> ] (04-23-2013 02:30 AM)shahram......32 نوشته شده توسط: [ -> ]منم تازه رسیدم....ساعت دوونیم ..اقا هر کسی که اصفهان نیومد بینهایت ضرر کرد بخدا...همه عالییییییییییییییییییییییییییی بودن...دلتنگ همتونو الان....
آقای دگتر هم که به ما افتخار داد این دفعه بعد از غیبت طولانیشون در دیدارهای حضوری.
خیلی خوش گذشت با وجود شما
و خوشحالم که به شما هم خو گذشته
عالییی بود...تشکر جانانه از ادمینو مریم جان که زحمت زیادی کشیدن
هفته پیش همین زمان، بین راه تهران به اصفهان، از اتوبوس پیاده شده بودیم و در حال خوردن صبحانه بودیم!