سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: لطیفه ها
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
ﺩﻋﺎﻯ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺳﺮ ﻧﻤﺎﺯ : ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻮﺩﮐﻰ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺎ
ﺩﺍﺩﻯ ﺑﻌﺪ ﮔﺮﻓﺘﻰ، ﺟﻮﺍﻧﻰ ﺭﺍ
ﺩﺍﺩﻯ ﺑﻌﺪ ﮔﺮﻓﺘﻰ، ﺣﺎﻻ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﻰ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ
ﺯﻥ ﺩﺍﺩﻯ !. ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ
ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﻯ ﮐﻨﻢ.
دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»
نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی
يادتونه بچه كه بوديم تا توى يه جمعى ميرفتيم حوصله نداشتيم،خجالت ميكشيديم
بابا مامانمون ميگفتن : سلام كردى به عمو؟ ما هم مثل خر تو گل ميمونديم!
يهو طرف به دروغ ميگفت: بعععععله،سلامم كرد پسر گل!!!!
عاشق اين ادما بودم،دمشون گرم.
اینجا ؛ همه ی نسل ها ؛ نسل سوخته هستند ...
فقط درصد سوختگی فرق می کند و محــلّ سوختگی ...
ﺷﻌﺎﺭ ﻗﻠﯿﻮﻧﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﺧﺘﮑﺎﺭﯼ:

ﻧﻬﺎﻝ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺫﻏﺎﻝ ﻓﺮﺩﺍ
میدونین چرا همیشه جلوی آرایشگاه زنونه پرده میکشن؟

واسه اینکه هیشکی نفهمه اون خانوم خوشگله ای که میاد بیرون

همون هیولاییه که ۲ ساعت پیش رفته بود تو
قدیما به کسی که با دیــوار حرف میزد
میگفتن:" دیوونــه"

الان بهش میگن: ادمین
یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!

میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!
بعضی از این پشه ها قیافشون انقدر مظلومه که آدم میخاد خودش رگشو پیدا کنه بزاره تو دهنشون!
آغا ما سر چهارراه بودیم، چراغ راهنمایی قرمز شد و یه وانتیه ازین میوه فروشا از چراغ رد شد!
یه ماشین راهنمایی رانندگیم سر چهار راه پارک بود وقتی اینو دید پشت میکروفنش گفت: وانت کجا میری؟؟؟
وانتیم پشت بلندگوش گفت: دارم میرم خونه!!!
مارو میگی Smile)
پلیس رو میگی :|
**************************************************************
بعضی شبها که خوابم نمیبره ، یه جوری که مغزم بشنوه میگم:
برم یه کتابی بیارم بخونم
هیچی دیگه
اصن بیهوش میشـم Smile))))
**************************************************************
"آغا ما سر چهارراه بودیم، چراغ راهنمایی قرمز شد و یه وانتیه ازین میوه فروشا از چراغ رد شد!
یه ماشین راهنمایی رانندگیم سر چهار راه پارک بود وقتی اینو دید پشت میکروفنش گفت: وانت کجا میری؟؟؟
وانتیم پشت بلندگوش گفت: دارم میرم خونه!!!
مارو میگی )
پلیس رو میگی :| "

این اتفاق رو من به چشم دیدم...
امروز تو ۳۰ دقیقه ای که یارو نشسته بغل دستم
کف دستش میخاره میگه پول داره میاد…
گوشش میخاره میگه دارن پشتم حرف میزنن…
کفه پاش میخاره میگه ميرم مسافرت...
دماغش ميخاره ميگه مهمون مياد…
اصلا ۱%به ذهنش نمیرسه که حموم بره شاید درست شه….
مدرسه :
۲+۲=۴
تمرین خونه :
۴+۲*۸/۲
سوال امتحان
حمید ۵ سیب دارد ، او هفت دقیقه تا رسیدن قطار فرصت دارد
جرم خورشید را محاسبه کنید !
لینک مرجع