فرهنگ لغت آقایان:
اینبار دیگه چیکار کردم؟
ترجمه : اینبار چطوری مچم رو گرفتی؟
چه جالب، بعد چی شد؟
ترجمه : هنوز داری حرف میزنی؟ بس کن دیگه
نتونستم پیداش کنم.
ترجمه : شئ مورد نظر بیش از یه متر با من فاصله داشت حوصله نداشتم پاشم
برای تمام کارام یه دلیل منطقی دارم.
ترجمه : یه کم فرصت بده یه خالی بندی جور کنم!
میگم: مامان پسره خیلی دوستم داره.
میگه: محلش نزار!
میگم: نمیشه اس میده.
میگه: فک کن ایرانسله، راحت!!!
بهترین مشاوره زندگیم بود... قانع شدم
تو حموم بودم ...... مادرم اومده در زده میگه : فرزاد فرزين میشناسی؟ گفتم : آره چطور مگه؟ .
.
.
.
مامانمم گفت دختر همسایه بالایی اومده میگه : از علی عبدالمالکی نخون من دوس ندارم .. از فرزاد فرزين بخون
دختر عمم بهم زنگ زده که یه آلبوم گرفتم خیلی باحاله! میتونی ازین خواننده کارای قدیمی ترش رو هم برام دانلود کنی ؟
گفتم باشه اسم خواننده رو برام اس ام اس کن.
اس ام اس داده : Unknown Artist
طریقه خرید هندونه توسط بابام :
بو کردن هندونه
پرت کردن و گرفتنش از رو هوا
وزن کردن با دست
شمردن خطهای هندونه
زدن روی هندونه و شنیدن صدای مورد نظر
نگاهِ عالمانه به اطرافیان در میوه فروشی ( که آره آقا من این کارم)
خریدن هندونه
آوردن به منزل
همه رو چنگال به دست جمع کردن
دست و سوت و جیغ و هورای حضار
پاره کردن هندونه
پذیرایی از اهل منزل با هندونه سفید و با طعم خـــــیار
من یه بار تو اینترنت داشتم میگشتم بابام اومد پشت سرم مجبور شدم کل Help ویندوز رو بخونم، این ویندوز اگه بدونید چه قابلیت هایی که نداره
تو مترو یارو دست کرده تو جیبم , دستشو گرفتم میگم راحتی داداش ؟ میگه ا جیبه تو بود؟ بابا بگو دیگه , یه ربه دارم میگردم , فکر کردم موبایلمو زدن , نزدیک بود داد بیداد کنم یه بی گناهی متهم شه ....
سه تا دیوونه سوار تاکسی میشن راننده میبینه دیوونن بدون اینکه حرکت کنه میگه: رسیدیم
اولی کرایه میده پیاده میشه
دومی کرایه میده پیاده میشه
سومی میزنه تو سر راننده و میگه: دیگه هیچوقت انقد تند نرو..
ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺠﺎ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﺟﺎ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧــــَـــﻪ ﺭﮊﯾﻤﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﻣﺸﺐ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺯه ﺑﺎﺯ ﺷﺩﻩ ؟ ﻧﻈﺮﺕ ﭼﯿﻪ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭﺭﻩ !
ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﮒ ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﯾﺸﺸﺸﺶ !! ﻣﻦ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﭼﯿﺰﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﺑالاﺧﺮه ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !!!
دانشمندان هم نتونستن کاری کنن در این زمینه
رو دسته صندلی دانشگاه نوشته بود وقتی زلزله اومد پشت صندلیو نگا کن !
پشتشو نگا کردیم نوشته بود الان نه خره وقتی زلزه اومد