سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: به هرچی که فکر کنید به آن می رسید.؟؟؟؟آموزش
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
ضمیر ناخودآگاه انسان از منطق معمول پیروی نمیکند یعنی افکار منفی و مثبت را از هم تشخیص نمیدهد و به همین خاطر وقتی روی هدفی تمرکز میکنیم اگر کاملا به این باور رسیده باشیم که این هدف محقق میشود، تمام افکار، حرکات و عباراتمان مثبت و بر اساس برآورده شدن و رسیدن بنا میشود و ضمیر ناخودآگاه بر همین اساس ما را هدایت میکند و اشخاص و موقعیت های مناسب سر راهمان قرار میدهد یا در واقع چشم ما را برای یافتن آنها تیزتر میکند!
اما زمانی که هدف تعیین شده ما بزرگ و جاه طلبانه به نظر میرسد طبیعتاً از طرف بخش منطقی ذهنمان که بر اساس آرشیو و پرونده ها و روایات سابق(تجارب تلخ،شکست ها، ترس ها) پالس های منفی و معکوس به ضمیر خام و عاجز از تشخیص ناخودآگاه مخابره میشود و در این تقابل و کشمکش ذهنی اکثر اوقات به دلیل نا آگاهی مان حرکت به سوی اهداف با شکست مواجه میشود چون پیامهای منفی ارسالی به ضمیر ناخودآگاه بیشتر از پیامهای مثبت است.
راه حل
یک مثال می آورم:
من امروز تصمیم میگیرم ظرف 2 ماه آینده درآمدم را دوبرابر کنم؛ عبارات تاکیدی مثبتم را مینویسم هدفم را در آنها میگنجانم و سعی میکنم خوب و عمیق به این خواسته خودم فکر کنم چند راه برای ارسال خواسته به ضمیر ناخودآگاه وجود دارد تلفظ و تکرار عبارات تاکیدی(گفتاری) ایجاد تصاویر مناسب و مرتبط و رؤیت مکرر آنها(دیداری) ضبط عبارات تاکیدی و گوش دادن به آنها(شنیداری).
در اینجا بخش منطقی ذهن شروع به محاسبه و تخمین بر همان اساس تجربه خود یا دیگران از شکست میکند و سئوالات متعددی را تکرار میکند!
ما باید برای هر سئوال منفی یک جواب مثبت داشته باشیم و بر جوابهای خود اسرار کنیم(چون شنونده ای به نام ضمیر ناخوداگاه وجود دارد)
در کل باید طوری عمل کنیم که امواج مثبت بیشتر و شدیدتر از امواج منفی شود و عنصر تولید کننده امواج منفی را پس بزنیم! چون به محض غلبه امواج منفی، ما احساس یأس و نامیدی کرده و عملی نشدن خواسته را میپذیریم.
(این توضیحات در رابطه با برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه جهت رسیدن به اهداف است ولی به گفته دوستان اراده استمرار و جرأت دست به عمل زدن هم نیاز است)
یکی از دوستام میگفت همیشه توی ذهنم یه خونه 170 متری با مشخصات خاصی در بهترین نقطه شهر برای خودم تجسم میکردم و حتی نقشه اون را هم میکشیدم دیگران به من میخندیدن که تو پول نون نداری برای خودت چه آرزوهایی داری و الان این دوستم درست همان چیزی که همیشه میخواست بدست آورد و خودش نقشه را طراحی کرد خوش به حالش که اینقدر به چیزهای که میخواد بدست بیاره ایمان داره همیشه بهم میگم هر چی روی زمین هست برای ما آدمهاست فقط کافیه بخواهی .....
به هرچی که فکر کنید به آن می رسید.

واقعیت 100 در 100
ترس و شک و تردید نشانه هایی است از اینکه شما با خواسته های خودتان هم جهت نیستید.
برای طلب کردن نیاز به گفتن نیست بلکه کائنات به افکار و احساسات ما پاسخ میدهد.
(جهان آگهی ) : تجسم یعنی عکس گرفتن ذهن از هر چیزی که به آن می اندیشیم
. در ذهن ما ایده وجود دارد و برای عملی کردن و جمع و جور کردنش نیاز به تجسم داریم. تجسم همراه با تکرار جملات تاکیدی , ایده را به واقعیت می رساند.
اگرتک تک سلول های بدن ما با هماهنگی کامل ودر یک جهت مشخص بدنبال هدفی باشند ان هدف و ارزو تحقق پیدا خواهد کرد ولی یک توصیه ی دوستانه:::::::::::::::::::: ای کاش ما واسه ارزو کردن بدنبال ارزوهای کوچک نباشیم:::::::::::::::::::::از ابتدا ارزوهای بزرگ داشته باشیم..من بشدت در چند سال اخیر هر چیزی که ارزو کردم رسیدم ولی کاش بزرگتر ارزو میکردم...
(01-29-2013 02:46 PM)jahanagahi نوشته شده توسط: [ -> ] (جهان آگهی ) : تجسم یعنی عکس گرفتن ذهن از هر چیزی که به آن می اندیشیم
. در ذهن ما ایده وجود دارد و برای عملی کردن و جمع و جور کردنش نیاز به تجسم داریم. تجسم همراه با تکرار جملات تاکیدی , ایده را به واقعیت می رساند.

ای کاش انجمن میکروفون و بلندگو داشت و می توانستم بگویم : عزیزان ترا به خدا این مطلب را بخوانید و ساعتی به معنای آن فکر کنید و سپس باورش کنید.
تجسم یکی از مهمترین و فراموش شده ترین کارهایی است که معمولاً از آنها غافل می میانیم .

آرزو می کنیم ، چیزی را بجد می خواهیم ، ولی اگر بگویند خواسته ات را دقیق و مجسم تعریف کن و جزئیاتش را مشخص کن ، نمی توانیم .

به این موضوع چند وقت پیش رسیدم ، داشتم تایپکی از استاد بهداد در زمینه تمرین تجسم رو مطالعه می کردم http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=4723 ، و می خواستم ماشین 206 که بزودی می خواهم خریداری کنم و هدف من است را برای خودم تجسم کنم ، با اینکه قبلاً همین ماشین را داشته ام و همیشه رانندگی آن را می کردم و زیر و بالایش را بررسی و تعمیر می کردم ، ولی واقعاً در ذهنم نتوانست تجسم واقعی داشته باشم .

حالا روی صفحه دسکتاپ عکس همان ماشین رو انداخته ام و اغلب تو ذهنم دارم مجسمش می کنم ، گرچه برای من رویایی دور نیست و لی این قسمت تمرین مداوم لازم دارد .

تجسم خواسته اشتیاق می آورد طوری که از درون شروع به تغییر باور می کنی و به باورت ایمان می آوری .
نکته ای مهم در مورد تجسم وجود دارد این است که :

نظم مکرر در تجسمات شما باعث به عینیت رسیدن خواسته یا آرزویتان میشود

منظم بودن در انجام تمرین ضامن تحقق هدف شما در مدت زمان معین می گردد یعنی هر روز یک مراقبه ی تجسمی اونم قبل از خواب حائز اهمیت است .
الان دو سال و خورده ای هستش دارم اینکار رو انجام میدم بدون هیچ گونه ترک روزانه

بدون هیگونه ترک روزانه دو سال پیاپی تجسم میکنم

هر یک روز ترک کردن تمرین = یک هفته از خواسته تان دور شده اید

با سپاس 12_002 10_004
(09-27-2012 09:46 AM)Delta.H نوشته شده توسط: [ -> ]ضمیر ناخودآگاه انسان از منطق معمول پیروی نمیکند یعنی افکار منفی و مثبت را از هم تشخیص نمیدهد و به همین خاطر وقتی روی هدفی تمرکز میکنیم اگر کاملا به این باور رسیده باشیم که این هدف محقق میشود، تمام افکار، حرکات و عباراتمان مثبت و بر اساس برآورده شدن و رسیدن بنا میشود و ضمیر ناخودآگاه بر همین اساس ما را هدایت میکند و اشخاص و موقعیت های مناسب سر راهمان قرار میدهد یا در واقع چشم ما را برای یافتن آنها تیزتر میکند!
اما زمانی که هدف تعیین شده ما بزرگ و جاه طلبانه به نظر میرسد طبیعتاً از طرف بخش منطقی ذهنمان که بر اساس آرشیو و پرونده ها و روایات سابق(تجارب تلخ،شکست ها، ترس ها) پالس های منفی و معکوس به ضمیر خام و عاجز از تشخیص ناخودآگاه مخابره میشود و در این تقابل و کشمکش ذهنی اکثر اوقات به دلیل نا آگاهی مان حرکت به سوی اهداف با شکست مواجه میشود چون پیامهای منفی ارسالی به ضمیر ناخودآگاه بیشتر از پیامهای مثبت است.

راه حل
یک مثال می آورم:
من امروز تصمیم میگیرم ظرف 2 ماه آینده درآمدم را دوبرابر کنم؛ عبارات تاکیدی مثبتم را مینویسم هدفم را در آنها میگنجانم و سعی میکنم خوب و عمیق به این خواسته خودم فکر کنم چند راه برای ارسال خواسته به ضمیر ناخودآگاه وجود دارد تلفظ و تکرار عبارات تاکیدی(گفتاری) ایجاد تصاویر مناسب و مرتبط و رؤیت مکرر آنها(دیداری) ضبط عبارات تاکیدی و گوش دادن به آنها(شنیداری).
در اینجا بخش منطقی ذهن شروع به محاسبه و تخمین بر همان اساس تجربه خود یا دیگران از شکست میکند و سئوالات متعددی را تکرار میکند!
ما باید برای هر سئوال منفی یک جواب مثبت داشته باشیم و بر جوابهای خود اسرار کنیم(چون شنونده ای به نام ضمیر ناخوداگاه وجود دارد)
در کل باید طوری عمل کنیم که امواج مثبت بیشتر و شدیدتر از امواج منفی شود و عنصر تولید کننده امواج منفی را پس بزنیم! چون به محض غلبه امواج منفی، ما احساس یأس و نامیدی کرده و عملی نشدن خواسته را میپذیریم.
(این توضیحات در رابطه با برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه جهت رسیدن به اهداف است ولی به گفته دوستان اراده استمرار و جرأت دست به عمل زدن هم نیاز است)


از عزیزان تقاضا میکنم متن بالا را با دقت مطالعه فرمائید.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
لینک مرجع