سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: به هرچی که فکر کنید به آن می رسید.؟؟؟؟آموزش
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
(08-20-2013 11:51 AM)آقا محسن نوشته شده توسط: [ -> ]سلام
من در اين مورد يه اسلايد ساخته بودم كه فرستادم براي همكارام تو شركت، پاورپوينته، همكارانم خيلي تشكر كردن، حالا چجوري ميتونم اينجا بذارم كه دوستان ازش استفاده كنن؟

ممنون. لطفا تایپیکی زده و در آن تایپیک فایل را قرار دهید.
همرو خوندم امیدوارم جواب بده
(08-24-2013 05:39 PM)poldar نوشته شده توسط: [ -> ]همرو خوندم امیدوارم جواب بده

انشالله.
جواب می دهد.
مطالعه فرمائید.
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?tid=9413&page=1
یک چیزی تعریف می کنم ک تقریبا ۲ هفته پیش ب صورت تصادفی متوجه شدم.

دو هفته پیش مهمان داشتیم. خانواده همسرم آمده بودند.
در محفل گپ و گفت و گو ی دفعه مادر خانم گرامی روکرد به همسر بنده و ازش سوال کرد:

" یادته موقعی ک بچه بودی، مدرسه می رفتی (یادم نیس ابتدایی یا راهنمایی رو گفتن) ی سررسید داشتی، تو صفحه اولش تو قسمت مشخصات اسم و شغل و محل کار رو چی نوشتی؟ "

پاسخ همسر بنده مطلب زیر به همراه مقداری 25r30wi بود:

" تو قسمت اسم نوشتم خانم مهندس فلان و تو قسمت شغل نوشتم مهندس عمران. اما دقیق یادم نیست تو قسمت آدرس محل کار چی نوشتم "

مادر خانمم گفت:

" در قسمت محل کار نوشتی: تهران، نیاوران "

نکته: در آن زمان ب واسطه شغل پدرشان ساکن جنوب بودند و هیچوقت در تهران زندگی نکرده بودند.

خب ک چی؟

در حال حاضر همسر بنده مهندس عمران هستند و محل کارشون پروژه ساختمانی در محدوده نیاوران هست! Yosef.gif

خب نتیجه!؟

استاد عزیز جناب قربانیان همیشه می فرمایند: " هدف را مشخص کنید و با جزییات برای خود ترسیم کنید.بعد از تجسم و ... آن را رها کنید. مطمئن باشید ب آن خواهید رسید. "

بجای گفتن اینکه من هم انجام دادم نشد یا این ها جواب نمیده یا نمیشه یا .... ببینید اشکال کارتان کجا بود. و الا ب قول جناب قربانیان ما خواستیم و شد Wink

موفق و پایدار باشید Yosef.gif
من درجايي خواندم مردي تاريخ مرگشو مشخص ميكنه مثلا ميگه من دوماه ديگر درفلان روز و فلان ساعت ميميرم بعد پيش دكتر متخصص ميره پزشك ايشان را بطور كامل معاينه ميكنه و بعداز چكاپ و آزمايشات متعدد به ايشان اطمينان كامل ميده كه هيچ مشكل جسمي جدي نداره و ميتونه اگه خدابخواد و حادثه اي براش پيش نياد سالها عمر كنه اما طرف در روز و ساعت موعود بدون هيچ عارضه قبلي جان به جان آفرين تسليم ميكند!
(08-25-2013 10:17 AM)yu3f نوشته شده توسط: [ -> ]یک چیزی تعریف می کنم ک تقریبا ۲ هفته پیش ب صورت تصادفی متوجه شدم.

دو هفته پیش مهمان داشتیم. خانواده همسرم آمده بودند.
در محفل گپ و گفت و گو ی دفعه مادر خانم گرامی روکرد به همسر بنده و ازش سوال کرد:

" یادته موقعی ک بچه بودی، مدرسه می رفتی (یادم نیس ابتدایی یا راهنمایی رو گفتن) ی سررسید داشتی، تو صفحه اولش تو قسمت مشخصات اسم و شغل و محل کار رو چی نوشتی؟ "

پاسخ همسر بنده مطلب زیر به همراه مقداری 25r30wi بود:

" تو قسمت اسم نوشتم خانم مهندس فلان و تو قسمت شغل نوشتم مهندس عمران. اما دقیق یادم نیست تو قسمت آدرس محل کار چی نوشتم "

مادر خانمم گفت:

" در قسمت محل کار نوشتی: تهران، نیاوران "

نکته: در آن زمان ب واسطه شغل پدرشان ساکن جنوب بودند و هیچوقت در تهران زندگی نکرده بودند.

خب ک چی؟

در حال حاضر همسر بنده مهندس عمران هستند و محل کارشون پروژه ساختمانی در محدوده نیاوران هست! Yosef.gif

خب نتیجه!؟

استاد عزیز جناب قربانیان همیشه می فرمایند: " هدف را مشخص کنید و با جزییات برای خود ترسیم کنید.بعد از تجسم و ... آن را رها کنید. مطمئن باشید ب آن خواهید رسید. "

بجای گفتن اینکه من هم انجام دادم نشد یا این ها جواب نمیده یا نمیشه یا .... ببینید اشکال کارتان کجا بود. و الا ب قول جناب قربانیان ما خواستیم و شد Wink

موفق و پایدار باشید Yosef.gif

229229229229229229
نظر شما چیست؟
من این رو کاملا تجربه کردم دوستان جواب این سوال یک حرفه و اون هم فقط (((ایمان)))هست
اگه به چیزی ک فکر میکنی ایمان داشته باشی حتما و حتما بهش میرسی چیزی رو که در ذهنت میسازی اگه واقعا بهش ایمان داشته باشی بدون هیچ شک و تردیدی مطمئن باش ک بهش میرسی ولی ایمان راسخ داشتن خیلی سخته اینکه تجسمی رو که در ذهنت داری و بهش بدون شک و تردید نگاه کنی خیلی سخته نمیدونم دقیق کجا خوندم اما استاد عزیز اقای قربانیان تو یکی از حرفاشون گفته بودند وقتی به چیزی فکر میکنی مثلا به پول خیلی زیاد در ذهنت فکر میکنی فکرت اولین مانع توئه(فکر کنم همینارو گفتن حالا دقیق یادم نیس تو کدوم تایپک بود) افکارت بهت میگن از کجا ؟چطور میخواد این پول بهت برسه؟و واقعا کنار زدن این فکر هایی ک مثل علف هرز هستند خیلی سخته اگه اینهارو کنار بزنی ایمانت کامله و به تمام چیزهایی ک فکر میکنی میرسی مطمئن باش.35
آدم رو چیزی که تمرکز کنه بهش میرسه و مدت زمان رسیدن بهش بستگی به میزان تمرکزش داره.فکر کردن تنها بهش کفایت نمیکنه.
باور کنید من تو اتاقم داشتم کتابی درسی رو میخوندم ی آهنگ از سیاوش قمیشی تو فایلم داشتم که فوق العاده بهم انرژی میداد.تایم استراحتم جلو پنجره اتاقم وایسادم و با تمرکز کامل تجسم کردم جلو پنجره شرکت تجاریم وایسادم و دارم این آهنگ رد گوش میدم.به خداوندی خدا حدود 4ماه بعد جلو پنجره اتاق شرکتم همون آهنگ رو گوش کردم و یاد اون روز افتادم.شرکتی که فقط ی تجسم ازش داشتم هیچ برنامه ریزی یا سرمایه ای براش در نظر نگرفته بودم.اما ناخودآگاه تمام شرایطش جور شد. اینقد سریع اتفاق افتاد که تو عمل انجام شده قرار گرفته بودم و با اعتماد بیجا و بی تجربگی از دستش دادم. درود بر شما.
امروز دقیقا همون جایی وایسادیم که دیروز بهش فکر کرده بودیم
شخصا چند سال پیش به این فکر میکردم که خونه داشته باشم و سرکار برم و زن و بچه و زندگی و ازین حرفا
الان همه اینا رو دارم شکر خدا.
درسته کیفیتش خیلی متفاوته ولی قطعا بهشون می رسید.
در رابطه با فکر کردن و تجسم کردن یه مثال علمی هست که خدمتتون عرض می کنم
مغز انسان طوری عمل میکنه که هر دستوری بهش بدی یا در ذهنتون تجسم کنید کلیه مکانیسم بدن رو برای تحقق اون تجسم بسیج میکنه
برای مثال زمانی که فردی قراره فردا صبح زود عازم کوه بشه شب قبلش که می خوابه درون بدنش موادی ترشح میشن که قدرت بدنی فرد رو بالا می بره و اون انرژی لازم برای رفتن به کوه رو پیدا می کنن دقیقا یادم نیست چه بخشی از بدن فعال میشه.به خاطر همین کوهنوردها به راحتی صبح زود جمعه بلند میشن و میرن کوه.

یه مثال عملی:
وسط اتاقتون بایستید و دست راست یا چپ هر کدوم که راحت ترید رو موازی شونه قرار بدید و انگشتتون رو به حالت اشاره قرار بدید.(شبیه آرم قلم چی)چشتون فقط به نقطه ای باشه که انگشتتون به اون اشاره می کنه بعد اگر دست راست رو بالا بردید به سمت راست و اگر دست چپ رو بالا بردید به سمت چپ بدون اینکه پاهاتون رو تکون بدید بچرخید.یعنی فقط نیم تنه بالا باید کشش ایجاد بشه.تا جایی که کمرتون اجازه میده بچرخید.
خب حالا تو این وضعیت شما به انتهای چرخش کمرتون رسیدید و بیشتر از این نمی تونید کش بیاید.دقیقا به نقطه ای که انگشتتون اشاره می کنه دقت کنید.تو همین وضعیت ده سانتیمتر جلو تر رو که دیگه نمی تونید انگشت اشارتون رو روی اون نقطه نگه دارید با چشمتون نشون کنید و تو ذهنتون بسپارید و دوباره به حالت اول بر گردید.دقت کنید به هیچ عنوان پاهاتون رو نباید تکون بدید یا جابجا شید و دقیقا باید همون جایی که اولش ایستاده بودید برگردید چرا که میخواهیم دوباره تو همین وضعیت نقطه ای رو که بدن کشش اون رو نداشت که انگشتمون بهش اشاره کنه رو ببینیم.
آخیش....دوباره تو حالت ریلکس قرار بگیرید....چشماتون رو ببندید و دوباره اون نقطه رو تو ذهنتون تجسم کنید.
حالا دوباره همین حرکت کششی رو انجام بدید و با کمال ناباوری می بینید که بدنتون دقیقا تا جایی که انگشت اشاره به اون نقطه اشاره می کنه کشش پیدا می کنه.نقطه ای که اولین بار نمی تونستیم بدن رو برای دیدنش کش بیاریم.

این یعنی فرمان دادن به مغز با تجسم کردن
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9
لینک مرجع