ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
اتصال به روح های بزرگ زمان کنونی: 09-24-2025, 04:08 AM |
|||||||
|
اتصال به روح های بزرگ
|
12-23-2014, 02:23 PM
ارسال: #31
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
بینهایت عالی و ممنون از زحمت خلاصه نویسی مطالب کتاب
ادامه دهید ، با اشتیاق منتظر ادامه مطالب هستیم هر روز فرصت های بیشتری برای ثروتمند شدن ایجاد می شود -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
برای تماس و مشاوره با من می توانید پیام دهید |
|||
12-28-2014, 01:27 AM
ارسال: #32
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
باتشکر از دلگرمی شما آقای رضایی عزیز. ازهمه پوزش میخوام که تاخیری ایجادشد مشغول مراسم چهلم پدربودم وحال روحی مساعدی نداشتم، واما اینکه این بخشی که میخوام امروز بذارم خیلی خلاصه نشده راستش هرقسمت رو که میخوندم بسیاردوست داشتم و دلم نیومد شما هم از خوندنش لذت نبرید. تقدیم به شما..
آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-28-2014, 01:41 AM
ارسال: #33
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
تاسف..........................
از«موآدمولر» افسوس برای آن دختر،افسوس برای آن قاضی یکی خانه دار زحمتکش،وآن دیگری ثروتمندی غمگین، خدا به هردوی آنان رحم کند وخدا مارا نیز مشمول لطف و رحمتش قرار دهد. که بیهوده خواب های دوران شباب وجوانی را در ذهن مان زنده می کنیم. غم انگیزترین کلمه هایی که تاکنون اززبان ویاقلمی جاری شده این است:"ای کاش چنین بود" بسیارخوب،برای همه ما امید دورازچشمان فیزیکی مان،در گوری عمیق مدفون است، وچه بسا روزی فرشتگان سنگ مزارش را بردارند. جان گریف لیف ویتیر جان گرین لیف ویتیر شاعر مشهور نیوانگلندی که پیرو مذهب کوئیکر بود،زندگیش را وقف مسایل وتحولات اجتماعی کرد. او پس ازخاتمه جنگ های داخلی،اشعارش را با تاکید برمذهب،طبیعت وزندگی در نیوانگلند سرود. این شعر برای تمام کسانی که شهامت پذیرفتن اندرز فرزانگان وحکیمان بزرگ را درخود سراغ دارند،دارای پیام عمیقی است.تاکید میکنم که آنرا به دفعات ببینید. شعر بانام موآدمولر آغاز می شود.دختر زیبا وجوانی که هنگام زیر و رو کردن علوفه درمزرعه،سربلند می کند و باقاضی خوش سیمایی روبه رو می شود که سوار بر اسب به سوی او می آید.وقتی که این دختر با قاضی سرصحبت را باز می کند وبا لیوانش به او آب می دهد،قلبش به شدت می تپد؛آنگاه از ذهنش می گذرد که بودن با این مرد مهربان واحساساتی وسخن گفتن با او درباره"علف،گل ها،درختان،پرندگان خوش الحان و وزوز زنبورها" چه احساس خوب وشیرینی را درپی دارد. اوچنان غرق در رویاهای خود می شود که جامه کهنه وژولیده و ناموزونش را ازیاد مییبرد."او این جرات وجسارت را درخود نمی دید که تصوربهتری از زندگی داشته باشد." درحالی که قاضی سوار براسب از او دور می شود،احساس باطنی اش به او می گوید:"اوه ممکن است روزی من به همسری او دربیایم" غافل ازاینکه روزگار سرنوشت دیگری برای او رقم زده است.او بامردی ازدواج می کند که جزغم واندوه وفلاکت برای او ره آوردی ندارد.طبق نوشته های ویتیر" او مردی را درکنارش دید که شادی را وظیفه وعشق را قانون می انگاشت." سپس موانع و تنگناهای زندگی اش دیگربار به ذهنش هجوم می آورد ومی گوید:"ممکن است روزی..." شاعر قاضی جوان وخوش سیمایی راتوصیف میکند که آن روز سوار براسب ازآنجا دور می شد.اوآرزوی عمیقی دردل داشت. اما بخاطر ترس از بخطرافتادن موقعیت اجتماعی اش مایل نبود این خواسته را جامه عمل بپوشاند.ازذهنش گذشت که:"اگر او روزی مال من می شد ومن هم مانند او در روی مزرعه به جمع آوری علوفه اشتغال داشتم، به طورقطع تعادل بین درست وغلط بهم می خورد،مقام ومنزلت با تهیدستی و دون پایگی برابر می شد وازیک قاضی سخت کوش و بانفوذ چیزی باقی نمی ماند." بنابراین او آزوی دل را مهار وهدفی راکه اطرافیانش برایش درنظرگرفته بودند دنبال می کند. او به خواهران مغرور و غیراجتماعی اش می اندیشد،به مادرش که به طبقه اجتماعی وزیورآلاتش توجه داشت فکرمی کند. پس خواهش دل را فرو می نشاند،اسبش راهی میکند ودختر را تنها می گذارد. سپس ویتیر از ازدواج قاضی بازنی ازطبقه اجتماعی خودش سخن می گوید.درحالی که هنوز ارتباط روحی قاضی باآن مزرعه برقرار است."به مجرداینکه شراب قرمز را درگیلاس می ریخت،آرزو می کرد که درکنار آن دختر بود ولیوان آبی از او می ستاند." اغلب فرزندانم را ترغیب می کنم که هنگام ترس ازاشتباه ویا شانه خالی کردن ازخطرپذیری وتقبل ریسک این کلمه ها را به یادآورند وتغییر مسیردهند. توصیه میکنم که سخنان این شاعربرجسته را که یک قرن پیش به رشته تحریر درآمد در زندگی آویزه گوش کنید."ازمیان تمام کلمه های غم انگیزی که از زبان وقلم جاری می شود،غم انگیزترین آنها عبارت است از:"افسوس،ایکاش چنین بود" نمایانگر تاسف و اندوه افرادی است که از ترس عواقب ناگوار،رویاهای خود را سرکوب می کنند وبه آرزوهایشان مجال شکوفایی نمی دهند. من در زندگی خطاهای زیادی مرتکب شده ام.اما می توانم صادقانه بگویم ازبابت آنچه درگذشته انجام داده ام نادم وپشیمان نیستم.هیچگاه درمرحله سرزنش خویشتن به تجارب دردناک گذشته نگاه نمی کنم و به اندوه وتاسف اجازه نمی دهم سلطان وحاکم وجودمن شود ومقدرات مرا در دست گیرد.چیزهایی گفته ام که امروز ازگفتنش ابا دارم،احساسات افرادی را جریحه دار کرده ام که هرگز تکرارشان نخواهم کرد،سرمایه گذاری های نادرستی انجام داده ام،کلمه های وحشتناکی رابه رشته تحریر درآورده ام،موادسمی مصرف کرده ودربعضی ازرقابت ها شکست خورده ام وبه دفعات دراحساس خودبرتربینی غوطه ورشده ام،باوجوداین بانگرشی برجنبه مثبت اشتباه خودازآن تجربه ها پنذآموختم وهرگز از رفتار وگفتارگذشته ام متاسف نیستم. آب رفته به جوی بازگشتنی نیست ودریافته ام که اظهار تاسف تمامی انرژی مارا یکسره مضمحل و نابود می سازد وبرتندرستی و غدد داخلی وگردش خون ما تاثیر نامطلوب بجای می گذارد.صرفاً تمام تلاش های مساعی خود را برای جلوگیری ازتکرار این خطاها به کارمیگیرم. البته هنوزهم به طورکامل ازگزند تاسف و ندامت ازبابت کارهایی که از انجامش غفلت ورزیده ام درامان نیستم. تردیدی نیست که گاه وبی گاه درطول زندگی با عدم تایید ازسوی دیگران روبرو می شوید ویا نتایجی به بار می آورید که دلخواهتان نیست و یا مورد استهزاء قرار می گیرید.اگر دراین شرایط بجای مدفون کردن احساسات خویش درلایه های ذهن،لب به سخن بگشایید و دست به عمل بزنید از تاسف وپشیمانی خود جلوگیری خواهید کرد. عیسی مسیح میگوید:"کسی که به انجام کاری مبادرت می کند و به پشت سر می نگرد شایسته فردوس برین نیست." _خود را فردی سالخورده تصورکنید که بر زندگی کنونی شما نظارت دارد.درچنین شرایطی مایلید ازچه احساسی برخوردار باشید؟احساسی سرشار از تاسف و پشیمانی و یا رضایت از اینکه براساس ندای باطنی خود دست به عمل زده اید. _بجای توجه به نقطه نظرهای دیگران درباره گفتار و اعمالتان ازخود بپرسید:"چگونه مایلم زندگی کنم؟" آنگاه براساس این تمایل باطنی ودرجهت تحقق خواسته هایتان به سلاح شهامت ومخاطره جویی مجهز شوید وتوانایی های بالقوه خود را فعلیت بخشید. _ ازپیش درمورداحساسی که خواهید داشت بیاندیشید ومسیری راکه به یاس و ندامت وبی تفاوتی می انجامد مجسم کنید. آنگاه بهترین نتایجی راکه با پذیرفتن اقدامات مخاطره آمیز ممکن است باآن روبه رو شوید درنظربگیرید.با به تصویر کشیدن این دو حالت درذهن،می توانید ازتحقق آنچه ممکن است پشیمانی به بار آوردجلوگیری کنید آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-30-2014, 01:25 AM
ارسال: #34
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
تصویرذهنی ازخود........................جرج برناردشاو
صرف عمر درجهت مقصودی که آن را عالی ومتعالی می دانید به شادی وسرور راستین منجرمی شود،بجای اینکه ناله وفغان سردهید وکاسه وکوزه بی تحرکی ونابسامانی خود را بر سردنیای فانی بشکنید،به نیروهای طبیعت بپیوندید. برناردشاو جرج برناردشاو،نمایشنامه نویس،منتقد واصلاح طلب ایرلندی ازطریق نمایشنامه ها ومقاله هایش نقطه نظرهای خود را مطرح کرد.بعضی ازنظریات او سیاسی،برخی اقتصادی اجتماعی وپاره ای هم درباره مکتب جدید تکامل خلاق،مخالفت باتشریح جانوران زنده وگیاهخواری بود. اودراینجا زندگی را هدفی بزرگ برای رشدکردن ومتعالی ومتکامل شدن معرفی می کند. آیا کسی مایل است تصویری که ازخود برذهن داردچنین توصیف کند:"فردی که مدام ناله وفغان سر می دهد ودنیا را مسئول مستقیم کمبودها وکاستی هایش می شناسد."البته نه،باوجوداین بسیارند افرادی که این توصیف درموردآنان صدق می کند. افرادی که از زندگی لذت می برند،وجودشان را جزئی ازنیروی طبیعت می انگارند.این کسان اهل عمل وشاداب وسرزنده اند،تاب وتحمل افراد نالان وشاکی را ندارند وبه طورکامل دریکایک روزهای زندگیشان فعال وسختکوش می باشند.فعالیت آنان به کسب وکارشان محدود نمی شود؛ازتمامی فعالیت های زندگی کام می جویند وهرگز اجازه نمی دهند که نارسایی های معمول وپیش پا افتاده زندگی ذهنشان رامشغول کند واصولاً وقت وعلاقه ای به این قبیل چیزها ندارند. حدودبیست سال پیش کلید رمز را یافتم وتصمیم گرفتم که دیگر دنیا و روزگار وکائنات را مسبب نگون بختی خویش بشمار نیاورم وازبکارگیری عبارت هایی نظیر:"خسته هستم"؛ "حالم خوب نیست"؛ ویا "دارم سرما می خورم" اجتناب کنم.این تصمیم آگاهانه را،پس ازآشنایی بانقطه نظرهای برناردشاو که برایش اهمیت خاصی قائلم ودرکتاب های دیگرم نیز به آن ها اشاره کرده ام،اتخاذکردم. من نظریه برناردشاو راکه توصیه میکند،انسان هنگام مرگ باید ازتمام وجودش به طورکامل استفاده کرده باشد بسیار دوست دارم.به اعتقادمن این عبارت بدان معناست که باید افکارمسموم وزهرآگینی را که درگرداب سستی وعدم تحرک مان غوطه ور می کند وازماموریت قهرمانانه مان باز می دارد،ازذهن بیرون رانیم.به عبارت دیگر از هراندیشه وعملی که وجود مارا به عنوان نیروی طبیعی وحضورمان رابرای معنا ومقصودی عالی ومتعالی نفی می کند بپرهیزیم.برای این منظور هراندیشه ای که مارا از شناخت وبه تحرک درآوردن این نیرو طبیعی بازمی دارد،بایدنخست شناسایی وسپس گام به گام ازسطح هشیاری ما بیرون رانده شود.این بدان معناست که تا زمانی که آهنگ باطنی ما نواخته می شود زنده وپایدار خواهیم ماند. _ هرچیزی راکه مایل نیستید در زندگی تان متجلی شود از واژه نامه شخصی خود حذف کنید.هربارکه قصد دارید آه وفغان سردهید وازبخت بد،خستگی وترس حرفی به میان آورید،لب ازسخن فرو بندید وسکوت اختیارکنید. _بازیرکی ازمصاحبت ومعاشرت با افرادی که قصد دارند بار ناله وشکایت خود را بردوش شما گذارند،خودداری کنید. _با پیروی ازطرح وبرنامه ای تازه،شوروشوق را به زندگیتان فراخوانید وازاستعدادهای عظیم وکشف نشده خویش برای کمال و دگرگونی ویافتن معنایی ژرف تر درزندگی بهره مند شوید.ازعادت های ناپسند ودلتنگ کننده ای که تصویری ضعیف ازشما برذهنتان منعکس می کند دست بشویید وازنسبت دادن صفات ضعیف وحقیر به خودتان دست بردارید،به اطرافیانتان تفهیم کنید که دیگر مایل نیستید چنین اوصافی را بپذیرید. _بجای اینکه ناله وفغان سردهید،اهل عمل باشید؛بگذارید وجود راستین تان لب به سخن بگشاید.من جمله ای ازآلبرت انیشتین راکه با برناردشاو معاصربود بسیاردوست دارم.این عبارت درقالب پوستری بردیوار دفترکارم نصب شده است:"روح های بزرگ همواره با مخالفت شدید ذهن های عادی و میانه حال روبه رو هستند." شما یک روح بزرگ هستید. پس بگونه ای که شایسته و برازنده آن است زندگی کنید. _ خوش وسبکبار باشید؛ هرچه بیشتر گشاده رو شوید،ازصفت خودبرتربینی بیشتر فاصله می گیرید وشادمانی بیشتری را به زندگیتان فرامی خوانید. ما بدون توجه به اینکه تاچه اندازه فکرمی کنیم بایدغمگین باشیم،آه بکشیم وگریه کنیم،نسبت به میزان خنده وشادمانی وسرخوشی زندگی مان اختیار تام داریم آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
01-01-2015, 01:49 AM
ارسال: #35
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
پیرنشدن......................لوییس کارول
ازکتاب:"آلیس درسرزمین عجایب" پدرویلیام مردجوان گفت:"پدرویلیام،گرچه پیرشدی و موهای سرت خیلی سفیدشده اما مدام روی سرت می ایستی،فکرنمی کنی که درسن وسال شما،این کار درست نیست؟" پدرویلیام درپاسخ به پسر پفت:"در دوران جوانی می ترسیدم که این کار به مغزم آسیب برساند اما اکنون به طورقطع چیزی ندارم،به همین دلیل مرتب این کار را انجام می دهم." جوان گفت:"چناچه گفتم تو پیرهستی وبیش ازحد چاق وفربه باوجوداین خم می شوی وسرت را به مچ پاهایت می رسانی خدای من دلیل این کارت چیست؟" پیرمرد درحال تکان دادن زلف های خاکستری اش گفت:"درجوانی بااستفاده از این کرم که هرقوطی آن رایک شیلینگ خریدم،عضلاتم را نرم وانعطاف پذیر نگه داشتم اجازه می دهی یکی دوجعبه آن را به تو بفروشم؟" جوان گفت:"تو پیرهستی و آرواره هایت چنان ضعیف وازکارافتاده است که چیزی سخت تراز پیه را نمی تواند خردکند.باوجوداین توخوراک غاز را باتمام استخوان ها ومنقارش بلعیدی،خدای من،چگونه ازپس این کار برآمدی؟" پدرگفت:"من در دوران جوانی،برای هرمساله وتنگنا به قانون مراجعه می کردم ودرباره هرموضوع باهمسرم مباحثه ومجادله داشتم این کارسبب شد تا عضلات آرواره هایم برای همیشه قوی ونیرومند شود." جوان گفت:"توپیرهستی؛به سختی می توان باورکرد که چون گذشته ازقوه بینایی خوبی برخورداری؛باوجوداین می توانی یک مارماهی لغزنده را برروی نوک بینی ات نگه داری؛این هوش وذکاوت را ازکجا آوردی؟" پیرمردگفت:"تاکنون به سه پرسش تو پاسخ دادم وتاهمین جا کافی است،اکنون از فخرفروشی ومباهات دست بردار.فکرمی کنی که تمام روز به سخنان پوچ ومهمل تو گوش می کنم؟ برو دنبال کارت وگرنه تورا بایک لگد به پایین پله ها پرت می کنم." لوییس کارول لوییس کارول،نویسنده،ریاضیدان وعکاس انگلیسی که به خاطر داستان های"آلیس درسرزمین عجایب" و"ازمیان شیشه عینک" حسن شهرتی بهم زد وبه جرگه نویسندگان مشهورپیوست. پدرویلیام حکایت خوشمزه ای است که درقالب شعر گفتگوی پدروپسری راتوصیف می کند که پدرازنظرپسرش پیر وفرسوده وبی اهمیت تلقی می شود.پاسخ های پدرویلیام این پیام دوگانه رابه همه ما منتقل می کند:گرچه گذر زمان جسم را پیر وفرسوده می کند اماهمین جسم،روح بی تولد،بی مرگ وبی زمان را درخودآشیان داده است.من دراینجا قصد دارم این پیام دوگانه را فهرست کنم: 1- ازآنجایی که بدن ما صرفاً تجلی مادی دیدگاه های ماست،شما تنها وقتی پیرهستیدکه آن را باورکنید. 2- شمامی توانید درهرچیزی که انتخاب می کنید ماهروکارکشته شوید.پدرویلیام به تمام پرسش های فرزندش بااشاره به دوره جوانی اش پاسخ می گوید وبا برخوردی کنایه آمیز به نکته ای که اغلب ازدیدونظربچه ها دور می ماند تاکید دارد؛روی سر خود می ایستد زیرامی خواهد براین اعتقادجوانان که مغزانسان نیازبه محافظت دارد خط بطلان بکشد. متاسفانه مابه این اندیشه خوگرفته ایم که شادابی وچابکی هرکس رامتناسب باسن وسالی که درشناسنامه اش درج شده ارزیابی کنیم.درصورتکی این باوراز نظرابعاد روحی یک بن بست کامل است. او به ما گوشزد می کند که می توان روحیه جوانی وسرخوشی رادرخودحفظ کرد مشروط به اینکه ذهن را به شادابی وچابکی متمرکزساخت وآن را درحیطه جسم وجان خود پذیرفت. دومین پیامی که ازسخنان کنایه آمیز پدرویلیام استباط می شود این است که ضرورت ندارد فعالیت های خودرا به مهارت دریک زمینه محدود کنید؛می توانید برای بهره وری بیشتر وافزایش کارآیی ها واستعدادهای خدادادی تان،برخلاف اعتقادغالب مردم،بطورهمزمان دررشته های علمی وورزشی ماهر وکارکشته شوید. ناگزیرنیستید که برای استعدادهای طبیعی خود حدوحصری قائل شوید وپس ازیافتن توانایی ها وعلایق باطنی تان،متناسب باآن استعدادهاکارهایی رادنبال کنید. شما میتوانید هم درگردش وسیاحت دنیای دیسنی حضوریابید وهم درمباحثه ای پیرامون اگزیستیانسیالیسم شرکت کنید. _ بابدن خود حرف بزنید و وادارش کنید که به رغم مخالفت هایش فعال ترشود.اگرجسمتان به سستی وتنبلی خوکرده است،به طورقطع دربرابر دویدن وسایرحرکات جسمانی مقاومت می کند.اگرچنین است،برای چندلحظه کتاب را کناربگذارید وبه نظام فکری خود بیاندیشید وببینید که چه باورهایی مانع نگهداری شورونشاط جوانی شماشده است. _ درمقابل تمایل به برچسب زدن اوصافی به خود که توانایی های شمارا محدود می کند مقاومت کنید.عبارت هایی ازقبیل:"من در...خوب نیستم." یا "هرگز به ...علاقه مند نبوده ام" دیدگاه وچارچوب ذهنی شما را،درباره این محدودیت های تصوری تقویت می کند. اگرتصمیم بگیرید می توانید درهرزمینه ای خوب وماهر باشید وازآن لذت ببرید. _ باطرح برنامه ای برای به اوج رساندن توانایی های روحی،جسمی وذهنی خود اوضاع وشرایط تان را تقویت کنید.یک دوره درسی برای خود درنظربگیرید وهمه روزه آن را به کارببرید. _ دردوره های جدیدی که باآن ها آشنایی ندارید،نظیر تیراندازی،یوگا،مراقبه،تنیس،رقص ویا هرچیز دیگر شرکت کنید. بکوشید با فعالیت های مختلف نیروی شادی وطراوت را درپیکرتان حفظ کنید وبگذارید که این نیرو درتمام مراحل حیات وهستی شما جریان پیداکند. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
01-04-2015, 02:00 AM
ارسال: #36
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
شورواشتیاق........................هنری واردزورث لانگ فلو
سرودمذهبی زندگی غم انگیز بامن سخن مگو، زندگی جزیک خواب پوچ چیزی نیست زیرا روح مرده به خوابی آرام فرومی رود وچیزهای مادی آنگونه که هستند به نظرنمی آیند زندگی حقیقی است.زندگی جدی است. سنگ مزارمقصودش نیست تو ازخاکی وبه خاک بازمی گردی اما این اوصاف درمورد روح تو صدق نمی کند نه شادی ونه غم راه یا پیان تقدیرما نیست بلکه عمل کردن،که هرفردا مارا جلوتراز امروز می یابد سرنوشت محتوم ماست هنرجاودانه است وزمان زودگذر ودل های ما،گرچه شجاع ونیرومند هنوزهمانند طبل های گنگ وبی صدا می تپد وجمع ما به سوی گور گام برمی دارد وجمع ما بسوی گور گام برمی دارد درمیدان وسیع کارزار جهان درحراست ازجان همچون گله رمیده گیج ودرمانده مباش چون قهرمان دراین میدان ایستادگی کن به آینده،هرچندشیرین ودلپسند،اعتمادمکن بگذارگذشته ازدست رفته به خاک سپرده شود عمل کن-عمل درزمان زنده حال قلب در درون وخدا بالای سرتوست زندگی مردان بزرگ جملگی به ما یادآورمی شود که مانیز می توانیم چون آنان برجسته وشاخص باشیم وهنگام عزیمت(ازاین دنیا)ردپاهایی برشن های زمان به جا گذاریم. ردپاهایی که شایدملوانی دیگر درساحل زندگی،ملوانی ازیک کشتی شکسته وتنها،بتواند با رؤیت آن ها امیدوارشود پس بگذار مردانه قدبرافرازیم و واردمیدان عمل شویم باقلبی برای هرسرنوشت هنوز به دست می آوریم،هنوز دنبال می کنیم می آموزیم که زحمت بکشیم وچشم انتظارباشیم. هنری واردزورث لانگ فلو هنری واردزورث لانگ فلو،شاعر ومترجم واستادآمریکایی،فردی جدی ومحبوب بود. «سرود مذهبی زندگی» لانگ فلو ماراترغیب می کند که بانگاهی ژرف وعمیق به زندگی بنگریم ونگرشی آکنده ازاشتیاق وقدردانی نسبت به تمام آنچه هستیم وتجربه می کنیم اختیارکنیم. اوپس ازمرگ دومین همسرش دراثرآتش سوزی،دچار افسردگی شد وسپس بطورناگهانی وغیرمنتظره به آرامش روحی روی آورد.بهمین دلیل جستجو برای اتصال باصفات الهی درتمام اشعار بیست سال بعدزندگی لانگ فلو بروشنی منعکس است.او ازما تقاضامی کند که کولبارغم را ازدوش برداشته،شادی های زودگذر را فراموش ودقت خود را به رشد وتعالی روحمان معطوف کنیم.جسم،بسوی گور گام برمی دارد.اما«خدای درون» گور نمی شناسد. برای کسب مقام قهرمانی ضرورت ندارد که به درون ساختمانی که آتش گرفته بدوید وبچه ای را ازمیان شعله های آتش نجات دهید؛بلکه تنها کافی است که باخدای درون متصل ومرتبط شوید. اشتیاق موهبتی نیست که برخی ازآن برخوردار وشماری ازآن محروم شوند.همه ما ازخدایی در درون بهره مندیم.بعضی ازما اتصال باخدا را انتخاب کرده وبرخی دیگر این توانایی را خفته ونهفته درخویش پنهان میکنیم. شورواشتیاق صفتی است که زیستن رامعناومفهوم می بخشد وقتی مردم ازمن می پرسند که رازموفقیتم درمقام سخنرا چیست،پاسخ می دهم که گفتار من آتش اشتیاق را درنهاد دیگران برمی انگیزم. به افرادی که«قلبی برای هرسرنوشت»دارند توجه کنید ببینید که چگونه بدون توجه به اوضاع وموقعیت موجود اهدافشان را پی می گیرند وبه دست می آورند.این کسان عاشق خندیدن هستند وازهرفرصتی برای برانگیختن جرقه شورواشتیاق دروجودشان سود می برند.به ظاهر سستی وکسالت نمی شناسند .اگربه ایشان هدیه ای بدهید،درمقام قدردانی شمارا درآغوش می گیرند وبی درنگ ازآن هدیه استفاده می کنند. اگر به آنان بلیط کنسرت بدهید،بخاطراین فرصت غیرمنتظره شوروشوقشان را آشکار می سازند.هنگام خرید باآنان به این نکته پی می برید که چشمانشان برای قدردانی از هرچیز باز وگشوده است وهرگز ازچیزی گله وشکایت ندارند.آیا میل ندارید این کسان را دراطراف خود ببینید؟.«خدای درون» از ما می خواهد به پیام لانگ فلو دراین عبارت توجه کنیم:" زندگی حقیقی است. زندگی جدی است" _ درآغازهرکار نظیر قدم زدن درکناردریا،حضور درمسابقه فوتبال به خود وانمود کنید که این اولین وآخرین تجربه شما دراین زمینه خواهد بود.این تلقین سبب می شود که با انبساط خاطر شورواشتیاق را به هرکاربیامیزید.من پدرهشت فرزندهستم ونمیتوانم تعداد دفعاتی راکه دربرنامه های کنسرت،تئاتر،مسابقه بسکتبال،بیس بال و بازی های دیگر حضور یافته ام به خاطرآورم.درتمام این مراسم ها وانمود می کنم که این نخستین باری است که درآنها شرکت میکنم ویافرض میکنم که این آخرین باری است که میتوانم این کار را انجام دهم وبااین طرزتلقی شورواشتیاق را دروجودم برمی انگیزم. _ ذهن خود را درمورد تعریفی که تاکنون ازخود داشته اید تغییردهیدوبجای اینکه برشورواشتیاق خود سرپوش گذارید،درتمام جنبه های زندگی شرایطی را فراهم کنید که چیزی به گونه ای مطلوب شما را برانگیزد وشوق وشوری دروجودتان ایجادکند.شما همواره مختارید که باکسالت وبی حالی روح خود را به خوابی عمیق فروببرید ویا باتحرک واشتیاق روح تان را طراوت ببخشید وازحضورش دراین کالبد فیزیکی لذت ببرید. _تمایل خود را برای عقب نشینی از زندگی کاهش دهید.گرچه کنارایستادن ومشاهده جنب وجوش انسان ها درمیدان کارزار زندگی خوب ومطلوب است. بااین وصف اگر می خواهید شوروشوق وجودتان را جلا ببخشد وطراوت وشادابی را به شما ارزانی کند ضرورت دارد به مفهوم پیام لانگ فلو که گفت:"پس بگذار مردانه قدبرافرازیم و واردمیدان عمل شویم" پی ببرید. _ انگ فلو دریکی دیگر ازاشعارش از پل ریورز سخن به میان می آورد و بااین مصرع مشهور آغازمی کند:" فرزندان من گوش فرادهید وشماخواهید شنید.." این شعر را بطورکامل بخوانید وشوروهیجان آن لحظه را که لانگ فلو اشتیاقش را دربیان آن داستان آشکار می کند حس کنید. او به رغم حزن واندوه ناشی ازمرگ همسرش شکوفایی حیات خود را حفظ کرد،انگیزه های انسانی اش را زنده وشاداب نگه داشت واز خط مشی«مردانه قدبرافرازید و وارد میدان عمل شوید.»پیروی کرد. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
01-06-2015, 06:26 PM
ارسال: #37
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
الوهیت.........................اپیکتتوس
انسان نه از افرادوموقعیت ها،بلکه ازعقایدش نسبت به آن ها آشفته وناراحت می شود. دوقطعه ای راکه ازاو دراینجا آورده ام،بینش های فلسفی والهی ارزشمندی است که تقریباً دوهزارسال قدمت دارد.ازآنجایی که اعتقاد دارم این نقطه نظرها می تواند زندگی شمارا چون زندگی من غنی سازد،آن هارا دراین کتاب آورده ام. وقتی تنفس می کنید،خدا رادر ریه های خود می دمید وهنگام خوابیدن،نورالهی را درکنارخویشتن حس می کنید.شاید شماهم این کلمه ها را منطقی نیابید زیرا،مانند بسیاری افراددیگر با این مفاهیم رشد وپرورش نیافته اید.غالب مردم تصور می کنند که خدا موجودی عظیم باریشی سفید است که برتختی نشسته وازآنجا به سراسرعالم هستی نظارت دارد وهمانند ماشین خودکاری که با انداختن سکه،کالای موردنظر را ارائه می دهد،می توانیم باخواندن دعا وانجام فرائض مذهبی خواسته خود را ازخدا تقاضا کنیم.با این تفاوت که گاه خواسته ما اجابت می شودوگاه نه. این آرمان خدا را از ماجدا می کند.اپیکتتوس پیشنهاد می کند که برمفهوم خدا به عنوان"حاکم وفرمانروای عالم" خط بطلان بکشیم وخود را بعنوان پاره ای ازوجود خدا درک کنیم و بپذیریم.«شما بخش خاصی از جوهره خدا هستید». هنگامیکه یک روزنامه نگارغربی ازسای بابا(عالم فرزانه ساکن درهند)پرسید: "توخداهستی؟" او درکمال آرامش ومتانت پاسخ داد:"آری هستم؛تو هم خداهستی؛بااین تفاوت که من ازاین واقعیت باخبرم وتو غافل."وقتی ازملکوتی که در ذات خود دارید آگاه باشید وبدانید که قدرت وخرد بیکران ونامتناهی دروجودشما نیز جاری است تماسی هشیارانه باخدا برقرار کرده وباخود ودیگران بعنوان تجلیات ومظاهر خدا رفتار می کنید." اپیکتتوس دوهزارسال پیش در رم ویونان گفت:"به طبیعت الهی خود اعتمادکنید وهرگز دراصالت وجود راستین خویش تردید به دل راه ندهید.هوشمندی درون شما همان خردی است که کل این سیاره را آفرید؛حرمتی راکه برای خدا قایلید نسبت به خود نیز روا دارید." دوین نظریه اپیکتتوس عبارت است از:"انسان نه از افراد وموقعیت ها،بلکه ازعقایدش نسبت به آن ها آشفته وناراحت می شود." این نظریه شاید مفیدترین اطلاعاتی باشد که من درهمه عمرم باآن روبه رو بوده ام. به راستی اگر ما به آن درجه از هشیاری برسیم که هیچکس نتواند اسباب ناراحتی مارا فراهم کند وهیچ رویدادی قادر نباشدتعادل روحی مان را برهم بزند وصرفاً برحسب تصمیم خویش چیزها،رویدادها و رفتارها ونقطه نظرهای دیگران را فرآیند و احسسات مان را تعیین کنیم،آزادی عمل مان تا چه اندازه می تواند وسیع وگسترده شود. گفتار ورفتار افراد مسبب ناراحتی تو نیست،آگاهی تو ازاین قضیه و تصمیم تو مبنی براینکه با اغتشاش و ناآرامی نسبت به آن واکنش نشان دهی،اسباب تکدرخاطرتو را فراهم کرده است." هیچکس نمی تواند بدون رضایت خودمان مارا ناراحت کند. آنچه شما را برآشفته می کند وآرامش و شادمانی را ازشما می ستاند،رویدادها،موقعیت ها ونقطه نظرهای دیگران نیست؛چگونگی استفاده ازحضورخدا،این منبع نامرئی برای فرآیند ناملایمات وتنگناها میزان تعادل روحی وشادمانی شما را تعیین می کند ودیگرهیچ.به این واقعیت چشم بگشایید که خدا درشما،باشما،پشت سرشما،جلوشما،دراطراف شماحضور دارد ومی توانید او را در همه جا بخصوص درباره عقایدتان نسبت به اموری که برایتان اتفاق می افتد حس کنید. _ همه روزه به خود خاطرنشان کنید که یک مخلوق الهی هستید وسزاوار رفتاری مهرآمیز ازسوی خود و دیگران.برای اینکه احترام بیشتری برای خود قائل شوید،خویشتن را مرتبط ومتصل به خدا ببینید و نه جدا از او. _ ازطریق انجام مراسم مذهبی،به حضورخدا درخود وآنچه انجام می دهید تآکید کنید.غذای خود را متبرک کنید ودرقبال آن شکرگزار باشید،هنگام انجام این کار،به خود یادآور شوید که سرگرم تغذیه کردن الوهیت هستید.به همین ترتیب،هنگام انجام فعالیت های ورزشی،انرژی خدا را دریکایک یاخته های خود مجسم کنید. _ازتمام موهبت های عالم هستی نظیر:باد،باران،هوا،خورشید بدون توجه به شیوه تجلی شان شکرگزاری کنید.سپاسگزاری یکی از شیوه های شناخت حضورخدا درهمه چیز است. _ هرنوع تمایلی که اندوه و نابسامانی شما را به عوامل خارجی نسبت می دهد مهارکنیید.هنگام ناراحتی وآشفتگی ازخودبپرسید:"چگونه می توانم با تغییرعقایدم درمورد این چیزها،ناراحتی ام را تسکین دهم؟" مادام که مقصر دانستن اوضاع وشرایط را مهار نکرده اید،بر روی این اندیشه کار کنید. برای اینکه آرمان اپیکتتوس را که او دو هزار سال پیش مارا به پیروی ازآن فراخواندف به سادگی به مرحله اجرا گذارید، ضرورت دارد که برملامت هرچیز وهرکس خط بطلان بکشید و درعوض نهال شناخت خدا را در درون بکارید، وبگذارید این نهال پرورش یابد،رشدکند،شکوفه دهد و میوه های رنگین ومفید به بار آورد. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
01-10-2015, 03:42 PM
ارسال: #38
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
مهربانی.........................استفن کرین
استفن کرین شاعرونویسنده آمریکایی رمان و داستان های کوتاه می نوشت ودرجبهه های جنگ خبر تهیه می کرد.اوبخاطرنگارش کتاب«نشان قرمزشجاعت» شهرت فراوان یافت. درمیان چهارده فرزند فرزند خانواده ازهمه کوچکتر بود عمری کوتاه اما پرثمر داشت. این شعرباگوشه وکنایه وبطورعمیق،نابرابری جنگ را به باد ملامت می گیرد. بعلاوه بیانیه ای کلاسیک علیه هرنوع خشونت وستمگری است.خشونتهایی که ازاعمال غیرانسانی افراد نسبت به همنوعانشان نشان دارد وازخشم وغضب وستیزه جویی وکینه توزی که همه روزه شاهدش هستیم حکایت می کند. این خشونت ها به اندازه خشونت های ناشی از جنگ مخرب اند وبه همین دلیل تأسفی راکه شاعر نسبت به ویرانگری جنگ ابراز می کند مشمول می شوند. هستند افرادی درسراسرجهان که با برداشتن سلاح دوشیزگانی راکه درآرزوی تشکیل زندگی مشترک هستند ناکام می گذارند وسبب می شوند که آنان بخاطر بخت واقبال نامساعد خود درمیدان جنگ،مدارس،خیابان ها ومکان های دیگر گریه وزاری سردهند.به ظاهر تمام این افراد تنها به این دلیل پابه عرصه ی وجود گذاشته اند که فنون نظامی بیاموزند وباشرکت درخشونت ها و ویرانگری ها جانشان را ازدست بدهند. درحالیکه مایقین داریم هیچکس در بدو تولد باچنین سرنوشتی زاده نمی شود. علاقه ما به مشاهده فیلم های جنایی که درآن ازبین رفتن جان انسان ها موجب سرگرمی مان می شود مؤید این است حقیقت است که به سوی خشونت ونتیجه نهایی آن یعنی قتل وکشتار جذب شده ایم. باید این اندیشه را درخود بیافینیم که جهان مکانی نیکواست که همه می توانند درآن خوشبخت شوند،؛ باید با درونی ترین جوهره هستی خود تماس بگیریم واتصال وپیوستگی خود را با یکدیگر دراین فضا جستجو کنیم. باید ازشرکت درهرگونه سرگرمی که خشونت وکشتار را کوچک وحقیر می شمرد اجتناب کنیم؛ باید به جوانان مان بیاموزیم که زاده نشده اند که تمرین نظامی کنند وبمیرند. چشم به دنیا نگشوده اند که دستانشان را به سوی آسمان بگیرند و متأثر ازخواهش های نفسانی و به نشانه ی شجاعت ودلاوری درمیدان های جنگ جان دهند؛ نوجوانان باید به گونه ای رشدوپرورش یابند که خشونت را خواروخفیف بینگارند وخشم وکینه ونفرت برخاسته ازخودپرستی راکه نیاز به پیروزی درجنگ برمی انگیزد سرکوب کنند؛ باید به آنان وخودمان ارزش همکاری را نسبت به رقابت بیاموزیم. از آلدوس هاکسلی درواپسین دم حیات پرسیدندکه پس ازعمری مطالعه وتحقیق درباره روح انسان بهترین توصیه اش به بشریت چیست. وی پاسخ داد:" کمی مهربان تر نسبت به یکدیگر،تنهاچیزی است که همه ما به آن نیازمندیم." _ ازمشاهده هرفیلم وباخواندن هرمقاله ای که خشونت را در ذهن وروح شما توسعه می دهد بپرهیزید،اجازه ندهیدکه خشونت به صورت جزیی ازخلق وخو ومنش شما درآید. _ به نوجوانان بیاموزید که ارزشمندی مهربانی وحقیرشمردن قتل وخشونت را آویزه گوش کنند.اسباب بازی هایی نظیر تفنگ راکه مظهرخشونت است دردسترس بچه ها قرار ندهید. توضیح دهیدکه اگر دربازی هایشان مهربانی وعشق را نسبت به قتل وغارت دستمایه قرار دهند می توانند دنیارا متحول ودگرگون کنند. _ هنگامی که تحت تأثیر تحریکات خشونت آمیز هستید،خود را غافلگیر کنید و با یک گفتگوی درونی برنامه ذهن خود را که ازافکار مسموم وزهرآگین سرشار است برداشته وبرنامه ای را که به عشق ومهر ونوعدوستی تأکید دارد به جای آن بنشانید. شما با شناخت زمینه حضور خشم وخصومت،به روح بزرگ مجال می دهید که تمایلات نفسانی روح کوچک را مهارکند. _ ازسازمان هایی که هدفشان براندازی خشونت و ویرانگری درسطح جهان است حمایت کنید. بسیارند سازمان های کوچک وبزرگ- ازسازمان های ملل متحد گرفته تا گروه های محلی- که مایلند افرادمهربان و نوعدوست را به مسئولیتی بگمارند. دست کم یکی از آن ها را موردحمایت قراردهید. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
01-10-2015, 04:22 PM
ارسال: #39
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
رها جان بسیار عالی ست
سپاسگذار از تایمی که برای گذاشتن این متن از کتاب می گذارید بسیار عالی ست. انشاله خداوند پدرت را قرین رحمت گرداند. من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
01-13-2015, 02:46 AM
ارسال: #40
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
احترام به طبیعت.........................چیف سیتل
درشهرهای شما هیچ جای آرامشی یافت نمی شود؛ نه مکانی برای شنیدن برگ های بهاران ونه جایی برای گوش سپردن به وزوز بال های حشرات...سرخپوستان ترجیح می دهند که صدای ملایم باد،سطح دریاچه را نوازش کند. بوی باد،خودش با باران نیم روزی پاک وتمیز شود ویا بوسیله کاج پنیون معطر گردد. هوا برای سرخپوست ارزشمند است. چراکه همه چیز،حیوانات،درختان،انسان،ازیک هوا تنفس می کنند. مثل فردی که روزها پیش مرده است، انسان درشهر شما بوی تعفن بی تفاوت است. چیف سیتل چیف سیتل،عضو قبیله سوکوآمیش، دوامیش است که باسفیدپوستان منطقه پوجت سونر طرح دوستی ریخت. او درسال1855 درمعاهده بندرالیوت که براساس آن مناطقی به سرخپوستان واگذارشد شرکت داشت. این بخش به خردوحکمت بومیان آمریکایی اختصاص دارد. هنگامی که به بررسی ومطالعه رفتار بومیان آمریکایی می پردازیم،به این نکته پی می بریم که نیاز روانی آنان بااحترام به طبیعت ومقدس شمردن آن ارضاء می شود. دراین بخش به برخی گفتارخردمندانه بومیان آمریکایی اشاره می کنم. (جهت اختصارتنها به ذکریک مورد بسنده می شود) اورن لیونز: ماهنگام تصمیم گیری درزندگی و دولت خویش،همواره هفت نسل بعد رانیز درنظر می گیریم.وظیفه انسانی ما حکم می کند تا برای افرادی که بعدازما پابه عرصه وجود می گذارند زندگی بهتری تدارک دیده ویا دست کم موقعیت کنونی را برایشان حفظ کنیم.ماهنگام راه رفتن برروی مادرزمین،بادقت گام هایمان را برروی آن می نهیم زیرا نیک می دانیم که چهره های نسل های آینده از زیرزمین به ما نگاه می کنند.ماهرگزآن ها را فراموش نمی کنیم. اگر می توانستید تحت تآثیر تربیت مناسب این احترام را برای محیط اطراف خود نیز قائل باشید، زندگی تان ازآرامش وشادی وسرور لبریز می شد. به دور واطراف خود بنگرید وپیوسته درحال تکریم باشید و دراین حال دیگران را نیز به انجام این کار ترغیب کنید. اکنون بادعای اوجیب وی،پیشنهادسرخپوستان آمریکایی را به پایان می برم پدربزرگ ،به جدایی وتفرقه ما بنگر مانیک می دانیم که درسراسر عالم خلقت، تنها خانواده بشر از راه مقدس منحرف شده است. می دانیم که اینک ازهم جداهستیم. باید دوباره بازگردیم ودرمسیر تقدس گام برداریم. پدربزرگ،تو ای مقدس،به ما عشق،شفقت وحرمت بیاموز. بادا که با این موهبت ها سیاره خاک ونیز یکدیگر را شفا بخشیم. _ سپاسگزاری ازمواهب زندگی را آویزه گوش کنید وآنچه را که تاکنون قدرش را نمی دانستید شکرگزار باشید. هرروز ازنعمت های طبیعی نظیر آفتاب،باران،هوا،درختان وزمین در دل شکر کنید. _ ازطریق ارتباط با سازمان محیط زیست،آگاهی خود را در زمینه تعادل زیست محیطی افزایش دهید. درزمینه کاهش آلودگی هوا،حذف زباله ها و بازیافت آن هشیارانه تلاش کنید.اعمال ورفتارخود شما می تواند حرمت وتکریم زمین وعالم هستی را درشبکه مقدس زندگی تجدید کند. _ هرروز مدتی را درارتباط با طبیعت ونظاره خاموش هوشمندی هرموجود زنده بگذرانید؛ با پای برهنه برروی زمین گام بردارید،خاموش به تماشای غروب آفتاب بنشینید؛ به صدای اقیانوس ویا جویبار گوش فرادهید وبا آنچه مایه تداوم وحمایت طبیعت است ارتباط دوباره برقرار کنید. _ بجای اشاره به بی مبالاتی دیگران درآلوده کردن محیط زیست،درنگهداری آن سرمشقشان باشید. قوطی آلومینیومی که برخی مردم درگوشه ای رهایش کرده اند بردارید ودرسطل زباله بیندازید. اجازه دهید که کودکان و نوجوانان شما را درحال انجام این کار ببینند. _ دعای اوجیب وی را تکرار کنید. برای زیستن در پرتو عشق وافتخار درهرروز از زندگی، با توسل به این دعا به شفای زمین و یکدیگر کمک کنید. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
چرا مصرفکنندگان امروزی به نسبت محتاط تر از هر زمان دیگر شدهاند؟ | Amiraliamirali | 1 | 534 |
09-18-2015 10:57 PM آخرین ارسال: soshiant |
|
مرتکب کدام یک از اشتباهات زیر در شبکههای اجتماعی میشوید؟ | Amiraliamirali | 0 | 683 |
09-18-2015 05:39 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
با ۵ تکنیک ساده اعتماد به نفس خود را افزایش دهید | Amiraliamirali | 0 | 391 |
09-16-2015 10:58 AM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
ایدههای بزرگ مسیر استراتژیهای موفق | Amiraliamirali | 0 | 550 |
09-13-2015 02:31 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
عادتهای پولساز : ۱۵ عادت روزانهی افراد ثروتمند | Amiraliamirali | 9 | 2,648 |
09-11-2015 12:15 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
5 دقيقه به من فرصت بدهيد تا پيشگويي كنم كه شما ثروتمند مي شويد يا فقير؟!! | pgs | 3 | 2,972 |
04-08-2015 02:02 PM آخرین ارسال: golro |
|
کتاب آموزش کسب درامد به روش CN3 | mr.seo | 4 | 2,482 |
01-08-2015 04:32 PM آخرین ارسال: مهدی میرزائی |
|
![]() |
Pdf کتاب سرگذشت مشهور ترین میلیاردر های جهان | omid.movafaghiat | 0 | 3,310 |
11-29-2014 11:04 PM آخرین ارسال: omid.movafaghiat |
خلاصه کتاب تسلی بخشی های فلسفه اثر الن دو باتن | karafarin | 2 | 6,142 |
06-24-2014 11:09 PM آخرین ارسال: MARYAR |
|
جادوی فکر بزرگ | نرگس فیاض | 15 | 2,804 |
05-17-2014 02:18 PM آخرین ارسال: رنسانس فکر |
|
به سوی کامیابی 1 | نرگس فیاض | 12 | 2,286 |
12-07-2013 01:17 PM آخرین ارسال: نرگس فیاض |
|
یاد داشت های یک دوست!! | minoo | 30 | 4,624 |
11-06-2013 01:13 PM آخرین ارسال: minoo |
|
دانلود مجموعه کتاب های روانشناسی و موفقیت با فرمت PDF | alicpu | 12 | 8,069 |
08-06-2013 05:14 AM آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI |
|
5درسی که یک میلیونر به من داد | jahanagahi | 13 | 4,457 |
07-08-2013 03:40 PM آخرین ارسال: بابایی |
|
تادم مرگ به در دانشگاهها دخیل بسته ای | نرگس فیاض | 1 | 1,068 |
06-04-2013 10:51 PM آخرین ارسال: ahmad rezaee |
|
کتاب زندگی به روش 80/20 | MARYAR | 0 | 3,741 |
05-04-2013 09:48 PM آخرین ارسال: MARYAR |
|
عادتهای خوب با برنامه Lift | Haavin | 2 | 1,149 |
03-05-2013 10:19 AM آخرین ارسال: بابایی |
|
دانلود کتاب منازل الاخره مخصوص میلیارد های اینده ایران | alicpu | 5 | 2,490 |
01-22-2013 12:15 AM آخرین ارسال: soltan_sal |
|
داستان های شیوانا | استاد عشق و معرفت و دانایی | sherafati | 3 | 1,681 |
12-24-2012 09:05 AM آخرین ارسال: soltan_sal |
|
به آنها بگوئید که من یک انسانم... | mallarme | 0 | 499 |
11-26-2012 01:52 PM آخرین ارسال: mallarme |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: