ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
اتصال به روح های بزرگ زمان کنونی: 09-24-2025, 02:17 AM |
|||||||
|
اتصال به روح های بزرگ
|
12-04-2014, 02:14 AM
ارسال: #21
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
ممنون از سخنان دلگرم کننده شما sahelجان که باعث خوشحالی من شد.و با قرائت یک فاتحه برای همه رفته ها ازجمله پدرم که دلم خیلی براش تنگ شده ،برای تغییرروحیه خودم و بخاطرقولی که داده بوم که خلاصه این کتاب رو به شما ارائه بدم مطالب رو بانام خدا ادامه میدم..
آگاهی...............بودا آنچه راکه شنیده ای؛خواه عقاید قدیمی ومنسوخ گذشته که سینه به سینه ونسل به نسل؛به تو رسیده،ئویا چیزی که بارها ازآن سخن به میان آمده؛ ویاسخنان مکتوب حکیمان وفرزانگان گذشته؛ ویا حدس وگمان؛ ویاسخنان بزرگترها واستادان ؛ تنها زمانی باورکن وبپذیرکه پس از مشاهده وموشکافی،ازانطباق آن باعقل واستدلال یقین حاصل کنی وبدانی که به سود ومنفعت همگان تمام خواهدبود. بودا بودا بنیان گذار دین بودا،یکی از ادیان عمده جهان است.او با عنوان شاهزاده سیدهارتاگوآتاما درشمال شرق هندوستان،نزدیک مرزنپال دیده به جهان گشود وپس از دیدن غم واندوه،بیماری ومرگ ودرک این نکته که حتی ثروتمندترین انسان ها ازآن ها مصون ودرامان نیستند،در بیست و نه سالگی زندگی اشرافی خود را رها کرد وبه جستجوی یافتن حقایق برترشتافت. "اعتقاد" دراین پاراگراف نقش عمده وکلیدی به عهده دارد. اگرمن بکوشم متقاعدتان کنم که فلان خوراک ماهی خوشمزه ومطبوع است شایدنظرم راقبول کنید؛اما هنوز درباره صحت ودرستی آن تردید دارید.حتی اگر تصاویر این ماهی رانشانتان دهم وصدها نفر درستی اظهارات مرا تایید کنند ممکن است بیشتر متقاعدشوید اما ،هنوز تردید برذهن شما سایه افکنده است،زیراطعم آن را نچشیده اید وعقیده شما صرفاً برنقطه نظر وتجربه های من استواراست.این اصل درموردتمام عقایدی که تاکنون ازاجدادو ایل وتبارتان دریافت کرده اید نیز مصداق دارد. بکوشید کلمه"دانستن"را به جای واژه"باورکردن" بنشانید.وقتی به طور مستقیم طعم ماهی را می چشید بجای باورکردن که تردید ودودلی برآن سایه افکنده،به دانستن، که یک واقعیت محض وتمام عیاراست متصل می شوید. وقتی من به عیسی مسیح به عنوان یک شفادهنده بزرگ می اندیشم،نمی توانم شک و دودلی را به ذهن راه دهم.هیچگاه عیسی مسیح دربرخورد با یک جذامی نگفت:"ما اخیراً درشفای ناخوشی جذام به موفقیت های بزرگی نائل شده ایم وتو درصورت پیروی از رهنمودهای من به احتمال سی درصد تا پنج سال آینده شفا خواهی یافت." همانطورکه ملاحظه می کنید عبارت فوق مملو از شک و دودلی است.درحالیکه کلام عیسی سرشاراز آگاهی و قاطعیت بود،او همواره دربرخورد بابیماران می گفت:" شما شفا می یابید." درواقع تمام معجزه ها حاصل تغییر جهت ازتردید بسوی آگاهی است. او درباره رد ویا تکذیب چیزی سخن نمی گوید تنها قصد دارد که رشد وتوان روحی مارا گسترش بخشد تا نه براساس تجربه وشهادت دیگران،که برمبنای دانش وآگاهی خویش هرچیز را بپذیریم. راهنمایی های زیر شمارا درگسستن از"عقیده" و پیوستن به "آگاهی" یاری می کند: _ فهرستی ازتمام اعتقاداتی که می تواند به ذهنتان خطور کند تهیه کنید.دراین فهرست گرایش خودرا نسبت به دین،مجازات،اعدام،حقوق اقلیت،حلول روح درجسم دیگر،جوانان،سالمندان،داروهای سنتی،اتفاق های پس ازمرگ،تعصب های فرهنگی وسحروجادو وچیزهایی ازاین دست بنویسید. _ بانگاهی به این فهرست،صادقانه بگویید که چه تعداداز اعتقادهای راسخ شما نتیجه تجربه های زندگی خودتان است وچه تعدادازآن ها به شما منتقل شده است.پیش ازاعلام درستی یک چیز وپیروی ازآن بکوشیدکه ذهن خود را به تجربه مستقیم هرچیز متمرکز کنید. _ بانظام های اعتقادی دیگران آشنا شوید واعتقادهای کاملاً مغایر باعقاید خود را ارزیابی کنید.خود را درمقام وموقعیت افرادی که با شما به طورکامل تفاوت دارند ببینید واحساسات آنان را تجربه کنید.هرچه با این تجربه های"ضد"وناهماهنگ بیشتر روبرو شوید،واقعیت های وجودتان را بیشترخواهید شناخت. _ اجازه ندهید که دیگران با مباحثه های بی اساس،نقطه نظرهای غیرمنطقی خود را به شما تحمیل کنند وشمارا ازمسیر درست به بیراهه بکشانند. به بیانی دیگر ازنیرو بخشیدن به چیزهایی که به آن اعتقاد ندارید و می دانید که برای شما مفید و سودمند نیست بپرهیزید. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-04-2014, 03:29 PM
ارسال: #22
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
سلام
من هم امیدوارم تمامی رفتگان این جمع از جمله مادر عزیز خودم میهمان خوان گسترده ی الهی باشند و زندگی شاد و رو به کمالی رو در حال طی کردن تجربه کنند. رها 7 عزیز امروز میخوام اجازه بگیرم تا زحمات ارزشمند شما رو در خلاصه کردن این کتاب به جاهای مختلف با حفظ امانتداری و ذکر نام خود شما انتقال بدم . خوشحال میشم نظر شما رو بشنوم. همچنان منتظر پستهای شما هستیم. سبز باشی |
|||
12-07-2014, 01:37 AM
ارسال: #23
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
ارزوی شادی وآرامش برای مادرتون دارم.sahelعزیز من خوشحال میشم که افراد بیشتری ازاین مطالب استفاده کنند و از هراقدامی دراین جهت استقبال می کنم.حتماً این کارو انجام بدید براتون آرزوی موفقیت میکنم.
رهبری(سادگی و بی آلایشی)................لائوتزو رهبران راستین به سختی توسط پیروانشان شناخته می شوند؛ بعدازآن ها،رهبرانی هستند که مردم آنان را می شناسند وتحسین می کنند. بعدازآن ها،رهبرانی هستند که مردم ازآنان می ترسند؛ درمرتبه آخر رهبرانی که مردم از آنان نفرت دارند؛ اعتمادنکردن به معنای اعتماد نستاندن است وقتی کاری بدون قیل وقال،ویا تکبر وتفاخر انجام می شود، مردم عادی می گویند، "اوه،ما این کار را کردیم." لائوتزو لائوتزو فیلسوف چینی و مولف تائوتچینگ به معنای راه یاطریقت است.این نوشته پایه واساس رسوم واعمال تائوئزم می باشد. غالب ساستمداران کنونی صرفاً به لحاظ برخورداری ازپست ومقام خود را"رهبر" می نامند.بامرورصفحه های تاریخ به این واقعیت پی می بریم که هیچ یک از رهبران راستین که تغییر وتحول عمده پدید آورده اند مسئولیت ویاعنوان رسمی نداشته اند.برای مثال به رهبران انقلاب رنسانس بنگرید.آیا درمیان آنان وزیر،وکیل ویا رئیس جمهور وجود داشت؟ رهبران راستین ازمیان اندیشمندان،نویسندگان،هنرمندان وموسیقی دانان برخاستند وباگوش کردن به ندای روح وقلب خویش وتوصیف آن،دیگران راهم درکشف نوای درونی شان یاری کردند تا نهایتاً همه مردم دنیا به یک هشیاری تازه که مسئول چیرگی شأن ومقام انسانی برظلم وستمگری دست یابند. برای اینکه ویژگی های رهبری خود را بهبود ببخشید،ضرورت دارد که به طور مداوم دربرابراین پندار ناصواب که عنوان تان ازشما یک رهبر می سازد مقاومت کنید.رهبران راستین باعنوان شناخته نمی شوند.عنوان ها برانگیخته ازمنیت وخودپرستی است. برای اینکه ضمن تمرین وتقویت ویژگی های رهبری خود،دیگران را برای رهبرشدن یاری کنید،لازم است که باسختکوشی نفوذ منیت رامهارنمایید.رهبران راستین ازاعتماد مردم لذت می برند؛درحالی که دروغگویی،چرب زبانی وقدرت که زاییده منیت می باشد ازعلائم رهبران دروغین است. پیش ازجلب اعتماد دیگران،اعتماد خودتان را به آن ها نشان دهید. قانون گذارانی که خواسته های مارا دیکته می کنند ویا برای نتایج،به ایجادخوف ووحشت متوسل می شوند ویا می کوشند تایید وتحسین مارا به سوی خود جلب کنند،رهبران راستین نیستند.آنان برای کسب صلاحیت رهبری نخست باید وسوسه های منیت راخاموش کنند و ازعموم مردم انتظار داشته باشند که بگویند:"ماخودمان این اقتصادنیرومند را بوجود آورده ایم." اصل فوق درموردشمانیز صدق می کند.برای اینکه درزندگی شخصی خود،رهبری راستین باشید،ضرورت دارد دربرابر نیاز به شناخته شدن ایستادگی وبی ریا وبدون هیاهو رهبری کنید،ودرحد امکان به دیگران اعتماد نمایید.وقتی دیگران می گویند:"اوه،بله،ما خودمان این کار را انجام دادیم." میل وتمنای منیت را برای کسب امتیاز به مسخره بگیرید و دردل از رهبری راستین خویش قدردانی کنید. _ قبل ازانجام هرکار،چندلحظه تامل کنید وازخودبپرسید که آیاگفتاروکردارتان موجب ترس ونفرت وتحسین می شود ویا به خودآگاهی می انجامد.آنگاه رشد .پرورش خودآگاهی را برگزینید. _ برای اینکه باکنترل تمایلات خویش به رهبری راستین تبدیل شوید ضرورت دارد که درحدامکان به طورآرام وبی قیل وقال اثربخش باشید. _ به این نکته توجه کنید که منیت یا وجود کاذب تان پیوسته شمارا بازنده می نامد.پس وقتی به اهداف موردنظر خویش دست نمی یابید وامتیاز واعتبار لازم راکسب نمی کنید،بجای دلسردی واحساس شکست،خود را رهبری موفق بنامید.به وجود راستین خویش مجال دهید که منیت راه و روش رهبری موفق را نشان دهد. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-09-2014, 01:35 AM
ارسال: #24
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
عدم استفاده ازخشونت.................مارتین لوترکینگ
عدم استفاده ازخشونت به سادگی درقلب فردستمگر تغییری پدید نمی آورد.نخست روح وقلب فردی را که به آن متعهد است متأثر می کند وعزت نفس وی را افزایش می دهد،منابع قدرت وجسارتش راکه ازآن بی خبر بود برمی انگیزد؛ونهایتاً به فردمخالف می رسد و وجدان او را منقلب می کند،چندان که آشتی وصلح وصفا متحقق می شود وبه فعلیت درمی آید. مارتین لوترکینگ دکترمارتین لوترکینگ کشیش وپیکارگری که بدون توسل به زور وخشونت ازحقوق مدنی مردم به ویژه سیاهپوستان دفاع کرد.اودرسال 1968 مورد سوءقصد قرارگرفت و ازپای درآمد. این نقل قول ازدکترمارتین لوترکینگ داستانی را درباره بودا به یادم می آورد.بودا بدون توجه به تنگناها وموانع زندگی از روحیه ای سرشار از صلح وآرامش برخوردار بود وازاین نظر شهرت داشت. روزی مرد کنجکاوی تصمیم گرفت که پس از سفری طولانی این مردالهی را بیازماید وازعمق آرامش روحی اوآگاه شود.ازاین رو درطول سه روز با گستاخی تمام با بودا سخن گفت ودرکمال بی نزاکتی باوی رفتارکرد. او بودا را آماج دشنام ونفرین قرار داد وکوشید به انحای مختلف خشم اورا برانگیزد وتعادل روحی اش را برهم زند.اما بودا که نفوذناپذیر بودو رویدادهای بیرونی در وی هیچ تأثیری نداشت هربار تحت تأثیر نورباطن خویش بامهر ومحبت واکنش نشان داد.سرانجام آن مرد به خاطرشکیبایی بیش ازحد بودا،کاسه صبرش لبریز شد وگفت:"من جز ناسزا به تو چیزی نگفتم،چگونه می توانی دربرابر این همه درشتگویی وتندخویی من تاب آوری و آرامش ومهربانی خود را حفظ کنی؟" بودا پاسخ داد:" اگرفردی هدیه ای به تو تقدیم کند و توآن را ردکنی،این هدیه به چه کسی تعلق خواهد داشت؟"وبه این ترتیب آن مرد پاسخ خود را بستاند. اگرفردی خصومت ونفرت وکینه توزی به شما ارزانی کردو شما با نرمی و ملایمت آن را نپذیرفتید،آن هدیه هنوز به او تعلق دارد.پس خردمندانه نیست به خاطرچیزی که به ما تعلق ندارد،خشم و رنجش را انتخاب کنیم؟جوهره پیام دکتر مارتین لوترکینگ این است که درواقع دشمنان واقعی هرکس،افکارمنفی وخصومت و انتقام جویی است که در زوایا واعماق ضمیر او جای می گیرد وسبب می شود که رفتارخشونت آمیز را با خشونت پاسخ گوید. هرچه خانه دل را ازآرامش بیشتر لبریز کنید،آسیب پذیری تان دربرابر خصومت وبدخواهی دیگران کمتر میشود. مباحثه ومجادله با فردی که به این کارعلاقه ورغبتی ندارد بسیار دشواراست. مقصود از انتخاب رفتار فاقد خشونت این نیست که کسی راتغییر دهید ویا دنیا و روزگار را اصلاح کنید؛صرفاً هدفتان این است که روح خویش را از ابتلاء به هر فکرمنفی بازداشته وآن را از باورها وعقاید ناصواب پاک ومنزه کرده وبه عنوان یک مخلوق الهی،عزت نفسی را که سزاوارش هستید به خود هدیه دهید و درد و رنجی را که دراثر نزاع ومجادله ایجاد می شود دفع کنید. آنگاه چندی نمی گذرد که آسان و بی تکاپو درامواج صلح وآرامش وعزت نفس غوطه ور می شوید واین امکان را فراهم می کنید که تشعشع نیروی عشق ودوستی وصفا که ازوجودتان ساطع می شود اطرافیانتان را درپرتو خود بگیرید وآنان را نیز به آرامش دعوت کند. به تجربه دریافته ام که می توانیم با بیان یک عبارت تأکیدی نظیر عبارت زیر که ازکتاب "تعالیم معجزات "نقل می شود،انرژی محیط را تغییر دهیم وفضای روانی حاضرین را متحول کنیم:" من بدون توجه به رویدادهایی که باآن ها روبه رو هستم،صلح وآرامش را برمی گزینم." _ هنگامی که قصد دارید باخشونت بیشتر به رفتارخشونت آمیز فردی واکنش نشان دهید خود را غافلگیر کنید ومتعهد شوید که با پیروی از رهنمودهای پیشوایان معنوی وسیله ای برای بسط و توسعه صلح وآرامش باشید. _ باتمرین وممارست بکوشید که هرروز صلح وآرامش بیشتری را به زندگی تان فراخوانید.برای مدی تیش،یوگا،شعرخوانی،قدم زدن به تنهایی،بازی با بچه ها وحیوانات ویا هرکاری که احساس دوست داشتن ومحبوب بودن را به شما ارزانی می کند وقت بگذارید. _ باتلاش هرچه تمام تر،کانون های خشونت را از زندگی تان بیرون رانید.به روزنامه ها و اخباری که با گزارش های بی حد وحصرشان صلح وآرامش را ازشما سلب می کنند بی توجه باشید.ازیادنبریدکه دربرابر هرعمل غیرانسانی،هزاران عمل ناشی از مهربانی وعفو وخیرخواهی وجود دارد. _ این ضرب المثل را ازچین کهن به خاطر داشته باشید:" فرزانگان سکوت اختیار می کنند؛با استعدادها سخن می گویند و نادانان جروبحث می کنند." آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-11-2014, 02:13 AM
ارسال: #25
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
مقایسه...................اگدن ناش
وقتی به مردان استعدادطلایی فکرمی کنم ازاین که می بینم تاچه اندازه باآنان اوصاف مشترک دارم خوشحال می شوم من هم مانند برنز(burnz)نمی توانم دربرابر شراب مقاومت کنم مثل شکسپیر لاتین کم می دانم ویونانی کمتر مانند ارسطو ناخن می جوم مثل تاکری اهل فخر ومباهاتم چون بایرون باپوچی دست به گریبانم کینه توزی را از پاپ به ارث برده ام مانند پترارک درشیپور می دمم مانند میلتون زودرنج وخودخورم هجی کردن من چاسر رابه یادها می آورد مانند جانسون دوست ندارم بمیرم (همچنین قهوه ام را ازنعلبکی می نوشم) واگر گلداسمیت یک بود،پس من هم هستم مثل ویلن ،یک ماشین پراز پول بدهکارم مانند سویین برن می ترسم که محتاج پرستار باشم با تاس انداختن من،کرستوفرماریو اخراج می شود ومن هم به اندازه کولتریج خواب می بینم ولی بدتر درمقایسه بامردان استعدادطلایی من هم باید فردی مستعد باشم به نابغه ای شباهت هایی دارم،حتی درشراکت باوجوداین مثل خودم می نویسم. اُگدن ناش اُگدن ناش به خاطرحس طنز ومزاح ونثر گستاخانه اش شهرت یافت.کلام او خواه یک کلمه وخواه خطوط پرپیچ وخمی که یک پاراگراف را دربرمی گرفت،بسیارمتنوع بود.درطول زندگی هواداران زیادی را به سوی خود جلب کرد.بخصوص بخاطر اشعاری که ضعف وکاستی های جامعه را باطنز مطرح میکرد.او دراین مقاله نقاط ضعفش را با افرادصاحب نام ازجمله مشهورترین شعرای جهان که آنان را"مردان با استعدادطلایی" می نامد سنجیده و دربوته نقد وبررسی قرار می دهد. به طورکلی شعرفوق تمایل انسان ها را برای مقایسه خودشان با دیگران توصیف می کند. والدین،آموزگاران واطرافیان از بدو تولد مارا در زندان معیارهای اجتماعی که آن را امن وآسوده می پنداشتند زندانی کردند وسبب شدند که زندگی عاطفی خود را براساس رفتار دیگران بنانهیم وبه دیگران این قدرت را ببخشیم که ماراکنترل کنند ودرکف اختیاربگیرند. وجود یک مرجع ویا مقیاس درخانه ومدرسه برمبنای نمره های بالا وپایین ویا فردمهم ومعمولی احساس آکنده از بی اعتمادی نسبت به ویژگی هایمان را به ما تحمیل کرد واجازه نداد که توانایی های باطنی خویش را شکوفا کنیم. این گرایش به مقایسه ازشکوفایی نبوغ واستعدادهای ما جلوگیری کردودرنتیجه پس ازترک مدرسه و دانشگاه همانندبسیاری از آدمیان مکانیکی،چه بسا در رشته خود بسیار موثر وموفق باشیم؛امادر وجودمان ازجرقه خلاقیت نشانی نیست و ازتوانایی آفرینندگی و زایندگی بی بهره ایم . مقایسه یک فرد بافرد دیگر نفی خصوصیات وویژگی های آن فرد بوده واهانتی آشکار به شخصیت وی محسوب می شود. شعرطنز وکنایه آمیز اُگدن ناش تحت عنوان"اوسنت که خصوصیات مرا به یادم می اورد"به شما خاطرنشان می کند که مقایسه خود با دیگران درهرزمان ودرهرشرایط تا چه حد کاری پوچ و غیرمنطقی است.نتیجه گیری او درقطعه شعر:"با وجود این من مثل خودم می نویسم"این واقعیت را آشکار می کند که انسان به هر حال با ویژگی های خاص خودش سر وکار دارد وبرای دستیابی به آسودگی خیال،رفاه،تنعم وهمه چیزهای نیکو تنها لازم است که خودش باشد ومسئولیت احساسات خویش را به طورکامل بردوش خود قرار دهد. _ برای ارزیابی موقعیت تان به عقاید وارزش های ویژه خود تکیه کنید. برای مثال بجای گفتن:"من به خوبی خواهرم نیستم" بگویید:"آیا ازوضعیت خودم خشنودم؟" _ درکمین باشید وخودتان را درحال عادت کهنه وپوسیده مقایسه،مچ گیری کنید.آگاهی اولین گام برای تغییر این عادت است. به مجرد اینکه قصد دارید بگویید:" فکرمیکنم که درفلان چیز در حد متوسط هستم" درنگ واین عبارت را به زبان آورید:" من به این طریق این کار را انجام می دهم و ازاین نظر کاملاً خرسندم." _ هرگز درحضور فرزندانتان دست به مقایسه،داوری وگزینش نزنید.زیرا به طورقطع با پاسخی مشابه روبرو خواهید شد.به طورمثال هربار که بگویید:"ازتمام بچه هایی که به مدرسه می روند انتظار می رود که بخشی ازکارهای خانه را انجام دهند."چنین پاسخی را خواهید ستاند:"هیچ والدین دیگری فرزاندشان را وادار نمی کنند که به این زودی بخوابند."مقایسه عادت ناصوابی است که چون ژن موروثی ازنسلی به نسل دیگر منتقل می شود مگراینکه شما ازپذیرفتن وانتقال این معیاراجتماعی ناصواب سرپیچی کنید.برای این منظور درمقام راهنمایی بگویید:"من از تو انتظار دارم که تکالیف خانه ومدرسه ات را انجام دهی واین قضیه با دوستان توهیچ ارتباطی ندارد." _ اگر درحد دلخواه با استعداد و یا کارآمد نیستید،به خود خاطرنشان کنید که این وضعیت حاکی ازکمبود وکاستی تان نیست،ناشی از واکنش خاص ویا تجربه شما نسبت به آن رویداد است.ممکن است خلاقیت ونبوغ شما درجای دیگری نهفته باشد،شاید هم ضرورت دارد به شیوه ای متفاوت آموش ببینید.به شخصیت و ویژگی های خاص خود ارج نهید و با افکاری که شمارا به مقایسه دعوت می کند به مقابله برخیزید.فراموش نکنید که شما با مقایسه عنان زندگی تان را به دستان افرادی که خود را باآنان مقایسه می کنید می سپارید. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-14-2014, 01:33 AM
ارسال: #26
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
روشن بینی...................فلسفه ذن
پیش از رسیدن به مقام روشن بینی،هیزم بشکن وآب بیاور پس از رسیدن به مقام روشن بینی، هیزم بشکن وآب بیاور فلسفه ذن درقرن ششم درچین پایه گذاری شد وتاقرن دوازدهم سراسر ژاپن را فراگرفت. ذن دستیابی به روشن بینی را ازطریق مستقیم ترین راه کانون توجه قرار داده است. ضرب المثل معروف ذن به این نکته تکیه دارد که روشن بینی یک شناخت و معرفت است نه یک دستاورد. پس از ورود به قلمرو روشن بینی هربرخورد دراین جهان بکر وتازه شمارا دراستقراء پالایش و رشد که شایسته شأن آدمی است یاری خواهد کرد. حالت روشن بینی برای من بیانگر این آرمان اساسی است که می توانم دریکایک لحظه های زندگیم سازگاری واعتدال لازم را درخود پدید آورم وبه _آرامش کامل_ برسم.هرآینه با ترس،اضطراب،تنش وخشم دست به گریبان باشم،یقین دارم که درآن لحظه ها ازقدرت های روحی خود فاصله گرفته ام و ازتجلی روشن بینی دروجود خویش محروم هستم. به اعتقادمن آگاهی از لحظه های فاقد صلح وآرامش، یکی از روش های روشن بین شدن است.می گویند تفاوت فرد روشن بین و شخص نادان آن است که اولی می داند که نادان است و دومی از نادانی خود بی خبر است. روشن بینی ابزاری برای پرهیز از کارهای معمول زندگی نیست.(درهرصورت هیزم بشکن وآب بیاور). من چون گذشته ورزش،تغذیه مناسب ومسواک دندان ها دربرنامه روزانه ام قرار دارد. روشن بینی برای کارها و رویدادهایی که در دنیای برون اتفاق می افتد کاربرد ندارد ؛این دیدگاه تنها با تقدیس کردن ومطهرساختن فضای روحی تان،برداشت های شما را از زندگی تغییر می دهد وسبب می شود که زندگی و دنیا را به گونه ای دیگر فرایندکنید. به عنوان مثال من اکنوندرحال انجام وظایف پدری ام، خود را مالک ویا وابسته به فرزندانم حس نمی کنم. حال آنکه درگذشته رفتارآنان بر زندگی عاطفی من حکمفرمایی می کرد.اکنون کج خلقی دختر هشت ساله ام را ،صرفاً اقدامی برای جلب توجه تعبیر می کنم. درنتیجه ناگزیر نیستم به رفتار کودکانه او توجه کنم وفضای روانی خود را آشفته ومغشوش کنم.ازوقتی که به نیروهای روشنایی پیوسته ام وبا گسستن از دلبستگی ها، آرامش را در حیطه جسم وجان خود م مأوا داده ام،مزایا ومنافعی را که فرزندانم از این عدم دلبستگی تجربه می کنند به عیان می بینم. عدم وابستگی من حاکی از بی تفاوتی ام نیست؛آگاهی از این واقعیت است که به رغم روبه رو شدن با تمام آن فعالیت ها،مسائل و رویدادها می توانم جسم و ذهنم را درهمه حال آرام وآسوده نگه دارم. روشن بینی شمارا آزاد نمی کند ،سبب می شود که باکشف جوهره راستین خویش به خودآزادی تبدیل شوید. _ گوش به زنگ باشید وهنگامی که اغتشاش وتنش جای صلح وآرامش را دروجودتان گرفته،گرایش هایی را که موجب غفلت شما شده شناسایی کنید.فردی که اسباب تکدرخاطرتان را فراهم کرده،موقعیت های اغتشاش آفرین وتعداد دفعاتی را که به این دام فرو می افتید موبه مو یادداشت کنید. شناخت لحظه هایی که با روشن بینی فرسنگها فاصله دارد آغاز تغییر مسیر به سوی روشن بینی واشراق است.ازیاد نبرید که افراد نادان به طورمعمول ازغفلت خویش بی خبرند.پس درمسیرآگاهی گام بردارید. _ براین پندار نادرست که روشن بینی خود به خود وپس از بهبود اوضاع وشرایط زندگی دست یافتنی است خط بطلان بکشید.به هرحال شماهمیشه باکارهایی نظیر هیزم شکنی وحمل آب مواجه خواهید بود. انتخاب دیدگاهتان هنگام انجام این کارها مفتاح رمز است وبه روشن بینی می انجامد. _ درآن دسته ازکارهای شخصی که موجب سلب آرامش وآسایش شما می شود تغییراتی پدیدآورید. برای مثال اگر گیرکردن درترافیک سنگین ویاحضور درصف طولانی،حالت روحی تان را از تعادل خارج می کند،ازهمین موقعیت های عادی زندگی مدرن،برای تغییرجهت به دنیای درون استفاده کنید.همواره یک فضای درونی برای روشن بینی ذخیره کنید تاهنگامی که دچار کنش،غم واندوه وسایرهیجانات منفی شدید،ازاین منبع ذخیره برای متعادل ساختن حالت روحی خود سود ببرید. _ وسرانجام حضورخود را درقلمرو روشن بینی واشراق باکسی درمیان نگذارید. فردی که مدعی است به وادی اشراق گام نهاده به طورقطع روشن بین نیست. یکی از اندرزهای فلسفه ذن این است که تنها درصورت سه بار پرسش دراین زمینه پاسخ بدهید.فرزانگان در موردقرابت و نزدیکی شان باخدا سکوت اختیار می کنند. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-16-2014, 12:48 AM
ارسال: #27
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
گوشه نشینی وانزوا....................الاویلر ویلکاکس
اگربخندی،دنیا باتو می خندد، واگرگریه کنی،تنها گریه خواهی کرد. زیرا زمین پیرواندوهگین باید شادمانی را امانت بگیرد، درحالی که به قدرکافی درگیرمشکلات خویش است. آوازبخوان ،تپه ها به تو پاسخ خواهند داد. آه بکش،درهوا محو خواهد شد. انعکاس ها، به صدای شادی محدودمی شود، اما ازصدای دغدغه ها پس نشینی می کند. شادی کن، مردم بسوی تو جذب می شوند، اندوهگین باش، برمی گردند و می روند. آنان شادی کامل وتمام عیار تو را می طلبند، اما به غم و اندوه تو نیاز ندارند. خوشحال باش،دوستان زیادی گرد می آوری. غمگین باش،همه را ازدست خواهی داد. کسی نیست که جام شراب تو را ردکند. اماصفرای زندگی را باید تنها نوش جان کنی. سوربده، سالن هایت مملو ازجمعیت می شوند، امساک کن، جهان بی تفاوت ازکنارت خواهد گذشت. موفق باش وایثارکن،تا درپناه آن زندگی کنی، هیچ کس نمی تواند در واپسین دم حیات یاری ات کند. برای اعیان واشراف که در صف طولانی ایستاده اند،به اندازه کافی درسالن های شادمانی جاهست. اما ما باید یکی یکی ازمیان راهروهای باریک درد ورنج گذر کنیم. الاویلر ویلکاکس عنوان این شعر انزوا وگوشه نشینی است. درحالی که به اعتقاد من به عنوان "دیدگاه یا نگرش" برای آن مناسب تراست.ویلکاکس ازطریق این شعر معروف ومتداول به شما پیام می دهد که هرنگرشی را به اختیار بپذیرید،بطوردقیق اوضاع وشرایط متناسب باآن نگرش را بسوی خود جذب می کنید.اگرفکرغمگین به ذهن راه دهید،تمام موقعیت های غم انگیز را بسوی خود فرا می خوانید واگر ذهن را ازخوشی ونشاط لبریز کنید ،جهان همراه وهمگام باشما می خندد.این شعر ساده وزیبا به اجمال فرضیه میدان انرژی است. بطورکلی این قضیه می گوید که این میدان انرژی مرتعش ونامرئی تمام موجودات زنده از جمله انسان را احاطه کرده است.طرزتفکر ما وشیوه ی فرایند تجربه هایمان ،بدون توجه به اینکه درکدام نقطه زمین زندگی می کنیم مولد وبه وجودآورنده این میدان است. ارتعاشات میدان انرژی دربعضی از هشیاری ها تشدید ودربرخی آهسته می شود. دراصل تداوم ،سطوح ومتغیر هشیاری مسئول ومسبب ایجاد میدان انرژی است. میدان انرژی شادی آفرین نیز می تواند پایدار باشد وبرمحیط حاکم شود.برای مثال درحضور افرادی که به مرتبه برتر هشیاری رسیده اند،تنها به خاطربودن درمیدان انرژی آنان،عشق وجودمان را فرامی گیرد وهشیاری مان دگرگون می شود. افکار متمرکز حکمران بلامنازع وجودشما هستند وبر زندگی تان حکمفرمایی می کنند ازاین رو هرصبح که سر ازبالین برمی دارید ازهرحیث مختارید تا نوع وکیفیت انرژی را که مایلید به زندگی تان فراخوانید انتخاب کنید. همانگونه که ویلکاکس اشاره کرد:"برای اعیان واشراف که درصف طولانی ایستاده اند،به اندازه کافی درسالن های شادمانی جاهست." _ هنگام گرفتارشدن دراحساسات وهیجانات منفی نظیر غم واندوه وآه وحسرت ویاگریستن که دراین شعر به آن تاکید شده ازخود بپرسید؛"به واقع چه کسی مایل است درچنین شرایطی با من معاشرت ومصاحبت کند؟" آنگاه بتریج گره از ابروان بگشایید وازآن فضای فکری فاصله بگیرید. _ درحالی که اتمسفر روانی خویش را ازقطب منفی به قطب مثبت هدایت می کنید،درصورت لزوم،به طورساختگی وتصنعی خوش خلق وگشاده رو شوید وبه چگونگی جذب خواسته های خود توسط ارتعاشات ذهنی تان توجه کنید.امواج فکرشما می تواند بسوی قطب مثبت ویامنفی جذب شود وشما بسته به اینکه کدام قطب را انتخاب می کنید،رویدادهای بد وناگوار ویا اتفاق های خوش آیند ولذت وبخش را بسوی خود فرامی خوانید. _ هنگام ورود به محیط تحت تسلط حوزه انرژی منفی،بکوشید باحضور درقطب مخالف جاذبه ی این ذهنیت را خنثی کنید. دراوضاع وموقعیت هایی که همه ابرو درهم کشیده اند، بجای گله و یا انتقاد،باسخن نیک وشادی آفرین جاذبه میدان انرژی مثبت رانیرومند کنید آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-18-2014, 03:51 PM
ارسال: #28
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
بخشودن....................لانگستون هیوز
پدرمن،پیرمردی سفیدپوست بود؛ ومادرم پیرزنی سیاهپوست اگر تا به حال پیرمرد سفیدپوستم را نفرین کرده ام؛ نفرین هایم را پس می گیرم اگرتا به حال مادر سیاهپوستم را نفرین وآتش جهنم را برایش آرزو کرده ام؛ برای این خواسته پلید وشیطانی متاسفم؛ واکنون برایش رفاه وسلامت ونیکبختی می طلبم پیرمردم درخانه ای بزرگ وزیبا درگذشت ؛ ومادرم درکلبه ای محقر نمی دانم من درکجا چشم ازجهان فروخواهم بست؛ که نه سفید هستم و نه سیاه. لانگستون هیوز این شعرکوتاه وطنز به وسیله مردی که به اعتقاد من بنیانگذار نهضت حقوق مدنی آمریکا است به رشته تحریر درآمده است.این شعرضمن اشاره به اثر شفابخش عفو وگذشت ،برچسب زدن به مردم را براساس ظاهرجسمانی ،بخصوص رنگ پوست کاری زشت وناهنجار می شناسد. وقتی از تارهای کینه ونفرتی که ازمردمان درقلب خویش تنیده اید خود را آزاد ورها می سازید،ازپرداخت بهای سنگینی که همانا خودخوری،تحلیل انرژی وضعف اعصاب است معاف می شوید. نوشداروی عفو وگذشت که جراحات احساسی را التیام می بخشد،برخلاف تصورشما کاری دشوارنیست.شاید به این باور خو کرده باشید که گذشت مبارزه ای است فراگیر که ممکن است در تمام طول عمر ادامه یابد.اما به اعتقادمن درست عکس این منطق صادق است.بخشودن آسان، شادی بخش وازهمه مهمتر رهایی بخش می باشد. در سی سالگی تصمیم گرفتم پدرم راکه درکودکی مارا رها کرده بود ببخشم وانرژی منقبض میان خود و او را آزادکنم.پس ازآنکه به تصفیه درونی خویش پرداختم،آن سموم روحی که دراعماق باطنم رسوب کرده بود و به دمل چرکین می مانست بازشد وعفونت متراکم درآن به بیرون راه باز کرد وآرامش بی سابقه ای برروحم مستولی شد. ازآن پس نیروی محرکه عظیمی دروجودم بسیج گردید،توانایی ام درنویسندگی اوج گرفت،وضعیت جسمانی ام بهبود یافت،روابطم ازدشمنی وخصومت به ایثار وبخشش و بارش تغییرمسیر داد،وازهمه مهمتر ازسموم جاری در رگ هایم که زندگی را به کام من تلخ کرده بود و امکانی باقی نمی گذاشت که از افکار،احساسات و واکنش های حیات خود برای امورخوب .مثبت استفاده کنم،آزاد ورها شدم. بخشودن به مباحثه و مشاجره پایان می دهد. ویلیام بلیک شاعر نامدار در وصف تنفرخود نسبت به تعصب گفت:" فراموش کردن وبخشودن،تنها هنر زیستن دربهشت است." _ به کسانی بیندیشید که احساسات شما را جریحه دار ساختند.فهرستی ازخودخوری ها و رنجش هایی را که نتیجه مستقیم رفتار ناصواب و بی عدالتی دیگران می دانید تهیه کنید و بکوشید کینه وخصومت نسبت به آنان را از دل بیرون رانید.عفو وگذشت باید از ژرفای دل برخیزد. بنابراین برای خنثی کردن سمومی که دربدن خود به گردش درآورده اید، ضرورت دارد ازصمیم قلب دیگران را ببخشید. _ به این نکته توجه کنید که والدین شما(و تمام افرادی که در زندگی گذشته شما نقش داشته اند)برحسب آگاهی ومقتضیات زندگیشان باشما رفتارکردند. نمی توانید ازهیچکس،بیشتر ازآگاهی وامکاناتش انتظار داشته باشید. عفو و گذشت شناخت این نکته است که جراحات عمیق احساسی تنها درپرتو بخشودن التیام خواهد یافت.بنابراین برای اینکه بیش ازهمیشه خود را آزاد ورها حس کنید، گذشت را انتخاب کنید. _برای برطرف کردن هرگونه برچسب از زندگیتان(سیاه پوستی،سفیدپوستی،نژاد..) ازهیچ کوششی فروگذار نکنید،بانگاهی ژرف وعمیق فراسوی پیکر فیزکی افراد،روح هستی را در همه کس مشاهده کنید و درفضایی فاقد هرگونه برچسب،بادیگران رابطه داشته باشید.این نکته را از یاد نبرید که همه(مردم آمریکا) ازاین حق برخوردارند که بگویند:" من هم سرود آمریکا را می خوانم." آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-21-2014, 02:17 AM
ارسال: #29
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
ترس وشهامت.....................آلفرد لورد تینسون
من درهیچ حالتی براسیر فاقدخشم اشراف زاده حسد نمی برم، یا پرنده ای که درقفس به دنیا آمد وآنکه هرگز از تابستان جنگل خبر نداشت من برآن بی رحمی که درقلمرو زمان ازآزادی سوءاستفاده می کند رشک نمی ورزم. فردی که درقید وبند جرم وجنایت نیست، هشیاری اش هرگز بیدار نمی شود به قلبی که هرگز به صداقت ودوستی تمایل ندارد وبه فرد هراسان وسست عنصری که خود را متبرک می داند، و درگرداب رکود وعدم تحرک غوطه ور است حسادت نمی کنم، من در درستی آنچه اتفاق می افتد تردید ندارم، و درلحظه های سرشار ازغم واندوه آن راحس می کنم. عاشق شدن و ازدست دادن بهتر از هرگزعاشق نشدن است. آلفرد لورد تینسون شاعر درقطعه شعری که درابتدای این مقاله آمد،پیامی را به ما منتقل می کند که اغلب ازدید ونظر افرادی که ازشکست،ترس و واهمه دارند پنهان می ماند. او به ما خاطرنشان می کند که تحت تاثیر ترس ازشکست،توانایی های باطنی خود را در بوته انتقاد وخرده گیری وعیبجویی قرار ندهیم وازقبول مسئولیت های سنگین شانه خالی نکنیم. او به پرنده ای که درکمال امنیت درقفس آرمیده حسادت نمی کند و برای آزادی،علی رغم خطرات بالقوه اش ارزش قائل است. عمل کردن و نتیجه نگرفتن بهتر از هرگز عمل نکردن است. درباره این نکته کلیدی بیاندیشید:" چیزی بنام شکست وجود ندارد." شکست تنها یک قضاوت است که ما آن را به عمل و رفتاری خاص نسبت می دهیم.پیشنهاد میکنم که از امروز شکست را ازقلمرو ذهن بیرون رانید وبه جای آن این باور را بنشانید:"شما نمی توانید شکست بخورید؛تنها می توانید با نتایجی روبه رو شوید." درکودکی دراولین تلاش برای راه رفتن زمین خوردید وبه حرکت سینه خیز بازگشتید. اما طبیعت تان به شما اجازه نداد که به حرکت سینه خیز رضایت دهید.به همین دلیل ترس را کنارگذاشتید ودیگر بار بر روی پاهای خود ایستادید.این بار هم مثل لرزانک تکان خوردید وزمین افتادید.سرانجام طبیعت شما برنده شد وتوانستید راست ومستقیم راه بروید.تصورکنید که اگر ازبرنامه ریزی طبیعی ذهن خود پیروی نمی کردید،هنوز از مزایای ایستادن وحرکت کردن بی بهره بودید ومی بایستی سینه خیز زندگی می کردید. بطورکلی ما اغلب برای سستی و بی تحرکی خود دلایل موجه ونیرومندی را جستجو می کنیم وآنگاه براساس این دستاویزهای پوچ ومیان تهی ازهرتلاش واقدام مثبت باز می مانیم.امکان شکست که پنداری باطل بیش نیست ترس وتردید را دامن می زند،وهرگونه ناکامی را به بی ارزشی ما نسبت می دهد. من همیشه ازپاسخ توماس ادیسون به گزارشگری که از اوپرسید پس از بیست وپنج هزار بار تلاش برای اختراع باطری وشکست دراین زمینه چه احساسی دارد،لذت برده ام.ادیسون پاسخ داد:"شکست؟شکست نخورده ام.من اکنون بیست وپنج هزار روش را برای نساختن باطری می دانم." هرگاه سراپا مشتاق هدفی باشید واعتقادکامل داشته باشید که به انجامش قادرید و از ارتکاب خطا ترس به دل راه ندهید،خواسته شما نمی تواند ازتحقق بازایستد. _ ازبکارگیری واژه "شکست" درباره خود و هرفرد دیگر جداً اجتناب کنید.به خود یادآورشوید که اگرکارها برطبق برنامه پیش نرفت واوضاع بروفق مراد نبود،شکست نخورده اید،صرفا با یک نتیجه روبه رو هستید.به خود یادآور شوید که اگر کارها برطبق برنامه پیش نرفت واوضاع بروفق مراد نبود،شکست نخورده اید،صرفاً بایک نتیجه روبه رو هستید. _ آنگاه این پرسش فوق العاده موثر را باخود درمیان بگذارید:" با نتایجی که به دست آورده ام قصد دارم چه بکنم؟"بجای اینکه از پیامدهای نامطلوب رنجش به دل گیرید،نسبت به درس هایی که آموخته اید شاکر وسپاسگزار باشید. _ به مجرد اینکه دیگران کلمه"شکست خورده" را درمورد شما به کار بردند،با آرامی و متانت گفته آنان را اصلاح کنید وبگویید:"من امروز شکست نخورده ام،بلکه شیوه دیگری را برای پختن شیرینی می دانم." _ کارها وفعالیت هایی را که پیش ازاین ازعهده آن برنیامده اید ویا استعداد کمی نسبت به آن نشان داده اید دنبال کنید.ازقدم برداشتن درقلمرو مجهول و ناشناخته ای که تضمینی برآن نیست نهراسید.راه گریز از ترس وشکست و رویارویی وبه مضحکه گرفتن آن است ونه خودباختگی دربرخورد با نخستین پیامدهای آن.بنابراین وقتی نیروی مخالفی در باطنتان زمزمه می کند که:" نه این غیرممکن است." این دشمن لانه کرده درضمیر باطن را ازقلمرو ذهن بیرون رانید وافکار شجاعانه ومثبت را بجای آن بنشانید. آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
12-23-2014, 02:14 AM
ارسال: #30
|
|||
|
|||
RE: اتصال به روح های بزرگ
شکیبایی........................کنفوسیوس
درصدد انجام هرچه سریع تر کارها نباشید؛ به مزایا و امتیازهای خرد وحقیر فکرنکنید؛ تمایل برای انجام سریع کارها ازتحقق کامل وجامع آن ها جلوگیری می کند. نگریستن به منافع اندک مانع به فعلیت درآمدن کارهای بزرگ می شود. کنفوسیوس شکیبایی شمارا با فرکانس و موج زندگی وعشق وهوش نامتناهی که درعالم مادی یک قاعده اصلی وتعیین کننده است تطبیق می دهد.به عنوان مثال اگر بازوی من خراش بردارد یا استخوانم بشکند،فرآیند شفا، مستقل ازنظرمن،به طوردقیق با ریتم وآهنگی که کائنات برایش تعیین کرده پیش می رود وتمایل من برای بهبود سریع خراش بازو یا شکستگی استخوانم کمترین نتیجه ای ندارد. همانگونه که کنفوسیوس بیست وپنج قرن پیش به ما اندرز داد،بی طاقتی وشتاب درامورشخصی فرآیند شفا را به طورکامل بند می آورد.عبارت زیر که ازشکسپیر نقل می شود به طورکامل با نقطه نظرهای کنفوسیوس درباره شکیبایی هم خوانی دارد وی می گوید:" افراد عجول وکم حوصله بسیارضعیف و بیچاره اند. کدام زخم تا به حال با شتاب وعجله بهبود یافته است." این آگاهی به من در نویسندگی وهمه امور زندگی کمک فراوانی کرده است.برای مثال هیچگاه درموردوضعیت تحصیلی ونمره امتحانات فرزندانم نگران نیستم.زیرا تصویر بزرگتری را در زندگی شان مشاهده می کنم.ضرب المثلی از مشرق زمین که ممکن است ازگفته های کنفوسیوس الهام گرفته باشد می گوید:"باصبر و گذشت زمان،برگ درخت توت به جامه ابریشمی مبدل می شود."من نیز فرزندانم را درقالب یک جامه ابریشمی که طی مراحل مختلف ارزش پیدا می کنند مشاهده می کنم.تردیدی نیست که ما در زندگی هرروز خود به امتیازهای اندک می اندیشیم.درحالی که هرناکامی وعقب ماندگی چناچه با اندیشه مثبت ارزیابی شود به جای اینکه ازعظمت ما بکاهد آن را تقویت می کند. شکست ها وناکامی ها،همراه با موفقیت های آنی جزیی ازفرآیند تکامل به شمار می آیند.بامشاهده طبیعت (طبیعت وجود خودتان وعالم طبیعت پیرامون خویش) به این نتیجه می رسیدکه برای التیام یک زخم،باید به آن مجال دهید که با گام های خودش پیش برود؛برای خوردن انجیر،باید به جوانه های آن مجال دهیدکه به گل بنشیند،میوه بدهد وبه طورکامل برسد. به طبیعت خود اعتماد کنید واحساس تمایل برای انجام سریع کارها را دروجودتان ازمیان بردارید. _ از امروز درصدد کسب امتیازهای اندک وموفقیت های خرد وناچیز نباشید وبا مشاهده کوچکترین علایم موفقیت،وضعیت خود را ارزیابی کنید. اگر به رسالت انسانی خود واقف هستید ومقام خود را والاتر از آنچه در زندگی روزمره مشاهده می شود حس می کنید،تردید نکنید که ازگزند نتایج جاری و ارزیابی شتابزده رهایی خواهید یافت.پیش بودن درآغاز بازی،چنانچه ازمشاهده وارزیابی کل مسابقه جلوگیری کند می تواند به یک ضرر وخسران تبدیل شود. _ بجای اینکه به نتایج کارتان درپنج دقیقه آینده فکرکنید،اثرات آن را درپنج قرن آینده مشاهده نمایید. به این ترتیب بجای تاکید به نتایج فوری،کارهای بزرگتر وژرف تر را کانون توجه قرار می دهید. به طورکلی تمایل به دستیابی هرچه سریعتر به خواسته ها درنهاد بشر وجود داردکه باید تعدیل شود و دور از افراط وتفریط اعمال گردد. از امروز برای خود نوعی تعهد وپیمان به وجود آورید که در رابطه با ناکامی هایتان،همانگونه که خدا همواره باشما صبور بوده است،نسبت به خود شکیبا باشید.هرگاه مساله ای را برای حل وفصل به ایزد یکتا واگذارکنید، بی درنگ مفهوم شکیبایی بی کرانه را حس کرده و ازجستجو برای یافتن نشانه های موفقیت زودگذر وآنی امروز دست برخواهید داشت آنجا که راه نیست خدا راه می گشاید |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
چرا مصرفکنندگان امروزی به نسبت محتاط تر از هر زمان دیگر شدهاند؟ | Amiraliamirali | 1 | 533 |
09-18-2015 10:57 PM آخرین ارسال: soshiant |
|
مرتکب کدام یک از اشتباهات زیر در شبکههای اجتماعی میشوید؟ | Amiraliamirali | 0 | 683 |
09-18-2015 05:39 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
با ۵ تکنیک ساده اعتماد به نفس خود را افزایش دهید | Amiraliamirali | 0 | 391 |
09-16-2015 10:58 AM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
ایدههای بزرگ مسیر استراتژیهای موفق | Amiraliamirali | 0 | 550 |
09-13-2015 02:31 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
عادتهای پولساز : ۱۵ عادت روزانهی افراد ثروتمند | Amiraliamirali | 9 | 2,647 |
09-11-2015 12:15 PM آخرین ارسال: Amiraliamirali |
|
5 دقيقه به من فرصت بدهيد تا پيشگويي كنم كه شما ثروتمند مي شويد يا فقير؟!! | pgs | 3 | 2,972 |
04-08-2015 02:02 PM آخرین ارسال: golro |
|
کتاب آموزش کسب درامد به روش CN3 | mr.seo | 4 | 2,482 |
01-08-2015 04:32 PM آخرین ارسال: مهدی میرزائی |
|
![]() |
Pdf کتاب سرگذشت مشهور ترین میلیاردر های جهان | omid.movafaghiat | 0 | 3,310 |
11-29-2014 11:04 PM آخرین ارسال: omid.movafaghiat |
خلاصه کتاب تسلی بخشی های فلسفه اثر الن دو باتن | karafarin | 2 | 6,142 |
06-24-2014 11:09 PM آخرین ارسال: MARYAR |
|
جادوی فکر بزرگ | نرگس فیاض | 15 | 2,803 |
05-17-2014 02:18 PM آخرین ارسال: رنسانس فکر |
|
به سوی کامیابی 1 | نرگس فیاض | 12 | 2,285 |
12-07-2013 01:17 PM آخرین ارسال: نرگس فیاض |
|
یاد داشت های یک دوست!! | minoo | 30 | 4,622 |
11-06-2013 01:13 PM آخرین ارسال: minoo |
|
دانلود مجموعه کتاب های روانشناسی و موفقیت با فرمت PDF | alicpu | 12 | 8,069 |
08-06-2013 05:14 AM آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI |
|
5درسی که یک میلیونر به من داد | jahanagahi | 13 | 4,455 |
07-08-2013 03:40 PM آخرین ارسال: بابایی |
|
تادم مرگ به در دانشگاهها دخیل بسته ای | نرگس فیاض | 1 | 1,068 |
06-04-2013 10:51 PM آخرین ارسال: ahmad rezaee |
|
کتاب زندگی به روش 80/20 | MARYAR | 0 | 3,741 |
05-04-2013 09:48 PM آخرین ارسال: MARYAR |
|
عادتهای خوب با برنامه Lift | Haavin | 2 | 1,148 |
03-05-2013 10:19 AM آخرین ارسال: بابایی |
|
دانلود کتاب منازل الاخره مخصوص میلیارد های اینده ایران | alicpu | 5 | 2,490 |
01-22-2013 12:15 AM آخرین ارسال: soltan_sal |
|
داستان های شیوانا | استاد عشق و معرفت و دانایی | sherafati | 3 | 1,681 |
12-24-2012 09:05 AM آخرین ارسال: soltan_sal |
|
به آنها بگوئید که من یک انسانم... | mallarme | 0 | 499 |
11-26-2012 01:52 PM آخرین ارسال: mallarme |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان