08-14-2012, 11:55 AM
08-14-2012, 05:25 PM
سال 87 که با فیلم راز آشنا شدم به اضافه کار فعلیم یه رستوران بزرگ داشتم که با یه نفر شریک بودم یک سال از شراکتمون میگذشت و من بسیار ناراضی بودم! درآمد خوب بود اما طرفم ناسازگار بود و اجازه نمیداد من ایده های خودمو پیاده کنم خلاصه خیلی تحت فشار روحی بودم و با وجود اینکه مدیریت رستوران با من بود اصلا دوست نداشتم اونجا باشم و دلم میخواست هر جوری شده از اون وضعیت خلاص بشم شاید دوستانی که مشکل شریک و شراکت داشتند بهتر حرفامو میفهمند.
شریکم نه حاضر میشد سهمشو به من بفروشه و نه سهم منو میخرید!
بر حسب اتفاق cd فیلم راز رو در یک نمایشگاه کتاب دیدم و خریدم خیلی هیجان انگیز بود! تصمیم گرفتم امتحانش کنم هدفم فروش رستوران بود و سرمایه گذاری در یه کار دیگه. گفتم من تا 3 ماه دیگه باید به این هدف برسم.
فرمت فیلم را به mp3 تغییر دادم و همه جا گوش میدادم و به خواسته ی خودم بسیار خوشبین بودم تو ماشین تو خونه و سر کار لبتاپم بام بود و صدها بار به حرفهای خالقان فیلم راز گوش دادم.
ماه اول خبری نبود اما من ادامه دادم چون انتظارم سر 3 ماه بود در ماه دوم یک نفر اومد و باور کنید پیشنهادی داد که دقیقا تو ذهن من بود!
خلاصه سهم منو خرید و تمام مبلغ هم در طی چند روز به حسابم واریز شد و نفس راحتی کشیدم.
این اولین تجربه ی من از این قانون فوق العاده بود و بعدها با خودم میگفتم اگه به جای فروش رستوران بهبود اوضاع و رابطه ی شراکت را میخواستم شاید بهتر بود اما خوب تجربه استفاده از این قانون را نداشتم و خداوند بزرگ و کائنات هم حتما مصلحت منو در این دیده بودند که فروختن اونجا بهتر از موندن و کار کردن باشه.
شریکم نه حاضر میشد سهمشو به من بفروشه و نه سهم منو میخرید!
بر حسب اتفاق cd فیلم راز رو در یک نمایشگاه کتاب دیدم و خریدم خیلی هیجان انگیز بود! تصمیم گرفتم امتحانش کنم هدفم فروش رستوران بود و سرمایه گذاری در یه کار دیگه. گفتم من تا 3 ماه دیگه باید به این هدف برسم.
فرمت فیلم را به mp3 تغییر دادم و همه جا گوش میدادم و به خواسته ی خودم بسیار خوشبین بودم تو ماشین تو خونه و سر کار لبتاپم بام بود و صدها بار به حرفهای خالقان فیلم راز گوش دادم.
ماه اول خبری نبود اما من ادامه دادم چون انتظارم سر 3 ماه بود در ماه دوم یک نفر اومد و باور کنید پیشنهادی داد که دقیقا تو ذهن من بود!
خلاصه سهم منو خرید و تمام مبلغ هم در طی چند روز به حسابم واریز شد و نفس راحتی کشیدم.
این اولین تجربه ی من از این قانون فوق العاده بود و بعدها با خودم میگفتم اگه به جای فروش رستوران بهبود اوضاع و رابطه ی شراکت را میخواستم شاید بهتر بود اما خوب تجربه استفاده از این قانون را نداشتم و خداوند بزرگ و کائنات هم حتما مصلحت منو در این دیده بودند که فروختن اونجا بهتر از موندن و کار کردن باشه.
08-28-2012, 11:57 PM
سلام
منم فیلم راز رو دیدم
ولی اونطور که باید نتونست نظر منو جلب کنه
منم فیلم راز رو دیدم
ولی اونطور که باید نتونست نظر منو جلب کنه
08-29-2012, 11:29 AM
دوستان قانون جاذبه باید جز مشغله های روزانه تون باشه نه اینکه هرموقع دلتون خواست بهش فکر کنید
این خیلی مهمه
خواهشا بیشتر بهش فکر کنید
این خیلی مهمه
خواهشا بیشتر بهش فکر کنید
08-29-2012, 12:01 PM
من تقریبا 5 سال پیش با این فیلم آشنا شدم. برای من خیلی تاثیرگذار بود. همون موقع ها بود که تلاش جدی برای تغییر اساسی در مسیر زندگیم رو شروع کرده بودم. همون موقع با کتاب های معجزه آب و cd شهادت آب آشنا شده بودم. اتفاقا من از مطالب شهادت آب استفاده هم کردم. دو تا گوجه سالم برداشتم دو جای متفاوت گذاشتم در شرایط خشک. هر روز به یکی جملات مثبت مثل دوستت دارم می گفتم به اون یکی جملات منفی مثل از تو متنفرم. بعد چند روز اون که بهش جملات مثبت گفتم فقط مقداری خشک شده بود ولی اون که بهش جملات منفی می گفتم کپک زده بود و خراب شده بود. تاثیرگذار بود.
من هم هر روز صبح یک لیوان آب می ذاشتم جلوم و شروع می کردم به دعا کردن مقابل اون. هرچی می خواستم رو با جزئیات شرح می دادم. فلان قدر درآمد-شادی-زندگی ایده آل و ... و بعد آب رو با آرامش و طوری که قراره بره تو تک تک سلول هام و همه چیزو تغییر بده می خوردم. نزدیک 1 ماه کارم این بود. و بهتون بگم 1 سال زندگی من بعد این کارها بهترین سال زندگی من بود.
یه تجربه نزدیک تر. من دیروز می خواستم یک وسیله ای که دیگه به دردم نمی خورد رو بفروشم. فکرم رو 50 هزار تومن بود. رفتم چندتا مغازه سر زدم. پنجمی شیشمی قبول کرد. گفت یک ساعت دیگه بیا امتحانش کنم. اومدم گفت 50 تومن ازت می خرم. دقیق همون 50 تومن مورد نظر خودم.
من هم هر روز صبح یک لیوان آب می ذاشتم جلوم و شروع می کردم به دعا کردن مقابل اون. هرچی می خواستم رو با جزئیات شرح می دادم. فلان قدر درآمد-شادی-زندگی ایده آل و ... و بعد آب رو با آرامش و طوری که قراره بره تو تک تک سلول هام و همه چیزو تغییر بده می خوردم. نزدیک 1 ماه کارم این بود. و بهتون بگم 1 سال زندگی من بعد این کارها بهترین سال زندگی من بود.
یه تجربه نزدیک تر. من دیروز می خواستم یک وسیله ای که دیگه به دردم نمی خورد رو بفروشم. فکرم رو 50 هزار تومن بود. رفتم چندتا مغازه سر زدم. پنجمی شیشمی قبول کرد. گفت یک ساعت دیگه بیا امتحانش کنم. اومدم گفت 50 تومن ازت می خرم. دقیق همون 50 تومن مورد نظر خودم.
10-02-2012, 10:31 PM
حیف نیست این تایپیک زیبا که پر است از انرژی مثبت فراموش شود.
لطفا بخوانید و از خاطرات خود بنویسید.
لطفا بخوانید و از خاطرات خود بنویسید.
10-02-2012, 11:40 PM
همیشه عاشق این بودم که چندین نمایندگی بزرگ داشته باشیم از اروپا ... تو ذهن خودم فکر میکردم ... وای یک دفتر چند تا کارمند ...
تا الان همش شده.فقط من باید به همشون احترام بزارم.و بخوبی از عهدشون بر بیام
لطف خدا قانون راز منو به این باور رسوند...
همیشه دوست داشتم یه همسر خوب داشته باشم که اونم خدا بهم داد ...
الانم چندین آرزو دیگه دارم که خدا انشاالله به ما میده .
از خدا بخواهید به شما عزت بده
تا الان همش شده.فقط من باید به همشون احترام بزارم.و بخوبی از عهدشون بر بیام
لطف خدا قانون راز منو به این باور رسوند...
همیشه دوست داشتم یه همسر خوب داشته باشم که اونم خدا بهم داد ...
الانم چندین آرزو دیگه دارم که خدا انشاالله به ما میده .
از خدا بخواهید به شما عزت بده
10-02-2012, 11:48 PM
در 55سالگی هدفی را مجسم کردم و قتی با تمام وجود حس کردم به آن می رسم , رهایش کردم. در سن 62سالگی به آن رسیدم.هدف 10ساله بود و در 7سال بعد به آن رسیدم.
فکر نمی کنید این راز است. خداوند کمک افرادی است که میخواهند رشد کنند.
فکر نمی کنید این راز است. خداوند کمک افرادی است که میخواهند رشد کنند.
10-03-2012, 12:06 AM
من ي دفترچه درست كردم و هرچيزي ميخوام توش مينويسم.جالبه قبلا جواب نميداد ولي الان داره جواب ميده فقط يكم تو زمينه پول باهاش مشكل دارم
10-03-2012, 12:29 AM
(10-03-2012 12:06 AM)mhe نوشته شده توسط: [ -> ]من ي دفترچه درست كردم و هرچيزي ميخوام توش مينويسم.جالبه قبلا جواب نميداد ولي الن داره جواب ميده فقط يكم تو زمينه پول باهاش مشكل دارم
در همان زمان جواب نمیدهد و لی در ذهن باقی می ماند و یک دفعه ظاهر می شود که باعث تعجب خواهد شد.