اتفاقی خوبی که قراره برای من فردا (شنبه) بیفته رو براتون پیشاپیش تعریف می کنم :
برای بار دوم قراره فردا بریم میدان تیر ...
شک نکنید که بازم انشاالله بالاترین امتیاز می گیرم.
(08-30-2013 04:52 PM)Divar نوشته شده توسط: [ -> ]اتفاقی خوبی که قراره برای من فردا (شنبه) بیفته رو براتون پیشاپیش تعریف می کنم :
برای بار دوم قراره فردا بریم میدان تیر ...
شک نکنید که بازم انشاالله بالاترین امتیاز می گیرم.
داداش مصلح تو همیشه به هدف میزنی هم توی زندگی هم توی میدون تیر..
من مطمئنم بالاترین امتیاز رو میاری چون به ایمانت ایمان دارم..
تایپیک های جالب دوستان رو در مورد قانون جذب خوندم.
من دوسال پیش فیلم راز خیلی اتفاقی و با خرید یه محصول اینترنتی به صورت اشانتیوم دریافت کردم.و اون روزها یک ماهی به امتحان ارشد مونده بود من هیچی نخونده بودم چون هنوزم دانشجو بودم و خیلی برای سال اول برای ارشد برنامه ریزی نکرده بودم. بعد از تماشای فیلم راز، من تموم اون یک ماه رو روی قبولیم اونم تو تاپت ترین گرایش رشتم تمرکز کردم حتی روی شهر مورد نظر و ... و در کمال تعجب من تو همون شهر که میخواستم و رشته اقتصاد انرژی پذیرفته شدم. ولی بعد از اون در دو مورد دیگه هم تمرکز کردم و نتیجه همون شد ولی چون دیگه گرفتار درس شدم و تمرکزم رو کنار گذاشتم تو اون دو مورد شکست خوردم.
و دوباره یاعلی گفتم و میخوام با یاری خداوند دوباره مراقبه و تمرکز های خودم رو شروع کنم .
چند وقتی بود که تصمیم گرفته بودم ایرادات معماری خونه پدریمو رفع کنم،ولی یه فارغ التحصیل نوپا بودم و پس اندازی نداشتم.وقتی هم تو یه پروژه ی درجه یک صنعتی شروع به کار کردم،بازم با توجه به نداشتن سابقه،دستمزد خیلی بالایی نداشتم.اما شب و روز به این خواسته فکر میکردم.حتی نقشه ی جدید رو توی کامپیوترم کشیده بودم!هر بعدازظهر،بلافاصله از شرکت میرفتم محل کار یکی از دوستانم و بهش میگفتم من اینکارو میخوام انجام بدم،پول میخوام!و می نشستیم و دنبال راهی میگشتیم که پول لازم رو بدست بیاریم:وام،بانک و...!ولی با توجه به اینکه اعتقاد سرسختانه دارم که وقتی آدم یه چیزی رو با تمام وجود میخواد(به تعبیر هم استانی عزیز: کاربر Delta.H یک اشتیاق سوزان داشته باشه)از راههایی که فکرشو نمیکنه به نتیجه میرسه،اتفاقات دور از انتظاری افتاد و من پول تغییر خونه،براحتی و بدون گرفتاری برام جور شد و کاری که خیلیا منو ازش منع میکردن و میگفتن:مگه یه خانم میتونه کار ساختمونی انجام بده،به نتیجه رسوندم.فقط چون:خواستنم،موج بسیار قوی به کائنات ارسال کرد.
دلمشغولی چندساله من به نتیجه رسید...و الان هر وقت اون خونه رو نگاه میکنم با خودم میگم:این نتیجه ی خواستن منه!و مرام مردونه ی خدا!
(03-01-2012 12:20 AM)sokoot نوشته شده توسط: [ -> ]حدود 3 سال پیش که برای اولین بار فیلم راز رو دیدم با خودم فکر کردم باید این فیلم رو بارها و بارها ببینم تا کاملا باورم بشه برای همین فرمتشو عوض کردم و ریختمش تو گوشیم و هر روز موقع پیاده روی گوش می کردم برای امتحان هر روز رو دریافت 40 میلیون تومان پول تمرکز کردم که به نظر خودم مبلغ مناسبی بود برای تست قانون راز .اینکار رو اواخر پاییز شروع کردم و تابستان سال بعدش این مبلغ رو بدست اوردم (البته بدون کار کردن همونجوری که از خدا خواسته بودم) ولی متاسفانه خیلی زود از دستش دادم و هنوز نمی دونم دلیلش چی بود یعنی هنوز فلسفه از دست دادنش رو درک نکردم .یکی دو بار دیگه هم تاثیر قانون جذب رو دیدم که در مورد کار بوده ولی خیلی وقتها هم بی تاثیر بوده.
قانون جذب ی قانون طبیعیه مثل همه قوانین فیزیک. قرار نیست این قانون برخلاف بقیه قوانین کار کنه. درسته شما رو به چیزی کهمیخوایمیرسونه اما دیگه چطور رسوندشو شما تعیین نمیکنی و ماندگاریشو. شما هدفت فقط رسیدن به خواسته بود پس رسیدی! ببین دوستمن مثلا فرض کنین من قرار بذارم تا بعدازظهر ی چک 2 میلیونی رو جذب کنم ممکنه این اتفاق بیفته اما چون صرفا به بدست اوردن فکر کردم پول به دستم میرسه و مثلامیریزم به حساب طلبکارم. اینه که خواسته هامون باید هدفدار باشه و بدونیم وقتی اینو به دست اوردیم دقیقا قراره باهاش چیکار کنیم

این خاطره که میگم مال یه بازیکن فوتباله...
کیسوکه هوندا مهاجم تیم فوتبال ژاپن تو نقل و انتقالات ژانویه به تیم آث میلان در سری آ ایتالیا پیوست با شماره ی 10...چند روز پیش یه مقاله ای از این بازیکن ژاپنی پخش شد در سال 1999 که از ارزوهای خودش گفته بود... یه تیکه از این مقاله رو براتون کپی میکنم:
("زمانی که بزرگ شدم می خواهم در جام جهانی مشهور شوم و برای تیمی در سری آ ایتالیا بازی کنم،بعد از آن برای قرار گرفتن منظم در ترکیب اصلی و پوشیدن پیراهن شماره ی 10 تلاش می کنم")
ادمیزاد به هرچی بخواد میرسه..
انسان های بزرگ تاریخ یا راهی خواهند یافت و یا راهی خواهند ساخت..
صرف قدرت اراده همراه پشتکار و قطعا توکل علت پیروزی است.
یک زمان با قد 180 سانتی متر 57 کیلو وزن داشتم.. همه دوستان و اطرافیان مسخره ام میکردند بعد 3-4 سال تمرین مداوم بدنسازی 87 کیلو شدم ( هرکس عکس اون دوران رو میدید دهنش باز میموند!)
به دوستم گفتم میخوام فلان مدل ماشین رو بخرم همون لحظه پیشم بود حساب بانکیم رو دید خندید گفت پولت همش یک سوم یک چهارم قیمت ماشینه.. گفتم خدا برسونش این ماشین رو و از تمام وجود سعی کردم و خدا کمک کرد 3 ماه بعد خریدمش..
به دوستم گفتم مهم نیست از چه راهی و از کجا رسید پولش مهم رسیدم بهش!
من به این راز ایمان دارم،یکی از اتفاق های جالب زندگی من این بود که زمانی که مجرد بودم بر اساس همین قانون قبل از اینکه اقدامی در زمینه ازدواج کنم تمام ویژگی هایی که از همسر ایده آلم می خواستم را یادداشت کردم و بارها مطالعه و تغییر دادم تا به یک لیست خلاصه از این ویژگی ها رسیدم،
حدودا دو هفته پیش که مدارکم واسنادم را مرتب می کردم به طور ناخواسته اون لیست را پیدا کردم باور کنید به طرز عجیبی شوکه شدم دقیقا تمام ویژگی های همسرم بود و به قدرت و عظمت خدا پی بردم که چگونه همه کائنات را در راستای رسیدن به خواسته انسان به حرکت در می آورد و همیشه سپاسگزارش خواهم بود
داشتم میلیاردر می شدم.
من از قانون جذب استفاده های زیادی کرده ام شاید هر از گاهی شمه ای از آن را برایتان ذکر کنم. اما درحال حاضر می خواهم تجربه تلخ و درس آموزی را برایتان بازگو کنم.
.gif)
یکی از دلایلی که باعث شد به راز و قانون جذب علاقه مند شوم مشکلات مالی عدید ه ای بود که با آن مواجه بودم. لکن از وقتی با قانون جذب آشنا شدم با خودم عهد کردم به چیزی غیر از هدف نیاندیشم و آنچه را که می خواهم به وضوح تصور کنم.
اهداف مختلفی را برای خود ترسیم کردم که تقریبا به تمامی آن ها رسیدم به جرات می گویم به هر چیزی که به خوبی تجسمش کرده و به عبارت بهتر در فضای آن خود را قرار داده و با تمام وجود حسش کردم رسیدم و از این بابت خوشحال و مسرورم که شاید به برخی از آن ها در پست های بعدی اشاره کنم.
یکی از اهدافی که برای خودم تعیین کرده و شب و روز به آن می اندیشیدم به دست آوردن حداقل یک میلیارد تومان پول بود. این هدف را در سال 1388 تجسم کردم. کل دارایی من در آن زمان 11 میلیون تومان بود که برای رهن خانه داده بودم. خود را در فضایش قرار دادم و در اعماق وجودم خود را یک میلیاردر احساس می کردم همچنان که صاحب نظران قانون جذب می گویند آن را فراموش کردم و تحققش را به کاینات سپردم.
شاید باورتان نشود. شش ماه بعد که زمان تمدید موعد اجاره فرا رسید صاحبخانه که مرد محترمی بود اظهار داشت به دلیل مشکلات مالی مجبور است فقط اجاره نقدی بگیرد و پول رهن به دردش نمی خورد. قرار شد 10 میلیون تومان را به من برگرداند و 350 هزار تومان اجاره بگیرد. درآمدم به حدی بود که بتوانم از عهده اجاره خانه برآیم. پذیرفتم و غرق در شعف شدم.

شک نداشتم که این تازه شروع روندی است که مرا به میلیاردر شدن خواهد رساند. اما با توجه به این که بار اولی بود که وارد عرصه سرمایه گذاری می شدم نتوانستم راه را از چاه تشخیص دهم. 5 میلیون تومان از آن 10 میلیون تومان یعنی نصف آن را با جهالت تمام به یک کلاهبردار دادم و او پس از یک سال در حالی که فقط یک قرارداد خشک و خالی و دو برگ سفته به من داده بود با مبلغی حدود 600 میلیون تومان کلاهبرداری از من و حدود 50 نفر دیگر یک شبه دود شد و تا کنون اثری از او به دست نیامده است. اگر چه ضرری که من کردم از نظر ریالی خیلی کمتر از بسیاری از شرکا بود اما بالاخره اولین تجربه سرمایه گذاری من بود و من نصف سرمایه خود را از دست داده بودم. ناراحت و افسرده شدم . غول چراغ جادو فکر مرا خواند و 5 میلیون باقیمانده نیز مانند برفی که در مقابل آقتاب تابستان قرار گرفته باشد بخار شدو اثری از آن باقی نماند.

اکنون که حدود 4 سال از شروع اراده من در جهت میلیارد شدن می گذرد به وضوح دریافته ام که کاینات دقیقا در جهت برآوردن خواسته من حرکت کرده بود. فقط من نتوانسته بودم بصیرت لازم را داشته باشم و راه را اشتباه رفته بودم.
دو مثال ساده : الف) می دانید که سالهای 1389تا 1391 اوج نوسانات بازار طلا و مسکن بود. وقتی صاحبخانه 10 میلیون تومان را به من داد هر قطعه سکه طلا 200 هزار تومان بود که در پایان سال 91 به یک میلیون و ششصد هزار تومان هم رسید یعنی اگرمن کل آن مبلغ را سکه خریده بودم می توانستم در عرض دو سال 80 میلیون تومان به دست بیاورم . ب) قیمت ملک در شهر محل سکونت من که اتفاقا جز شهرهای بزرگ و در حال رشد کشور است مرتب در حال افزایش است. یادم می آید یکی از اقوام نزدیکم در همان زمان به من پیشنهاد خرید زمینی را داد که 10 میلیون تومان می ارزید وقعی ننهادم الان آن زمین را 100 میلیون تومان نمی فروشند. من خیلی راحت 100 میلیون تومان را از دست دادم. می توانستم پله پله از طریق تفکر مثبت و استفاده از قانون جذب به یک میلیارد برسم شاید الان هم بتوانم. اما نمی دانم چرا از قانون جذب دیگر نمی توانم استفاده کنم. شاید باورتان نشود اما حتی برای پیشبردامور بسیار جزیی خود نیز نمی توانم از آن بهره ببرم. چه باید بکنم؟
