03-26-2014, 01:28 PM
(03-14-2014 05:09 PM)abdolhossein نوشته شده توسط: [ -> ]داشتم میلیاردر می شدم.
من از قانون جذب استفاده های زیادی کرده ام شاید هر از گاهی شمه ای از آن را برایتان ذکر کنم. اما درحال حاضر می خواهم تجربه تلخ و درس آموزی را برایتان بازگو کنم.
یکی از دلایلی که باعث شد به راز و قانون جذب علاقه مند شوم مشکلات مالی عدید ه ای بود که با آن مواجه بودم. لکن از وقتی با قانون جذب آشنا شدم با خودم عهد کردم به چیزی غیر از هدف نیاندیشم و آنچه را که می خواهم به وضوح تصور کنم.
اهداف مختلفی را برای خود ترسیم کردم که تقریبا به تمامی آن ها رسیدم به جرات می گویم به هر چیزی که به خوبی تجسمش کرده و به عبارت بهتر در فضای آن خود را قرار داده و با تمام وجود حسش کردم رسیدم و از این بابت خوشحال و مسرورم که شاید به برخی از آن ها در پست های بعدی اشاره کنم.
یکی از اهدافی که برای خودم تعیین کرده و شب و روز به آن می اندیشیدم به دست آوردن حداقل یک میلیارد تومان پول بود. این هدف را در سال 1388 تجسم کردم. کل دارایی من در آن زمان 11 میلیون تومان بود که برای رهن خانه داده بودم. خود را در فضایش قرار دادم و در اعماق وجودم خود را یک میلیاردر احساس می کردم همچنان که صاحب نظران قانون جذب می گویند آن را فراموش کردم و تحققش را به کاینات سپردم.
شاید باورتان نشود. شش ماه بعد که زمان تمدید موعد اجاره فرا رسید صاحبخانه که مرد محترمی بود اظهار داشت به دلیل مشکلات مالی مجبور است فقط اجاره نقدی بگیرد و پول رهن به دردش نمی خورد. قرار شد 10 میلیون تومان را به من برگرداند و 350 هزار تومان اجاره بگیرد. درآمدم به حدی بود که بتوانم از عهده اجاره خانه برآیم. پذیرفتم و غرق در شعف شدم.
شک نداشتم که این تازه شروع روندی است که مرا به میلیاردر شدن خواهد رساند. اما با توجه به این که بار اولی بود که وارد عرصه سرمایه گذاری می شدم نتوانستم راه را از چاه تشخیص دهم. 5 میلیون تومان از آن 10 میلیون تومان یعنی نصف آن را با جهالت تمام به یک کلاهبردار دادم و او پس از یک سال در حالی که فقط یک قرارداد خشک و خالی و دو برگ سفته به من داده بود با مبلغی حدود 600 میلیون تومان کلاهبرداری از من و حدود 50 نفر دیگر یک شبه دود شد و تا کنون اثری از او به دست نیامده است. اگر چه ضرری که من کردم از نظر ریالی خیلی کمتر از بسیاری از شرکا بود اما بالاخره اولین تجربه سرمایه گذاری من بود و من نصف سرمایه خود را از دست داده بودم. ناراحت و افسرده شدم . غول چراغ جادو فکر مرا خواند و 5 میلیون باقیمانده نیز مانند برفی که در مقابل آقتاب تابستان قرار گرفته باشد بخار شدو اثری از آن باقی نماند.
اکنون که حدود 4 سال از شروع اراده من در جهت میلیارد شدن می گذرد به وضوح دریافته ام که کاینات دقیقا در جهت برآوردن خواسته من حرکت کرده بود. فقط من نتوانسته بودم بصیرت لازم را داشته باشم و راه را اشتباه رفته بودم.
دو مثال ساده : الف) می دانید که سالهای 1389تا 1391 اوج نوسانات بازار طلا و مسکن بود. وقتی صاحبخانه 10 میلیون تومان را به من داد هر قطعه سکه طلا 200 هزار تومان بود که در پایان سال 91 به یک میلیون و ششصد هزار تومان هم رسید یعنی اگرمن کل آن مبلغ را سکه خریده بودم می توانستم در عرض دو سال 80 میلیون تومان به دست بیاورم . ب) قیمت ملک در شهر محل سکونت من که اتفاقا جز شهرهای بزرگ و در حال رشد کشور است مرتب در حال افزایش است. یادم می آید یکی از اقوام نزدیکم در همان زمان به من پیشنهاد خرید زمینی را داد که 10 میلیون تومان می ارزید وقعی ننهادم الان آن زمین را 100 میلیون تومان نمی فروشند. من خیلی راحت 100 میلیون تومان را از دست دادم. می توانستم پله پله از طریق تفکر مثبت و استفاده از قانون جذب به یک میلیارد برسم شاید الان هم بتوانم. اما نمی دانم چرا از قانون جذب دیگر نمی توانم استفاده کنم. شاید باورتان نشود اما حتی برای پیشبردامور بسیار جزیی خود نیز نمی توانم از آن بهره ببرم. چه باید بکنم؟
حتما باز هم میتونی از قانون جذب استفاده کنی عزیز. مث قانون نیوتن که همیشه میتونی استفاده کنی چون ثابته

