سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: ما بالاخره شروع کردیم ..... اونم طوفانی
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
سلام مجدد به همه دوستان انجمن... قدیمی ترها شاید منو به یاد داشته باشن . تو این مدت شدید درگیر کار بودیم و از امروز تصمیم گرفتم که تمام کارایی رو که تا الان انجام دادیم و نیز قراره انجام بدیمو به اعضا بگم تا ببینید که اگه بخواید و تلاش کنید میشه اونم چه جور.
ایده اولیه از یه جمعی شروع شد که قرار شد با هم یه کار اقتصادی بکنیم.
1- تو مراحل مختلف نفرات تصفیه شدن و در نهایت جمعی که موند کاملا یه دست بودیم و حرف همدیگرو می فهمیدیم.
2- با کمک یکی از اعضا 3 تومن پول جور کردیم و از موسسه ثامن الئمه 9 تومن وام گرفتیم
3- قرار شد هر عضو ماهی 50 تومن به شرکت بپردازه ( البته از اول امسال شده 70 تومن)
4- 4 تومن دیگه از جای دیگه وام گرفتیم
5- تو این مدتم ایده های مختلف رو تو هر جلسه کامل بررسی کردیم ( از سرمایه گذاری تو خرید خونه بگیر تا بورس و خرید گوسفند و خیلی چیزای دیگه ...)
6- تا اینکه تو آخرین جلسه تصمیم نهایی رو گرفتیم .........
تو یادداشت بعدی مطلبو ادامه میدم ......
تو یادداشت بعدی مطلبو ادامه میدم ......
سلام دوستان .
بالاخره بعد از بررسی و مشورت و با توجه به موقعیت محل زندگیمون رسیدیم به تولید و بسته بندی شیره انگور و فراورده های آن .
بله شیره انگور .
مقدمات اخذ موافقت اصولی انجام و جواز تاسیس رو گرفتیم. اما اولین مشکل زمین بود .
ما عملا پولی بابت زمین نداشتیم . بنابر این فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حالا که کل پول زمینو نداریم بدیم باید جایی رو پیدا کنیم تا این پولو قسطی بگیره و اونجا جایی نبود جز شرکت شهرک های صنعتی.
با مراجعه به شرکت شهرک ها درخواست 6000 متر زمین دادیم . کل قیمتش شد 89 میلیون تومن و ما فقط 8 تومن از این پولو دادیم و زمینو تحویل گرفتیم.
تازه مابقی پول زمینو قرار شد 36 ماهه هر سه ماه یکبار بگیرن که ما درخواست دادیم به مدیرعامل شرکت شهرک ها شد 42 ماهه بدون یک ریال سود.
و ما عملا صاحب زمین شدیم........
{ دوستان با نشستن و منتظر یه پول زیاد بودن کاری انجام نمی شه ، ما حرکت کردیم و خدا هم کمکمون کرد}
این مطلب ادامه دارد.......
دوست عزیز براتون از صمیم قلب آرزوی موفقیت میکنم من قبلا مطالبی که نوشته بودید (انتخاب نام برند و...)را خواندم و مشتاقانه منتظر بودم با دست پر برگردید و الان خیلی خوشحالم که میبینم کارتون به خوبی پیش رفته در ضمن از الان اعلام کنم اگه برای اهواز و کلا خوزستان نماینده یا بازاریاب خواستین من میتونم باتون همکاری کنم موفق تر باشید.
سلام دوست عزیز
از همت بلندی که شما دارید بنده هم به وجد آمدم و همین الان تصمیم گرفتم که تمام سعی خودم رو بکنم که مثل حضرتعالی و دوستانتان کار جدیدی شروع کنم.
از اینکه نتیجه موفقیتهای خودتان را به اطلاع اعضا می رسانید ممنونم.

*** امن ترین جای استخر قسمت کم عمق استخره ***
*** ولی نه برای کسی که قصد شیرجه زدن داره ***
منم تبریک میگم و امیدوارم توی ادامه راه مخصوصا تصمیماتی که گرفتید موفق باشید.
تبریک مهم استارت بود که زدی
انشاالله پولدارتر و موفقتر شی
تبریک میگم دوست عزیز
انشالله که هر روز شاهد موفقیت های بیشتر باشیم
در پناه حق
از همه دوستان بابت لطفی که داشتن صمیمانه تشکر میکنم.
عزیزان یه نکته که من به شرکام تو جلسات هیئت مدیره همیشه می گم اینه :
"تو رو خدا گذشت داشته باشید و به خاطر هیچ یا سر 2زار این جمعو به هم نریزید"
همیشه می گم آفت کار جمعی اینه که طرف بگه چرا همش من کار کنم اون بخوره . اونم باید مثل من کار کنه
ما اینو تو جمع حل کردیم و من مدام این جمله رو می گم . یادمه یکی از افرادی که تو مرحله تصفیه کنار گذاشته شد به یکی از شرکا از تجربه کار قبلیش گفته بود " می گفت از ماشین من واسه کار شرکت استفاده می کنن بدون اینکه پولشو بدن"
در صورتی که من ماشینم 100 درصد در اختیار شرکته و شرکا به شوخی می گن ماشین شرکت .
ببینید منم بعضی وقتا این احساس بهم دست می ده که چرا همش من کار کنم اصلا به من چه بزار زنگ بزنم اونم وقت بذاره اما هر وقت اینطوری فکر کنی باید سریع به موفقیت های بزرگ تر فکر کنی
آفتی که یه جمع با یه ایده بزرگ رو با یه ترمز روبرو می کنه اینه که من تا الان باهاش مقابله کردم و هر زمانم که شرکام این حرفا رو می زنن بهشون می گم الان اگه واسه 100 تومن نه اصلا 10 میلیون تومن خرابش کنی به اون پول بزرگ اصلا نمی رسی.
مواظب این آفت باشید
ادامه دارد...
سلام مجدد به همه دوستان و با آرزوی قبولی طاعات و عبادات .
بعد از اینکه زمین رو تحویل گرفتیم من یه بررسی مختصر مالی کردم و تو جلسه هیئت مدیره که تیرماه تشکیل شد مصوب کردیم تا 15 شهریور هر فرد 5 میلیون سرمایه بیاره
(ما کلا 6 نفر سهامدار هستیم) که این مبلغ برای تامین هزینه های اولیه و جاری مانند تهیه نقشه ها ، طرح توجیهی ، هزینه گرفتن انشعابات و غیره.
این مهلت تقریبا 3 ماهه باعث میشه که شرکا به فکر راهی باشن مثلا یکی از شرکا با قرض کردن مبلغی و سپرده کردن اون می خواد وام بگیره. یکی دیگه هم ماشینشو فروخت سپرده کرد.
یکی دیگه طلاهای خانومشو فروخت و یکی دیگه هم گفت من تا اون موقع خرد خرد می دم. بالاخره هر کی یه جور داره این پولو جور می کنه.
دوستان این نیازه که باعث می شه آدما فکر کنن و تحرک داشته باشن . همه ما در یه سطح مالی هستیم و پولدار نیستیم . هر کدوممونم مشکلات خاص خودمونو داریم ولی اونقدر فکر می کنیم که خدایا یه راهی و بعد اقدام می کنیم ، به این و اون رو می زنیم و ... که بالاخره یه راهی پیدا می شه.
باور کنید من روز بوده هیچی پول نداشتم هی فکر می کردم واسه فردا که باید فلان جا پول بدم چه کار کنم بالاخره یکی از کارام جواب داده و فرداش کارم راه افتاده.
ادامه دارد.....
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20
لینک مرجع