رسیدن به هدف چگونه ؟؟؟

[kafshduzak]

خوب دوستان عزیز اومدم با قسمت دوم تجربه های شخصی خودم برای رسیدن به هدف.
باز هم سعی میکنیم مثال هایی از زندگی خودم بزنم تا بهتر بتونم منظورم رو بیان کنم

تو قسمت اول گفتم که اول از همه باید مشخص کنیم که میخوایم با زندگی چی کار کنیم و هدف هامون چیه ؟؟
و بعد 5 هدق زندگی خودم رو واستون شرح دادم
و بعد گفتم اون هدف رو لبه تیغ کنید ( یعنی خوردش کنید ) و اون خورده ها رو هر روز بهتر از دیروز انجام بدین.
و این رو هم گفتم که باید واسه هر هدف مرحله به مرحله رفت جلو من هر هفته رو یک مرحله در نظر گرفتم شما میتونید با توجه به
سلیقه خودتون یه بازه زمانی رو یه مرحله در نظر بگیرین.

اما نکته دیگری که من رعایت میکنم اولویت بندی هستش.همونطور که قبلا گفتم روزهای جمعه من اختصاص داره به اینکه برای هفته آینده برنامه ریزی کنم.
وقتیکه برنامه ریزی میکنم باید اولویت بندی هم انجام بدم.
اولویت بندی من به سه قسمت تقسیم میشه : کارهای اصلی هر روز - کارهای فرعی هر روز - کارهای درجه 3
کارهای اصلی حتما باید انجام بشن
کارهای فرعی بهتر هستش که انجام بشن
کارهای درجه 3 اگر نرسیدیم انجام بدیم هم اشکالی نداره

خوب من روز جمعه گذشته این طوری واسه این هفته خودم برنامه ریزی کردم :
کارهای اصلی :
هدف این بود که لایف استایل خودم رو بسازم منظور اینه سحرخیز باشم و نرمش صیحگاهی رو انجام بدم
واسه سحرخیزی هم من که قبلا ساعت 10 از خواب بیدار میشدم الان نمیام بنویسم که ساعت 7 بلند میشم بلکه سعی میکنم تدریجی کمش کنم
این هفته تصمیم گرفتم ساعت 9 از خواب بلند شم و مرحله به مرحله کمترش کنم تا اینکه در پایان مرحله 7 ( بهمن ماه ) من ساعت 8 از خواب بلند شم.
اما واسه ورزش من گرم کردن حدود 10 دقیقه انجام میدم و بعد هم حرکات کششی و بعد هم دراز نشست 35 تا و شنا سوئدی 12 تا
این رو هم بگم که تو مرحله اول من تنها حرکات کششی رو انجام میدادم و مرحله به مرحله کارم رو گسترش دادم.

و بعد من درس خوندن و استقلال مالی و ثروتمند شدن رو جزو کارهای اصلیم قرار دادم.
این ها سه کاری هستن که باید هر روز انجام بدم.
کارهای فرعی که بهتره انجام بدم مربوط میشن به تمرین و مطالعه در خصوص جی کوئری در رابطه با هدف طراحی و برنامه نویسی وب
و تمرین کردن زبان انگلیسی با جی5 و نصرت و خوندن کتاب
و بعد در کارهای درجه 3 سعی کردم مرحله به مرحله کارهای دیگه رو هم به زندگیم اضافه کنم و خودم رو رها کنم از قید و بند و سعی کنم خلاقیت خودم رو
بیتشر و بیشتر تحریک کنم برای همین از این مرحله تصمیم گرفتم که از اونجا که به هنر اریگامی علاقه مندم یه کاردستی اریگامی در پایان هر روز برای
خودم درست کنم و لذت ببرم از اون.
پس اولویت بندی رو هم فراموش نکنید.
این هم قسمت دوم.
در قسمت سوم برمیگردم با معظلی به نام ساعت و وقت و مدیریت زمان.
موفق باشید

[kafshduzak]

یه سلام دیگه به دوستان میلیاردر و من اومدم با یه پست دیگه.نمیدونم این پست ها مفید هست یا نه اما امیدوارم حداقل
حتی اگر شده یه ذره کوچیک مفید باشه واسه دوستان.
تو جلسه قبل وعده این رو دادم که این جلسه درباره مشکلات مدیریت زمان و برنامه ریزی زمان بندی شده و مشکلات این حوزه از منظر نگاه و تجربه
شخصی خودم کمی حرف بزنم.

البته این پستم کمی تلفیق میشه با کمی از ابتدایی ترین مبحث ها که شاید باید اول از همه قرار میگرفت و اون هم هدف گذاری هستش
اول این نکته رو بگم که از نگاه شخصی خودم به نظرم زمان با ازش ترین سرمایه ای هستش که داریم و ما توی این زمان زندگی میکنیم
و حتما شما هم دوست دارین که با هم از زمان هایی که داریم نهایت لذت رو ببریم
چرا که تعریف شخصی خودم از زندگی به این معنی هستش که از تک تک ثانیه ها لذت ببرم
اگه یه کم نگاه کنید میبینید که ما تو این زمان هایی که در اختیار داریم یک سری کار انجام میدیم از خوابیدن - مسواک زدن -فکر کردن - کاسبی کردن - و حتی
دست دست کردن بگیر تا هر چیزی که فکرش رو کنید یه کار محسوب میشه پس ما داریم در همه زمان ها یه کاری انجام میدیم
زمان که یک واحد ثابت و مشخصی هستش
هر روز که بیشتر از 24 ساعت نیست
هر هفته که بیشتر از 168 ساعت نیست که
زمان های ما مشخص هستن و ما به جای این مدیریت زمان باید کارهایی که تو این زمان ها رو انجام میدیم رو مدیریت کنیم
در واقع ما اگر بتونیم به خوبی مدیریت کارهایی که تو این زندگی انجام میدیم رو به عهده بگیریم از پس مدیریت زمان هم خود به خود برمی آیم.
همه ما زندگی ها با کارهایی متفاوتی رو میگذرونیم و باید سعی کنیم این کارهایی که انجام بدیم واقعا اون کارهایی باشن که در زندگی ما تاثیر دارن

برای مدیریت کار هم مهم ترین مبحث هدف گذاری هستش اصلا هدف گذاری مهمترین مبحث زندگی هر انسان هستش
اینکه واقعا میخوایم با زندگیمون چی کار کنیم ؟؟؟
میخوایم از این زندگی چطوری لذت ببریم ؟؟؟ اصلا میخوایم لذت ببریم ؟؟؟ این لذت بردم از زندگی از دید ما چه طوریه ؟؟
و خوشا به حال اونهایی که هر چه زودتر قبل از اینکه در دور تسلسل بیهوده گرفتار بشن و یک موجود صرفا زنده باشن زندگی کردن رو با
هدف هایی که انتخاب میکنن یاد بگیرن و انتخاب کنن سرنوشت و زندگی خودشون رو.

سال به سال به ابزار بهتری مجهز می شویم تا چیزهایی را بدست آوریم که برای آنها تلاش میکنیم اما ما برای چه تلاش میکنیم ؟؟ (دکتر لارنس پیتر)
جواب این سوال خیلی مهمه.
برای مشخص کردن هدف هاتون هم شما تنها نیاز به یک ورق و یک خودکار و سه سوال و 5 دقیقه وقت نیاز دارین.
5دقیقه دور از همه مشغله و کارهایی که دارین در یک اتاق بشینید
کاغذ رو بزارین جلوتون و بنویسین هدف من تو این زندگی چیه ؟؟؟ ( این مرحله میشه چیستی هدف و یکی از اون سوال )
شاید شما هم مثل من در جواب بنویسین که تا 5 سال آینده در سن 27 سالگی از نظر مالی بازنشسته شدم و یک ثروتمند 27 ساله هستم! ( اساتید حوزه روان شناسی
خیلی تاکید دارن که هدف رو به زمان حال بنویسید که انگار به اون هدف رسیدین تا اینطوری بتونید ذهن نیمه هوشیارتون فعال کنید)

حالا که هدفتون رو مشخص کردین سوال دوم رو از خودتون بپرسین.چرا من میخوام ثروت مند بشم ( مرحله چرایی هدف) ؟؟؟چه دلیلی داره آخه ؟؟ شاید من اگه همین الان برم در یک خونه
روستایی زندگی کنم و صبح ها برم ماهیگیری و بعد از ظهر ها هم کمی کشاورزی کنم کنم لذت ببرم و اون مسیر خوشبختی رو تعریف کنم واسه خودم
پس جواب این سوال خیلی مهمه.به عنوان مثال من در جواب نوشتم :
با خیال راحت و در فراغ کامل بتونم در باقی مانده عمرم از زندگی به همراه کودک درون و خانوادم و جامعه ام لذت ببرم و بتونم سهم کوچکی در زندگی خودم و خانوادم و
مردم جامعه ام داشته باشم و بتونم 5 مرکز زندگی خودم رو در 5 نقطه ایران تاسیس کنم که به طور کاملا رایگان خدمت رسانن کنن و بتونم تمام دنیا رو بگردم و آشنا بشم
با انسان ها - اندیشه ها فرنگ ها و لذت ببرم از آفریده شدن در این کره خاکی.
وقتی جواب این سوال رو دادین حالا ببینید حالا واقعا باید به اون هدف برسین یا نه ؟؟؟ اگر جوابتون مثبت بود برین به مرحله بعد و از خودتون سوال سوم
رو بپرسین : من چگونه میتونم به این هدف برسم ؟؟( مرحله چگونگی هدف) و بعد سعی کنید هر روز در مسیر رسیدن به این هدف قدم وردارین.

همینطوری میتونید هدف های خودتون در زمینه های مختلف رو تعیین کنید .حالا لابد میگین خوب این هدف گذاری چه ربطی به مدیریت زمان داشت ؟؟
ربطش به این بود که وقتی هدف هاتون رو مشخص کنید باید کارهایی انجام بدین که در راستای رسیدن به اون هدف ها باشه و اون موقع هستش که دیگه
نمیرین لم بدین روی کاناپه و بدون هیچ هدفی خودتون رو با جعبه تلویزیون سرگرم کنید تا فردا بشه و روز از نو و مدام گلایه کنید از کارهایی که عقب افتاده و مدام گلایه کنید
از اینکه وقت بیشتری ندارین که به خودتون و خانوادتون اختصاص بدین و لذت ببرین.شاید واقعا نصف کارهایی که انجام میدیم صرفا بدون هیچ گونه دلیل و منطق و هدفی باشه
اون وقته که میبینید زندگی چقدر لذت بخشه و چقدر وقت در اختیار دارین تا هر کاری که دوست دارین انجام بدین.

در پایان هم کتاب (مدیریت زمان) نوشته ( دیوید لوییس و ترجمه کامران روح شهباز) رو پیشنهاد میکنم که حتما حتما تهیه کنید و بخونید به خصوص از صفحه 179 به بعد رو.
شاید این کتاب رو هم به صورت قدم به قدم در قسمت کتابخانه انجمن معرفی کردم.
نمیدونم چقدر خوب نوشتم یا نه به هر حال این ها نوشته ها و طرز تفکرات یه جوون 22 ساله هسش امیدوارم بیش از حذ خام نباشه و شرمنده شما نشم.
از شما هم منون میشم اگر طرز تفکرات من اشتباه هستش با نظرات خودتون منو راهنمایی کنید.
موفق باشید دوستان گلم.

[کامیار کاظمی]

محمد جان من یک سوال دیگر نیز با اجازه شما اضافه میکنم که تاثیر زیادی بر روی انتخاب شغل و میزان تلاش افراد دارد :

کل زمان یک ماه خود را به چه مبلغی میفروشم؟