چند نکته کلیدی در معاملات

[nami]

سلام بر استاد عشق و عمل

استاد مي خوام با دلم با شما صحبت كنم
و چون هيچ انتظاري از جنابعالي ندارم پس خيلي راحت تر مي نويسم
و برام مهم نيست بقيه چي برداشت مي كنند
جواني ٣٠ ساله كه شاكله فاميلم از طبقه سرمايه داران
مي باشد و خودم كارگاه توليدي راه اندازي كرده ام و بيشتر
ارتباطم با ثروتمندان مي باشد اما به جرات ميگويم
كه از وقتي با افكار شما اشنا شده ام
همه اين ثروتمندان در نظرم حقير و بي پايه شده است
شخصيتم بسيار منتقد و رك گوست و اصلا چاپلوسي
در وجودم نيست.شكر خدا آنقدر دارم كه به كسي محتاج نباشم
اما استاد بزرگوارم از وقتي با نوشته هاتون افكارتون اشنا شده ام
دوباره متولد شده ام افسردگي روزگارم را سياه كرده بود
ولي با شما زنده شدم و از وقتي از صحبت هاتون برداشت كردم كه انسان يعني
همت غيرت شجاعت فكر برنامه داشتن و هدفمند بودن تازه
خودم را پيدا كرده ام و فهميدم كه من ابر قدرتي هستم كه
هر چه اراده كنم اگر با اصول پيش برم حتما به ان ميرسم
استاد يك جان به شما بدهكارم ولي امر كرديد كه در زمان
اوج موفقيتم حامي اين سايت باشم و در اينده حامي جوانان.
قول شرف و مردانه ميدم كه حتما همين فرمايش و رهنمود دلسوزانه
جنابعالي را در اينده براي همه به اثبات مي رسانم.
استاد يك خواهش دارم: تو را جان عزيزانتان ما را تنها نگذاريد



[/quote]

با سلام و سپاس

خیالم از شما یکی راحت شد زیرا به درجه بزرگ (خودباوری) رسیده اید.هزاران تبریک و میلیون ها درود بر شما مرد بزرگ

ممنونم از بابت تعهدی که نسبت به انجمن و جوانان کردید.

بنده حقیر همیشه کنارتان هستم.

[yu3f]

یادمه یک پروژه خیلی ساده و کوچک (طراحی سایت یک مجموعه ورزشی - تفریحی) داشتیم. قیمت ای ک داده بودیم حدود ۷۰۰ تومن بود. (با هزینه هاست و دامنه)
در حین انجام کار و شروع کار قدم به قدم با رابط کارفرما در ارتباط بودیم و بعد از هر مرحله تایید مرحله بعد رو شروع می کردیم.
در پایان پروژه پسر مدیر مجموعه (پسر کارفرما) تماس گرفت و سوالاتی رو پرسید. فردای آن روز پدرش تماس گرفت که پسرم گفت این کاری ک شما انجام دادید را با نصف این قیمت انجام می دهند! حتی کمتر! اما چون حالا شما انجام دادید و کار شده است من گفتم ۴۰۰-۵۰۰ تومان بدهیم. بعد از کمی مکالمه در پایان کارفرما (مدیر مجموعه) خطاب به من گفت: "آقای فلانی، اگر برای شما بد می شود و دوستانتان از چشم شما می بینند من بخاطر شما مبلغ را کامل پرداخت می کنم!" بنده عرض کردم نه! این اشتباهی بود ک شما مرتکب شدید و رنج قیمت ک اول به شما گفتیم و تایید نمودید رو الآن رد کردید! ما نیازی به این مبالغ نداریم و ارزش کار ما بیش از ۷۰۰ بود که بخاطر آشنا بودن و سفارش هایی ک شد به شما تخفیف دادیم ک این قیمت شد. و الا ارزش کار ما ۵۰۰ تومان نیس! بهترین کار این هست. ما سایت رو دان می کنیم (غیر فعال می کنیم) و شما به مجموعه هایی ک با نصف قیمت این کار را انجام می دهند بگویید برایتان طراحی مجدد انجام دهند.
کارفرما: " شما که انجام دادید! اگر ۵۰۰ را بگیرید حداقل چیزی گرفته اید! و اگر سایت را غیرفعال کنید بعد از این مدت فعالیت هیچ دریافتی نداشتید! درک نمی کنم!"
بنده عرض کردم: ما خیلی چیز ها یاد گرفتیم از جمله اینکه با آشنایان هم قرارداد ببندیم و بدون قرارداد کاری نکنیم. همچنین به شما هم چیزی یاد دادیم: انسان ها برای خود و تخصص و فعالیت خود ارزش قایل هستند! شرافت کاری من از صد ها بار این مبلغی ک می خواهید بدهید بیشتر است. بنده نیازی به این رقم ها ندارم! تلفن رو قطع کردم!

پ.ن: اتفاقا در اون بازه هم من و هم دوستم نیاز داشتیم. من باید اجاره خونه می دادم و دوستم قسط! حتی با ۵۰۰ هم مشکلمون حل میشد! اما به این توصیه جناب نامی عمل کردیم: " خودمون رو محتاج و ضعیف نشون ندادیم! خودمون رو باور داشتیم!"

پ.ن۲: تاپیک بسیار خوبی بود. به خصوص نتیجه گیری های انتهای هر پاراگراف :-) استفاده کردیم

[jahanagahi]

متاسفانه وقتی قراردادی در بین نباشد این مشکل برای طرفین هست.
چون مشکل طرفین بوده , من اگر جای شما بودم حتما با کم و زیاد کردن موافقت میکردم ولی با نوشتن قرارداد.

[m_grate29]

سر قرار دادهای کلانی بودم و به صورتی کارگزار :
نباید گذاشت بروکرها (پورسانت بگیر یا دلال و ... ) در سر معاملات حضور داشته باشند.
دلال ها یا بد هستند یا خوب حد وسط ندارند.
با انسان هایی که طمع دارند معامله نکنید.
به شخصه سر قرار دادهای کلانی بودم در حدود چند صد میلیارد تومنی.
بارها قرار داد ها سر بروکری های زیاد به هم خورده.

قرار داد هایی در حدود 50000 تن برنج / در این بین واسطه ایی قرار داشت که به ازای هر کیلو 50 تومن پورسانت میخواست.یعنی حدود 2.5 میلیارد تومن . خریدار راضی بود ولی فروشنده به خاطر مسائل شرعی قبول نکرد.
و عجله نکردن در بست قرار داد.
روزی برای قرار داد رفته بودیم.بابایی(دلال) عجله داشت سریعا قرار داد بسته شود .این دلال عزیز هم 55 سال رو داشت و دکتر هم بودند!!!! آنقدر عجله داشت که به من گفت شماره فروشنده رو بده تخفیف بگیرم.گفتم من نمایندش هستم شما بین بانکی و ... رو بده ببرمتون سر انبار بلاک کنیم.نشونم داد و ... ولی گفت میخوام با مالک بار صحبت کنم و ... منم تماس گرفتم با مالک گفت همه ی کارها دست خودت هست .لازم نیست کسی با من حرف بزنه.همه چی روزیت شد و ... معامله بسیار شیرینی بود.
این دلال عزیز هم که حقیقتا خریدار بود به من گفت من کانال زدم فلانی رو میشناسم ... شمارشو بده من زنگ بزنم و .... با اسرار زیاد گفت شماره 0912 .... هست گفتم حالا.
فردا رقتیم محضر قرار داد ببندیم طرف زنگ رد مالگ بار گفت من از طرف فلانی هستم روی هر تن nتومن میخوام و ... حتی انبار رو هم از شما میخریم به قیمت 2 برابر که سود کنی و ...
گفت من این بار رو انحصارا دادم به قربانی و شما هم با همچین پیشنهادی که دادی کل بازی رو باختی . مالک با من تماس گرفت گفت قرار داد رو کنسل کن و ...
خریدار هم دست به نقد بود ووووو
بعدها به من گفت یکی از رقبامون تو بازار بود و گفت دلال هم ( پسرش خریدار )خوشم نیومد
یک معامله خوب رو به راحتی دقیقه 90 خراب کردند.
و از چندین راه هم وارد شدند به عنوان بهزیستی / برای بیماران ام اس و ... باز هم همون ره کج که به مقصد نخواهد رسید.

دلال ها یا باید حذف شوند و یا منصف باشند.

[secret62]

بسیار عالللللللللللللللللللی

من به آینده های روشنم اعتقاد دارم چون آینده هان که به من اعتماد دارن. یا علی[/font][/size]

[dost]

(12-22-2012 02:24 PM)nami نوشته شده توسط:  سلام بر استاد عشق و عمل

استاد مي خوام با دلم با شما صحبت كنم
و چون هيچ انتظاري از جنابعالي ندارم پس خيلي راحت تر مي نويسم
و برام مهم نيست بقيه چي برداشت مي كنند
جواني ٣٠ ساله كه شاكله فاميلم از طبقه سرمايه داران
مي باشد و خودم كارگاه توليدي راه اندازي كرده ام و بيشتر
ارتباطم با ثروتمندان مي باشد اما به جرات ميگويم
كه از وقتي با افكار شما اشنا شده ام
همه اين ثروتمندان در نظرم حقير و بي پايه شده است
شخصيتم بسيار منتقد و رك گوست و اصلا چاپلوسي
در وجودم نيست.شكر خدا آنقدر دارم كه به كسي محتاج نباشم
اما استاد بزرگوارم از وقتي با نوشته هاتون افكارتون اشنا شده ام
دوباره متولد شده ام افسردگي روزگارم را سياه كرده بود
ولي با شما زنده شدم و از وقتي از صحبت هاتون برداشت كردم كه انسان يعني
همت غيرت شجاعت فكر برنامه داشتن و هدفمند بودن تازه
خودم را پيدا كرده ام و فهميدم كه من ابر قدرتي هستم كه
هر چه اراده كنم اگر با اصول پيش برم حتما به ان ميرسم
استاد يك جان به شما بدهكارم ولي امر كرديد كه در زمان
اوج موفقيتم حامي اين سايت باشم و در اينده حامي جوانان.
قول شرف و مردانه ميدم كه حتما همين فرمايش و رهنمود دلسوزانه
جنابعالي را در اينده براي همه به اثبات مي رسانم.
استاد يك خواهش دارم: تو را جان عزيزانتان ما را تنها نگذاريد

با سلام و سپاس

خیالم از شما یکی راحت شد زیرا به درجه بزرگ (خودباوری) رسیده اید.هزاران تبریک و میلیون ها درود بر شما مرد بزرگ

ممنونم از بابت تعهدی که نسبت به انجمن و جوانان کردید.

بنده حقیر همیشه کنارتان هستم.

[/quote]


استادم باور کنید که چنان قدرتی از نوشته هاتون گرفتم و
اونقدر به خودم ایمان پیدا کردم که هر روز دارم پیشرفت میکنم
از اینکه فرمودید همیشه کنار ما هستید یک دنیا تشکر

[davoud.ce]

(12-21-2012 04:15 AM)nami نوشته شده توسط:  کتاب آلوین تافلر را مطالعه فرمایید. ایشان افراد قدرتمند قرن 21 را نه قدرت بدنی،نه قدرت مالی و نه هیچ چیز دیگر ،بلکه قدرت را در دانایی می دانند.این جمله ایشان برایم کاملا به اثبات رسیده است:

(قرن 21 ،قرن دانایان است.)

با سلام خدمت استاد عزیز
لطفا اسم کتاب آلوین تافلر رو بفرمایید
با تشکر

[nami]

(01-05-2013 04:22 AM)davoud.ce نوشته شده توسط:  

(12-21-2012 04:15 AM)nami نوشته شده توسط:  کتاب آلوین تافلر را مطالعه فرمایید. ایشان افراد قدرتمند قرن 21 را نه قدرت بدنی،نه قدرت مالی و نه هیچ چیز دیگر ،بلکه قدرت را در دانایی می دانند.این جمله ایشان برایم کاملا به اثبات رسیده است:

(قرن 21 ،قرن دانایان است.)

با سلام خدمت استاد عزیز
لطفا اسم کتاب آلوین تافلر رو بفرمایید
با تشکر

با سلام و سپاس

بر همه دوستان ،برادرانه عرض می کنم که خود را از نعمت نوشته ها و اندیشه های بسیار ناب و بزرگ الوین تافلر بی نصیب نکنند و اما کتابهای ایشان عبارت است از:

1-موج سوم
2-جابجایی در قدرت
3-شوک آینده
4-انقلاب در ثروت آفرینی
5-به سوی تمدن جدید
6-ثروت انقلابی
و ....

موفق ترین ها باشید.

[jahanagahi]

دانلود کتاب موج سوم از سایت اصلی :

سایت اصلی

[jahanagahi]

شاید بتوان گفت که این کتاب نمایانگر مهم‌ترین نظریه‌ تافلر است که «موج سوم» را به دو موج بزرگ دیگر در توسعه‌ بشر افزوده است. اولین موج شامل کشاورزی و تحولات انسانی از شکارچیان به افراد ساکن شده در مزارع است. این کار انسان را از تلاش دایم برای امرار معاش رها ساخت و ثبات و امنیت لازم برای توسعه‌ فنون و فن‌آوری‌ها که مبنای تمدن امروز هستند را فراهم آورد.
موج دوم، انقلاب صنعتی است که دربرگیرنده‌ حرکت به سمت روش‌های تولیدی و سازماندهی نیروی کار است که جهان صنعتی مخلوق آن است. بهره‌برداری از مواد اولیه، تولید انبوه و کاربرد فزاینده‌تر فن‌آوری، رفاه و سعادت را برای کشورهایی به دنبال داشته که از عهده‌ تغییرات لازم برآمده بودند.
موج سوم تافلر، تحولی پس از دوران صنعتی و مبتنی بر اطلاعات است که به گفته‌ او در دهه‌ 1950 آغاز شده است. در موج سوم، تافلر یک پیش‌بینی غیر عادی را در مورد اثرات عمیق تکنولوژی و بیوتکنولوژی در اقتصاد و همچنین تغییراتی که ما هم اینک می‌توانیم در روش‌های تولیدی، بازاریابی و الگوهای کاری شاهد باشیم، بیان داشت. او توجه زیادی به پیش‌بینی توسعه‌ بازاریابی و افزایش قدرت مصرف‌کننده معطوف داشته بود. او حتی واژه‌ای جدید (prosumer) را ابداع کرد که ترکیبی از تولیدکننده (producer) و مصرف‌کننده (consumer) است.
در مقدمه‌ این کتاب، تافلر درباره‌ تغییرات نامنظم دهه‌ 1960 بحث می‌کند که فرهنگی از سوسیالیسم‌های متخاصم و ناسازگار، داده‌های تجزیه شده و تحلیل‌های متفاوت را در پی داشت و فضایی را ترسیم کرده که در آن، همیاری نه تنها مفید بلکه حیاتی است. همین نیاز به همیاری بود که تافلر را نسبت به موج سوم متقاعد می‌ساخت. تافلر مدعی است که این کتاب درباره‌ همیاری در سطحی کلان است که تمدن قدیم را به گونه‌ای تفسیر می‌نماید که بسیاری از ما در آن رشد کرده‌ایم و در عین حال تصویری دقیق و جامع از تمدن جدید که ما در بحبوحه‌ آن هستیم را ارایه می‌نماید.
او در ادامه‌ کتابش می‌نویسد: «جهانی که شاهد ظهور بسیار سریع ارزش‌ها و فن‌آوری‌های تازه، روابط ژئوفیزیکی جدید، سبک‌های زندگی تازه و روش‌های جدید ارتباطی است، نیازمند عقاید، طبقه‌بندی‌ها و مفاهیمی کاملاً تازه و نو است. ما نمی‌توانیم با روش‌های دیروز وارد جهان فردا شویم.»