جای خالی شرکت ها و برند های ایرانی در فهرست شرکتهای برتر دنیا و مسئولیت ما

[nami]

(12-28-2012 10:51 AM)تنگسیر نوشته شده توسط:  بزرگ بیاندیشید
اگر هدفت ماه باشد حتی اگر به ان نرسی جایگاهت در میان ستارگان خواهد بود .
شاید یکی از بهترین و ریشه ای ترین مباحثی که تو انجمن میشه ازش نام برد مطرح کردن همین موضوع میتونه باشه.
والبته یه خواهش و شاید هم انتقاد اینه که جوابها طوری باشه که از بحث اصلی منحرف نشیم
تو جواب این سوال مسیر ترقی وپیشرفت و خودشناسی و تحقق باورهای محال نهفته که حیفه با مباحث مالی
خرابش کنیم . برای اینکه به اهداف وارزوهامون برسیم یه چیزی رو باید سرلوحه زندگی و انتخاب اهدافمون قرار بدیم
واون اینه که هیچوقت پول و ارضای نیازهای مادی اولویت اول تصمیم هامون و برنامه هامون نباشه که اونوقت
به بیراهه رفتیم وحتی با رسیدن به ارزوهامون یه روز میرسه که میفهمیم که چقدر کوته فکر بودیم که این راهو انتخاب کردیم.
مشکل عقب موندگی جامعه ایرانی برمیگرده به همه ما یعنی به کل ملت و همیشه هم دم از تمدن و فرهنگ میزنیم
وبقیه دنیا رو به بی فرهنگی متهم میکنیم .
مشکل رو باید در وجود خودمون جستجو کنیم ما هنوز دل خوش به تمدن گذشتگانیم به منشور کوروش و بیت شعری
که بر سردر سازمان ملل هست ولی ایا وضعیت فرهنگی جامعه ما هم همینو نشون میده .
اگر بخوایم ریشه یابی کنیم که چرا اینقدر از دنیا فاصله گرفته ایم وعلت چیست میشه کتابها نوشت مستندها ساخت
مشکلات یکی دوتا نیست که منو شما بتونیم از پسش بربیایم یه اراده و همت ملی میخواد و از همه مهمتربه گفته جناب نامی
رشد اصولی و انتقال تجربه از نسل به نسل که با نقد وبررسی میشه به مشکل پی برد ولی باید اینو هم بدونیم واعتراف کنیم
که این خواسته و ارزوی شما که همان موفقیت و پیشرفت تا فتح قله های تجارت جهانی است ارزو و خواسته هر کسی است
که به ایران وایرانی بودنش عشق میورزه و به خاک وسرزمینش تعصب داره ولی با توجه به مشکلات عمیق فرهنگی که
در وجود وکالبد جامعه ما ریشه دوونده این امر به این زودی ها تحقق یافتنی نیست وباید خرسند باشیم که از این بدتر نشیم
با ذکر چند مورد از مشکلات ریشه ای جامعه میشه به وخامت اوضاع پی برد
ضعف کلان مدیریتی در برنامه ریزی واجرای سیاستها
ضعف نظام اموزشی که خود پیکره جامعه رو میسازه و مدیران ومتخصصان ما با ضعف در اموزشها باعث بروز مشکلات
در اینده خواهند شد.
فساد سیستم اداری و عدم احترام به قانون مثال قوانین راهنمایی ورانندگی ومالیاتی
رانت خواری
انحصار
مدرک گرایی وتربیت کارمند بجای کارافرین
عدم مسولیت پذیری و جهان بینی وشعور اجتماعی پایین
عدم کار گروهی و تجمل گرایی و خرج بیشتر از دخل و تظاهر و چشم وهم چشمی و مشکلات بلوغ جنسی ودغدغه های پیرامون
این معضل که یکی از مهمترین موانع پیشرفت و رشد خلاقیت در بین جامعه جوانه کشوره و تحمیل روش زندگی که همیشه باید
پدر ومادر برای ما تصمیم بگیرند که چیکار کنیم چی بخونیم وبا په کسی ازدواج کنیم .
یکی از مشکلاتی که هرروز بیشتر نمایان میشه اینه که هر کی بفکر خودشه و حال وروز بقیه افراد جامعه براش مهم نیست
مثال همین اواخر وضعیت دارو و سود بردن عده ای از این وضعیت و رنج ومشقت هایی که خانواده هایی که بیماران خاص وسرطانی با اون مواجه هستند و هزاران درد و مشکل دیکه که میشه روزها وماها از اون نوشت .
حال جناب نامی بازم میشه به این خواسته وارزومون امیدوار بود ؟
موفقیت ورسیدن به قله های افتخار یه پروسه برنامه ریزی شده و زمانبره و عوامل اون مثل حلقه های یه زنجیز باید بهم
وصل باشند تا این چرخه شکل بگیره وبا پاره شدن یک حلقه از این زنجیر نمیتوان به موفقیت امیدوار بود .

با سلام و سپاس

عزیز بزرگوارم پیشانیت را میبوسم و محکم و باقدرت دستهایت را در دستانم میگیرم و فشارشان میدهم و با صدای بلند میگویم (( خواستن ،توانستن است))

و از تو ای جوان اهل درد جامعه و سایر عزیزانم خواهش میکنم با من همراه شوید تا مطالب ذیل را با جان و دل قبول کنیم که درد مشترک همه ما، پیشرفت پاره تنمان (ایران )می باشد.

1-ریشه دردها و تشخیص دقیق علت درد ها
2-درمان صحیح و کاربردی دردها

عزیزان بزرگوارم ،اگر بنده بخواهم از دردهای کشور عزیزم بنویسم ،به شما قول میدهم ،اگر از اکنون شروع به نوشتن مشکلات کنم و بصورت شبانه روزی و بدون خوردن ،آشامیدن ،خوابیدن و ..... فقط و فقط بنویسم ،فکر میکنم هفته ها طول خواهد کشید تا قلم از دستم خلاص شود.

اما این نوشتن ها و گفتن ها از درد ،همه در کل می شود فقط ((نالیدن از درد ))
مثلا بیاییم و به همدیگر فقط بگوییم ،بچه ها، ای وای سرم درد میکند ،یکی دیگر برگردد بگوید ای وای پاهایم درد میکند ،از ان گوشه یکی داد بکشد که چشم های منم درد گرفته و همه فقط و فقط از درد ها به همدیگر بگوییم و بنالیم .سوال این است:

آیا نالیدن از درد ،دردی را دوا میکند؟ مسلما خیر

پس سوال مهم تر:
ریشه دردها چیست؟ بلی این سوال ،سوال اساسی می باشد پس یک کتابی را معرفی میکنم و از همه اعضا خواهش میکنم اگر خوانده اند دوباره بخوانند و اگر نخوانده اند حتما و حتما بخوانند:
کتاب ((ریشه یابی علل عقب ماندگی در ایران)) نوشته دکتر صادق زیبا کلام

پس باید درد را تشخیص بدهیم ،حتی در ایران به عنوان مثال در پزشکی ،مشکل اصلی ما ،درمان نیست بلکه عدم تشخیص درست علت درد می باشد.
خاطره :یکی از دوستان میگفت :
سردرد بسیار شدیدی گرفته بودم ،چنان درد داشت که نه میتوانستم بخوابم و با کوچکترین حرکت سرم ،درد بصورت کشنده و غیر قابل تحمل عذابم میداد.این دکتر ،آن دکتر و خلاصه هر کس نظری میداد :سرطان ،غده،میگرن و فلان و بهمان
تا اینکه یکی از فامیلهایم در روسیه از قضیه بیماریم خبردار شد و گفت سریع خودم را به انجا برسانم.
در کمال ناامیدی به روسیه رفتم ،مرا به بیمارستانی بردند و چند تا عکس و آزمایش و سوال و غیره انجام دادند ،بعد تیمی تشکیل دادند و نظرات را جمع بندی کردند بعد از چند ساعت گفتند برو اتاق شماره فلان.
رفتم و دیدم دندانپزشکی می باشد ،روی تخت خوابیدم و دکتر گفت دهانت را باز کن و شروع کرد با دندانهایم کار کردن.بعد از دقایقی گفت بفرمایید تشریف ببرید.
همین که در راهرو قدم میزدم ناگهان فهمیدم که اصلا دردی در سر ندارم!!!!!!!!!!!!!!!!
عزیزان توجه کنید که چقدر در ایران به دلیل عدم تشخیص ،پیچیده کرده بودند ولی چقدر ساده بود!!!!!!!!!!
پس تشخیص ،تشخیص و تشخیص

تا اینجای بحث 2 نکته را عرض کردم:

1- نالیدن از درد ،هیچ فایده ای ندارد.

2- تشخیص درد

و اما میرسیم به (( درمان درد))

الان در کشورهای پیشرفته درمان به دو صورت انجام می شود:

1-دارو ،تزریق ،بستری کردن ،عمل جراحی و غیره

2-انرژی درمانی ،روان درمانی و کلا تغییر نگرش بیمار به نوع بیماری و متمرکز کردن بیمار به قدرت درون خویش و ((خود درمانی))

روش دوم ،روشی شده است که بارها ،بیماری هایی که صعب العلاج و ناممکن به روش اول بودند را درمان کرده ،می کند و خواهد کرد!!!!!!!!!!!!

پس همه بزرگواران دقت کنند که اگر نگاه درمانی ما به دردها :

1- بصورت نالیدن باشد که هیچ در هیچ ،منفی در منفی که اینجا مثبت نمی شود بلکه افتضاح می شود و هر روز بدتر از دیروز که هیچ خروجی عملی مثبتی نخواهیم داشت.

2-روش فرادرمانی:یعنی باور ذهنی و قلبی ما به اینکه ((خواستن ،توانستن است))

مثال :افتخار همه ما ایرانی ها پدر بزرگوارمان استاد پرفسور ( حسابی )

دوستان عنایت فرمایند کتاب زندگی نامه ایشان را بنام ((استاد عشق )) حتما بخوانند و اگر خوانده اند مجددا بخوانند.

خداوندا یک انسان با حرکت خودش ،با نیروی بیکران عشق به اهداف خودش، چقدر توانسته است نقش حیاتی در پیشرفت جامعه خودش داشته باشد.

استاد ،روحت شاد و کاش بودی و خدمتت می امدم و به پاهایت می افتادم و آنها را می بوسیدم ،نوکریت را می کردم که اینگونه با صبر ،تلاش ،اراده ،ناامید نشدن ،موج عظیمی در راستای پیشرفت کشورمان بوجود آوردی.
عزیزانم همین دانشگاههایی که درس می خوانید ،یا خوانده اید همه مرهون زحمات استاد حسابی می باشد البته بماند کسان دیگری همچون امیرکبیر بزرگ و سایر عزیزان تاریخ.ولی استاد به شکل کاملا عملی و اصولی زیربنا را ساختند و خواستند و توانستند.مهم، نحوه خواستن ماست،اگر چیزی را بخواهیم و نتوانیم ،مشکل در نشدن و نتوانستن نبوده بلکه مهم در قدرت و ایمان خواستن ما بوده است!!!!!!!!!!

پس همگی ما علاوه بر آگاهی کامل به دردهای جامعه ،قدمهای اصلی که باید برداریم این است که:

1-به باور بزرگ در درونمان برسیم که صد در صد می توانیم و امری کاملا شدنی است و اصلا و ابدا ذره ای ناامیدی در وجودمان رشد ندهیم!!!!!!!!!


2-شروع کردن و حرکت اصولی تک تک خودمان!!!!یعنی دیگران را رها سازید اول از خودم شروع میکنم.

3-وحدت و کارگروهی در همین سطح انجمن ،حتی اگر شده بصورت 2 نفری و 3 نفری


پس با ایمان قلبی ،فکر ، با انرژی،هدفمند،با برنامه ،نترسیدن و ناامید نشدن و .........قدم به قدم بدون عجله پیش خواهیم رفت ،موفقیت خودش همین میشود و این یعنی معنی موفقیت،بدنبال این ها، نتایج بزرگ ،خودشان به سراغمان خواهند آمد ما فقط باید ( اصولی )حرکت بکنیم.

از کوههای بزرگ و دره های وحشتناک و عمیق در مسیر راهمان ،نخواهیم ترسید و قبلا نیز عرض کرده ام که تنها کسانی از این موانع عبور خواهند کرد که نترسند .

کفشهای پولادین از اراده خواهیم پوشید و با فکر،عشق ،توکل بخدا ،صبر و غیره به مسیرمان ادامه خواهیم داد ،به درازی راه و مشکلات نگاه نخواهیم کرد ،فقط و فقط اصولی حرکت خواهیم نمود و همچنین ادامه خواهیم داد تا ناگهان ببینیم سوار بر موشک کهکشان پیما شده ایم.

پس هر کس آماده است یا علی، من خودم که اراده کرده ام و اگر کسی نیاید، باز هم قدم زنان با نگاه عمیق به آسمان بدون هیچ تردیدی و ترسی راهم را خواهم پیمود ،حال خودتان تصمیم بگیرید که می ایید یا نمی آیید.دست خدا را گرفته ام و هر وقت خسته شوم در آغوش گرمش استراحتی خواهم کرد و باز دستم را با دستان پرمهرش گره خواهم زد و به راهم ادامه خواهم داد.

پس بیایید که نالیدن از درد، ماندن است و ماندن یعنی گندیده شدن!!!

[jahanagahi]

با تشکر از مطالب استاد نامی عزیز .
چند مورد را های لایت میکنم:

1-به باور بزرگ در درونمان برسیم که صد در صد می توانیم و امری کاملا شدنی است و اصلا و ابدا ذره ای ناامیدی در وجودمان رشد ندهیم!!!!!!!!!
2-شروع کردن و حرکت اصولی تک تک خودمان!!!!یعنی دیگران را رها سازید اول از خودم شروع میکنم.
3-وحدت و کارگروهی در همین سطح انجمن ،حتی اگر شده بصورت 2 نفری و 3 نفری

همیشه صحبت من همین بوده و هست.

[mohammad.b]

مشکل اساسی اینه که ما فقط میگیم کشور برا ما چی کار میکنه دولیت چی کار میکنه اون یکی چیکار میکنه
ولی خوب تا ما نخوایم کشور اباد نمیشه پس اون ماییم که باید به کشور خدمت کنیم تا اباد بشه
مثل همون سخنرانی مهم و معروف رییس جمهور امریکا (اگه اشتباه نکنم کندی بود) که گفت :
نگید که کشورتون برای شما چی کار نیکنه بگید که شما چی کار میتونید برا کشورتون بکنید (حالا من یکم عامیانه تر گفتمش )
پس بخ نظر من خود ما هستیم که باید حرکت کنیم اینو همیشه بدونید توی اینطور مواقع هست که استعداد ها شکوفا میشن
اول فکر و تحقیق و تحلیل بعد توکل به خدا بعدشم عمل عمل عمل

[jahanagahi]

وقتی جمعیت 14 هزار نفری انجمن از خود شروع کند , سیل هزاران نفر افراد خانواده و فامیل و دوست و آشنا سرازیر می شود.
می شود سیل خروشان محبت کردن. درست رفتار کردن. درست رعایت کردن. درست زندگی کردن.
هرکدام از عزیزان (من ) هستند. و همه با هم (ما هستیم) پس دیگر کسی وجود ندارد که بخواهد بجای حرکت بقول معروف گلایه کند.
ما همه در این انجمن که جمع شدیده ایم درسی را یاد گرفته و رعایت میکنیم:
بهمدیگر احترام می گذاریم و از مطالب همدیگر لذت برده و استفاده میکنیم.بندرت عزیزی از عزیزی گلایه داشته است.اگر هم بوده در زمان کوتاهی دوستی عمیقی بین آنان ایجاد شده است.
در جامعه هم از رفتار در این انجمن درس یگیریم.

[MohammadV]

با تشکر فراوان بابت طرح برنامه راهبردی از اقای نامی.

انطور که از مطالب متوجه شدم منظور اقای نامی داشتن تفکر ودیدگاه جهانی ولی با اقدامات محلی است. ( جهانی فکر کن و محلی عمل کن تا به مرور زیرساخت های شخصی محیا تر شود)

اول مطلب را که خواندم شدیدا امیدوار بود که مباحث این تاپیک از حالت تئوری خارج شود به راهکارهای عملی و اجرایی سوغ داده شود و خوشبختانه دیدم که هدف اقای نامی هم همین موضوع است و به زودی منتظر مراحل اجرایی بعدی هستم که زمینه ساز همان زیر ساخت لازم برای توسعه اصولی, مستمر و سریع است را فراهم می کند.

به نظر بنده حقیر و در راستای اجرایی شدن مباحث پیشنهادات ذیل را دارم :

1 - همانطور که اقای نامی اشاره کردند دوستان و حلقه هایی که اطلاعات لازم برای ثبت شرکت و مطالب حقوقی را دارند هرچه سریعتر تشکیل شود.
2 - دوستان پروفایل های خود را به نوعی به روز رسانی کنند که علاقه مندیها و زمینه ی احتمالی هر فرد مشخص تر باشد
3 - سوال ها حتی المقدرو درزمینه ی بحث مورد نظر باشد تا گردانندگان این بحث انگیزه و وقت کافی برای بیان مطالب مدنظر خودشان را داشته باشند البته همه ی ما سوال های زیادی درزمینه ی کاری داریم که دوست داریم با انها برسیم ولی با این کار وقت محدود اساتید معطوف به سوالات شخصی می شود و به مرور انگیزه ادامه بحث ممکن است از بین برود و خیل زیادی از دوستان از مباحث اینده بی بهره شوند.
4 - در این که هر فضایی باید نظم و بروکراسی خودش را داشته باشد بحثی نیست ولی شاید بهتر باشد به جای وقت گذاشتن روی ایجاد چارچوبهای مختلف برای ایجاد نظم و سازمندهی بیشتر و یا بروکراسی بیشتر , روی برایند خروجی مباحث و ایجاد زمینه های اجرایی کار صرف شود و اشخاص خود مسئولیت ارزیابی موقعیت خود را داشته باشند نه اینکه گروههای مختلف ایجاد شوند.

انتونی رابینز میگه : اطلاعات قدرت نیست بلکه عمل و اجرا قدرت است. پس به نظرم یکی از حلقه های مفقوده ما ایرانی ها در عدم عملگرایی است پس همه با هم به کمک اساتید این انجمن این فرصت ایجاد شده تا از جمع کردن صرف اطلاعات فاصله بگیریم و به سمت عملگرایی حرکت کنیم.

[jahanagahi]

در اینجا است که باید بگویم:
استاد نامی عزیز :
چشمان زیبایت را می بوسم.پیشانیت را می بوسم.
ممنون از این همه محبت. ممنون از این همه مشارکت و ممنون از این همه اطلاعات شغلی بالا.
بقول خودتان: موفقترین موفقها باشید.

[سعید یوسفی]

(12-26-2012 08:43 PM)nami نوشته شده توسط:  [quote='مهدی گل محمدی' pid='58713' dateline='1356499013']

فعلا 2 راهکار عرض میکنم و فقط عمل کنید :

1- از همین فردا اقدام به تاسیس شرکت سهامی خاص نمایید.
حتی اگر برای فعالیت فعلی تان نیازی به ثبت شرکت نداشته باشید باز هم تاکید میکنم که شرکتی ثبت کنید و مثلا 98 درصد سهام به اسم خودتان و یک درصد سهام بنام پدر و یک درصد بنام فرزند،همسر و هر که دوست دارید.

هدف ثبت این شرکت چیست؟ در آینده یکی از فاکتورهای مهم در قراردادهایتان ،سابقه شرکتتان خواهد بود پس هر سال که از ثبت آن بگذرد در نظر شرکتهای خارجی یکسال از فعالیت ،یعنی داشتن تجربه لازم محسوب خواهد شد و این نکته قوت شما خواهد بود.یعنی در 5 سال آینده که شما هر روز قوی تر شده اید و خودتان را برای رویارویی با شرکتهای جهانی آماده کرده اید ،در آن زمان شرکتی دارید که 5 سال سابقه داشته.تاسیس این شرکت هزینه بسیار کمی برایتان خواهد داشت و حتی میتوانید در طول این سالها نیز استفاده کنید و حتما یک روزی بدون در نظر گرفتن ورود به بازار جهانی و یا اخذ نمایندگی از خارج ،در جایی این شرکت به دردتان خواهد خورد پس وجهه خودتان را از اکنون حقوقی و بااعتبار کنید.


2- ایجاد ارتباط قوی با سازمانها و اداره های دولتی :

عزیزان تمام تلاش خودشان را برای برقرای ارتباط با سازمانهایی مثل (صنعت ،معدن و تجارت) ( اتاقهای بازرگانی) (شرکت شهرکهای صنعتی) (گمرک) و خلاصه هر نهادی که متصدی پول ،تجارت و تولید میباشد را داشته باشید و از بین ارتباطات و ایجاد باب دوستی با افراد خوش فکر و فعال آن نهادها ،میتوانید اطلاعات مفیدی کسب کنید و خودتان را بروز بکنید،یقین داشته باشید که بعد از ارتباطات خوب ،اطلاعات خوب سراغتان خواهد آمد و حتما این را نیز مد نظر بگیرید که با زرنگی که دارید اعضای شاغل در این نهادها را به طریقی بعد از یک مدت ،عضو این سایت کنید تا به نتایج بزرگی برسیم.

فعلا روی این 2 راهکار فکر کنید و عملی کنید تا با برداشتن قدمهای اصولی خود را آماده قدمهای بعدی کنیم.


چند پیشنهاد برای اعضا دارم ، پس بهتر است کمی روی این پیشنهادات فکر کنید و با هم مشورت کنید و هماهنگی های لازم را با ادمین محترم سایت انجام دهید ،اگر دیدید که عملی میشود و برای همه مفید فایده خواهد شد انجام دهید .ولی فکر میکنم اگر این پیشنهادات عملی شود برای همه مفید خواهد بود و از همین حالا حرکت جمعی برای کارهای بزرگ زده خواهد شد.

نکته :
الف - عزیزان عضو انجمن که تجربه های لازم در ثبت شرکت دارند در صورت تمایل و هماهنگی با ادمین محترم سایت ،گروهی تشکیل بدهند و برای اعضا مشاوره بدهند از اسم شرکت گرفته تا موضوع اساسنامه و غیره و از بابت این مشاوره تخفیف ویژه ای به اعضا بدهند.
دوستان و اعضای بزرگوار دقت کنند که اگر می خواهید کارتان اصولی انجام شود پس از آدمهای کننده آن کار استفاده کنید و پول زحماتشان را بدهید ،چون بدون پرداخت پول، کار زیاد اصولی تحویلتان نمی دهند و هرگز در تجارت سعی نکنید برای یافتن یک راه حل خوب ،بدون هزینه و بهتر بگویم بدون سرمایه گذاری اینکار را انجام بدهید.

ب- در پایان سال مالی ،دفاتر شرکتتان را برای عدم پرداخت مالیات یا چنانچه با آن شرکت فعالیتی کردید برای اصولی پرداخت کردن مالیاتتان از حسابدارهای خبره استفاده کنید.
عزیزان بزرگوار این سایت که رشته تحصیلی و کاری آنها حسابداری می باشد اگر ارتباط و تجربه ای در دفاتر مالیاتی دارند که چه بهتر ،اگر ندارند از فردا پیگیر اینکار شوند و گروهی تشکیل بدهید و برای اعضایی که عضو این سایت هستند خدمات ارائه دهید ولی با تخفیف ویژه

پ - اعضای بزرگواری که حرفه تخصصی آنها طراحی ،چاپ ،سایت و غیره میباشد با مشورت همدیگر و هماهنگی ادمین محترم سایت گروهی تشکیل بدهند و برای سایر عزیزان از طراحی لوگو گرفته تا کارت ویزیت و فاکتور و غیره با تخفیف ویژه انجام بدهند.

و در آخر اگر این پیشنهادات عملی شد و منبع درآمدی برای اعضا گردید و برای سایر اعضا نیز خدمات آنها ،خوب و با تخفیف ویژه بود، پس هر دو طرف سود برده اند و استارت کار گروهی و وحدت جمعی زده خواهد شد ،پس بعد از موفقیت این طرح، درصدی از سودتان را برای تقویت سایت در نظر بگیرید ،اینگونه همه برد میکنند.

آقا کامیار عزیز، خواهش می کنم ،این بحث تشکیل شرکت که آقای نامی مطرح کردند رو جدی بگیرید، اگه این پیشتهادها عملی بشه، انجمن متحول می شه. از دل این انجمن و شرکتش می تونه ده ها شرکت تعاونی بیرون بیاد، این عمل می تونه زندگی شما و خیلی از اعضا رو متحول کنه.منتظر چی هستین؟

[jahanagahi]

انشالله در جلسه هماهنگی مشهد مطرح خواهد شد.
http://forum.unc-co.ir/showthread.php?ti...7#pid59167

[dost]

با سلام و سپاس



آیا نالیدن از درد ،دردی را دوا میکند؟ مسلما خیر


پس تشخیص ،تشخیص و تشخیص


تا اینجای بحث 2 نکته را عرض کردم:

1- نالیدن از درد ،هیچ فایده ای ندارد.

2- تشخیص درد

و اما میرسیم به (( درمان درد))




مهم، نحوه خواستن ماست،اگر چیزی را بخواهیم و نتوانیم ،مشکل در نشدن و نتوانستن نبوده بلکه مهم در قدرت و ایمان خواستن ما بوده است!!!!!!!!!!

پس همگی ما علاوه بر آگاهی کامل به دردهای جامعه ،قدمهای اصلی که باید برداریم این است که:

1-به باور بزرگ در درونمان برسیم که صد در صد می توانیم و امری کاملا شدنی است و اصلا و ابدا ذره ای ناامیدی در وجودمان رشد ندهیم!!!!!!!!!


2-شروع کردن و حرکت اصولی تک تک خودمان!!!!یعنی دیگران را رها سازید اول از خودم شروع میکنم.

3-وحدت و کارگروهی در همین سطح انجمن ،حتی اگر شده بصورت 2 نفری و 3 نفری



از کوههای بزرگ و دره های وحشتناک و عمیق در مسیر راهمان ،نخواهیم ترسید و قبلا نیز عرض کرده ام که تنها کسانی از این موانع عبور خواهند کرد که نترسند .


پس بیایید که نالیدن از درد، ماندن است و ماندن یعنی گندیده شدن!!!
[/quote]


استاد عزیزم:

من نیز با شما می آیم

به درازی راه و مشکلات نگاه نخواهم کرد


کفشهایی پولادین از اراده خواهم پوشید


صبر خواهم داشت


و هرگز نخواهم ترسید


و باعشق و توکل بر خداوند مهربان

با قدرت تفکر ادامه خواهم داد

شمادست خدا را بگیرید و من دست شما را

استادم ،عشق من
این راه سخت و طولانی را همه ما ایرانی ها باید بپیماییم.

[حامد]

شما دست خدا را بگیرید و من دست شما را...

دوست عزیز از نوشته های پر از احساس شما بسیار بسیار لذت میبرم.

موفق و پیروز باشید.