سوال و جواب های تاپیک سیستم سازی

[hamid.h]

fببینید ، منظور ما از عدم حضور اینست که در قسمت اجرایی امور دخالتی نداشته باشیم و منظور از نظارت هم ، نظارت همزمان در محل نیست .
شما می توانید از امکانات بیشمار نظارتی که عصر و دنیای اطلاعات در اختیار شما قرار داده استفاده کنید .

مثالی خیلی ساده می زنم :
شما فرزندی دارید که در خانه به اینترنت علاقمند است و شما نمی توانید که همیشه او را زیر نظر بگیرید ، برای اینکه بتوانید او را در زمانی که حضور ندارید بررسی کنید و ببینید در چه سایت هایی رفت و آمد دارد ، چکار می کنید .
برنامه نرم افزاری نصب می کنید که تمام رفتار های او را گزارش می دهد .

شما می خواهید محیط کارخانه و کارمندانتان را از کشور دیگری مشاهده کنید خب دوربین های مدار بسته با قابلیت مشاهد از طریق نت به راحتی فراهم است ، آیا شما در این حالت در محل کارتان حضور دارید ؟

و به همین طریق برنامه ها و یا امکانان دیگر سخت افزاری و یا انسانی می توانید در محل کارتان تعبیه کنید . شما بهتر می دانید که حتی کار خداوند بدون نظارت نیست و او همیشه حی و حاضر ناظر اعمال ماست .

به هر حال در طراحی سیستم بنا به نوع فعالیت ، شما باید تشخیص دهید که از چه نوع نظارتی استفاده کنید .( نظارت جزء لاینفک سیستم های کاری است که می توانید آنرا به افراد دیگر بسپارید )

در باره فامیلمون هم چشم ، توضیح خواهم داد که چگونه به رشد سریع رسیدند .

بچه ها خوب پیش می رفتید ، همش من دارم صحبت می کنم ، بفرمایید ، استفاده می کنیم ......

بچه ها مثالی از یک سیستم سازمانی پیشرفته و یا برندهای سیستماتیک بزنید و یا کاری رو پیشنهاد کنید ، تا از زاویه سیستم سازی بررسی اش کنیم ،
مثلاً سوپری :
چطوری سیستمی درست کنیم که بشود 100 سوپر مشابه آن ایجاد کرد ، بطوری که همه شان بدون دخالت ما به فروش برسند . آیا می شود ؟



[/quote]

از اینکه با صبر و حوصله پاسخ میدین ممنونم آقای رضایی عزیز
واقعا از شما انرژی مثیت زیادی دریافت می کنیم...
بله قانع شدم درباره بحث نظارت
ولی
اگر توجه کنید در بین صحبتهام یک سوال و یک پیشنهاد هم داشتم خیلی خوشحال میشدم اگر به اونها هم پاسخ میدادین و نظر کارشناسی تون رو بیان میکردین.

ببینید الان برای حرکت از خانه دوم مشاغل به خانه سوم بیزنس فقط یک مشکل اساسی در طرز تفکر و آگاهی فرد وجود دارد و اون هم سپردن کارها به افراد متخصص است.
تا اینجا متوجه شدیم افرادی که در خانه دوم فعالیت میکنند در سپردن امور شرکت به دیگر افراد مشکل دارند و بعبارتی استخدام کارمند با روحیاتشان سازگار نیست و در صورت سازگاری با روحیاتشان نمی دانند چه کاری انجام بدهند یا بعنوان مدیر چه تصمیمی اتخاذ کنند که اعتماد در بین کارمندان حفظ شود ، کارمندان به اندازه خودش برای شرکت دلسوزی کنند و برای از پیش بردن صحیح کارها و پیشرفت شرکت انگیزه داشته باشند.
حالا بنده علاوه بر کتابی که حضرتعالی لطف فرمودید معرفی کردید یک راهکار دیگه دارم که قبلا هم خدمتتون عرض کردم !
" بنده گمان میکنم علاوه بر انتخاب درست و کسب تضمین های لازم که مراحل مقدماتی استخدام کارمندان در هر کاری ست بایستی کارمندان را در سود شرکت حتی به مقدار کم سهیم کرد تا انگیزه ایجاد شود ...
لازمه که بگم بنده این مورد را امتحان نکردم و فقط قصد دارم نظرات دوستان رو بدونم ولی در عین حال معتقدم اینکار نتایج بسیار مثبتی در پی خواهد داشت "

بنظر شما شرکتهایی مثل مایکروسافت و بخصوص اپل چگونه در کارمندان خود انگیزه ایجاد کرده اند که آنها تا این اندازه باعث شکوفایی اقتصادی شرکتشان شده اند ؟

[yu3f]

(10-20-2013 02:26 PM)hamid.h نوشته شده توسط:  " بنده گمان میکنم علاوه بر انتخاب درست و کسب تضمین های لازم که مراحل مقدماتی استخدام کارمندان در هر کاری ست بایستی کارمندان را در سود شرکت حتی به مقدار کم سهیم کرد تا انگیزه ایجاد شود ...
لازمه که بگم بنده این مورد را امتحان نکردم و فقط قصد دارم نظرات دوستان رو بدونم ولی در عین حال معتقدم اینکار نتایج بسیار مثبتی در پی خواهد داشت "

ابتدا دوستان نظر خود را مرقوم فرمایند، سپس من از تجربیات خودم در این زمینه می نویسم

[goldmen]

(10-20-2013 02:26 PM)hamid.h نوشته شده توسط:  بنظر شما شرکتهایی مثل مایکروسافت و بخصوص اپل چگونه در کارمندان خود انگیزه ایجاد کرده اند که آنها تا این اندازه باعث شکوفایی اقتصادی شرکتشان شده اند ؟[/size]

یک نکته که ما بهش توجه نمیکنیم:
تصور ما این هست دراین دوتا شرکت همه از صبح که میرن سرکار مثل بمب انرژی کار میکنند
دراین شرکت هام آدم های بدرد نخور هست

برای اینطور کارها سهام داران مدیرعامل ویژه انتخاب میکنند
مدیرعامل معاونین ویژه
معاونین مدیرهای بخش ویژه
مدیرهای بخش مدیرهای میانه ویژه
.
.
.
.
به این راحتی یک چرخه مدیریت می شود
و وقتی نظارت دقیق ومنظم باشد کسانی که در رده های مختلف دچار کم کاری یا افت شدن با تشویق ویا تنبیه به چرخه بازگشت یا خارج می شوند

به همین منوال نظارت هم آسان می شود هرکس زیر دست خودش رو نظاره گر خواهد بود

---

یک پیشنهاد:
دوستان واساتید شرکت کننده
اولا سعی کنید بیشتر فعال باشید این یک بحث تخصصی وزیربنایی هست وبسیار کاربردی

دوم سعی کنید به مثال های عینی وواقعی بزنید وبامشارکت دوستان سعی شود نقاظ ضعف وقوت بر طرف شود

[ahmad rezaee]

نقل قول :hamid.h نوشته شده توسط:
" بنده گمان میکنم علاوه بر انتخاب درست و کسب تضمین های لازم که مراحل مقدماتی استخدام کارمندان در هر کاری ست بایستی کارمندان را در سود شرکت حتی به مقدار کم سهیم کرد تا انگیزه ایجاد شود ...
لازمه که بگم بنده این مورد را امتحان نکردم و فقط قصد دارم نظرات دوستان رو بدونم ولی در عین حال معتقدم اینکار نتایج بسیار مثبتی در پی خواهد داشت "
.

مطلبی که می فرمایید در بحث استراتژی انسانی سیستم کسب وکار مطرح است و شگردی است که بسیاری در فعالیتها از آن استفاده می کنند .
اثر بخشی نظریات ، تنبیهات ، تشویق ها و اعمال نظرها در یک سیستم کاری وقتی بسیار تاثیر گذار است که با آگاهی قبلی و بصورت مکتوب به افراد عرضه شود و بصورت قانون باشد .
مثلاً پاداش X درصد در صورت انجام فعالیت تا مرحله N ام,.
اضافه حقوق در صورت جذب مشتریان و فروش محصولات تا سقف فلان مقدار .

اگر این قوانین بصورت مکتوب و با ارائه به کارکنان و القا آنها بصورت پیش نویس اولیه قابل فهم افراد ارائه شود مطمئناً بصورت خارق العاده ای در فرایند بهبود فروش و کسب و کار تاثیر گذار خواهد بود .
هر طرح و ارائه نظری در یک سیستم حتی کوچک ، باید در ابتدای ایجاد سیستم لحاظ شود و یا در هر مرحله تغییرات بصورت قانون مکتوب به سند چشم انداز اضافه شود .



دوستان هم حتماً درباره این موضوع و موضوعات مختلف مطرح شده نظر خواهند داد

[hamid.h]

(10-20-2013 07:40 PM)goldmen نوشته شده توسط:  

(10-20-2013 02:26 PM)hamid.h نوشته شده توسط:  بنظر شما شرکتهایی مثل مایکروسافت و بخصوص اپل چگونه در کارمندان خود انگیزه ایجاد کرده اند که آنها تا این اندازه باعث شکوفایی اقتصادی شرکتشان شده اند ؟[/size]

یک نکته که ما بهش توجه نمیکنیم:
تصور ما این هست دراین دوتا شرکت همه از صبح که میرن سرکار مثل بمب انرژی کار میکنند
دراین شرکت هام آدم های بدرد نخور هست

برای اینطور کارها سهام داران مدیرعامل ویژه انتخاب میکنند
مدیرعامل معاونین ویژه
معاونین مدیرهای بخش ویژه
مدیرهای بخش مدیرهای میانه ویژه
.
.
.
.
به این راحتی یک چرخه مدیریت می شود
و وقتی نظارت دقیق ومنظم باشد کسانی که در رده های مختلف دچار کم کاری یا افت شدن با تشویق ویا تنبیه به چرخه بازگشت یا خارج می شوند

به همین منوال نظارت هم آسان می شود هرکس زیر دست خودش رو نظاره گر خواهد بود

---

یک پیشنهاد:
دوستان واساتید شرکت کننده
اولا سعی کنید بیشتر فعال باشید این یک بحث تخصصی وزیربنایی هست وبسیار کاربردی

دوم سعی کنید به مثال های عینی وواقعی بزنید وبامشارکت دوستان سعی شود نقاظ ضعف وقوت بر طرف شود

جناب goldmen عزیز
بنده از خودم همچین تصوری از شرکت مایکروسافت و اپل نداشتم.
این نظرم به صحبتهای آقای استیو جابز خدا بیامرز برمیگرده
کتابی هست بنام " استیو جایز ؛ مردی که با نوآوری هایش دنیا را تغییر داد"
در این کتاب به سخنان استیو جابز در رابطه با موضوعات مختلفی مثل انگیزه ،نوآوری و ابداع ، فناوری ، کسب و کار و ... پرداخته شده .
با خوندن این مطالب چنین تصوری ازمحیط این شرکت و جو حاکم بر اونجا پیدا کردم...

بعلاوه مقالات و سخنان نسبتا زیادی از آقای بیل گیتس در اینترنت و سایر کتابها بصورت اشاره ای خوندم.
جالبه بدونید مدیران قسمتهای مختلف شرکت مایکروسافت در رنکینگ ثروتمندترین مردان دنیا بعد از آقای بیل گیتس قرار دارند !
( با فاصله 17 ، 18 تایی تقریبا )
درسته فاصله کمی زیاده ولی بازم نوزدهمین مرد ثروتمند شدن دنیا هم کم نیست!
به همین دلیل فکر میکنم حتما کارمندان ارشد مایکروسافت هم یه جورایی در سود این شرکت سهیم هستند. چون اگر اینطور نبود شرکت مایکروسافت هم مثل شرکتهای ایرانی (حالا در هر زمینه ای) اگر یک میلیارد تومان یا 100 میلیون تومان درآمد ماهیانه داشت حقوق کارمندانش در هر دو صورت ثابت بود !!!
بنظرم تو ایران روسای شرکتها فقط دوست دارند درآمد شرکت رو تنهایی به جیب مبارک بزنن ودر عین حال هم توقع دارند کارمندان با تمام وجود براشون کار کنند و از کار ندزدن و در ضمن نوآوری هم داشته باشن ! واقعا خنده داره
البته اینو هم بگم مسلما تنها دلیل موفقیت مایکروسافت و شرکتهایی ازین دست این مساله به تنهایی نیست...

[hamid.h]

(10-20-2013 08:37 PM)ahmad rezaee نوشته شده توسط:  

نقل قول :hamid.h نوشته شده توسط:
" بنده گمان میکنم علاوه بر انتخاب درست و کسب تضمین های لازم که مراحل مقدماتی استخدام کارمندان در هر کاری ست بایستی کارمندان را در سود شرکت حتی به مقدار کم سهیم کرد تا انگیزه ایجاد شود ...
لازمه که بگم بنده این مورد را امتحان نکردم و فقط قصد دارم نظرات دوستان رو بدونم ولی در عین حال معتقدم اینکار نتایج بسیار مثبتی در پی خواهد داشت "
.

مطلبی که می فرمایید در بحث استراتژی انسانی سیستم کسب وکار مطرح است و شگردی است که بسیاری در فعالیتها از آن استفاده می کنند .
اثر بخشی نظریات ، تنبیهات ، تشویق ها و اعمال نظرها در یک سیستم کاری وقتی بسیار تاثیر گذار است که با آگاهی قبلی و بصورت مکتوب به افراد عرضه شود و بصورت قانون باشد .
مثلاً پاداش X درصد در صورت انجام فعالیت تا مرحله N ام,.
اضافه حقوق در صورت جذب مشتریان و فروش محصولات تا سقف فلان مقدار .

اگر این قوانین بصورت مکتوب و با ارائه به کارکنان و القا آنها بصورت پیش نویس اولیه قابل فهم افراد ارائه شود مطمئناً بصورت خارق العاده ای در فرایند بهبود فروش و کسب و کار تاثیر گذار خواهد بود .
هر طرح و ارائه نظری در یک سیستم حتی کوچک ، باید در ابتدای ایجاد سیستم لحاظ شود و یا در هر مرحله تغییرات بصورت قانون مکتوب به سند چشم انداز اضافه شود .



دوستان هم حتماً درباره این موضوع و موضوعات مختلف مطرح شده نظر خواهند داد

جناب رضایی عزیز و بزرگوار
کاملا با فرمایش حضرتعالی موافقم
بعنوان مثال اگر از همان اول کار به طرف بگوییم تو در 5 درصد سود شرکت سهیم هستی در صورتی که کارهای معمولی محوله شده را انجام بدهی هیچ تاثیری نخواهد گذاشت که هیچ ،شاید نتیجه عکس هم بدهد!

[hamid.h]

" مایکل گربر مهمترین خصوصیت سیستم های موفق را قابلیت جایگزینی افرادی با کمترین مهارت در بخش های مختلف آن می داند که با آموزش کوتاهی به فعالیت وارد شوند "


عذر میخوام جناب رضایی
منظورتون اینه که در یک سیستم کسب و کار موفق کارمحول شده به کارمندان آنقدر باید ساده باشد که اگر به هر دلیلی بخواهیم جایگاه فردی رو تغییر بدیم سریع بتونیم اینکارو انجام بدیم و فرد جدید با یک آموزش مختصر جایگزین فرد قبلی شود ؟

بنده فکر میکنم سختی کارها و گاهی تخصص لازم در بعضی کارها آنقدرها آسان نباشد که این جایگزینی به این آسونی امکان پذیر باشه و متاسفانه این موضوع دست ما هم نیست !
درست متوجه شدم منظورتون رو ؟

[mardin-b]

سلام خدمت تمامی دوستان خصوصا" استاد رضایی و سبحان عزیز
1- چه مشاغلی (زمینه های کسب و کار) بیشترین استعداد پولشازی را دارند؟
2- آیا کسب و کاری مانند پخش مواد غذایی و کار تولیدی همچون مرغداری امکان تبدیل به سیستم پولسازی را دارتد؟
3-اساتید بزرگوار لطف نمایند تمامی کتابها و منابع کاربردی در زمینه سیستم های پولسازی و سرمایه گذاری را همراه با نحوه دسترسی بیان نمایند.
4-استاد رضایی بزرگوار آیا کتابهای که ذکر فرمودید را میتوان از طریق خود شما خریداری کرد؟

[mardin-b]

منظور من(احمد رضایی) که مهمترین هدف از ایجاد این تاپیک است ، این سوال است: که باید چه نوع سیستمی را ایجاد کنیم که هم اجرای آن راحت و آسان ، با کمترین منابع و هم گسترش آن بسریع باشد و بتوان به راحتی آنرا تکثیر کرد .

با سپاس فراوان از زحمات شما بزرگواران
تمامی بحثهایی که در این تایپیک مطرح میشود مهم و بنیادی میباشد.
و ما چون شاگرد تازه واردی هستیم فقط گوش میکنیم و یاداشت برداری میکنیم.

[goldmen]

(10-20-2013 08:52 PM)hamid.h نوشته شده توسط:  بنظرم تو ایران روسای شرکتها فقط دوست دارند درآمد شرکت رو تنهایی به جیب مبارک بزنن ودر عین حال هم توقع دارند کارمندان با تمام وجود براشون کار کنند و از کار ندزدن و در ضمن نوآوری هم داشته باشن ! واقعا خنده داره
البته اینو هم بگم مسلما تنها دلیل موفقیت مایکروسافت و شرکتهایی ازین دست این مساله به تنهایی نیست...

موقع مقايسه كردن سعي كنيد درست از مثال ها استفاده كنيد
وضعيت مالي ايران وآمريكا بسيار باهم فرق ميكند وشفافيت ايران خيلي كم هست

نمونه اش همين مورد آخر

تا اول سال 92 كسي بابك زنجاني رو نمي شناخت در سال 92 با 13.5 ميليارد دلار ثروت ترين مرد ايران ودر ليست هم قرار گرفت

درخصوص حقوق ومزايا هم هيچ موقع شفاف سازي بيان نمي شود

ولي سهام ويا سودي رو پرداخت كردن به كاركنان ومديران....
همان آمريكا وشركت هاي معتبر
اكثرشان با بيشتر سهم در بازار بورس حضور دارند وهركسي توانايي خريد دارد
و اكثر مدير هاي شركت گوگل،ماكروسافت، ياهو، فيس بوك اپل رو درنظر داشته باشيد خودشان هم فعاليت هاي مختلف تجاري بخصوص در فناوري الترونيك دارند
واين خودش باعث بيشتر شدن درآمدشان شده است


مثال:
بانكها:
درسته از لحاظ نظام بانكداري مشكلاتي هست ولي با همين وضعيت...
شعب استاني يا شهرستاني مديران تام الختيار قرار ميدهند تا توانايي جذب سرمايه به هرنحوه كه شده را داشته باشند ودرعوض اين عمكلرد اضافه كارهايي به آن شعبه تخصيص داده مي شود
خيلي راحت با مراجعه به چند بانك مي توانيم مديران شعب ونحوه مديريت رو مقايسه كنيم

---

(10-20-2013 09:10 PM)hamid.h نوشته شده توسط:  جناب رضایی عزیز و بزرگوار
کاملا با فرمایش حضرتعالی موافقم
بعنوان مثال اگر از همان اول کار به طرف بگوییم تو در 5 درصد سود شرکت سهیم هستی در صورتی که کارهای معمولی محوله شده را انجام بدهی هیچ تاثیری نخواهد گذاشت که هیچ ،شاید نتیجه عکس هم بدهد!

اين كه در سود بخوايم شريك باشيم در شركت ها بسيار سخت وشايد محال باشد


مثلا شركت ايران خودرو يكي از مديران رو عوض ميكند
ما براي تشويق اين مدير بگيم شما سهيم باش در سهام وشركت

اولا كارهاي اداري بسيار سخت وطولاني وشايد غير ممكن

دوما مبلغي كه به طرف داده مي شود بسيار بسيار بزرگ وزياد در صورتي كه شايد طرف هنوز كل توانايي هاش رو اثبات نكرده است

بجاي اينكار سود بازاريابي رو بهش ميدم
يا اگر توانست مخارج رو كم كند بخشي از كم كردن مخارج رو به عنوان سود پرداخت ميكنيم