خاطرات سال 90 در انجمن

[مهتاب]

خاطرات انقدر زیاد هستن که نشه همشون رو گفت. مختصر می گم آشنایی با انجمن من رو به دنیایی که سالها ازش دور شده بودم بر گردوند کلی انرژی ذوباره گرفتم و شروع کردم به فعالیت این روزا کمی سرم شلوغ شده و کمتر به انجمن سر می زنم اما هیچ وقت انجمن و دوستای خوبم رو فراموش نمی کنم گاهی تلفنی یا با یک ایمیل کوتاه کلی از دوستان انرژی می گیرم.
انجمن برای من دو تا دست آورد فوق العاده داشته اول اینکه دوباره اعتماد به نفس و انرژی کار رو به من برگردودن و دومی که مهمتر هم هست اینکه کلی دوست خوب پیدا کردم دوستایی که تو روزای سختی کنارم بودن و کلی کمکم کردن و هیچ وقت فراموش نمی کنم.
کامیار و مریم عزیز که برام واقعا در حد خواهر و برادرن.فرشاد عزیز که هر چند بسیار از من جوانتره اما دوست واقعا خوبی برای منه. آقای قربانیان عزیز که نقش پدر رو در حق من دارن. شهرام عزیز و آقای قوامی و مهدی جان و علی آقا که در بدترین شرایط کلی به من انرژی دادند و همه دوستان جدیدی که تو جمع انجمن باهاشون آشنا شدم . تعداد دوستای خوب من توی انجمن انقدر زیادن که تا صبح هم بنویسم تموم نمی شه.
از همه دوستام به خاطر این یک سال که در کنارم بودن و کلی به من انرژی دادن ممنونم.
اما بزرگترین خاطره امسال من تولد یکسالگی انجمنه که با همه سختی هاش خاطرات فوق العاده ای رو با خودش برامون آورد.