خاطرات روزانه اعضا از قانون راز

[abdolhossein]

جذب پراید صفر با استفاده از راز

این خاطره را نمی خواستم برای هیچ کس تعریف کنم. ولی چه کنم دیگر گاهی احساسات خیلی به انسان فشار می آورد.
من دقیقا 28 اسفند ماه 1390 یک پراید 131 صفر از نمایندگی سایپا خریدم و بعد از تعطیلات عید نوروز 1391 رسما شروع به رانندگی کردم.
فکر می کنید چقدر پول نقد داشتم؟
هفت میلیون تومان ؟
نه!
شش میلیون تومان ؟
نه!
پنج میلیون تومان؟
نه!
چهار میلیون تومان؟
نه!
سه میلیون تومان ؟
نه!
دو میلیون تومان؟
نه!
یک میلیون تومان؟
نه!
نیم میلیون تومان؟
باز هم نه!!!
من فقط یک صد هزار تومان پول از خودم داشتم!!!!
پراید را با دو وام که ظاهرا اتفاقی برایم جور شده بود خریدم.
چگونه؟
فقط با استفاده از تعالیمی که از کتاب راز راندا برن و تیم فدرتمند همراهش یاد گرفته بودم و البته کمی مهارت در استفاده از آن.
جالب است که اتوموبیلی که به دست آوردم دقیقا همان چیزی بود که می خواستم. یعنی یک پراید نو! و در بهترین موقعیت زمانی و مکانی! چون به شهرستانی رفته بودم که امکانات حمل و نقل عمومی ضعیفی داشت و ... و از همه مهمتر این که قیمت اتوموبیلی که خریدم برایم 9 میلیون و صد هزار تومان تمام شد و کمی بعد شد 16 میلیون تومان!
این قدر از این خاطره می توانم برایتان نکته در بیاورم و بگویم که حد و حساب ندارد. فقط ذکر می کنم که اگر کسی بتواند و بداند چگونه از قانون جذب استفاده کند حتما به خواسته هایش می رسد.
از راز خاطرات زیادی دارم که سعی می کنم حتی الامکان بیانش نکنم تا حمل بر خودستایی نشود.