اخبار بورس + آموزش

[hkhosravi]

البته دوست دوست خوبمون alma که در fx کار میکنه حتما یه تکنیکالیست هست و از بعد تکنیکالی بهتر میتونه اظهارنظر کنه و حتما هم یه مقدار شکسته نفسی میکنه چون کار در fx آدم رو آب دیده میکنه.
ببینید به هیچ عنوان نمیشه آینده رو پیش بینی کرد. ممکنه که من الان یه چیزی بگم و در آینده هم محقق بشه ولی به شخصه اگه چنین اتفاقی بیفته مدعی پیش بینی آینده نخواهم شد. فقط میشه سناریوهای پیش رو رو بررسی کرد و سناریوی محتمل تر، تاکید میکنم فقط محتمل تر، اینه که بپذیریم جام زهر نوشیده شده. خوب باید ببینیم این جام زهر چه چیزایی رو با خودش ته نشین کرده برامون. باید منتظر قراردادهای مختلف در زمینه های خودرو، پتروها ، پالایشگاه ها، زیرساختها و برطرف شدن تدریجی یک سری از تحریمها مثل بانکها، صادرات، دارو و حتی لوازم خانگی و لوازم معاش اولیه باشیم. متاسفانه باید بپذیریم که تو این سالهای اخیر که تحریم های سنگین بر علیه کشور عزیزمون برقرار بود، و ما کوس خودکفایی میزدیم، در واقع داشتیم هر روز به عقب و عقبتر میرفتیم. ملموسش تو زندگی من و شما قیمت لوازم و مایحتاج زندگی بود و غیر ملموسش میزان شاخصهای مختلف اقتصادیه که اگه درست آماردهی بشن شاهد افتضاح بزرگ موگابه ای ای خواهیم بود. تو این سالها اگر تولید داخلی خوب همراه با تکنولوژی بالا در اختیار داشتیم، و خودکفا بودیم، یک شبه پراید زپرتی دوبرابر نمیشد. پس متاسفانه!! یا خوشبختانه باید بپذیریم که در یک دهکده داریم زندگی میکنیم که بقا و معاش ما بسته به بقا و معاش دیگرانه. این یک رابطه همه جانبه ست که از نقص در اون همه طرفها ضرر میکنن. در جامعه ای مثل جامعه ما تمام این مضرات در نهایت روی قشر ضعیف جامعه دمپ میشه و در کشورهای توسعه یافته این فشارها روی دولتها. باید قبول کرد که اونها هم از تحریمها متضرر شدن و خودشون رو از یه بازار چرب وچیل مثل ایران محروم کردن.
بعد از پذیرش این مساله ، به این مساله میرسیم که تاثیر این اتفاقات روی بورس و سایر بازارهای موازی سرمایه چه خواهد بود. نکته ای که باید عرض کنم اینه که اگه شما یه مقایسه سی ساله بین نرخ رشد بازارهای طلا ، ارز، مسکن و بورس انجام بدین متوجه میشین که این رشد صد و بیست درصدی بورس از پارسال تا امسال در واقع بچه سود هم نبوده. منظورم اینه که بورس ما هنوز خیلی راه داره تا به جایگاه واقعی ش به عنوان یه بازار مالی قدرتمند ، همونطور که در سرتاسر دنیا هست برسه. و این به نظر من به خاطر منحصر به فرد بودن بورس هست. هر کسی میتونه با یه اطلاعات کوچیک واسته سر چهارراه استانبول تجارت دلار بکنه. در مورد طلا هم همینطور. در مورد ملک هم شخص تمام مشکلات و ریسکها و سایر موضوعات رو میپذیره ولی حاضر به کار تو بورس نمیشه. ولی بورس به عنوان یه بازار نوپای سیصد ساله یه مقدار بار علمی بالاتری میبره. ولی خوب با رشد سریع دانش و تکنولوژی این مهم کم کم داره تو مملکت ما هم اتفاق میفته. ده سال پیش دو میلیون ، امروز شش میلیون و شاید ده سال دیگه سی میلیون نفر کد داشته باشن. امروز افراد میشینن پشت کامپیوتر و خودشون معامله میکنن. اما اون دور ها همه چیز مکانیکی بود. برگه ، برگه، سند. از اون دوره گذشتیم و الان در آغاز راهی هستیم که در اون بازارهای مالی داره کجدار و مریض به مردم شناسونده میشه. هر روز افراد بیشتری به این نتیجه میرسن که باید یه کد سهامداری داشته باشن. به هر حال هر روز روند ها در حال شکل گیری هستند و تغییرات در حال به وقوع پیوستن.
بگذریم. با فرض پایین رفتن زهر، حداقل میتوان سه تا چهار واحد به پی به ای بازار در میان مدت افزود. و احتمال شاخص صدوبیست یا سی هزار واحدی ظرف نه ماه اصلا پدیده ای دور از ذهن نیست. ولی بعد اون چی؟ اگه تکنیکی به قضیه نگاه کنیم رشد بسیار تند دوساله شاخص و همچنین چرخه ریاست جمهوری( سال دوم و سوم) میتونن محرکهای خوبی برای استراحت و شاید اصلاح شاخص باشند. و از لحاظ فاندی هم میشه یه تعادل بین عرضه و تقاضا رو متصور بود. همواره در شرایط خوب اقتصادی شیبها ملایم تر و مطمئن تر میشن. این شرایط یکی از ایده آل ترین شرایط برای سرمایه گذاری سرمایه گذاران واقعیه. یه ذره عرصه برای سفته بازها تنگ میشه.من ترجیح میدم مورد سرمایه گذاریم روزی یه درصد مثبت بخوره و بعضی روزها هم منفی اندکی داشته باشه و این روند سه سال به طول بیانجامه. تا اینکه یه ماه چهل درصد مثبت یه ماه بیست درصد منفی یه ماه بسته یه ماه ورشکسته و شاید یه سال به خاطر عدم تعهد به قراردادهای خارجی به خاطر تحریمها و فساد مدیران مربوطه تعطیل باشه. مطمئن باشید شرایط پایدار اقتصادی به نفع همه انسانهای این مملکته. میدونید تو همین روزا چند نفر دارن دور و برمون به خاطر خرید پیش فروش سکه های آقای ب سکته میکنن؟ اونم الکی. چون فکر میکنن دنیا دیگه به آخر رسیده. در صورتی که بهتون قول میدم عمر این هیجانات به دو هفته هم نخواهد کشید و دوباره اوضاع یه مقدار عادی میشه. و این فلاکت ها همش به خاطر ناپایدار بودن اقتصاد بود که تو این سالها به مملکت ما تحمیل شد. اگه تورم بخواد پایین بیاد باید ارزش پول بالا بره تا سرمایه گذاری کردنش بیارزه به خرج کردنش. باید اوضاع تولید خوب بشه. صادرات افزایش پیدا کنه. باید امنیت سرمایه گذاری بالا بره. فرهنگ سرمایه گذاری، تکنولوژیهای نو، علم و همه و همه ارتقا پیدا کنن. و بعد از اینکه همه این اتفاقات به وقوع پیوست و تورم پایین اومد( تخمین امکان و مدت زمانش با خودتون) اونوقت قدرت خرید بالا میره. شاید فرصتهای سود یک شبه از بورس برچیده بشه و شاید amiresy5 ها کمتر بتونن گین کنن( امیر جان ببخشید) ولی قدرت خرید تو جامعه میره بالا. درواقع ممکنه شاخص به سرعت الان رشد نکنه ولی شما راحتتر زندگی میکنید. باید هدف از پول درآوردن رو برای خودمون تعیین کنیم. به امید روزی که مجبور شیم مثل ژاپن تورم مصنوعی ایجاد کنیم تا مردم مجبور شن پولاشون رو خرج کنن و کالا بخرن و به رشد تولید کمک کنن.
این روزها ممکنه تحلیلهای زیادی از افراد مختلف بشنوید. سعی کنید بر احساساتتون مسلط باشید. به نمودارها بیشتر از تحلیلگراشون توجه کنید.اگر هنوز نمیتونید احساساتتون رو کنترل کنید، این روزا حتی سعی کنید از بازار دوری کنید که یه وقت وسوسه نشید. از گرفتن تصمیمات آنی تو این روزها به خصوص ، به شدت پرهیز کنید. هنوز هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. و اگه قرار هم باشه بیفته به مرور میفته. صفهای بانکی ها و خودرویی ها هم بزودی جمع میشه و یه مثال میشه واسه تدریس بازار هیجانی در سالهای بعد. و در آخر این سهمها به همراه تجهیزاتی ها و دیگر سهام غیر دلاری خودشون رو به نفتی ها و صادراتی ها میرسونن و امیدوارم اون روز برسه که شاهد یه بازار متعادل و به دور از دغدغه باشیم.
شب خوش