ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
زمان کنونی: 05-12-2024, 05:55 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: Alireza_Kh
آخرین ارسال: Alireza_Kh
پاسخ: 244
بازدید: 23071

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 35 رأی - میانگین امیتازات : 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
09-14-2012, 07:59 AM
ارسال: #101
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
استروشن ، شهري با 2500 سال تمدن ایرانی

اِستـرَوشَن (به فارسی تاجیکستان: Истаравшан) (بونجیکت قدیم، مدتی نیز با نام: اوراتپه یا اوراتیوبه (Ура-Тюбе)) یکی از شهرهای استان سغد، از کشور تاجیکستان است. این شهر نزدیک خجند و رودخانه سیردریا قرار گرفته است و حدود ۵۱۰۰۰ نفر جمعیت دارد (برآورد سال ۲۰۰۰)

استروشن در کوهپایه‌های شمالی رشته‌کوه‌های ترکستان واقع شده و یکی از قدیمی‌ترین شهرهای تاجیکستان است

در 2560 سال پيش كورش بزرگ نخستین پایه گذار حقوق بشر جهان و شاهنشاه حوزه ایران بزرگ ، در مكاني كه امروز شهر استروشIstrowshan قرار دارد شهري را بنا نمود كه نخست نامش كورش كده بود.


اين شهر براي پاسداري دولت هخامنشي در برابر بيابانگردان باديه نشين شمال آسياي ميانه بنا شده بود. شهري بود با برج و باروي استوار كه با 12 دروازه با خارج از شهر در ارتباط بود. در اين شهر آتشكده بزرگي قرار داشت كه باقيمانده آنرا امروزه مغ تپه ميگويند كه در وسط شهر امروزي استروشن قرار دارد. استروشن یکی از شهرهای باستانی حوزه ایران بزرگ محسوب می شود که با مرزبندی های استعمار روس و انگلیس امروزه از ایران زمین جدا گشته و در کشوری جدا به نام تاجیکستان قرار گرفته است .

اسكندر مقدوني دويست سال پس از آن در حمله اي كه به ايران كرد تا اين شهر نيز رسيد و سربازانش شهر را ويران كردند. از آنجا كه استان سغد ‚ مكاني كه امروزه شهر استروشن در آنست بسيار حاصلخيز است‚ شهر جديد دوباره جان ميگيرد آباد گشته و باز هم مركز داد و ستد بازرگاني قرار ميگيرد و جزو شهرهاي مهم در مسير جاده ابريشم ميشود. آباداني شهر سالها ادامه دارد تا اينكه باردیگر با حمله اعراب و پس از آنها مغولان اين شهر را خراب كرده با خاك يكسان مي كنند و شهر پس از آن نام اورا تپه را ميگيرد تا اينكه در سال 2002 حكومت جديد تاجيكستان نام شهر را به نام قديمي خود استروشن بر ميگرداند. امروزه استروشن يكي از شهرهاي بزرگ تاجيكستان و يكي از مراكز ادب و فرهنگ اين ناحيه است و پس از شهر خجند، مقام دوم را در استان سغد دارد.

[تصویر: vq5gy6atks7myt4yq.jpg]

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: درناز , Alireza_Kh
09-17-2012, 06:49 AM
ارسال: #102
مهندسان ایرانی ٢٥٠٠ سال
پاسارگاد در برابر زلزله های تا ٧ ریشتر مقاوم است


مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠ سال پیش برای جلوگیری از ریزش سازه های مجموعه پاسارگاد كه در منطقه زلزله خیز ساخته شده اند از روش ابتكاری در پی به صورت "پی دو پوشه" استفاده كرده اند كه امروزه در ساخت پی نیروگاه های هسته ای و سازه های حساس به كار گرفته می شود.
روش پی دو پوشه، تكنیكی در مهندسی سازه و زلزله است كه مهندسان پیش از ساخت سازه، از دو پی روی هم استفاده می كنند. پی اول به صورت ثابت است و پی دوم روی پی اول ساخته شده و دارای قابلیت ارتعاش است. استفاده از این روش باعث میشود كه مقاومت سازه ها تا بیش از ٧ ریشتر بالا برود و در هنگام زلزله با حركت سازه ها در قسمت پی، ضربه زازله گرفته شود و سازه آسیب نبیند. از این روش هم اكنون در ساخت سازه های حساس در كشورهای زلزله خیز از جمله ‍‍ژاپن استفاده میشود.


عبدالعظیم شاه كرمی ، متخصص سازه و ژئوتكنیك و مسئول برسی های پاسارگاد، در مورد استفاده از روش پی دو پوشه گفت : بررسیها روی سازه های پاسارگاد نشان میدهد كه مهندسان هخامنشی ٢٥٠٠سال پیش در زیر سازه های این مجموعه دو پی میساخته اند تا بتواند ضربه های ناشی از زلزله و لغزش را بگیرند و سازه ها در هنگام زلزله در این منطقه زلزله خیز آسیبی نبینند.
وی با اشاره به اینكه استفاده از این روش ابتكاری كه اكنون آخرین تكنیك مقاوم سازی سازه ها است و در ٢٥٠٠ سال پیش نشان دهنده كامل مهندسی سازه و اقلیم است
وی گفت: زیر سازه های مجموعه پاسارگاد دو پی وجود دارد. پی اول از جنس سنگ و ملات ساروج است و پی دوم كه روی سطح كاملاً صاف پی اول جای گرفته تنها از جنس سنگ ساخته شده و میتواند روی پی ثابت اول ارتعاش پیدا كند.
برسی های انجام شده در سازه های پاسارگاد به خصوص تل تخت و زندان سكندر و یا آرامگاه كمبوجیه نشان میدهد كه مهندسان هخامنشی علاوه بر استفاده از پی دو پوش با توجه به سست بودن خاك منطقه و سنگینی سازه ها، پی این مجموعه را در عمق زیاد و سطح گسترده تری ساخته اند.
شاه كرمی در مورد علت استفاده از این تكنیك گفت: ایجاد پی سازه های این منطقه در عمق زیاد و گستردگی بیشتر نسبت به سطح سازه ها مانع اختلاف نشست و جلوگیری از ترك خوردگی و فرسایش سازه ها می شود.
به گفته شاه كرمی با توجه به استفاده از روش پی دو پوشه، گسترده و پی عمیق در این مجموعه مهندسان هخامنشی دو مشكل اختلاف نشست و زلزله در این منطقه را حل كرده اند.
[تصویر: tn2koskc4tywwaaxky4p.jpg]

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: درناز , Alireza_Kh
09-19-2012, 10:28 AM
ارسال: #103
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
حمایت از خلیج فارس یعنی این


سلام بر همه ایرانیان میهن دوست گرامی . دوستان، احتمالاً شما هم با این موضوع برخورد کرده اید که چندی است ایمیل هایی با وضوع حمایت از خلیج فارس در فضای اینترنتی در حال دست به دست شدن است. موضوع بیشتر این ایمیل ها در خواست از شما برای رای دادن در یک وب سایت در حمایت از نام خلیج فارس به جای نام های جعلی آن است. و یا اینکه مثلاً اخطار می دهد که در Google این نامهای جعلی را جستجو کنید و نتیجه ی آنرا ببینید یا مثلا برای مبارزه با این نتیجه حالا بروید به فلان سایت و مخالفت خود را اعلام کنید و شما هم احتمالا این جستجو را می کنید و نتیجه را می بینید! غافل از این که همین کار آمار جستجوی نامهای جعلی ای که اعراب به جای خلیج فارس به کار می برند را در google بیشتر از کلمه "خلیج فارس" می کند و در نتیجه آن نام جعلی برای نمایش در اولویت بالاتری نسب به کلمه "خلیج فارس" قرار می گیرد. مهم: برای مبارزه با این ترفند زیرکانه که حالا از سمت هرکسی می تواند باشد یک راه حل ساده وجود دارد و آن هم اینکه به جای رای دادن در هر سایتی، روزانه و یا هر وقت دستتان رسید سعی کنید حداقل یک بار نام "خلیج فارس" و یک بار نام انگلیسی آن یعنی "Persian Gulf " را در Google جستجو کنید این از هر رای دادنی در هر سایتی موثر تر است. به خصوص اگر نام انگلیسی آنرا جستجو کنید آنهم به طور همه گیر پس از مدتی تقریباً نام های جعلی دیگر از صفحه اینترنتی محو خواهند شد

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , درناز , Alireza_Kh
09-22-2012, 02:12 PM
ارسال: #104
RE: مــ ـــ ــامـــ وطــــ ـــ ـــن....
[تصویر: iran-map.jpg]

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: tondar12 , venus2 , درناز , Alireza_Kh
09-26-2012, 08:57 AM
ارسال: #105
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
میدونید چرا لباس فارغ التحصیلی توی کل جهان این شکلیه ؟


یک نمونه دیگر از ارزشهای ایرانی که خود ما آنرا نمی شناسیم ردای فارغ التحصیلی است. لابد تا به حال شما هم دیده اید وقتی یک دانشجو در دانشگاههای خارج می خواهد مدرک دکترای خود را بگیرد، یک لباس بلند مشکی به تن او می کنند و یک کلاه چهارگوش که از یک گوشه آن یک منگوله آویزان است بر سر او می گذارند و بعد او لوح فارغ التحصیلی را می خواند.
هنگامی که از ما سوال می شود که این لباس و کلاه چیست؟ چه پاسخی میدهید؟! هنگامی که از یک اروپایی یا ژاپنی و یا حتی آمریکایی سوال شود این لباس چیست که شما تن فارغ التحصیلانتان می کنید می گویند ما به احترام «آوی سنت» (ابن سینا) پدر علم جهان این لباس را به صورت نمادین می پوشیم.
آنها به احترام «آوی سنت» که همان «ابن سینا»ی ماست که لباس بلند رداگونه می پوشیده، این لباس را تن دانشمندان خود می کنند.
آن کلاه هم نشانه همان دستار است (کمی فانتزی شده) و منگوله آن نمادی از گوشه دستار خراسانی که ما ایرانی ها در قدیم از گوشه دستار آویزان می کردیم و به دوش می انداختیم.

در اروپا و آمریکا علامت یک آدم برجسته و دانش آموخته را لباس و کلاه ابن سینا می گذارند، ولی ما خودمان نمی دانیم.

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: درناز , کامیار کاظمی , Alireza_Kh , saeed.abdollahi
09-30-2012, 07:50 AM
ارسال: #106
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
پزشکی در تاریخ ایران



از سه قرن نخست اسلام بیش از سی بیمارستان مشهور ذکر شده که در واقع مراکز علمی و بهداشتی نیز بوده اند . در این سالها بیمارستانی سیار هم تأسیس شد که شامل ادویه و اشربه جهت بیماران دور افتاده بود ، و در این مورد نیز به غیر مسلمین، هم مثل مسلمین توجه می شد . مورخین اسلامی اطلاعات مفیدی درباره این بیمارستانها ، تعداد اعضاء، مستمریهای اطباء و کارکنان ، و بودجه آنها بدست می دهند. به اختصار نگاهی بر انها می اندازیم.
۱٫تاسیس بیمارستانی به سال ۸۸ هجری در دمشق بدستور ولید بن عبد الملک . وی دستور داد جذامیان را قرنطینه کنند وبرای انان و نیز نابینایان مقرری تعین کرد .۲-تاسیس بیمارستان ری بدست زکریای رازی در سال ۲۹۰ هجری قمری در شهر ری.
بیمارستان رازی ترتیبی داشت مبتنی برسلسله مراتب اطباء ؛ در مواردی که اطباء تازه کار می توانستند بیمار را علاج کنند به استاد رجوع نمی شد اما بهرحال ملاحظات بالینی را استاد با نهایت دقت جمع می کرد.۳-تاسیس اولین تیمارستان بدست الرشید در بغداد و همچنین تاسیس بیمارستان معروف بغداد بدستور رشید. گفته می شود در زمان افتتاح بیمارستان از( بختیشوع) رئیس بیمارستان جندی شاپور
دعوت شد تا این وظیفه مهم را .بر عهده گیرد ؛ ولی او با کمال شگفتی از قبول ان سر باز زد.۴-در سال ۳۰۲ هجری وزیر؛ علی بن عیسی بیمارستانی دیگر بنا نمود که سعید بن یعقوب دمشقی ریاستش را بهمراه بیمارستانهای بغداد؛ مکه و مدینه بر عهده گرفت .۵-در ۳۰۶ هجری ثابت بن سنان ( یکی از مشوهرترین اطباء اسلامی که نامی در اندازه ابن سینا دارد .) بیمارستان السیده را تاسیس کرد و مقتدر بیمارستانی دیگر بنا نمود.
گویند همین سنان پنج بیمارستان را در سال ۳۰۴ هجری سر پرستی می کرده.۶- در سال ۳۱۳ هجری ابن الفرات بیمارستانی ساخت و ریاستش را به ثابت بن سنان و اگذار کرد.۷-تاسیس بیمارستان ابن طولون به سال ۲۵۹ هجری در قاهره . مقریزی در این باره می گوید چون شخصی بیمار را به بیمارستان می اوردند لباس و اثاثیه و لوازمش را از او می گرفتند و در بیمارستان به امانت سپرده می شد؛سپس لباسی به تنش میکنند
و فرشی برایش می گستراندند و صبح وشب بوسیله دارو و غذا از او پرستاری می شد.۸-عضد الدوله در ۳۶۸ هجری بیمارستان مشهور بغداد را بنا نمود . در این بیمارستان ؛۲۴ پزشک خدمت می کردند که دارای تخصصهای مختلف بودند. جهانگرد اندلسی (ابن جبیر) از این بیمارستان به سال ۵۸۰ هجری در بغداد دیدار کرده است.بیمارستان مذکور همچنان به فعالیتعای خود بعد از یورش مغول می پرداخته. زکریا رازی محل ساخت بیمارستان را تعیین کرده بود.۹- بیمارستان منصوری که در قاهره به سال ۶۸۳ هجری بنا گشت. در انجا دارو و پزشک فراهم بود و نیز سایر نیازمندیهایی که یک بیمار بدان نیاز دارد. سلطان در بیمارستان دو نوع خدمتکار به خدمت گماشت؛ یکی زن و دیگری مرد تا به بیماران خدمت کنند. همچنین برای بیماران تخت تهیه کرد و تختها را به لوازمی که مورد نیاز بیمار است مجهز کرد.۱۰-ابو الحسن ترکی از امرای ترک پیش از مرگ به سال ۳۲۹ هجری بیمارستانی را تاسیس کرد و ریاستش را به ثابت بن سنان سپرد.۱۱- تاسیس بیمارستانهایی در شهرهای مکه و مدینه در اواخر قرن سوم هجری.۱۲-بنای بیمارستانی در بغداد بدست(بدر مولی المعتضد).۱۳-در سال ۳۵۵ هجری (معز الدوله) بیمارستانی در بغداد تاسیس کرد.شمار اطبائی که در سال ۳۰۹ هجری زمان (المقتدر بالله ) می زیسته اند و از انها امتحان به عمل امد و جواز اشتغال به پزشکی دریافت کرده اند ۸۶۰ نفر ذکر شده . این تعداد غیر از کسانی است که به دلیل شهرتی که داشته اند از امتحان بی نیاز تشخیص داده شده اند و یا کسانی که در خدمت سلطان به طبابت مشغول بوده اند .بی مناسبت نیست یادی از طبیب مشهور ابن سینا کنیم هرچند موفق به تاسیس بیمارستانی نشد.
کتاب ۵ جلدی قانون در علم طب و امراض؛ مرجعی معتبر از وی برای نسل بشر به میراث مانده

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , درناز , jahanagahi , farzin1 , Alireza_Kh
10-01-2012, 12:00 AM
ارسال: #107
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
نمیدونم چی باید بگم خیلی دیر رسیدم. فقط میتونم بگم فوق العاده بود. بسیار بسیار ممنون از آقا علیرضای عزیز و مجید آقای عزیز. برای هر مطلب این تاپیک اگه هزار بار هم سپاس رو بزنی کمه.

آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخواستن نه دستی از برون که همتی از درون لازم است.
من به اعجاز درونم اعتقادی راسخ دارم.
http://koohidar.blogfa.com
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مــجــیــנ , farzin1 , Alireza_Kh
10-06-2012, 11:27 PM
ارسال: #108
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
15 مهر روز ::بخشایش و دوستی:: از جشن مهرگان در ایران باستان است.بهترین دوستانمانرا پاس داریم.درود بر این آیین پاک و سلام بر همه دوستان..
جشن مهرگان از جشنهای بسیار بزرگ ایرانیان باستان بوده و دارای فضیلت زیادی است . این جشن را در قدیم متراکانا می گفتند . بعدها مهرگان شد . این جشن بزرگ شش روز طول می کشد ، از مهر روز شروع و به رام روز که شش روز می شود ختم می گردد . روز آغاز را مهرگان عامه و روز انجام را مهرگان خاصه گویند کتزیاس یونانی طبیب اردشیر دوم می نویسد : پادشاهان هخامنشی به هیچ نحو نباید مست شوند مگر در روز جشن مهرگان که لباس فاخر ارغوانی می پوشند و در باده پیمایی میخوارگان شرکت می نمایند . مورخ دیگر دوریس می نویسد : در این جشن پادشاهان می رقصیدند . به قول استرابون ، خشتره پاون ( ساتراپ ) ارمنستان در جشن مهرگان بیست هزار کره اسب به رسم ارمغان به دربار شاهنشاه هخامنشی می فرستاده . اردشیر بابکان و خسرو انوشیروان در این روز رخت نو به مردم می بخشیدند . از علمای ایران اخبار زیادی در خصوص جشن مهرگان نقل کرده اند . از آن جمله نوشته شده است در این جشن مؤبدان مؤبد خوانچه ای که در آن لیمو و شکر و نیلوفر و به و سیب و یک خوشه انگور سفید و هفت دانه مورد گذاشته شده بود ، واج گویان ( زمزمه کنان ) نزد شاه می آورد . هفت مورد و هفت چیز دیگر که در خوانچه می گذاشتند همان هفت سین بود ، که جزو تشریفات جشن نوروز به حساب می آمد . از اینجا معلوم می شود که هفت سین در جشن مهرگان نیز معمول بوده است .
ابوریحان بیرونی می گوید :
" گویند مهر اسم خورشید است و در چنین روزی ظاهر شده و باین مناسبت این روز را به او منسوب کرده اند . پادشاهان در این جشن تاجی به شکل خورشید که در آن دایره ای مانند چرخ نصب بود به سر می گذارند و گویند که در این روز فریدون بر بیوراسب دست یافت . چون در چنین روزی فرشتگان از آسمان به یاری فریدون پائین آمدند ، لذا در جشن مهرگان به یاد آن روز در سرای پادشاهان ، مرد دلیری می گماشتند و بامدادان به آواز بلند ندا می داد ، ای فرشتگان بسوی دنیا بشتابید و جهان را از گزند اهریمنان برهانید . خاور شناس و دانشمند بلژیکی ، کومون در کتاب نفیس خود به نام آئین میترا می گوید : " بدون شک جشن مهرگان که در کشورهای روم قدیم ، روزظهور خورشید تصور می شد و آن را سل ناتالیس این وکتی ( ینی روز ولادت خورشید مغلوب نشدنی ) گفته اند ، که به بیست و پنجم ماه دسامبر کشیده شده و عده زیادی از عیسویان پیش از عیسی به آئین مهرپرستی گرویدند و بعد از نفوذ دین عیسی در اروپا ، روز ولادت مسیح قرار داده شد چون عیسویان نمی خواستند این روز را جشن بگیرند بنام تولد عیسی جشن گرفتند و در حقیقت کریسمس عیسویان بر پایه مهر روز ایرانیان باستان است . ضمناً در فرهنگها مهرگان بزرگ و مهرگان کوچک نام دو مقام در موسیقی است . رسومات جشن مهرگان مانند تشریفات روز اول نوروز است " .

آنقدر زمین خورده ام که بدانم برای برخواستن نه دستی از برون که همتی از درون لازم است.
من به اعجاز درونم اعتقادی راسخ دارم.
http://koohidar.blogfa.com
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , P@RSA , کامیار کاظمی , مــجــیــנ , Alireza_Kh , سعید یوسفی
10-09-2012, 11:10 AM
ارسال: #109
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
در سال 1264 هجری قمری، یعنی درست در حدود 167 سال پیش نخستین برنامه‌ی دولت ایران برای واكسیناسیون به فرمان امیركبیر آغاز شد. در آن برنامه، كودكان و نوجوانانی ایرانی را آبله‌كوبی می‌كردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌كوبی به امیر كبیر خبر دادند كه مردم از روی ناآگاهی نمی‌خواهند واكسن بزنند! به‌ویژه كه چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان می‌شود هنگامی كه خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر كسی كه حاضر نشود آبله بكوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می كرد كه با این فرمان همه مردم آبله می‌كوبند.


اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود كه فرمان امیر را بپذیرند. شماری كه پول كافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌كوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند كه در همه‌ی شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سی‌صد و سی نفر آبله كوبیده‌اند.

در همان روز، پاره دوزی را كه فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد كودك نگریست و آنگاه گفت: ما كه برای نجات بچه‌هایتان آبله‌كوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد كشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینكه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور كنید كه هیچ ندارم. امیركبیر دست در جیب خود كرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حكم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند كه فرزند او نیز از آبله مرده بود.

این بار امیركبیر دیگر نتوانست تحمل كند. روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن كرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر زمانی امیركبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند كه دو كودك شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور می‌كردم كه میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است كه او این چنین های‌های می‌گرید. سپس، به امیر نزدیك شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچه‌ی شیرخوار بقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان كه میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشك‌هایش را پاك كرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی كه ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.

میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نكوبیده‌اند. امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و كوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و كتابخانه ایجاد كنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع می‌كنند. تمام ایرانی‌ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می‌گریم كه چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند كه در اثر نكوبیدن آبله بمیرند

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: درناز , Alireza_Kh
10-14-2012, 12:08 PM
ارسال: #110
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
نگاهی به صنعت پارچه بافی در ایران باستان
در بسیاری از جوامع، منسوجات نقشی حیاتی در زندگی اجتماعی، اقتصادی و مذهبی ایفا کرده اند. آنها در تمام مراسم اصلی زندگی، همچون جشن تولدها، عروسی ها و مراسم تدفین، جزو تجهیزات و وسایل ضروری به شمار می روند.

چه زمانی که به عنوان هدیه بخشیده می شوند یا معامله، دفن و سوزانده می شوند و چه وقتی به عنوان یادبود خانوادگی به نسل های بعد انتقال می یابند. برای مثال، لباس مخصوص عروسی ممکن بود بعدها در جشن ها یا موقعیت های خاص دیگری پوشیده شود، اما در برخی نواحی آن را برای استفاده بعدی به عنوان کفن کنار می گذاشتند و نگه می داشتند. شواهد بافندگی در ایران همراه با دیرینه ترین نشانه های زندگی بشر مشاهده می شود. در این نوشتار به تاریخچه پارچه بافی در ایران باستان پرداخته می شود.
از آنجا که منسوجات می توانند، هم ارزش واقعی و هم مفهوم نمادین داشته باشند، از دیرباز مورد توجه اشراف بوده اند. منسوجات به مقدار زیاد پوشیده می شدند یا به نمایش درمی آمدند تا ثروت و سعادت را نشان دهند و چشم تماشاگران را با بهت و حیرت خیره کنند. در عین حال، به دنبال هدف های سیاسی توزیع می شدند تا وفاداری به حاکمان را نشان دهند.
نساجی در دوره ایلام
نوعی مهرهای حلقه ای در لرستان کشف شده اند که به دوره ایلامی تعلق دارند. هر مهر حلقه ای، حلقه نواری است که از ورقه مفرغی کنده کاری شده ساخته شده است. روی مهر، موتیف های متنوعی کنده شده اند که موید رونق نساجی و دوخت در این دوره اند. در 2700 تا 2500 ق. م، بافندگی به طور کامل و ظریف تر معمول شده و این امر با بافت پارچه هایی از سیم های طلا و نقره و نیز تهیه پارچه های مرغوب با استفاده از پشم گوسفند و موی بز، کاملا مشهور است. یکی از چشمگیرترین و زیباترین نمونه های پوشاک زنان ایلامی، تصویر برجسته ای است که روی جامی سیمین نقش بسته و چند سال پیش در مرودشت کشف شده است. روی این جام، پیکره دو زن که یکی ایستاده و دیگری نشسته است، دیده می شود. هردو، پیراهن بلندی با زمینه ای از نقش های برگ مانند بر تن دارند و تزیینات دوختی در قسمت یقه و لبه پیراهن، جلوه دیگری به لباس ها داده است. همچنین لباس ناپیراسو، ملکه ایلام و همسر اونتاش که در کشفیات شوش به دست آمده و اکنون در موزه لوور موجود است، رواج دوخت در دوره ایلامی را نشان می دهد. در هزاره دوم و اول پیش از میلاد، مجسمه گلی و گل پخته که همراه با اجساد مردگان دفن می شد، ما را با انواع لباس ها و دوخت ودوزها آشنا می سازد. تندیس گلی مربوط به هزاره پیش از میلاد، متعلق به مجموعه فیلیس اکرمن، گواه دیگری برای رواج نساجی و انواع دوخت ها در این دوره است. تندیس مزبور دارای پیراهنی بلند، تمام قد با چین های زیاد در قمست پایین زانو، چین هایی در قسمت آستین و تزیینات روی لباس است .
نساجی در دوره مادها
اگرچه در خصوص نساجی ایران در دوره های مادها اطلاعات چندانی در دست نیست، اما از بررسی لباس و پوشاک آنان از روی نمونه های سنگ تراشی، چنین برمی آید که پارچه بافی و تولید پارچه های دستباف در آن روزگار کاملا مرسوم و دوخت آنها نیز معمول بوده است. ضمن آنکه براساس نوشته های مورخان و محققان، رنگ ارغوانی از رنگ های بسیار مورد علاقه مادها به خصوص در پارچه دستباف بوده است. در روزگار مادها، این صنعت پرارزش، خود دانشی را برپا کرده بود. زیرا در آن روزگار، انواع پارچه و پوشش های گوناگون علفی، پوستی و پشمی، چه از دیدگاه جنس و مواد نخستین آن و چه از دیدگاه رنگ آمیزی، نقش و نگارو بافت و طرح، بافته می شده است. مادها در بافندگی پشم، کتان و دیگر الیاف گیاهی را به کار برده اند. نقش روی جعبه سیمین از خزانه جیحون که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود، نشانه آن است که در دوره مادها لباس مردان و زنان غالبا بلند، فراخ و چین دار بوده و تزییناتش دوختی مثل قیطان دوزی، ملیله دوزی و قلاب دوزی داشته است. لبه لباس ها اکثرا دارای تزیینات رودوزی بوده که جلوه ای خاص به لباس بخشیده است .
نساجی در دوره هخامنشیان
گرچه به دلیل گذشت سالیان دراز از دوره هخامنشی ، از بافته های آن زمان به جز چند تکه قالیچه و گلیم، نمونه های دیگری به دست نیامده است، اما اسناد جدید به دست آمده، حاکی از این هستند که از زمان های بسیار باستان و شاید پیش از هخامنشی، در آسیای میانه به ویژه در سغد، پرورش تخم نوغان انجام می گرفته است. بدین سان دیگر شکی باقی نمی ماند که به کار بردن پارچه های ابریشمی در ایران هخامنشی رواج داشته است و پارچه های ابریشمی ایران که گاهی در تاروپود آنها گلابتون زروسیم نیز به کار برده می شد (زری)، از دید زیبایی، لطافت، رنگ و درخشش، زبانزد یونان بودند. در آن زمان، پارچه های ایرانی از نظر جنس، رنگ و نرمی، شهرت جهانی به دست آورده بود و بیشتر مردم خواستار و خریدار آنها بوده اند. به ویژه لطافت و طرح نقش های پارچه های پشمی، ابریشمی و کتانی که به رنگ های گوناگون، رنگرزی می شدند همه را فریفته خود می ساخته است.
همه ساله در نوروز و مهرگان، جزو باج های نقدی و جنسی که به گنجینه های شاهنشاهان هخامنشی سپرده می شد، همواره مقداری نیز پارچه های گرانبهای نبریده، جامه های دوخته شده و پرده های منگوله دار و زیبا وجود داشت. این موضوع گذشته از نوشته های تاریخ نویسان، از نقش برجسته های تخت جمشید نیز آشکار است و چون هریک از تیره ها و کشورهای شاهنشاهی، ناگزیر بهترین ساخته و محصول کشور خود را به دربار هخامنشی گسیل می داشتند، منسوجات ایرانی خیلی مورد توجه بودند و مایه تجارت مهمی با کشورهای همسایه شدند. یونانی ها بنابر آنچه مورخانشان می نویسند، از نفیس بودن البسه دشمنان ایرانی شان تعجب می کردند.
در نشریه یونسکو (ایرانشهر) درباره بافندگی و پارچه بافی روزگار هخامنشی چنین آورده شده است: پارچه بافی ایران در روزگار هخامنشی به ویژه در زمینه بافت پارچه های پشمی نرم و بسیار خوب، نامور بوده است و شاهان هخامنشی به داشتن لباس های گرانبها مشهور بودند. همچنین، از کتاب«استر» در تورات چنین برمی آید که قصرهای هخامنشی با پرده های زیبا و رنگارنگ مزین بوده اند. در این دوره، همچنین از پارچه زری نام برده شده و گفته شده است، زری های ایران که هم برای جامه و هم برای سراپرده به کار می رفتند، مشهور آفاق بودند.
از آثاری که در دوران هخامنشیان رواج بیشتری داشته است، می توان از انواع بافته ها از قبیل پارچه های ابریشمی و زری دوزی شده و قالی و اختراع و ابداع انواع فرش، نمد و غیره یاد کرد.
این امکان وجود دارد که در کارگاه های دربار شاه، ابریشم نیز به عمل آورده می شده است. تولید ابریشم از دیرباز در چین معمول بود، اما از پیله ابریشم چنان محافظت می شد که به خارج از کشور راه نمی یافت. در پازیریک، در کنار اشیای وارداتی از ایران، قطعه ای پارچه ابریشمی چینی با سوزن دوزی بسیار ظریف و بافته های ابریشمی دیگر پیدا شده است. حتما شاهان ایران نیز قادر به تملک این شی ء پربها بوده اند. مخصوصا که در هندوستان از آغاز هزاره اول ق.م و شاید هم پیش تر، ابریشم وحشی به دست می آمد. همچنین از سده پنجم ق.م و در آتن بقایایی از پارچه ابریشمی به دست آمده است. پارچه ابریشم فقط می تواند از طریق ایرانیان به آتن راه یافته باشد. بنابراین می توان گمان برد که ایرانیان ابریشم را می شناخته اند و از آن برای تهیه لباس های گرانبهای خود استفاده می کردند. مسلما پشم نیز برای تهیه لباس کاربرد داشته است. شاید لباس های پشمی از جمله لباس های ظریف بوده اند. پارچه های وارداتی از ایران که در گورهای پازیریک پیدا شده اند، پشمی هستند. این پارچه ها با تکنیک گوبلن و بسیار پرنقش و نگار بافته شده اند. علاوه بر این، لباسی از همین پارچه بر تن سربازان نگهبان در آجرهای لعاب دار شوش دیده می شود. در پارچه ای دیگر، نقش دو زن با خدمتکارانشان در کنار یک عودسوز، بافته شده است.
در زمان پادشاهی داریوش بزرگ، کشت پنبه در نواحی باختر و شرق ایران رواج داشته است. چون پارچه های پنبه ای لطیف تر و نرم تر از پشم بودند و جامه هایی که از پارچه پنبه ای دوخته می شدند، با هوای گرم بیشتر سازگاری داشتند، ازاین رو، پارچه های پنبه ای برای دوخت جامه و زیرجامه، خواستاران فراوان داشت. به همین علت، کارخانه های پنبه ریسی و پنبه بافی در ایران به فراوانی بنیاد یافته و پارچه های پنبه ای یکی از کالاهای بازرگانی ایران بوده اند. ماری کخ در کتاب خود می نویسد، در این دوره لباس های بسیار گرانبهایی نیز از پنبه درست می کردند. بعضی از پارچه های پنبه ای چنان ظریف بافته شده اند که به ابریشم می مانند.
در دوره هخامنشی، کتان و جامه های کتانی در ایران رواج فراوان داشتند و از آن، جامه ها و پرده های رنگارنگ زیبایی می ساختند. در کتاب«استر»از پارچه کتان و نیز پارچه های ارغوانی رنگ، به علاوه پارچه های رنگارنگ دیگر، به عنوان البسه پادشاهان آن دوران نام برده شده است. نتیجه دانش و چیرگی هخامنشیان در پارچه بافی و ساختن بافته های گوناگون که تنها به وسیله آموزش و پرورش استادان چیره دست می توان به آن دست یافت، تا آن اندازه حائز اهمیت بوده است که برخی از نویسندگان می گویند، نخستین ملتی که صنایع پارچه بافی و بافندگی آن می ارزید، ایران هخامنشی بود. در این دوره، کار بافندگی را بیشتر زنان انجام می دادند و کار و مشغولیت بانوان ایرانی، بافتن پارچه های گرانبها و سوزن کاری بود. حتی شهبانوها و شاهدخت ها نیز در دربار بدین کار می پرداختند. ملکه آمیس تریس، زن خشایارشا هم، از همان آغاز کودکی، به فراگیری بافندگی-که شاید نیازی به آن نداشته-پرداخته است. او که بانویی با شخصیت و هنرمند بود، برای شاه نیز با دست خود پارچه می بافته و لباس می دوخته است. تاریخ نویسان درباره مراکز پارچه بافی شاهنشاهی هخامنشی یادآوری کرده اند که در مصر و لیبیا پارچه های کتانی، در آشور پارچه های گوناگون و ملیله دوزی، در خراسان، باختر و سغد پارچه های گوناگون، در هند شمالی و جنوبی پارچه های پنبه ای، در «کلیکلیه»پارچه هایی از پشم شتر، در سوریه پارچه ای ارغوانی، در بابل بافته ها و جامه های دوخته و در خوزستان پارچه های گوناگون نرم و نازک بافته و آماده می شدند. همه بافته های این سرزمین ها در ایران رواج داشتند و پارسیان نیز در دوخت جامه های خود از این پارچه ها استفاده می کردند. کلافه های ابریشم چین و سغد، در کارخانه های بلخ، همدان و شوش و بسیاری از شهرهای دیگر ایران، به پارچه تبدیل می شده است.
آتنائیوس می گوید: گران ترین لباس ها رداهای پربهای ایرانی بودند، با بافتی محکم و پوشیده از پولک های طلایی. هرچند پارچه این لباس ها از میان رفته، ولی تعداد زیادی از این پولک های طلا برجای مانده اند. در ساختمان خزانه تخت جمشید، دکمه و گل طلا نیز بافت شده است. تعداد زیادی از این تزیینات منقش لباس، از گورهای سارد به دست آمده اند. یقینا در سارد به منزله پایتخت ساتراپی ایران، تعداد زیادی لباس گرانبهای ایرانی وجود داشته است. پارسیان زمان هخامنشی نیز همچون مردمان دیگر آن دوره، به رنگ جامه های خود اهمیت فراوان می دادند. آنها رنگ های پخته و متین را می پسندیدند و رنگ های گرم و شاد را دوست داشتند. این موضوع از رنگ آمیزی کاشی های لعابی شوش و اشیای رنگین دیگر که از آن زمان بازمانده، هویداست. بنابر نوشته استرابون، زیرجامه های ایرانیان از پارچه های سفید رنگ و جامه های رویین آنان از رنگ های گوناگون بوده است. رنگ دیگری که در دربار هخامنشی ارج ویژه ای داشت، رنگ ارغوانی بود و به گفته جاکسون، این رنگ به میترا منسوب بود. ارغوان، رنگ و کالای گرانبهایی بود که از فنیقیه به پارس می آوردند و آن را با آمیختن املاح زر با گونه ای صدف دریایی کمیاب، می ساختند. به همین علت هم، بسیار گرانبها بود و پارچه و جامه هایی که با ارغوان رنگرزی می شدند، درخشندگی و شکوه و زیبایی خیره کننده ای داشت. هخامنشیان بهترین پارچه های ارغوانی را به کشور و دربار خود اختصاص داده بودند. جامه های رسمی شاهنشاهان هخامنشی از این رنگ بود و جامه های برخی از شاهزادگان و بزرگان و خلعت های شاهی نیز از این گونه پارچه ها دوخته می شدند.
یکی دیگر از رنگ های خوشایند پارسیان هخامنشی، رنگ طلایی یا نزدیک به آن، زرد نارنجی بود؛ چون طلا منسوب به خورشید بود و رنگ طلایی در میان رنگ های دیگر، ارج ویژه ای داشت. نمونه پارچه های نارنجی رنگ دوره هخامنشی (گل دار) را می توانیم در تن سربازان جاویدان خوزی که روی کاشی های رنگارنگ شوش نقش شده و در موزه لوور است، ببینیم. همچنین، شاهان هخامنشی در جشن های مهرگان، جامه های زعفرانی در بر می کردند. رنگ های دیگری که در آثار هخامنشی می توان دید، عبارت است از سبز زیتونی، آبی آسمانی، فیروزه ای، لاجوردی، سرخ تیره، کبود تیره و قهوه ای. گاهی پارسیان در جامه های خود دو رنگ پارچه به کار می بردند؛مانند رنگ ارغوانی و سفید. در کاشی های شوش نیز قباهای دورنگه دیده می شوند که در آنها پارچه زمینه سفید گل دار را با پارچه نارنجی ساده و پارچه زمینه نارنجی گل دار را با پارچه قهوه ای درمی آمیختند و زیبایی نوینی در جامه های خود پدید می آوردند.

[تصویر: 468-60.jpg]




من هم انسانم و از آنجایی که ممکن است خطا و اشتباه بکنم، درستی هیچ گفته و نوشته ی نقل قول شده یا به هر نحو ارائه شده از جانب و توسط خودم را تأييد نمی کنم.


یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: Alireza_Kh , فرهاد قربانی , درناز
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین greenworld 0 150 05-27-2023 05:02 PM
آخرین ارسال: greenworld
  مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه سینا عدنانی 1 419 09-09-2018 01:19 PM
آخرین ارسال: mahdir938
  در محل شما چه چیزی فراوان است؟ cooch 31 4,448 06-01-2018 03:04 AM
آخرین ارسال: amir_sky
  راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل uhanna 0 569 02-04-2018 03:17 AM
آخرین ارسال: uhanna
  چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ shokrgozar 7 1,355 09-01-2017 09:53 AM
آخرین ارسال: sh44
  دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . javadse 2 973 07-08-2017 04:00 PM
آخرین ارسال: شایان21
  اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم jahanagahi 115 33,344 05-18-2017 01:21 AM
آخرین ارسال: مهندس نرم افزار
  چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ shokrgozar 0 490 02-20-2017 04:14 PM
آخرین ارسال: shokrgozar
  چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ Benhour 1 1,343 10-23-2016 12:43 AM
آخرین ارسال: Benhour
  مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ sepehrplus 2 797 09-28-2016 03:02 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  تاریخ تولد بچه های انجمن! MARYAR 331 39,523 08-10-2016 02:00 PM
آخرین ارسال: mahdie.sfi
Star اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود SAMIRA 71 15,726 05-23-2016 02:08 AM
آخرین ارسال: poldar
  یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست mortaza_max 13 3,188 02-15-2016 02:59 PM
آخرین ارسال: نیما روشنگر1
  شروع یه کار گروهی/ کار در وب mohammad.b 17 3,520 11-20-2015 08:49 PM
آخرین ارسال: فاطیما14
Exclamation جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن MARYAR 33 9,990 09-25-2015 10:31 PM
آخرین ارسال: vlvl
  بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) hasan-f 26 7,662 09-22-2015 11:23 AM
آخرین ارسال: سلطان ایده
  تایپ در منزل صدفی 1 534 09-08-2015 11:16 PM
آخرین ارسال: hs6467
  به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر rezakakaei 4 1,487 06-07-2015 09:36 AM
آخرین ارسال: rezakakaei
Shocked میزبانی از یکدیگر در شهرمان cooch 3 481 05-09-2015 03:26 PM
آخرین ارسال: cooch
  حداقل یک‌بار در زندگی این کارها را انجام دهید بيلا بالا 4 960 03-06-2015 02:45 PM
آخرین ارسال: samiar afshari

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS