خانم‌ها، آقایان لطفا کمربندهای خود را ببندید راه درازی در پیش است.

[Haavin]

با هیجان بالا کاری را شروع می‌کنید. یک کسب و کار راه می‌اندازید یا یک موقعیت کاری جدید رو انتخاب می‌کنید. در نقطه شروع هستید و دورنمای بسیار زیبا و موفقی را از آینده می‌بینید. در آینده‌ای که قرار هست شما آنجا باشید، پول، موفقیت، آرامش، رشد شخصی و همه ایده‌آل‌ها وجود دارند. کار خودتون رو شروع می‌کنید اما به هزاران دلیل کارها آنطور که تصور می‌کردید پیش نمی‌رود. کم‌کم آن دورنمای زیبا رنگ می‌بازد و شما متوجه می‌شوید که دارید به نقطه مقابل موفقیت یعنی شکست می‌رسید.

شکست بخشی از زندگی است. بخشی حقیقی و دردناک. هیچ شخصی دوست ندارد با برچسب شکست‌خورده شناخته شود. اما شکست یک حقیقت است و ما و اطرافیان ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در زمان شکست می‌توان همه چیز را تمام شده دانست یا می‌توان از آن درس گرفت و دوباره انرژی و توان را جمع کرد برای شروع دوباره. اگر شکست خورده‌اید و می‌خواهید دوباره شروع کنید، پاسخ دادن به پنج سوال زیر می‌تواند به شما کمک بزرگی کند:

۱- این شکست چه درسی برای من دارد؟

شکست‌ها نتیجه مجموعه‌ای از اتفاق‌ها هستند اما هرچقدر دیگران و عوامل خارجی در شکست دخیل باشند، در نهایت مسئول شکست، خود شما هستید و باید این را بپذیرید. سعی کنید گذشته را مرور کنید و نقاط مهمی که باعث بروز تغییر در شرایط شما شده را بیابید و ببینید که در شرایط ویژه چه‌کاری انجام داده‌اید و چطور تصمیم گرفته‌اید.

۲- چه کاری را می‌توانستم متفاوت انجام دهم؟

همیشه برای تصمیم‌گیری در مورد کاری، بیش از یک انتخاب داریم. این‌که چطور تصمیم بگیریم مسیر حرکت و سرنوشت کار را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پس بهتر است برگردید به عقب و به زمان‌های حساس فکر کنید. به تصمیم‌هایی که گرفته‌اید بی‌اندیشید. چه انتخاب‌های دیگری می‌توانستید داشته باشید؟ چه کاری را می‌توانستید متفاوت انجام دهید؟ چه قدم‌هایی را می‌توانستید بردارید؟

۳- آیا به مهارت‌های بیشتر یا متفاوتی احتیاج دارم؟

همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم. ضعف‌های ما در طبقه‌بندی‌های مختلفی قرار می‌گیرند. بعضی از ضعف‌ها ذاتی است. یعنی بصورت ذاتی نمی‌توانیم در انجام کارهایی عالی باشیم. مثلا بعضی از آدم‌ها بصورت ذاتی رقابتی هستند وبرخی دیگر اینطور نیستند. برخی از ضعف‌ها، ضعف در مهارت است. مثلا ممکن است شما شکست خورده‌اید چون اصول مالی و مدیریت مالی کسب و کار را نمی‌دانسته‌اید و نتوانسته‌اید گردش مالی کسب و کار خود را مدیریت کنید. بهتر است ببینید به چه مهارت و دانشی نیاز دارید که کمبود‌های قبل را پر کند.

۴- از چه کسی می‌توانم مشورت بگیریم؟

وقتی درگیر موضوعی هستید، ذهن شما به شکلی درگیر می‌شود که نمی‌توانید از بیرون به مسئله خود نگاه کنید. اما ممکن است دوستان و اقوام و آشنایان یا متخصص‌هایی وجود داشته باشند که بتوانند به شما کمک کنند تا موضوع کار خود را از زاویه جدیدی ببینید. بهتر است از شخص مناسبی بازخورد بگیرید و از او کمک بخواهید. خیلی از مردم درخواست کمک نمی‌کنند چون فکر می‌کنند که کمک خواستن مترادف ضعف است. اما کمک خواستن نشانه این است که شما آماده یادگیری هستید.

۵- قدم بعدی چیست؟

بهتر است همین حالا برگردید و به دورنمای کار خود و اهدافی که داشته‌اید فکر کنید. اگر این شکست توقفی در کار شما ایجاد کرده، برای دوباره به حرکت درآمدن چه کاری باید انجام بدهید؟ شناسایی قدم بعدی به شما کمک می‌کند تا یک برنامه اجرایی از اقدامات لازم تهیه کنید.

داشتن تجربه شکست اتفاق ارزشمندی است که می‌تواند زندگی شما را دستخوش یک تحول بزرگ کند. استفاده از این موقعیت تنها وابسته به نوع نگاه شما به موضوع شکست است. شاید لازم نباشه که تاکید کنم همه آدم‌هایی که به موفقیت رسیده‌اند، تجربه بزرگی در شکست دارند.

[nami]

با سلام و سپاس

عزیزانی که سوار بر ماشین شده اند و مصمم هستند که جاده موفقیت را بپیمایند پس حتما گواهی نامه (اصول) داشته باشند.

1-در هنگام رانندگی ،نگاهتان همیشه به جلو باشد،حتی اگر بمبی در گوشه کنار منفجر شد باز هم حواستان به رانندگیتان باشد.

2- آینه هایی در جلوی دیدتان نصب شده است ،شیشه جلویی و طرف راست و چپتان.

آینه ها کوچک هستند و در جلوی دید شما قرار دارند نه در پشت سرتان پس:

همیشه نگاهتان به جلو باشد و گذشته ها را از آینه های کوچک بنگرید،هر از گاهی نگاهی به گذشته بیندازید ولی هرگز حین رانندگی در جاده موفقیت ،سرتان را به عقب برنگردانید و در گذشته ها نمانید،فقط نگاهی کوچک ولی تیزبین بیندازید و به جلوی راهتان نگاه کنید.

3-با بنزین (عشق به هدف) ،سوخت ماشینتان را آماده نمایید.

4-سرعت بالا در جاده موفقیت اکیدا ممنوع پس:
در تصمیم گیری هایتان عجله نکنید و هرگز نخواهید که سریع به مقصد برسید زیرا وسوسه سرعت ،نابودتان می کند و عقلتان را از شما میگیرید.پس با آهنگی ملایم و سرعتی معقول به راهتان ادامه بدهید.

5-جاده دراز ولی زیباست.پس با برنامه ریزی پیش بروید که به فصول سرد و برف سنگین خواهید خورد پس لباس گرم و زنجیر چرخ از یادتان نرود.همه جوانب را بسنجید که گرما و سرمای راه از طبیعت راه زیباست.با برنامه ریزی جلو بروید.

6- در ایستگاههایی که مشروبات الکلی،بساط هوس پهن کرده اند ،توقف نکنید و به راهتان ادامه دهید.که اگر گرفتار هوس شوید از قافله عقب خواهید ماند.

7- در استراحتگاههای معقولی توقف کنید،کمی به خود استراحت بدهید ولی نه زیاد که منجر به تنبلی و سستی تان شود.حیف است که این راه پیموده نشود.هر جایی و هر فکری که شما را از حرکت باز دارد ،رهایش کنید که ذات موفقیت در حرکت می باشد.

اصول ،اصول ،اصول

[jahanagahi]

با تشکر از هاوین جان عزیز :
وقتی خود باور نداریم که موفق می شویم , چگونه می شود موفق بود.
وقتی کاری را که انجام می دهیم دوست نداریم , چگونه می توانیم ادعای موفق شدن را داشته باشیم.
وقتی اعتماد بنفس کمی داریم , چگونه می توانیم ارتباط کاری بر قرار کنیم.
وقتی هدفهای ما مکتوب نیست در پی چه موفقیتی هستیم.
وقتی دیوار ذهنی ما بحدی بلند و مسحکم است چگونه می توانیم می شود و می توانم را به خود بقبولانیم.
عزیزان پول در حسابتان دارید.میخواهید سرمایه گذاری کنید, دست نگهدارید.کمربندهای خود را محکم ببندید که کار های جدیدی را باید فرا گیرید.
1- تغییر نگرش.تایپیک اگر بمن اعتماد داری.
2- سرمایه گذاری
حقیقتی را برای شما بازگو کنم.این حقیقت راز است. این راز را همه شما فراگرفته اید ولی بندرت انجام داده اید.راز همانی بود که در بالا با شماره های 1 و 2 مشخص کردم.وجالب اینکه بعدا ایده هائی به مغز شما می رسد که حیران خواهید شد. ما انجام دادیم و هنوز هم حیرانیم.

[sir-mahyar]

(01-13-2013 07:12 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  حقیقتی را برای شما بازگو کنم.این حقیقت راز است. این راز را همه شما فراگرفته اید ولی بندرت انجام داده اید.راز همانی بود که در بالا با شماره های 1 و 2 مشخص کردم.وجالب اینکه بعدا ایده هائی به مغز شما می رسد که حیران خواهید شد. ما انجام دادیم و هنوز هم حیرانیم.[/b]

به خودم افتخار میکنم که همچین اساتید فوق العاده ای دارم

دقیقا فرمایش جناب قربانیان درسته
وقتی نگرش تغییر کنه و بخوایم به سمت موفقیت بریم و خودمون رو باور کنیم اتفاقایی میفته که خودمون باورمون نمیشه

من که هنوز حیرون یه سری مسائلیم که اتفاق افتاد!

خدایا شکرت

[jahanagahi]

در این سن قسم می خورم که هنوز هم حیرانم.
مگر می شود اهداف را نوشت و باور کرد و دیوار ذهنی را خرد کرد وتجسم کرد و... از نتیجه آن حیران بمانی؟
کارهای شگفت خدا غیر قابل تصور است.

[successman]

جمله معروفي هست كه ميگه اگه مي خواي شنا ياد بگيري بايد بپري توي آب

اين جمله خيلي حرف واسه گفتن داره.

كنار حوض نشستن و شالاپ شالاپ پا رو خيس كردن شنا به آدم ياد نميده.

اگه مي خواي كاري بكني با تمام وجود شروع كن...

تمام پل هاي پشت سرت رو خراب كن تا راه بازگشتي نباشه .

حتي اگه به مرگت هم راضي باشي كه ولش كني و برگردي.

ولي مطمئن باش تو مي توني چون خواستي و شروع كردي .

صبر مي خواد . همت .

اينو همينطوري ديمي نميگم

خودم كردم و نتيجش رو هم ديدم.

[jahanagahi]

فرمول بعدی موفقیت . کمربندهای خود را محکم ببندید:
عزیزان پول در حسابتان دارید.میخواهید سرمایه گذاری کنید, دست نگهدارید.کمربندهای خود را محکم ببندید که کار های جدیدی را باید فرا گیرید.
1- تغییر نگرش.تایپیک اگر بمن اعتماد داری.
2- بعد سرمایه گذاری

[Haavin]

تک تک نکات طلایی از گنجینه های همه اساتیدم که اینجا درٌ و گوهر گذاشتن رو توی دفترچم نوشتم که هر روز مرور کنم و به اطرافیانم هم منتقل کنم. مسلما هر قدم به جلو با این آموزش های ناب مسیر کامیابی مطلقه!
همه اساتید عزیز و اسطوره های عشق استاد قربانیان و استاد نامی دستان پر مهرتونو میبوسم
دوستان خوبم لطفا کمربندهای خود را ببندید راه درازی در پیش است!!!

[mahyarSAMSUNG]

به نظر من هم اعتماد به نفس و این که فکر کنیم از همه بیشتر میدونیم و بالاتر از همه هستیم خیلی میتونه کمک کنه . بارها و بارها شده تو مسائلی که اطلاعات کمی داشتم و متخصص نبودم ولی پا به پای کسانی که متخصص اون کار بودن جلو رفتم و همین خودش بهم اعتماد به نفس داد که من با این اطلاعات کم تونستم خودمو توی جمع نشون بدم و کسی هم متوجه نشد من متخصص نیستم پس چرا خودم متخصص نشم ...
من همیشه سعی کردم تو مسائل که علاقه ای بهش ندارم وارد بشم و اطلاعات خودمو زیاد کنم و بی علاقه گی خودمو هیچ وقت به هیچ مسئله ای نشون ندادم این اخلاق من خیلی تا الان بدردم خورده و کمک زیادی بهم کرده

[successman]

(01-15-2013 05:15 PM)mahyarSAMSUNG نوشته شده توسط:  به نظر من هم اعتماد به نفس و این که فکر کنیم از همه بیشتر میدونیم و بالاتر از همه هستیم خیلی میتونه کمک کنه . بارها و بارها شده تو مسائلی که اطلاعات کمی داشتم و متخصص نبودم ولی پا به پای کسانی که متخصص اون کار بودن جلو رفتم و همین خودش بهم اعتماد به نفس داد که من با این اطلاعات کم تونستم خودمو توی جمع نشون بدم و کسی هم متوجه نشد من متخصص نیستم پس چرا خودم متخصص نشم ...
من همیشه سعی کردم تو مسائل که علاقه ای بهش ندارم وارد بشم و اطلاعات خودمو زیاد کنم و بی علاقه گی خودمو هیچ وقت به هیچ مسئله ای نشون ندادم این اخلاق من خیلی تا الان بدردم خورده و کمک زیادی بهم کرده

سلام به شما مهيار عزيز

اعتماد به نفس خيلي خوبه و مي تونه در همه كارها موفقت كنه ..
ولي در كنار اعتماد به نفس يك اعتماد به نفس كاذب هم داريم كه مواظب باش درگير اون نشي .
چه بهتر كه ابتدا اطلاعاتي در مورد يك موضوع كسب كني (هر چند كم) و بعد وارد بحث با ديگران بشي تا هم واسه خودت سودمند باشه هم واسه ديگران . اين طوري مي توني از اطلاعات ديگران هم چون كمي در موردش تحقيق كردي بهتر استفاده كني .