تغيير از چه لحظه اي آغاز ميشود ؟! (حلقه گمشده بين عمل و علاقه)

[jahanagahi]

برای خودم هم جالبه فقط در شرایط مخصوصی انگشتانم بر روی کیبورد ترق ترق راه می اندازد و کلمه و در نهایت جمله می سازد و بعدا وقتی دوباره مطالعه میکنم بخودم میگویم مگر من هم بلدم از این مطالب بنویسم؟
ما یا می خواهیم موفق شویم و یا فقط رویای موفق شدن را در سر داریم. بارها به عزیزان جوان عرض میکنم کاری نکنید که بعد به پشیمانی بیافتید و دیگر کارائی نداشته باشید. زمانی می رسد آرزو میکنید ایکاش فردی بود که ما را به تحرک وا می داشت و تنبل بار نمی آمدیم که الان خجالت زده زن و بچه شده و حرف ما در خانه هم خریدار نداشته باشد.بله وقتی کسی شرمنده زن و بچه هایش باشد افراد خانواده بقول عامیانه تره هم برایش خرد نمیکنند.
6000 پست زدم و فکر کنم چند هزار از این پستها مطالب زیر است.می نویسم. دوباره می نویسم بلکه تلنگری باشد.
قبل از هرکاری :
- اهدافتان را بنویسید.
- ذهنتان را با کلمات تاکیدی پر کنید تا جائیکه ذهن پر از موفقیت شود.
- دیوار ذهنی نمی توانم و نمی شود را خرد و نابود کنید.
- تجسم کنید تک تک اهدافتان را.
- باور کنید که به آن اهداف می رسید.(باور کنید روز اول خودم هم ایمانی به این درسها نداشتم. ولی خوب چکار کنم این رازی است که می شود.)
اگر مطلبی فراموش شد خود به آن اضافه کنید.

[ahmad rezaee]

کسانی که فیزیک خوانده اند می دانند بیشترین نیروی وارده برای حرکت شی در اولین زمان شروع حرکت است و نیروی اینرسی باعث اتلاف انرژی بالایی می شود ولی بعد از شروع ،با افزایش سرعت از انرژی لازمه کاسته شده و حرکت روال افزایشی به خود می گیرد .

در زمینه حرکت و شروع فعالیت هم فکر می کنم وضع به همین منوال باشد .منتها نیروی لازمه برای شروع هر حرکت موفقیت آمیزی برای انسان متفاوت است .

گاهی انرژی حرکتی همان انگیزه های درونی هر کس است که به انواع مختلف بروز می کند .

* عشق و علاقه به چیزی او را وادار به حرکت و غلبه بر اینرسی ( تنبلی ) می کند

* نفرت از وضعیت موجود و شرایط نابسامان باعث بروز واکنش های انفعالی و حرکت بر خلاف وضعیت موجود می شود .

* نیاز و آرزو به داشتن چیزی محرکه او می شود .

* رقابت و جاه طلبی می تواند او را به کمال سیر دهد .

تنها چیزی که نگران کننده است قوه محرکه منفی برای موفقیت است که باید باعث پدیده بد اخلاقی و عصیان نشود .

---