ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
نظرسنجی: سطح اطلاع رسانی تاپیک از دیدگاه شما ؟ این نظرسنجی بسته شده است. |
|||
سپاسگذاری | 5 | 38.46% | |
عالی | 4 | 30.77% | |
خوب | 3 | 23.08% | |
متوسط | 1 | 7.69% | |
بد | 0 | 0% | |
در کل | 13 رأی | 100% |
*شما به این گزینه رأی داده اید. | [نمایش نتایج] |
تاپیک اطلاعات عمومی موفقیت زمان کنونی: 05-08-2024, 04:56 PM |
|||||||
|
تاپیک اطلاعات عمومی موفقیت
|
10-28-2012, 02:49 PM
ارسال: #31
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
من از ساختار کائنات واقعا لذت بردم
ممنون اگر دوستان مطالب این چنین و قابل فعم عموم دارند ، به اشتراک بگذارند اینکه جهان به کجا می رود نباید زیاد برایتان اهمیت داشته باشد بلکه آنچه مهم است این است که شما چه می خواهید و کجا می روید. |
|||
|
10-30-2012, 02:02 PM
ارسال: #32
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
نتايج MRI از مغز عاشقان - قسمت اول شور عشق، يعني همان احساساتي كه اوايل آشنايي با يك نفر، ما را مشغول ميكند و خواب و خوراكمان را ميگيرد، مبناي درستي براي زندگي مشترك نيست؛ يعني اين قبيل عواطف مثل استارت ماشين عمل ميكنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده كه آدم را به حركت درآورد. ولي ما نميتوانيم فقط با استارتزدن و باك ِ بدون بنزين حركت كنيم. شواهد زيادي هم براي اثبات اين نکته وجود دارد؛ مثلاً پژوهشگري به نام آرون تعداد زيادي از افرادي را كه دچار عشق حاد و آتشين بودند زير دستگاه FMRI كه از كاركرد مغز عكس ميگيرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فكر كنند، يا عكس آنها را نشانشان داد. كاركرد مغزي اين افراد نشان داد كه هنگام فكر كردن به معشوق، فقط آن قسمتهايي از مغز فعال ميشود كه مربوط به «پاداش فوري» است- همان قسمتهايي كه اگر گرسنه باشيم و غذا بخوريم فعال ميشود؛ يا در افراد معتاد به كوكائين، همان قسمتي كه بعد از مصرف مادهي مخدر به فعاليت ميافتد. اين قسمتهاي مغز، تشكر فوري را اعلام ميكنند و يك چيز فوري طبعاً دوام زيادي هم ندارد. در حالي كه مغز، قسمتهاي ديگري هم دارد كه مربوط به پاداشهاي طولانيمدتاست. دو پژوهشگر ديگر به اسمهاي بارتل و زيكي هم آمدند همين آزمايش را روي كساني پياده کردند كه عشقشان تداوم پيدا كرده بود و به اصطلاح عشق رفيقانه داشتند؛ همان نوع عشقي كه شور و هيجانش از بين رفته اما صميميتش مانده و با مرور زمان، بيشتر هم شده است .عكس كاركرد مغز اين افراد نشان داد كه فكركردن به عشقشان قسمتهايي از مغز آنها را فعال ميكند كه مربوط به «پاداشهاي بلندمدت» است- همان قسمتهايي كه وقتي شما به شغل مورد علاقهتان فكر ميكنيد يا موسيقي مورد علاقهتان را گوش ميكنيد، يا در لحظات آرامش مذهبي، در ذهنتان فعال مي شود. نتيجهي اين پژوهشها نشان ميدهد چون پاداش فوري هميشه تاييدکنندهي چيزهايي است كه غيرقابل اتكا هستند، عشق رمانتيك هم كه گهگاه دستمايهي شعر و غزل و رمان و فيلمها ميشود و چيز قشنگي هم هست، قابل اتكا نيست. در عوض، عشق رفيقانه، قابل اعتماد و ماندگار است. بعضي اقوام اصلاً نميدانند عشق چيست ؟؟؟؟ عشق رمانتيك نه تنها كوتاهمدت و غيرقابل اتكاست كه حتي اصيل هم نيست. يعني اين طور نيست كه جزو سرشت و ذات انسان باشد و ابتلا به آن، از ضروريات زندگي محسوب شود. به نظر شما آيا در بين همهي اقوام و ملتها شور عشق وجود دارد؟ يعني مردم ِ همهي جوامع و فرهنگها عشق رمانتيك را به اين مفهومي كه ما ميشناسيم، ميشناسند؟ دو پژوهشگر به نامهاي يانكويچ و فيشر، 166 فرهنگ و قوميت مختلف را از نظر آداب و رسوم و شعر و ادبيات و هنرشان بررسي كردهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه در 147 فرهنگ، عشق رمانتيك وجود دارد؛ اما در 19 قوميت،هيچ شواهدي از اين عشق در ميان نيست؛ يعني در فرهنگ، ادبيات ، شعر و هنرشان هيچ اشارهاي به اين شور عاشقانه نشده است؛ اما در آن اقوام هم مردم تشكيل خانواده ميدهند، به خانوادهشان علاقه دارند و براي آنها فداكاري هم ميكنند. يعني آن رمانتيسيسم كه در ادبيات غربي و در ادبيات ايراني خودمان هم مي بينيم، در آن فرهنگها معنايي ندارد. پس عشق رمانتيك چيزي نيست كه بگوييم لازمهي هر زندگي است؛ بلكه همان موتور محرك اوليه است. 19 قوميت از اين موتور استفاده نميكنند و ماشينشان بدون اين استارت هم روشن ميشوند. |
|||
|
10-30-2012, 04:01 PM
ارسال: #33
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
حال فضانوردان پس از فرود به زمین + تصویر
بدن فضانوردان پس از یک مدت مشخص حضور در فضا به زمان برای سازگار شدن با گرانش زمین نیاز دارد. به گزارش انتخاب به نقل از ایسنا، ماه دسامبر گذشته «دون پتیت» فضانورد امریکایی در کپسول فضایی سایوز به فضا پرتاب شد و طی 191 روز به ایستگاه فضایی بینالمللی رسید. در آنجا این فضانورد سه هزار و 88 بار مدار زمین را طی کرد و شاهد رسیدن «دراگون اسپیس ایکس» به این ایستگاه بود. وی همچنین تغییرات فیزیولوژیکی مهمی را در بدن خود تجربه کرد و بازههای زمانی طولانی گرانش پایین منجر به از دستن رفتن تراکم استخوان وی و کوچک شدن قلبش شده بودند. این فضانورد در ماه جولای به زمین بازگشت و بدنش قادر به تحمل حتی فعالیتهای بدنی جزئی در گرانش نرمال نبود، بنابراین خدمه زمینی وی را به یک چادر پزشکی نزدیک محل فرود جهت انجام آزمایشات معمول پس از پرواز فضایی منتقل کردند. تحقیقات نشان میدهد که وضعیت ماهیچههای فضانوردان پس از چند هفته رو به بهبود میرود اما تراکم استخوان آنها هرگز به سطوح قبل از پرواز فضایی بازنمیگردد. http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1391/...57_357.jpg |
|||
10-31-2012, 01:22 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-31-2012 01:23 PM، توسط بهداد.)
ارسال: #34
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
نتايج MRI از مغز عاشقان - قسمت دوم در پژوهش ديگري از حدود شش هزار دختر و پسر قبل از ازدواج پرسيدهاند كه «شما دوست داريد عشق رمانتيك مبناي ازدواجتان باشد يانه؟» 90 درصد آنها جواب مثبت دادهاند. يعني گفتهاند «دوست داريم اين احساسات را تجربه كنيم.» اما بعد از چند سال، از همين افراد، بعد از ازدواجشان پرسيدهاند «آيا آن رمانتيسيسم اوليه در ازدواجتان وجود داشته يا نه؟» 33 درصد مردان و 75 درصد زنان گفتهاند در نهايت با فردي ازدواج كردهاند كه عاشقشان نيستند و رابطهي رمانتيكي هم با او ندارند؛ يعني حتي خود افراد هم قبول دارند كه «عشق» نه شرط كافي براي ازدواج است و نه حتي شرط لازم. عشق نوعي بيماري است؟ برخي از پژوهشگرها روي اين موضوع متمركز شدهاند كه «آيا عشق آتشين صرف نظر از عشق نافرجام، يك بيماري است يا نه؟» و جالب است بدانيد روانشناسان بيشترين شباهت را بين عشق و يک بيماري خاص رواني به نام وسواس اجباري مشاهده كردهاند. در اين بيماري، افكار خاصي به ذهن هجوم ميآورد كه فرد گريزي از آنها ندارد؛ اين افكار او را مجبور به ايجاد رفتارهاي خاصي ميكند كه اگر انجام ندهد دچار تنش و اضطراب زيادي ميشود. مثلا کسي عادت دارد هر شب 70 بار ريشش را شانه بزند و اگر 69 بار اين كار را انجام بدهد درونش منقلب ميشود و نميتواند آسوده بخوابد. عشق نه فقط در ظاهر و علايم باليني شبيه اين بيماري است، كه از نظر آزمايشگاهي هم به آن شباهت دارد. در بيماري وسواس اجباري، يك ناقل خاص در سلولهاي پلاكت خون بيمار افزايش پيدا ميكند. پژوهشگري به نام مارازيتي، افراد عاشق را به اين طريق آزمايش كرده و به اين نتيجه رسيده كه آنها هم درست همين حالت را دارند. يعني انگار عشق يک حالتي شبيه به وسواس اجباري ايجاد ميكند كه در آن فرد عاشق دچار افكار و عادتهاي خاصي ميشود كه نميتواند از دست آنها خلاص شود- مثل تماس گرفتن پي در پي با معشوق و فكر كردن مداوم به او كه عملكرد عادي ذهنش را مختل ميكند. هوش عاطفيات را بالا ببر با تمام اين حرفها، امروز دانشمندان به اين نقطه رسيدهاند كه «اگر عشق و احساسات قابل اتكا نيستند پس چه چيز قابل اتكا است؟» يعني چه چيزهايي بايد وجود داشته باشد تا عشق افراد پايدار بماند. ابتدا نظريهاي شكل گرفت كه اگر برخي شباهتهاي اوليه بين افراد وجود داشته باشد صمميت و رفاقت بيشتري بين آنان به وجود ميآيد و ميتواند ازدواج موفق را تضمين كند. اما تجربه نشان داد كه اين اتفاق هم نميافتد. آقاي اشتنبرگ كه مثلث عشق را ارائه كرده بود به اين نتيجه رسيد كه خيلي از طلاقها، بر خلاف انتظار، در مواردي اتفاق ميافتد كه انتخاب اوليه اشتباه نبوده است. يعني افراد در ابتداي ازدواج، شباهتهايي به هم داشتهاند اما پس از ازدواج تغيير كردهاند. پس خيلي وقتها مشكل اينجاست که آدمها تغيير ميكنند؛ اما با هم نه: در دو مسير يا با سرعتهاي متفاوتي تغيير ميكنند. پس حالا اين سوال به وجود ميآيد که «اگر شباهت اوليه هم ضامن صميميت نيست پس چه چيز ميتواند صميميت و رفاقت درازمدت بين زوجها را تضمين كند؟» پژوهشهاي زيادي نشان دادهاند كه «هوش عاطفي» يكي از مهمترين عوامل موفقيت ازدواج است. هوش عاطفي نوعي از هوش است كه به ما كمك ميكند به احساساتمان آگاه باشيم، بتوانيم عواطفمان را خوب بيان كنيم، آنها را خوب كنترل و هدايت كنيم، ظرفيت هاي خودمان را بشناسيم و در مجموع يك حس مثبت كلي نسبت به خودمان داشته باشيم. از طرف ديگر بتوانيم عواطف فرد مقابلمان را درك كنيم و نسبت به آن واكنش اجتماعي يا بين فردي مناسب داشته باشيم. هوش عاطفي به ما كمك مي كند كه وقتي دچار تعارض در احساساتمان ميشويم فرو نريزيم و بتوانيم به عنوان مسالهاي معمولي حلش كنيم. اين نوع هوش، يک چيز ذاتي نيست و در شرايط محيطي شكل ميگيرد و در ميان تمام عوامل موثر در موفقيت در ازدواج، كليديترين نقش را دارد؛ اگر دو طرف داراي هوش عاطفي بالايي باشند ميتوانند بفهمند كه چطور همراه و همگام با تغيير احساسات و عواطف يكديگر تغيير كنند تا به زندگيشان به رشد و صميميت بيشتري منجرشود. باسپاس - منبع:سلامتیران |
|||
10-31-2012, 02:42 PM
ارسال: #35
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
برای کسی که از کینه و عصبانیت مثل دیگ روی آتش می جوشد، حرف زدن از بخشش و گذشت مثل سرریز کردن یک ملاقه روغن داغ روی سرش است؛ غافل از این که این همه قل قل کردن و بالا و پایین پریدن نه به درد می خورد، نه گرهی باز می کند. بتازگی پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا هم با ما هم عقیده شده اند.
آنها یک جامعه آماری ۲۰۰ نفره را که همه دل پری از دوستانشان داشته اند و مدام با خاطرات بد مربوط به آنها زندگی می کنند انتخاب کرده اند و از آنها خواسته اند تا به دو گروه تقسیم شوند و گروه اول همچنان به خاطرات بد گذشته فکر کند و گروه دوم به آشتی و برقراری صلح. این ۲۰۰ نفر طبق خواسته محققان عمل کردند در حالی که نمی دانستند پژوهشگران مشغول اندازه گیری ضربان قلب و فشار خون شان هستند و نتایج جالب توجهی را ثبت می کنند.دکتر بریتا لارسن سرپرست این پژوهشگران می گوید او و همکارانش در آزمایشگاه به وضوح دیده اند که وقتی آدم ها به خاطرات تلخ گذشته که مملو از کینه و احساس منفی است، فکر می کنند، چطور فشار خونشان اوج می گیرد. معنی حرف های دکتر لارسن به زبان ساده این است وقتی ما قلبمان را پر از کینه و خصومت می کنیم فشار خونمان بالا می رود و وقتی فشار خون بالا برود، اولین جایی که آسیب می بیند قلب است؛ برای همین است که او و همکارانش به همه مردم جهان توصیه می کنند که اگر می خواهید قلبی سالم داشته باشید، خطاهای دیگران را ببخشید و از گناه آنها درگذرید. حالا شاید عده ای که خودشان را کینه شتری می دانند، بخواهند در مقابل این یافته علمی مقاومت کنند و مثل مرغی که یک پا دارد، پا در یک کفش کنند و تا خون طرف مقابل را نریزند و آبرویش را بر باد ندهند، دست بردار نباشند. البته این گروه در انتخاب این روش آزادند اما باید بدانند که این قلب ظریف و شکننده خودشان است که زیر بار این همه کینه خم می شود و تاب نمی آورد ولی بد نیست وقتی برای بد بودن و بد دیدن، همه راه ها را امتحان می کنیم یک بار هم تا ته خوب بودن برویم و بدانیم آنها که خیر دنیا را در گذاشتن و گذشتن می بینند چه حسی دارند؛ آنگاه شاید ما هم هم قبیله کسانی بشویم که باور کرده اند مهربانی و لبخند زدن، ارزان ترین راهی است که می شود با آن نگاه ها را وسعت داد. ... تمام سپاسم از آن کسی است ... که به من نیازی نداشت ... اما فراموشم نکرد ... |
|||
10-31-2012, 09:30 PM
ارسال: #36
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
اینها مثل وایتکس تمیز میکنند. باورتان میشود؟
سینک ظرفشویی، ظروف استیل و سبدهای آبکش بعد از مدتی براقی خود را از دست میدهند. برای اینکه باز مثل روز اول براق شوند، بعد از شستوشو کمی روغن زیتون روی پنبه بمالید و سطح آن را.. روغن زیتون برای تمیز کردن استیل سینک ظرفشویی، ظروف استیل و سبدهای آبکش بعد از مدتی براقی خود را از دست میدهند. برای اینکه باز مثل روز اول براق شوند، بعد از شستوشو کمی روغن زیتون روی پنبه بمالید و سطح آن را با روغن مالش دهید. بعد با یک دستمال حولهای آن را پاک کنید و از برقی که میزند، لذت ببرید. نمک برای تمیز کردن اتو کف همه اتوها بعد از مدتی کار کردن کدر میشود و لک میافتد. برای تمیز کردن این لکهها، اتو را بدون بخار روشن کنید. روی یک پارچه نمک بپاشید و پارچه را اتو کنید. کف اتوی شما مثل روز اول تمیز میشود. روغن بچه برای تمیز کردن دست بعد از کار کردن با رنگ، دستتان طوری لک میافتد که تا چندبار حمام نروید و روزی چند بار دستتان را نشویید، پاک نمیشود. برای پاک کردن لکه رنگ از روی دست میتوانید از روغن بچه استفاده کنید. روغن را به دستتان بمالید و بعد از پاک شدن با آب و صابون بشویید.
کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
|
|||
11-02-2012, 10:49 PM
ارسال: #37
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
قدرت مغز را با این کارها افزایش دهید بررسی های یک محقق هلندی از برخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد. 1. اسیدهای چرب امگا 3 که درمواد غذایی چون گردو،ماهی های چرب مانند ماهی آزاد و ساردین موجودند. این اسیدها به افزایش قدرت مناطقی از مغز که برخلق وخو نظارت دارند ، منجر می شوند. 2. عصارۀ زغال اخته، کرنبری و توت فرنگی یا آب انگور قدرت مغز را تقویت می کنند . 3. آرامش ،انضباط ذهنی ومراقبه کردن عملکرد مغزرا بهبود می بخشند وانسان را به سطوح بالاتر هوشیاری می رسانند. 4. به گفتۀ روانشناسان دانشگاه ایالتی نیویورک در آلبانی، اندرووگوردونگالوپ، ما به این دلیل خمیازه می کشیم که جریان خون بیشتری به مغز برسانیم و با خنک کردن و روحی دوباره دمیدن در آن قدرتش را افزایش دهیم. 5. محققان با استفاده ازاسکن مغز12 تردست،نشان دادند که برخی از حقه های آنان موجب رشد مناطق خاصی ازمغزشان شده است. 6.موادی که معمولاً در ادویۀ کاری استفاده میشود (مثل زردچوبه که رنگ زرد را در غذا ایجاد می کند) ،به افزایش قدرت مغز افراد مسن کمک می کند. 7. باتوجه به تحقیق دوفیزیکدان ژاپنی،صداهای ناگهانی توانایی مغز انسان را برای پردازش اطلاعات، بهبود می بخشد. 8. سراتین که از مکملهای غذایی ورزشکاران برای افزایش عملکرد ورزشی است ،قدرت عملکرد مغز را تقویت می کند. 9. افرادی که دو وعده در روز یا بیشتر،سبزیجات مصرف می کنند 35 تا 40 درصد از کاهش توانایی قدرت تفکرشان پس ازشش سال، جلوگیری می کنند و در حقیقت مغزشان پنج سال جوان تراست. 10.بررسیهای یک محقق هلندی ازبرخی مطالعات نشان داده است که افراد مسن با ورزش آیروبیک قدرت مغزشان افزایش می یابد. 11. حل جدول و پازلهایی از این دست ، عملکردمغز را تقویت می کند. |
|||
11-24-2012, 09:47 PM
ارسال: #38
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
تجسم یک حقیقت است دید و رویا,همان تصویر واضح و ثابت ذهنی از آنچه می خواهیم است.تجسم ابزار ذهن است که به خلق رویا کمک میکند.تجسم از لحاظ ادبی به معنی خلق تصویر در ذهن است.با تجسم شما به طور مستقیم با ضمیر ناخودآگاهتان صحبت می کنید و سانسور ذهن منطقی و آگاهتان را دور می ریزید. ضمیر ناخودآگاه به تصویر فکر می کند و شما میتوانید از طریق تجسم,به آسانی و به سرعت به مرحله ی برنامه سازی ضمیر ناخودآگاهتان دسترسی پیدا کنید.تجسم,همان عقیده و فکر در فرم تصویر است.با یک عکس شروع کنید تا بتوانید مستقیما میانبری به ضمیر ناخوداآگاهتان بزنید.احتیاجی نیست که هیچ کلمه ای از زبان ضمیرآگاه و ذهن منطقی(سمت چپ مغز) ترجمه شود.شما یک پیام ساده و روشن را مستقیما به ضمیر ناخودآگاهتان میفرستید.تجسم آنچه می خواهید به آن اعتقاد داشته باشید آسان موثر و سودمند است.ضمیر ناخودآگاه شما با استدلال عقلی امور را تفسیر نمی کند.آنچه به ضمیر ناخودآگاه بدهید به عنوان حقیقت قبول می کند.اگر به طور مداوم این تصویر را از خودتان داشته باشید که به هدفتان رسیده اید,ضمیر ناخودآگاه شما نیز به چنین باوری خواهد رسید.برای همین است که باید واقعیت بیرونی و درونی خود را متوازن سازید.ذهن و ضمیر ناخودآگاهتان حوادث و شرایط لازم برای خلق قلمرو فیزیکی که در ذهنتان به درست بودن آن اعتقاد دارید را فراهم می آورد. تجسم گوشه ای از حیله بازی ذهنی است. شما در صورتی که تحت تاثیرقرار گرفته باشید ,به ضمیر ناخودآگاهتان کلک می زنید که واقعه ای اتفاق افتاده است,در حالی که ممکن است این چنین نباشد.این همان جای است که تجسم میتواند کمک کند.جمله یدن,باورکردن است.برای بیشتر ما صادق است,چون به آنچه با چشم خود میبینیم ایمان می آوریم.همین مطلب در مورد دید ذهنی نیز صادق است.تجسم یک صحنه در ذهنتان منجر به این می شود که به واقعیت نزدیکتر شوید.در ابتدا,شاید تجسم یک هدف,غیر ممکن به نظر برسد.اما اگر مجسم سازی تکرار شود,مانند اظهارت تکراری,کم کم این باور را خلق می کند که رسیدن به هدف دوست داشتنی,امکان پذیر,محتمل و سرانجام یک حقیقت است.هنگامی که هدفی در ذهنتان به واقعیت بدل شد,در زندگیتان نیز کم کم واقعی میشود.تکرار جملات ذهن مثبت و تجسم,با هم مثل ضربه ای مضاعف برای خلق اهداف مطلوبست.هر یک بدون دیگری نیز کار خواهد کرد,ولی با استفاده ی همزمان از هر دو موفقیتمان آسانتر,سریعتر و مطمئن تر خواهد بود.هدف مطلوبتان را در حالی که به زبان نیز تکرار می کنید مجسم کنید.منظره ای در ذهنتان خلق کنید و خودتان را در حالی که به هدفتان رسیده اید,ببینید.تصور کنید,دارید همان کاری را می کنید که باید انجام دهید,همان چیزی را می گویید که باید بگویید و همان چیزی را که باید احساس کنید,حس می کنید.با روشن,پویا و فعال ساختن تجسمتان شما به آن انرژی اضافه می نمائید. |
|||
11-25-2012, 02:09 AM
ارسال: #39
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
ریتم و هماهنگی ماهیت هستی ریتم است . هر چیزی در حال حرکت به سوی ریتم اصلی خود می باشد . از مدارهای گردشی الکترون و پروتون گرفته تا مدارهای عظیم سیارات . ستارگان و کهکشانها ، ریتم در موجودات زنده با وضوح بیشتری مشاهده می شود . از ضربان مداوم قلبی تا سیکلهای تنفسی . حدود فرکانس شنوایی انسان 20000- 20 هرتز می باشد . ما فرکانسهای خیلی پایین را نمی توانیم بشنویم اما می توانیم آنها را به عنوان یک فرآیند درک کنیم . هماهنگ کردن به معنای این است که ارتعاشات یک شیی می تواند باعث ایجاد نوساناتی با فرکانس یکسان در یک شی دیگر شود . ریتم های خارجی می توانند یک تأثیر مستقیم بر روی فرآیند های فیزیولوژیک و سایکولوژیک شنونده داشته باشد . ثابت شده است ریتم های کمتر از 70- 48 سیکل در ثانیه با تغییر الگوهای امواج مغزی باعث کاهش ضربان قلب و تعداد تنفس می شوند . |
|||
12-07-2012, 08:19 PM
ارسال: #40
|
|||
|
|||
RE: تاپیک اطلاعات عمومی
اثرات دروغ گفتن بر سلامتی انسان همه میدانند که دروغ گفتن میتواند شما را دچار مشکل کند. اکثر ما از کودکی این را یاد گرفتهایم. وقتی مادر و پدرمان میفهمیدند که این ما بودیم که آن تکه کیک شکلاتی را خوردیم، آن وقت بود که توی دردسر میافتادیم. اما اگر بقیه دروغ را متوجه نشوند و بتوانیم کارمان را پیش ببریم چطور؟ اگر این اتفاق بیفتد، احتمال دارد که دو باره و دو باره دروغ بگویید و اگر باز هم کارتان را پیش ببرد، دروغ گفتن به ابزاری مفید در زندگیتان تبدیل میشود. مسئله این است که دیر یا زود این رفتار ضداجتماعی تاثیرات خود را خواهد گذاشت. این دروغها کمکم بر روابط شما اثر میگذارد و مطمئناً تاثیراتی نیز بر سلامتیتان خواهد داشت. ارتباط مغز و بدن سیستم عصبی بدن به سیستم ایمنی ما متصل است، به همین دلیل منطقی است که مغز و احساسات ما میتوانند پیامهایی بفرستند که بر سلامت ما تاثیر بگذارد. اگر بخواهیم ساده بگویید، بدن شما برحسب طریقه فکر کردنتان واکنش میدهد. وقتی افکاری مثبت داشته باشیم بدنمان اندورفین ترشح میکند؛ هورمونهایی که باعث میشوند حس خوبی پیدا کنیم. این مواد شیمیایی باعث تقویت و سالم بودن سیستم ایمنی بدن ما نیز میشوند. برعکس وقتی نگران و مضطرب هستیم و استرس داریم، بدنمان هورمونهایی مثل کورتیزول و نورپینفرین ترشح میکند. کورتیزول قند خون را بالا میبرد و سیستم ایمنی بدن را سرکوب میکند. نورپینفرین نیز باعث بالا بردن فشارخون و تند شدن ضربان قلب میشود. پزشکان و محققین بر این عقیده هستند که کسی که دروغ میگوید، بالاخره با اضطراب، افسردگی، بیماری و حتی بیماریهای روانی روبهرو خواهد شد. چرا دروغ میگوییم؟ روانشناسان به ما میگویند که به این دلیل دروغ میگوییم که از عواقب گفتن حقیقت بیم داریم. احساس گناه بار سنگینی بر دوش افراد میگذارد به همین دلیل مردم دروغ میگویند که ... یا ناتوان دیده نشوند یا کسی از دستشان عصبانی نشود. دروغ گفتن آدمها دلایل دیگری هم میتواند داشته باشد. افراد از مجازات میترسند. ممکن است اعتبار و آبرویشان را از دست بدهند یا به آنچه که میخواهند نرسند و خیلیها هم برای کنترل دیگران دروغ میگویند. دروغگوها تصور میکنند که از خودشان محافظت میکنند اما این محافظت کردن خطرات و مشکلاتی را هم برای سلامتی آنها به دنبال خواهد داشت. اول از همه اینکه، دروغ گفتن نیاز تلاش بیشتری نسبت به راست گفتن دارد. برای این که دروغتان را باور کنند، باید با آن دروغ زندگی کنید، که به این معنی است که اول خودتان آن دروغ را باور کنید. فریب دادن خودتان کاری استرسزا است چون به خاطر آوردن حقیقت چیزی خیلی راحتتر از به خاطر آوردن جزئیات یک دروغ است. اگر در مورد موقعیتی که به آن دروغ منتهی شده از شما سوال شود، باید حرفهایتان یکدست باشد حتی اگر فرد مقابل شما را به چالش بکشد و بخواهد به شما اثبات کند که دروغ میگویید. ذهنی تیز بین و دقیق میخواهد که بتواند از هر دروغی طوری پشتیبانی کند که لو نرود. حتی قانعکنندهترین دروغگوها هم مدام نگران این هستند که دروغشان فاش نشود. همین اضطرابهاست که باعث میشود دچار زخم معده و سردرد شوید، نتوانید خوب بخوابید و پارانویا بگیرید. دروغ گفتن نه تنها رفتاری ضداجتماعی است، دروغگوها معمولاً خودشان هم ضداجتماع میشوند. اگر دور و بر کسانی که به آنها دروغ گفتهاند باشند، از آن آدمها کمکم متنفر میشوند. حتی ممکن است آنها را مقصر مشکلات خودشان بدانند. جای تعجب نیست که دروع روابط کاری، ازدواج و دوستیهای شما را خراب کند. اگر دروغی از شما فاش شود، اعتبار و آبروی شما به زیر صفر خواهد رفت. به خاطر همین از دست دادن اعتبار و دوستان است که افراد دروغگو دچار افسردگی میشوند. نگران انتخاب حقیقت نباشید اگر وسوسه شدید که دروغ بگویید، کمی ریلکس کنید. به خاطر داشته باشید که عواقب گفتن حقیقت بر جسم و ذهن شما خیلی سادهتر از عواقب گفتن دروغ است. انتخاب گفتن حقیقت فواید زیادی در بر دارد که یکی از آنها حفظ سلامتی جسمی و عقلی شماست. با یک عذرخواهی ساده (اگر کار اشتباهی انجام داده باشید) و اقدام به جبران اشتباه، خیلی زود همه چیز رفع خواهد شد و دیگر لازم نیست مدام نگران فاش شدن دروغتان باشید. خیلی ساده با گفتن حقیقت ماجرا و به گردن گرفتن مسئولیت کارهایتان، احترام دیگران را به دست میآورید و حتی ممکن است دیگران حمایتتان هم بکنند. همچنین اعتبار راستگو بودن را به دست میآورید. البته درست است که ممکن است دیگران بفهمند که اشتباه کردهاید اما صداقت همیشه بهترین سیاست است و حداقل آن این است که از استرس فاش شدن دروغتان زخممعده نمیگیرید. در این صورت دیگران هم با شما صادقتر خواهند بود و این مزایای زیادی دارد. دیگر نگران این نخواهید بود که ممکن است دیگران به شما دروغ گفته باشند. اگر فرد صادق و راستگویی باشید، بر دیگران اثرگذارتر خواهید بود. مردم به شما اعتماد میکنند. شاید برعکس به نظر برسد اما افراد راستگو معمولاً بیشتر از افراد دروغگو به چیزهایی که در زندگی میخواهند دست مییابند و اگر به آنچه که میخواهید برسید، استرس کمتری در زندگی خواهید داشت. اگر راستگو باشید، خوب بهتر و راحتتری هم خواهید داشت، سالمتر غذا خواهید خورد و همه اینها باعث میشود ظاهر بهتری پیدا کنید. برای سالم بودن، صادق باشید یادتان باشد، دروغتان چه مصلحتی باشد، چه اغراق کردن یک چیز یا چه یک دروغ کامل درست و حسابی، هرچه که باشد یک دروغ است. خیلی وقتها نمیفهمیم که چیز سادهای مثل انتخاب کلماتی که بر زبان میآوریم، میتواند باعث مریض شدن ما شود اما حقیقت دارد. دروغ زندگی و سلامتی شما را بر هم میزند اما حقیقت بدن و روحتان را تقویت میکند. پس اجازه ندهید که ترس بر رفتارهای شما و انتخاب کلماتی که بر زبان میآورید، مستولی شود زیرا سلامت روحی و جسمیتان را به خطر خواهید انداخت. دروغ شما را به بند میکشد ولی حقیقت آزاد و رهایتان میسازد. منبع :Gevo Group |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
چگونه از موفقیت دیگران از ته دل خوشحال شویم؟ | MARYAR | 2 | 1,171 |
05-03-2013 01:31 PM آخرین ارسال: MARYAR |
|
ده فرمان برای دستیابی به موفقیت: | minoo | 5 | 1,090 |
04-11-2013 07:24 PM آخرین ارسال: jahanagahi |
|
نقش روابط عمومی | jahanagahi | 13 | 1,980 |
02-14-2013 11:43 PM آخرین ارسال: 3ObHaN |
|
۷عادتیکه برای موفقیت باید کنار بگذارید | zoofanoon | 6 | 1,789 |
01-18-2013 11:40 AM آخرین ارسال: mir abbas |
|
رموز موفقیت | parsifox | 1 | 911 |
07-17-2012 03:10 PM آخرین ارسال: صدفی |
|
تکنیکهای موفقیت ( امروز روزی است که باید کاری بزرگ را آغاز کنیم) | koroshparsi | 0 | 998 |
12-24-2011 08:15 PM آخرین ارسال: koroshparsi |
|
تکنیکهای موفقیت (چگونه وقت کافی برای انجام کارهای مورد علاقه پیدا کنیم ) | koroshparsi | 0 | 940 |
12-24-2011 08:09 PM آخرین ارسال: koroshparsi |
|
موفقیت | mehdi098 | 2 | 838 |
08-23-2011 08:32 PM آخرین ارسال: کامیار کاظمی |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان