ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
زمان کنونی: 05-20-2024, 06:35 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: 1omin.com
آخرین ارسال: jahanagahi
پاسخ: 8
بازدید: 3411

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امیتازات : 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
10-07-2011, 09:41 AM
ارسال: #1
Rainbow رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران
پدر خودکار ایران
موسس کارخانه خودکار و عطر بیک و مداد سوسمارنشان


احتمالا هیچ ایرانی نیست که حداقل یک‌بار خودکار بیک در دستش نگرفته باشد و با آن آشنا نباشد، کسی را سراغ دارید که نامی جز بیک برای خودکار بیاورد؟

«علی‌اکبر رفوگران» کسی است که نام خودکار را برای این نوشت‌افزار گذاشت؛ نامی که به گفته خودش، اسم مناسبی برای این وسیله نوشتنی نیست! او به گردن تمام ما حق دارد و باید به احترامش کلاه‌مان را از سربرداریم و درود بفرستیم به همه تلاش‌هایی که در این سال‌ها انجام داده است. او نام بزرگی است، این مرد‌ بزرگ‌ افتخار داد و اجازه داد داستان زندگی پربارش را برای شما خوانندگان زندگی‌ایده‌آل نقل کنیم.


اولین نوآوری
اوایل سال‌ 1330 در‌حالی که ازدواج کرده بودم و تازه تشکیل زندگی داده بودم، پیش پدرم شاگردی می‌کردم. پدرم یک محموله بزرگ مداد ژاپنی خریده بود. آن زمان اجناس ژاپنی ‌کیفیت خوبی نداشتند و پرطرفدار نبودند. همان موقع فکر کردم ‌چه کار کنم این مدادها به فروش برسند تا هم پدرم از دست آنها خلاص شود هم خودم بتوانم پولی به‌دست بیاورم و جلوی پدر و همسرم خودی نشان بدهم. دیدم می‌توان کاری کرد که این مدادها بچه‌پسند شوند.

غروب آن روز به کارگاه یک جوان ارمنی که قالب‌ساز بود رفتم و از او خواستم قالب کله‌عصا بسازد که وقتی روی مداد قرار می‌گیرد، مداد به شکل یک عصای کوچک در‌بیاید و قالب کوچکی هم بسازد که به‌وسیله آن، 2 مداد روی هم سوار شوند. ‌او ایده‌ام را به خوبی اجرا کرد و مداد در واقع عصایی به طول 2 مداد با منگوله‌ای در قسمت بالا خیلی زیبا و بچه‌پسند شد و مطمئن شدم که با سود فروش آنها، می‌توانم سرمایه ‌خوبی دست و پا کنم. فردا صبح نزد پدرم رفتم و همه مدادها را خریدم. فکر کرد دیوانه شده‌ام، ولی با اصرار من، مدادها را‌ فروخت و من هم تغییراتی که در نظرم بود روی مدادها اجرا کردم و در طول چند‌روز، همه مدادها را فروختم و پول‌خوبی به‌دست آوردم. بعد از آن، تصمیم گرفتم تجارت کنم و چون پدرم به اصطلاح بنکداری می‌کرد و به تجارت خارجی رضایت نمی‌داد، از او جدا شدم و در بازار بین‌الحرمین پاساژ مهتاش، یک مغازه خریدم و شروع به کار کردم.

از خودنویس به خودکار
من قبل از این‌که به فکر تولید خودکار باشم، چون هنوز خودنویس وسیله رایج نوشتن بود، درصدد تولید خودنویس در ایران برآمدم. ساخت خودنویس با همه سادگی ظاهری‌اش، تجربه کافی و آشنایی به تکنیک پیچیده ‌تولید آن را طلب می‌کند که آن موقع بدون کمک خارجی‌ها، دستیابی به آن محال بود. من‌ نمایندگی یک خودنویس را داشتم به نام «لوکسور» که کارخانه‌اش در هایدلبرگ آلمان بود. به آنجا رفتم و با رئیس کارخانه لوکسور ملاقات کردم. وقتی ‌قصد خود‌م برای تولید خودنویس با مشارکت او در ایران را گفتم، هیکل درشت‌اش را از روی صندلی بلند کرد و قلمی را که در دست داشت به‌شدت روی زمین کوبید و گفت، شما کشورهایی که مواد اولیه دارید، اگر بخواهید تولید‌کننده هم باشید، پس ما چه باید بکنیم؟ بعد از آن هم دیگر به نامه‌های من پاسخ نداد و من را از نمایندگی خلع کرد.

خودکار، خودکار شد
زمانی که هنوز قلم، سرقلم، مداد و خودنویس ابزار نوشتن بودند و کسی خودکار را نمی‌شناخت یک روز دلالی نمونه‌ای را برای فروش به حجره پدرم آورد که همان خودکار بیک بود. نمونه را به پدرم نشان داد، پدرم گفت چطور کار می‌کند؟ جوهر را چطور توی آن می‌ریزند؟ و من هم که می‌دانستم این نوشت‌افزار چیست، گفتم خودکار است و نیازی به ریختن جوهر در آن ندارد.

جالب است که از آن به بعد نام خودکار روی آن باقی ماند با این‌که اصلا اسم جالبی برای آن نیست و می‌توانست اسم دیگری داشته باشد. نماینده خودکار بیک فردی به نام کلیمیان بود و ما از او خودکارهای بیک فرانسوی را می‌خریدیم و پخش می‌کردیم. 3 سال بود که خودکار به ایران آمده بود و کمتر طرفدارداشت، در کل این سال‌ها 500 هزار‌تا از آن هم فروش نرفته بود. همان روزها رئیس صادرات بیک فرانسه به ایران آمده بود. پسرکلیمیان از من خواست به واسطه آشنایی‌ام با زبان خارجی او را در بازار بچرخانم. این آقا که اسمش لوک بود، حین گردش در بازار به من گفت چطور می‌توانیم کاری کنیم که فروش خودکار بیک در ایران بالا برود؟

به او گفتم نوشته‌ای از آقای کلیمیان بگیرید که حداقل تا 10 سال این کالا را به کسی جز ما نفروشد من قول می‌دهم امسال فروش آن را به 2 میلیون‌ برسانم. او گفت کلیمیان به شما چند می‌فروشد؟ گفتم 8ریال گفت عجب دلال ‌گران‌قیمتی و دیگر چیزی نگفت.

وقتی به پاریس برگشت از نماینده تبلیغات‌ «شرکت آگهی زیبا» با تلگراف وضع اعتباری ما را سوال کرد وضع اعتباری ما را سوال کرد و جوابی را که دریافت کرد این بود که ما حاضریم برای آنها چک سفید امضا بدهیم.


این بود که آقای لوک تلگرافی فرستاد و گفت از این به بعد نماینده خودکار بیک در ایران شما هستید و باید مستقیما سفارش‌های خود را به ما بدهید. وقتی پدرم از ماجرا باخبر شد، نه تنها خوشحال نشد، بلکه برافروخته شد و گفت من این کار را نمی‌کنم. به او گفتم ‌بیک فرانسه تصمیم خودش را گرفته و اگر ما قبول نکنیم، به‌کس‌دیگری می‌دهد. پدرم در صورتی رضایت داد ما نماینده بیک شویم که با توافق کلیمیان مبلغ 100هزار تومان به آنها بدهیم که پول هنگفتی بود و اینطور بود که ما نماینده بیک در ایران شدیم.
حجره‌ای که خرج ما را نمی‌داد
حجره پدرم فقط 12 متر بود و واقعا گنجایش 3 نفر را نداشت، هرچند با اضافه کردن واردات و ثبت نمایندگی بیک به بیشتر‌شدن درآمد کمک کرده بودم؛ اما روح بلندپروازانه من و کارخانه فعال بیک من را به فکر تولید خودکار در ایران انداخت. پدرم را متقاعد کردم به فرانسه برویم و از بیک بخواهیم که اجازه تولید خودکار بیک را در ‌ایران به ما بدهد، ابتدا او راضی نمی‌شد؛ اما وقتی اصرار من را دید بالاخره با اکراه رضایت داد در یک سفر طولانی و مخاطره‌انگیز از راه عراق، اردن، سوریه و لبنان، ایتالیا و آلمان به فرانسه رسیدیم که خود سفرمان یک دنیا خاطره و داستان دارد که همه آنها را کتاب خاطراتم آورده‌ام.
اجازه تولید خودکار را گرفتم
در پاریس به کمک آقای لوک به دیدار آقای بیک، موسس و رئیس کارخانه بیک رفتم. بدون مقدمه‌ گفت: آقای رفوگران چه کاری می‌توانم برای‌تان بکنم؟ من که از قبل برای این لحظه خودم را آماده کرده بودم و یک کیف پر از پول که چشم هر کسی را خیره می‌کرد با خود برده بودم را باز کردم و به او گفتم: «آقای بیک، یک ماشین تزریق پلاستیک از آنها که اضافه دارید به اضافه یک قالب خودکار دسته‌دوم به من بفروشید و پولش را همین الان بردارید، من می‌برم تهران اگر توانستم تولید را به سطحی برسانم که مورد رضایت شما باشد، اجازه تولید خودکار بیک در ایران را به من بدهید، اگر نتوانستم ماشین تزریق را نگه می‌دارم و قالب را به شما برمی‌گردانم تا سر فرصت به هر کس خواستید بفروشید و بعدا پولش را به من بدهید.»

آقای بیک که چشمش به اسکناس‌ها افتاده بود و مطمئن بودم نمی‌تواند دل از آنها بکند، لبخندی زد و گفت‌ این پشتکار را به شما تبریک می‌گویم.


شرکت قلم خودکار
وقتی به ایران برگشتیم، شرکتی تشکیل دادیم به نام شرکت صنعتی «قلم‌خودکار»، به این ترتیب که پدرم 34درصد، برادر بزرگم (حاج عباس)، 33درصد و من 33 درصد سهام داشتیم. با خرید یک قطعه زمین در تهران‌نو با سرعت ساخت کارخانه را شروع کردیم و وقتی ماشین‌ها به تهران رسید، همه چیز آماده بود. 3 ماه طول کشید تا اولین محصول به دست آمد. در آن روزگار افراد تحصیل‌کرده فنی بسیار کم بودند. دستگاه تزریق پلاستیک که امروزه از ساده‌ترین دستگاه‌هاست، برای ما آن روزها غولی بود. به هر حال به هر زحمتی بود، یک شاخه از تولیدات خود را به فرانسه فرستادیم و جالب این‌که تلگراف آمد آقای بیک گفته‌اند از رفوگران بپرسید چه کار کرده که چنین محصول‌ خوبی تولید کرده است و چه موادی مصرف کرده‌اند که خودکار به این با‌کیفیتی ساخته‌اند و این تلگراف شادی‌بخش به منز‌له جواز کار ما محسوب می‌شد و از این‌جا به بعد را دیگر همه می‌دانند که چطور خودکار بیک همدم همه ایرانیان شد و ما میلیون‌ها خودکار تولید کردیم.


کارخانه مدادسازی
پس از چند سال که من مشغول تولید خودکار بودم توسط شخصی پیشنهاد خرید کارخانه مداد به من شد. این کارخانه مدادسازی را شخصی به نام «فرمانفرمائیان» برای دامادش وارد ایران کرده بود؛ ولی او نتوانسته بود‌ کارخانه را بچرخاند و کارخانه بلااستفاده مانده و متروکه شده بود. من این کارخانه را به تنهایی و این بار بدون کمک پدر و برادرم خریدم و چون آن زمان مداد سوسمارنشان از کارخانه «فابرکاستل» آلمان به ایران وارد می‌شد و بسیار رواج داشت، من به فکر تولید آن در ایران افتادم. این‌بار به آلمان رفتم و طی یک مرحله دشوار با راضی‌کردن روسای فابرکاستل آلمان که آن هم شرح‌اش بسیار مفصل است، امتیاز ساخت آن را گرفتم. مداد سوسمار‌ را با همان کیفیت مداد ساخت آلمان در ایران تولید کردم و این مداد هم سال‌ها حرف اول را در بازار می‌زد و مثل خودکار بیک در همه ایران شهرت خوبی داشت تا این‌که بعد از پیروزی انقلاب آن را به برادرزاده‌ام واگذار کردم.




تا اینها را نفروختی، مغازه نیا
ابتکار، ابتکار، ابتکار
وقتی از پدرم جدا شدم، سرمایه ‌کمی داشتم که برای کارهای بزرگ کفایت نمی‌کرد. جنگ جهانی تازه تمام شده بود و آلمان از ویرانه‌‌ای بلند شده بود و کارخانه‌ها یکی یکی ‌شروع به کار کرده بودند. من مکاتباتم را با آنها آغاز کردم و هر‌روز کاتالوگ‌ها و نمونه‌های مختلفی به‌دستم می‌رسید و حسرت می‌خوردم که چرا نمی‌توانم روی آنها کار کنم تا این‌که کاتالوگ یک عکس‌برگردان به دستم رسید‌، همان موقع یک طرح جالب به ذهنم رسید؛

پیش یک استاد خطاط رفتم و جمله «فا الله خیروحافظا و هو ارحم الراحمین» را ‌دادم ‌به خط زیبا‌ بنویسد، 2 تا طاووس هم از کتاب بریدم و کنارش گذاشتم و آن را داخل پاکت گذاشتم و یک‌نامه هم ضمیمه‌اش کردم که‌10‌هزار عدد از این طرح برایم چاپ کنید. فرستادم رفت و تا یک ماه خبری نشد. ماجرا را به کلی فراموش کرده بودم و مشغول کارهای خودم بودم تا این‌که یک کارتن از آلمان به دستم رسید. وقتی آن را باز کردم، طرحم را به‌صورت عکس‌برگردان چاپ کرده بودند.

به شاگردم هزارتا از این عکس‌برگردان‌ها را دادم و گفتم تا اینها را نفروختی، مغازه نیا، اگر یک‌ماه هم طول کشید، اشکالی ندارد. شما مرخصی تا اینها را بفروشی. چند‌ساعت بعد برگشت و گفت همه را فروختم! من قیمت هر برچسب را 5 ریال گذاشته بودم و در‌عرض چند‌روز همه را فروختیم تا این‌که یک بسته دیگر رسید. همین‌طور هفته‌به‌هفته یک بسته‌ 10‌هزار‌تایی می‌رسید و ما کلی تعجب کرده بودیم! تقریبا با آخرین بسته‌ها یک نامه هم از آن شرکت آلمانی به دستمان رسید که گفته بود چون قیمت‌10‌هزار‌تا از این برچسب‌ها با 200هزار‌تای آنها یکی بود، برایتان‌ 200‌هزار تا چاپ کردیم و شما پول 10 هزار تا را بدهید. با این وجود شرایط جوری بود که به‌صورت باور نکردنی سود کردیم، چون ما به ازای هر‌10‌برچسب باید یک ریال به‌شرکت می‌دادیم و اگر این نامه همان روزهای اول به دستمان می‌رسید، قطعا قیمت را خیلی پایین‌تر می‌گذاشتم.

برچسب‌ها غوغا کرد
با این طرح و طرح‌ دعای «وان‌یکاد» و چند طرح دیگر، کارمان به شدت رونق گرفت و طوری شد که فرصت نمی‌کردیم حتی مشتری را جواب بدهیم و تا بازاری‌ها بفهمند که این برچسب‌ها چیست و از کجا می‌آید توانستم سرمایه خوبی به دست بیاورم. بعد از مدتی پدرم موافقت کرد تا دوباره با هم کار کنیم و کار تجارت و واردات را به کارش اضافه کنیم و من و پدر و برادربزرگم شرکتی تاسیس کردیم و کالاهای مختلفی در آن تولید و وارد کردیم.



وداع تلخ با خودکار بیک
بعد از پیروزی انقلاب طی اتفاقاتی وداع تلخی با خودکار بیک و کارخانه‌ای که خودم سنگ بنایش را گذاشته بودم داشتم و الان‌ حس پدری را که فرزندش را از دست داده باشد دارم. آن روزها خودکار بیک حرف اول را در ایران می‌زد؛ اما حالا خودکارهای چینی ‌جای یک تولید ملی را گرفته‌اند و کارخانه بیک با تولید کمی مشغول فعالیت است.


عطر باکیفیت جهانی در ایران تولید می‌کنیم
عطر بیک به جای خودکار
سال 1375 کارخانه عطر بیک را از فرانسه خریداری کردم. علت اصرار من برای تهیه عطر در ایران، این بود‌که اولا مخارج گمرکی واردات عطر به ایران زیاد است و تولید آن در ایران قیمت را پایین می‌آورد دوم این‌که کشور ما جمعیت جوان زیادی دارد که شاید همه آنها قدرت خرید عطرهای گران‌قیمت خارجی را نداشته باشند و من می‌دانستم می‌توانم همان عطر را با کیفیت عطرهای گران‌قیمت خارجی اما با قیمت بسیار کمتر در ایران تولید کنم. همه وقتی فهمیدند می‌خواهم تولید عطر را در ایران آغاز کنم، تعجب کردند و معتقد بودند نمی‌شود چنین چیزی در ایران تهیه کرد، حتی آقای بیک هم فکر می‌کرد این کار در ایران موفق نمی‌شود؛ اما من با کمک خواهرزاده‌ام آقای «مهندس کاتوزیان» موافقت بیک را جلب کردیم تا عطر بیک را در ایران تولید کنیم که این کار هم با موفقیت انجام شد.

حالا ما یک عطر باکیفیت جهانی در ایران تولید می‌کنیم که جز با همکاری و مدیریت آقای کاتوزیان میسر نمی‌شد. کارخانه عطر بیک قرار بود به سنگاپور یا مالزی برود، ولی ما نه تنها از رفتن آن به کشور دیگر جلوگیری کردیم، بلکه باعث شدیم این عطر به ایران بیاید و برای مردم ‌خودمان تولید کار شود و آنها با قیمت بسیار کمتری، یک عطر خوب داشته باشند.


گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: 3ObHaN , مهدی گل محمدی , MARYAR , مهتاب , Suma , kimyya , sajjad , jahanagahi , کامیار کاظمی , hasan-f , god
10-07-2011, 11:12 AM
ارسال: #2
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
حالا که حرف لوازم التحریر شد لینک زیر رو ببنید ، حال نداشتم عکس ها رو اپلود کنم :
http://www.iranjoman.com/thread-27619.html#post114674

[تصویر: start.gif]

یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مهتاب , Suma , jahanagahi
10-07-2011, 01:01 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 10-07-2011 01:14 PM، توسط مهتاب.)
ارسال: #3
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
متن جالبی بود.ممنون و موفقترباشید
سبحان جان عکس های جالبی بود.ممنون

از امروز فیلمنامه زندگیم را تغییر میدهم.
کائنات در حال سرازیر کردن عشق و ثروت به زندگی من است.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: MARYAR , 3ObHaN , Suma , kimyya , jahanagahi , 1omin.com
10-09-2011, 09:10 PM
ارسال: #4
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
خیلی متن جالبی بود . عجب سرگذشتی!!

ما بهترین درس ها را در زمان سختی ها آموخته ایم !

1059453
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: 3ObHaN , jahanagahi , مهتاب , 1omin.com
10-09-2011, 09:56 PM
ارسال: #5
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
کاش عزیزانی که در پی کار تجاری صادرات و واردات هستند چند بار این مطلب را مطالعه نمیند.

خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
اینستاگرام من :
hoshangghorbanian
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: 3ObHaN , مهتاب , 1omin.com
10-09-2011, 10:55 PM
ارسال: #6
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
واقعــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ​ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا قشنگ و اموزنده بود ....

[تصویر: start.gif]

یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , مهتاب , 1omin.com
10-10-2011, 05:06 PM
ارسال: #7
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
من 2 سال برا بیک کار کردم.
بی نظیره
واقعا ممنونم که منو یاد اون روزا انداختید.

پایان هر کاری خوب است،اگر خوب نبود، هنوز پایانش فرا نرسیده است.TongueTongue
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , 3ObHaN , مهتاب , 1omin.com
10-10-2011, 05:11 PM
ارسال: #8
RE: رازهای موفقیت از زبان علی‌اکبر رفوگران پدر خودکار ایران
او توانست پس ما هم می توانیم.

خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
اینستاگرام من :
hoshangghorbanian
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: MARYAR , 3ObHaN , مهتاب , 1omin.com
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  فرمول موفقیت مهندس شهرام شکوری r2013.samadi 0 370 01-30-2018 06:10 PM
آخرین ارسال: r2013.samadi
  داستان موفقیت پیتزا پرپروک از زبان مدیر آن از هتلداری تا مطالعاتی در مورد غذا ناصر صادقی 3 15,576 11-21-2015 12:04 PM
آخرین ارسال: شایق.ع
  10 راز موفقیت «پیر امیدیار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی! samiar afshari 6 2,521 10-22-2015 04:45 PM
آخرین ارسال: hossein aghili
  دکتر فیروز نادری؛ از مدیران ‌ارشد ناسا Amiraliamirali 1 369 09-22-2015 11:22 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  زندگینامه جمیله صادقی؛ بنیان‌گذار شرکت تاکسی سرویس زنان در ایران Amiraliamirali 0 414 09-22-2015 11:18 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  مصاحبه با دو برادری که با (دیجی کالا) میلیاردر شدند ، می‌خواهیم آمازون ایران باشیم Amiraliamirali 0 866 09-09-2015 11:51 AM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  جدیدترین لیست پردرآمد ترین شغل های ایران صدفی 29 19,278 09-16-2014 07:38 PM
آخرین ارسال: soshiant
  رمزهای موفقیت کار افرینانان موفق از زبان خودشان mir abbas 13 3,458 09-04-2014 06:13 PM
آخرین ارسال: tan-graphic
  میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند... کامیار کاظمی 23 7,943 06-19-2014 11:31 PM
آخرین ارسال: abdolhossein
  آشنایی با میلیاردرهای ایران REZA HAJISALIMI 0 987 07-14-2013 04:33 AM
آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI
  از بیکاری تا کارآفرینی با پشتکارآهنین karafarin 0 794 03-18-2013 04:27 PM
آخرین ارسال: karafarin
  پدر شیرینی دانمارکی، مارک ایرانی شیرینی دانمارکی karafarin 0 2,918 03-10-2013 09:59 AM
آخرین ارسال: karafarin
  مصاحبه با علی اکبر اصفهانی: شرکت کمجا کوروش بزرگ 0 878 01-22-2013 01:03 AM
آخرین ارسال: کوروش بزرگ
  یک سمنانی مالک بزرگترین کارخانه تولید رنگ در ایران!!! کوروش بزرگ 0 2,444 01-22-2013 12:56 AM
آخرین ارسال: کوروش بزرگ
  دانستنی ها ی کاربردی : راز موفقیت چهار میلیاردر ایرانی از زبان خودشان REZA HAJISALIMI 6 3,821 01-18-2013 10:35 AM
آخرین ارسال: کوروش بزرگ
  عسگراودلای میلیاردر ایرانی : از من ۵ یا ۶ نفر پولدارتر هم هست کامیار کاظمی 10 3,005 03-28-2012 01:22 PM
آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI
  تنها بانوي وارد كننده ماشين آلات سنگين در ایران کامیار کاظمی 0 1,204 11-12-2011 05:38 PM
آخرین ارسال: کامیار کاظمی
  ماشین جدید و یک میلیاردی علی دایی کامیار کاظمی 12 2,577 11-08-2011 09:38 PM
آخرین ارسال: reza283
  راز موفقیت علی دایی!!!!!!!!!! کامیار کاظمی 19 9,752 11-07-2011 03:52 PM
آخرین ارسال: ata_v08
  "جوان ترین طراح لباس ایران" mehdi098 0 1,635 09-18-2011 05:15 PM
آخرین ارسال: mehdi098

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS