ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
زمان کنونی: 04-28-2024, 10:11 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: کامیار کاظمی
آخرین ارسال: abdolhossein
پاسخ: 24
بازدید: 7901

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 17 رأی - میانگین امیتازات : 2.65
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
06-07-2011, 09:53 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 06-07-2011 09:54 PM، توسط کامیار کاظمی.)
ارسال: #1
میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
در این تایپیک مطالبی را از کتاب جدیدم قرار می دهم امیدوارم دوستان با علاقه دنبال کنند چون موضوع جذابی است!


گفتگو با کاظم قلم چی پدرخوانده کنکور ایران !
[تصویر: 71331.jpg]
کاظم قلم چی، بی شک بزرگ ترین و مشهورترین پدر خوانده کنکور ایران است. یک دون کورلئونه اما علمی! قصه اوج گیری او واقعا خواندنی است

با حقوق معلمی شروع کردم
در سال 1334 درست همان زمانی که تعداد دانشجویان دانشگاه ها و موسسات عالی کشور محدودتر از آن بود که کسی به مدرک بنازد، حوالی میدان خراسان به دنیا آمد. در آن دوره و زمانه و با شرایط نسبتا سخت خانوادگی ای که داشت، به مخیله هیچ کس – حتی صمیمی ترین دوستانش- خطور نمی‌کرد که چندین و چند سال بعد درست در روزگاری که برای نشستن روی یکی از صندلی های دانشگاه عده ای سر و دست می‌‌شکنند، قرار است یکی از بزرگ ترین راه های گذشتن از دروازه های کنکور به دوستان او و موسسه اش وابسته باشد؛ حالا – یعنی 55 سال بعد- در نزدیکی سید خندان و میدان انقلاب او پر آوازه ترین پدر خوانده کنکور ایران است و برای خیلی ها راهی جز روش طراحی شده او برای رسیدن به دانشگاه وجود ندارد.
کودکی اش مثل یک دون کورلئونه واقعی روی خط فقر و سختی گذشت اما شروع تمام موفقیت هایش به تلاش های مادر وابسته بود؛ مادری که تا ششم دبستان درس خوانده بود. برای پنجم ابتدایی تدریس می‌کرد و ماهی 100 تومان هم حقوق می‌گرفت و ادامه تحصیل هم می‌داد. روزگار سختی را می‌گذراند، حقوق کم بود و خرج زیاد. او مجبور بود برای کمک به مادر و برادرش تابستان ها کار کند و برای دبیرستان هم سراغ مدارس شبانه برود. خودش در معدود مصاحبه هایی که با مجله هایی مثل کار آفرینان و خانواده سبز انجام داده، می‌گوید: « از دوران دبستان تابستان که شروع می‌شد می‌رفتم سر کار. حقوقم کم بود اما بالاخره به یک دردی می‌خورد. سه سال آخر دبیرستان بود که دیگر کار کردن تابستان ها به تنهایی کفافمان را نمی‌داد. همین شد که روزها کار می‌کردم و شب ها درس می‌خواندم.»
اما با تمام این احوال گویا آموزش و درس در خانواده شان حرف اول را می‌زده؛ مادر شش سال دبیرستان را سه ساله تمام می‌کند و تا فوق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس هم پیش می‌رود. آن طور که خودش می‌گوید، مادرش او را در مسیر آموزش قرار داده است.


قلم چی کنکور می‌دهد
با هر مشقت درس تمام می‌شود. یا باید سراغ کار برود و یک حقوق بخور و نمیر در انتهای برج راضی اش کند یا با مدرک شاگرد اولی بچه های متفرقه عزمش را جزم کند و برود توی دل کنکور؛‌ « دانشکده فنی، کعبه آمالم بود. فرق نمی‌کرد چه رشته ای، همین که وارد بشوم برایم کافی بود» همکلاسی ها همه بزرگ بودند و کافی بود دیپلم را بگیرند تا بروند پی زندگی و پول در آوردنشان. برای همین هم در سال آخر دبیرستان نه خبری از فوق برنامه بود، نه آمادگی برای کنکور؛ « می‌خواستم قید دانشگاه رفتن را بزنم و بروم دنبال زندگی. چون اصلا فکرش را هم نمی‌کردم در دانشگاه تهران قبول شوم. بدون انتظار برد، پایین ترین رشته ای که می‌شد در دانشگاه تهران قبول شد، یعنی مهندسی معدن را انتخاب کردم و در کمال ناباوری اول شدم.»

تدریس یک پدر خوانده
اولین تدریس زندگی اش در ده سالگی انجام شد؛ به پسرکی که همیشه با ریاضی مشکل داشت درس داد و او را به نمره 14-13 رساند، به عنوان موفقیت در اولین تدریس سر صف تشویق شد و همین آغازی شد برای پوشیدن ردای یک پدر خوانده در عرصه کنکور. دوره دبیرستان هم به بچه های شبانه که ده سالی از او بزرگ تر بودند، درس می‌داد؛ « چون نه جایی برای درس خواندن داشتیم و نه زمان آزاد که برای این امر بگذاریم. چهار صبح دربان پارک لاله را بیدار می‌کردیم و تا هفت صبح آن جا درس می‌خواندیم.» سعید شبقره، استاد معارف و یکی از همراهان دائمی کانون فرهنگی آموزش می‌گوید: « از ابتدا به شدت به تدریس علاقه داشت. آن طور که من از تعریف هایش شنیده ام، دوران دانشجویی با یک دو چرخه سراغ تدریس خصوصی می‌رفته.»قلم چی سپس با تنی چند از دوستانش کار تدریس خصوصی را در آموزشگاهی با نام البرز پی می‌گیرد و رسما تبدیل می‌شود به یک معلم تدریس خصوصی.

کانون فرهنگی آموزش وارد می‌شود
سال های بعد از جنگ است و مردم از نظر اقتصادی چندان وضعیت مناسبی ندارند. بسیاری از نیروهای مستعد و جوان کشور به شهادت رسیده اند و حالا دیگر همت جوانان بر سازندگی است و آمار رسیدگان به مرحله کنکور به حد چشمگیری بالا می‌رود. پس در چنین اوضاع و شرایطی حتما استفاده از معلم خصوصی و تدریس یک نفره ضروری به نظر نمی‌رسد؛‌« فکر کردم در تدریس خصوصی نفع به کسانی می‌رسد که معمولا وضع مالی خوبی دارند. اما تکلیف آن هایی که با استعداد های خوب امکانات مالی نداشتند چه می‌شد؟ برای همین سراغ ایده ای رفتم که به کلاس های آموزشی، امکانات مالی و مدرسه نیازی نداشت و حتی منحصر به بچه های تهرانی هم نمی‌شد؛ ایده آزمون های منظم که هر کس با هر وضعیت اقتصادی امکان استفاده از آن را داشت.» سال 72 اتفاق مهم در تاریخ کنکور ایران رقم می‌خورد؛ یک حادثه شیرین کنکوری؛ اولین آزمون به شیوه قلم چی در زیرزمین دبستان آزادگان، خیابان بوستان چهارم در منطقه پاسداران تهران برگزار شد و نزدیک به 60 نفر هم داوطلبانه آمدند و در آن شرکت کردند. شبقره از آن روزها می‌گوید: « قلم چی با سرمایه زیر صفر و در واقع همان حقوق معلمی شروع کرد. ساختمان سید خندان را اجاره کرد و برای گروه بسیار کمی از داوطلبان آزمون برگزار می‌کرد. به گفته خودش غیر عادی به نظر می‌رسید بچه هایی که یک عمر از امتحان فراری بودند آن هم در روز جمعه بیایند و داوطلبانه امتحان بدهند.»او متوجه شده بود چیزی حدود 75 درصد بچه ها امکان استفاده از کلاس های کنکوررا ندارند و خودشان درس می‌خوانند؛ بنابراین احساس کرد بهترین حالت ممکن طراحی برنامه منظمی است که کمکشان کند تا به صورت خود آموز پیش بروند و در نوع خواندنشان نظمی ایجاد کند. در واقع شکل گیری کانون فرهنگی آموزش به همین دلیل صورت گرفت که در اکثر نقاط کشور و به خصوص در روستا ها افرادی که لیاقت و استعدادش را دارند، بیایند و درست مثل سایرین درس بخوانند و در هر وضعیت مالی و درسی از روش کانون استفاده کنند. خودش معتقد است گسترش این روند با شهریه کم باعث گسترش عدالت آموزشی می‌شد و همچنین خیلی از دانش آموزان هم که روزها کار می‌کردند و شب ها درس می‌خواندند‌، می‌توانستند همین طور درس بخوانند و موفق شوند.


کتاب هایی با نام قلم چی
آزمون ها تدوین شده اند و برنامه ریزی مدون هم در اختیار اعضاست. حالا نوبت به اطلاعاتی است که باید دانسته شود! سال 74، ده عنوان کتاب با نزدیک به 50 هزار تیراژ منتشر می‌شود. این کتاب ها سال به سال در رنگ ها و فرم های مختلف تکثیر می‌شوند تا جایی که سال گذشته به هزار و 362 عنوان کتاب در تیراژ کلی 5 میلیون و 229 هزار و 500 عدد می‌رسد. حالا دیگر پنج سالی می‌شود که میان ناشران کمک آموزشی از لحاظ تیراژ و عنوان، کتاب اول است و هر جا که قدم بگذاریم و رنگ های مختلفش میان سایر کتاب های کنکور بیشتر به چشم می‌خورد و این یعنی پدرخواندگی واقعی در زمینه کنکور رنگ حقیقی به خود می‌گیرد.

اتفاقی به نام وقف!
همه باید درس بخوانند؛ حتی فقیرترها. پس « پیشنهادی به شان می‌کنیم که نتوانند ردش کنند.» این پدر خوانده برای اینکه همه بتوانند درس بخوانند، دو پیشنهاد اساسی دارد؛ اول این که دانش آموزانی که مشکل مالی دارند و سرپرستی شان به عهده مادرشان است، بورسیه می‌شوند تا رایگان درس بخوانند. دوم هم ساخت مدارس و و کتابخانه است تا نه تنها بعد از خودش این مسیر ادامه پیدا کند، یلکه طوری باشد که همه دانش آموزان نیازمند بتوانند از آن بهره مند شوند. به گفته او تا به حال 300 نمایندگی کانون در سراسر کشور وقف شده. برای همین هم هست که پرونده قلم چی این روزها مثل بسیاری از وقف های دیگر روی بورس است!

نهایت یک پدر
آزمون ها، کتاب ها، برنامه ها و از همه مهم تر تبلیغات به نهایت خود رسیده اند. دیگر نمی‌شود اسم کنکور را آورد و از بردن نامش طفره رفت. از این جا به بعد برنامه ای که قلم چی برای آینده اش در نظر دارد، این است؛ به جایی برسد که اگر کسی نام او را بشنود، یاد آموزش به معنای کلی اش بیفتد. حالا دیگر او آرزو دارد به جایی برسد که دانش آموزان روش فکر کردن را بیاموزند و بتوانند برای خودشان برنامه ریزی کنند؛ فکر کردن به روش قلم چی حد نهایت چیزی است که یک پدر خوانده به آن می‌اندیشد.

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , mhdi855 , مهتاب , arash1367 , MARYAR , REZA HAJISALIMI , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , مسعود کوچولو , مصطفي , Andisheh , محسن قلي زاده , Haavin , مرتضی الهی , mobil3d2 , miladbch , zahra_r , hamid.h , سمیه صادقی
06-07-2011, 10:24 PM
ارسال: #2
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
زنده باشید سعی می کنم بخش دیگر را هم که آنهم جالب است آماده کنم.

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , مهتاب , mjdehghani , MARYAR , REZA HAJISALIMI , sherafati , ناصر صادقی , مرتضی الهی
06-08-2011, 10:13 PM
ارسال: #3
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
گفتگو با ابوالفضل جوکار پدر خوانده جدید کنکور و موسس شرکت گاج

ابوالفضل جوکار با روش های ویژه اش به سرعت جای خود رامیان کنکوری ها باز کرد. او پدر خوانده جدید کلاس آمادگی کنکور است

« ابوالفضل جوکار» با روش های ویژه اش به سرعت جای خود رامیان کنکوری ها باز کرد. او پدر خوانده جدید کلاس آمادگی کنکور است

هیچ سرمایه ای به جز ماشین نداشتم
نشستن سر میز مصاحبه با یک پدر خوانده از آن جمله اتفاق هایی است که شاید هیچ وقت تا آخر عمرتان تجربه اش نکنید. اما برایتان ‌می‌گوییم ؛ باید کفش آهنین بپوشید و تلفنتان را شارژ کنید برای این که هر پنج دقیقه یک بار آن هم به مدت دو هفته با انواع و اقسام مسوول هماهنگی و تبلیغات و منشی و خلاصه هر کسی را که فکرش را بکنید، ‌تماس بگیرید تا این که بعد از فرستادن معرفی نامه و ریز سوالات بالاخره درست وقتی که از همه چیز نا امید شده اید، از طبقه پنجم ساختمانی بلند حوالی خیابان فلسطین و انقلاب سر درآورید. در مشایعت ماهی های درون یک آکواریوم شیک و رویایی منتظر بمانید تا بلکه نامتان برای ورود به دروازه های اتاقش خوانده شود. حالا ما درست این جاییم؛ درست آن سوی دروازه ها و سر میز مصاحبه با ابوالفضل جوکار؛ جدیدترین پدر خوانده کنکور ایران.

برخلاف آن چه از ظاهر امر بر می‌آید و هر عقل سلیمی را به این سمت می‌کشاند که پدرخوانده زاده است و سرمایه چنین تشکیلاتی را از جیب مبارک پدر و پدر بزرگ و هفت جد پیش از آن به ارث برده، کارش را از 12سالگی شروع کرده. البته نه این که اسمش کار باشد،‌ همین که گهگاه بامیه یا بستنی بفروشد و پول کیف و کتابش را در بیاورد. برایش کافی بوده و بیشتر دنبال درس بوده است تا پول؛ « توی مدرسه ما از 53 شاگرد، شاید فقط هفت یا هشت نفرشان فکرشان پی درس خواندن بود و پایشان به مرحله دیپلم رسید، همه بیشتر دنبال کار و پول درآوردن بودند تا درس و مشق. ماها هم که به نسبت درسخوان تر بودیم، امکانات نداشتیم. فکرش را بکنید، برای خرید یک کتاب معمولی چند نفری پول می‌گذاشتیم و به نوبت از هم قرض می‌گرفتیم، چه برسد به این که برویم کلاس کنکور». خلاصه با مشقت بسیار مدرسه را تمام می‌کند و به قول خودش در سال 72 بدون این که هیچ پولی داشته باشد می‌رود و می‌نشیند روی یکی از صندلی های دانشگاه آزاد!
« یادم می‌آید آن موقع شهریه ثابت و ترم روی هم 62 هزارتومان می‌شد و برای خودش پول زیادی بود. 20 تومان از مسجد محله وام گرفتم و 30 دفعه توی همین همشهری آگهی دادم؛ تدریس خصوصی، تضمینی، تمام شهریه بعد از قبولی. خیلی ها تماس می‌گرفتند اما بیشترشان معلم بودند تا دانش آموز. زنگ می‌زدند ببینند اگر شاگرد خوب سراغ دارم به آن ها هم معرفی کنم.»
گویا او هم از این فرصت استفاده می‌کند و اسم تمام این معلم ها را همراه شماره هایشان برمی‌دارد و سال 73 با سرمایه دنگی خودش و بچه های دانشگاه و همین معلم هایی که اسمشان را نوشته بود می‌شود متولی تاسیس کلاس کنکور اندیشمندان در بلوار کشاورز. « کارم خیلی زود گرفت. فکرش را هم نمی‌کردم استقبال از کلاس ها این قدر زیاد باشد. خلاصه به خاطر همین استقبال بود که تا سال 74 توانستم دو شعبه دیگر هم در رسالت و سعادت آباد تاسیس کنم.» به قول خودش در 20 سالگی توانسته مدیر همزمان سه شعبه آموزشگاه باشد. درست است که به گفته خودش با یک اشتباه هر سه شعبه را از دست داد.

ایده تولد گاج
قصه تولد گاج هم مثل خیلی از قصه های دیگر پیرامون پدر خوانده ها حکایت عجیب و غریبی دارد. قضیه از این قرار است که گویا آقای جوکار در سال 73 یک روز از همان روزهایی که هم آموزشگاه داشته و هم در انواع و اقسام مدارس تهران و شهرستان ها درس می‌داده، دعوت می‌شود تا برود و به بچه های شهر یزد هم شیمی درس بدهد. خلاصه بعد از احوالپرسی و جویا شدن از وضعیت درسی شان متوجه می‌شود که میانشان دانش آموزان نخبه ای حضور دارند که بدون این که امکان استفاده از کلاس های کنکور و کتاب های مختلف را داشته باشند با همان کتاب ها و جزوه های ابتدایی هم موفقیتشان چشمگیر است. جوکار در این باره می‌گوید: « دیدم حالا که این بچه ها بدون هیچ امکاناتی به این نقطه رسیده اند، اگر کتاب خوب و جامعی داشته باشند تا مثل یک معلم کنکور تمام نکات را یادشان بدهد، حتما موفقیتشان حتمی است. همین شد که تصمیم گرفتم اولین کتاب شیمی به زبان ساده را تالیف کنم.»

فروش یک خودروی پر برکت
« آن موقع هیچ سرمایه ای به جز ماشینم نداشتم. همان را فروختم و تبدیلش کردم به کتاب اما خب هیچ کس آن را نمی‌خرید و من هم مجبور شدم تمامشان را مجانی هدیه کنم به معلم های شیمی» به گفته خودش سرمایه آن ماشین فقط به این درد خورد که معلم های شیمی با کتاب آشنا شوند و از آن خوششان بیاید؛ « بعد از این شکست، 10 میلیون تومان وام گرفتم و در سال 81 از یک سری معلم خبره دعوت کردم تا بیایند و هر چه را بلدند و در کلاس های آموزشی شان تدریس می‌کنند، با لحن ساده بنویسند. از آن جایی که کتاب های قبلی را هدیه داده بودم و برای معلم ها آشنا بود، کتاب های جدیدمان خیلی فروش کرد و بالاخره توانستیم با سرمایه فروش همان کتاب ها در سال 81 گاج راتاسیس کنیم.»

نبرد با پدر خوانده های قدیمی
سال 81 در شرایطی که قلم چی امپراتوری بزرگ و بی خدشه ای برای خودش تشکیل داده و آوازه اش در تمام کشور پیچیده، آیندگان با اندیشیدن به کیفیت بیشتر گوشه ای از میدان را از آن خود کرد، علوی با عنوان اولین و قوی ترین،‌ قلمرواش را در شرق و غرب گسترانیده و متولیان کنکور کوچک و بزرگ دیگری که بعضا پدرخوانده نیستند اما شهرت خوبی دارند هم در گوشه و کنار ادعای استقلال کرده اند، موسسه آموزشی جوکار با یک کتاب شیمی ساده و چند کتاب ساده دیگر به میدان می‌آید تا مبارزه ای سهمگین را آغاز کند. اما جوکار درباره سهمگین بودنش این طور فکر نمی‌کند چون می‌گوید: « هیچ کدام از آن ها نه تنها آن موقع، که الان هم حضور چندان جدی ای ندارند. حتی بزرگ ترین آن ها هم به جای این که روی مسائل دقیق شود و به محتوا فکر کند، در فکر این است که فعالیت هایش را وسیع کند. پس کسی که در این میان بیاید و روی محتوا کار کند، حتی با یک کتاب هم برنده است.»
می‌پرسیم پس قلم چی چطور؟ یعنی او هم تا به حال روی محتوا کار نکرده است؟ می‌گوید:« بسیاری از این موسسات بیشتر از این که به عمق بپردازند در صدد وسیع شدن هستند.»
بنابراین می‌توان نتیجه گرفت قلم چی، آیندگان، علوی و خلاصه 600 موسسه آموزشی دیگر که از سال 64 هر یک روشی جدید برای آموزش در نظر گرفته اند، تا به حال به مخیله شان هم نرسیده است که روی محتوا هم می‌شود کار کرد. به هر حال جو کار در سال 81 می‌آید تا خلا محتوا در موسساتی که به گفته خودش « اقیانوس هایی اند به عمق یک متر» را پر کند.
تبلیغات به شیوه جدیدظهور گاج برای بعضی ها با نصب تابلوی دکتر حسابی در خیابان انقلاب همراه بود و برای خیلی ها این فکر را ایجاد کرد که شاید خانواده این استاد شهیر برای زنده نگه داشتن نام جد بزرگشان تصمیم گرفته اند موسسه ای ایجاد کنند تا راهش را ادامه دهند، اما گویا این طور نبوده است« اول فقط می‌خواستیم از تابلو انیشتین استفاده کنیم اما عده ای مخالفت کردند و گفتند چرا از استادان شهیر کشور خودمان مثل دکتر حسابی استفاده نمی‌کنی؟» به هر حال هر دلیلی که پشت پرده این تابلو های بزرگ در خیابان منتهی به دانشگاه باشد، به عبارتی اولین ایده تبلیغی این موسسه انتشاراتی به شمار می‌آید. خلاصه این که گاج هم مانند بسیاری از موسسات آموزشی دیگر جدای از بحث کیفیت، موفقیتش را تا حد بالایی به تبلیغات مدیون است اما سوال ما را مبنی بر اینکه از چه کسی یا کسانی برای مشاوره تبلیغات استفاده می‌کند با یک لبخند نادیده می‌گیرد و فقط می‌گوید:« یک کتاب خوب خودش راهش را پیدا می‌کند،‌ تبلیغات فقط می‌تواند مثل کاتالیزور سرعت فروش را بالا ببرد. مثلا اگر برای شناخته شدن یک کتاب سه سال وقت لازم باشد با تبلیغات می‌توان در یک سال و نیم به همان رسید.»

بزرگ ترین آزمون زیر یک سقف
چهار سال پیش زمانی که برای اولین بار سر میز مصاحبه با آقای جوکار قرار گرفتیم، پرسیدیم چرا گاج در کنار همه این تشکیلات،‌ آموزشگاه و برگزاری آزمون ندارد؟ او هم در جواب گفته بود« در دنیایی که متخصص چشم راست با چشم چپ فرق می‌کند و کارها این قدر تخصصی شده من اعتقاد ندارم وارد این حوزه هم باید بشوم . ما دنبال این نیستیم که صرفا برای این که یک کمپانی داشته باشیم، چند تا کار را با هم انجام دهیم. همین کار نشر خیلی سخت است و ما سعی می‌کنیم همین یک کار را خوب انجام دهیم» حالا سال 89 است و درست یک هفته بعد از بزرگ ترین آزمون آزمایشی زیر یک سقف می‌پرسیم چرا؟ باز هم فقط می‌خندد و در یک جمله می‌گوید:« نمی‌خواستیم اما عده ای گولمان زدند!» و باز می‌خندد تا از کنار این سوال هم رد شود ولی برای توضیح بیشتر می‌گوید: « معتقدم باید شرایطی پدید آورد تا دانش آموزان پیش ازکنکور تمام استرسشان را از دست بدهند،‌ برای همین هم به دنبال بزرگ ترین سالن یکپارچه در کل ایران گشتم و فهمیدم این سالن جایی جز شبستان مصلی با 36 هزار متر مساحت نمی‌تواند باشد. دانش آموزان قطعا وقتی دراین سطح گسترده امتحان می‌دهند تمام ترسشان می‌ریزد.» بدانید که برای تمام شبستان صندلی های یک دست و یک شکل ساخته اند. جمع کردن جمعیتی نزدیک به یک استادیوم 100 هزار نفری در مصلای تهران – آن هم یک هفته مانده به برگزاری کنکور سراسری کار هر کسی نیست؛ به ویژه اگر یک مداد ویژه تست زنی ( که به گفته جوکار زمان تست زنی را هفت تا هشت دقیقه کاهش می‌دهد) و حواله 50 هزار تومانی تخفیف خرید هم به رسم یاد بود اعطا شود و حرف جوایز ارزنده ای مثل مرسدس بنز برای رتبه ممتاز،‌ 10 پژو206 برای نفرات اول و 105 لپ تاپ هم برای برترها به میان بیاید،‌ دیگر اصا نشستن و دست روی دست گذاشتن و نرفتن به سراغ این کنکور های آزمایشی کار عقل سلیم نیست! اما این که چرا چنین ولخرجی هایی برای یک آزمون کاملا علمی صورت می‌گیرد سوالی است از آقای جوکار که پاسخ می‌دهد« ما سال های پیش هم به رتبه های اول کنکور پژو می‌دادیم، اصلا هم برایمان فرقی نمی‌کرد از کتاب های گاج استفاده می‌کنند یا نه. امسال آمدیم حجم هدیه ها را بالا بردیم با این فکر که همه آن هایی که در آزمون بزرگ هم رتبه های اول می‌آورند و نخبه اند باید تقدیر شوند.» خب این درست اما لازم است با بنز و پژو تقدیر شود؟ او ادامه می‌دهد« البته به نظر من این وظیفه دولت است که برای نفرات برتر کنکور تسهیلاتی مثل خانه و ماشین و بورسیه تحصیلی در نظر بگیرد. این که هر سال تعداد زیادی از نخبگان از کشور خارج می‌شوند،‌ به مشکلات مالی شان بر می‌گردد. خیلی از آن ها پایشان را که از ایران بیرون بگذارند،‌ ماشین و خانه جلوی پایشان می‌گذارند. حالا اگر ما یک ماشین به شان بدهیم که اتفاقی نمی‌افتد»
برندی به نام گاج
بعد از این که نام گاج از رادیو و تلویزون و انواع بیل بوردهای تبلیغاتی،‌ حالا نوبت آن رسیده بود که مداد های مخصوص تست زنی با نام گاج به بازار بیایند؛ مداد هایی که به گفته جوکار زمان تست زنی را هشت تا ده دقیقه کاهش می‌دهند و داوطلبانی که از این مداد ها استفاده کنند، حتما موفق ترند. بعد از آن نوبت به لپ تاپ های دانش آموز رسید که از کارخانه تایوانی تولید کننده دل و سونی و اچ پی خارج می‌شدند و آرم گاج داشتند. به گفته جوکار آن ها فقط یک کیلو و 70 گرم وزن دارند و نه ساعت هم باتری نگه می‌دارند؛ تازه در عین حال می‌توانند 500 کتاب را در خودشان ذخیره کنند و کاملا برای دانش آموزان مناسبند. او حتی در پاسخ به این سوال که حتما مخاطبان هدف این بازار دانش آموزان بالا شهری تهرانی اند می‌گوید:« خیر. قیمت این لپ تاپ ها فقط 399 هزار تومان است و در شهرها و روستاها هم متقاضی زیادی دارد» برای پدر خوانده ای که برای مولفانش ساختمانی جداگانه دارد، انبارهایش با سیستم مکانیزه گردانده می‌شوند و برای نقل و انتقال کتاب هایش سال هاست به جای گاری از ماشین های مخصوص استفاده می‌شود، این که از سال 2004 در نمایشگاه فرانکفورت حضور داشته باشد،‌ چندان عجیب به نظر نمی‌رسد.

به گفته خودش، برند گاج قرار نیست به همین لپ تاپ ها و مداد و کتاب منحصر شود چون دانش آموزان به خیلی چیزهای دیگر هم نیاز دارند؛ مثلا آن ها باید از آبی بخورند که یون هایش جوری دستکاری شده اند تا بازدهی مغز را زیاد کنند. تی شرت هایی بپوشند یا در لیوانی آب بخورند که طرح جدول مندلیف دارد و مثل بادام های قصه نازبالش مرادی کرمانی هوششان را زیاد می‌کند و خلاصه از غذاهایی بخورند که به سفارش گاج تولیده شده باشند.


ترفندهای پدر خواندگی در هشت سال
استفاده از زبان و لحنی خاص و منحصر به فرد در کتابهای کمک آموزشی
برخورداری از ایده های جدید در تبلیغات گسترده شهری (‌استفاده از چهره نامداران عرصه علوم و دانش ایران، یکی از این ایده هاست)
عرضه و فروش مداد های مخصوص تست زنی برای اولین بار در تاریخ کنکور به منظور بهره برداری بیشتر از زمان
وارد کننده لپ تاپ های گاج برای دانش آموزان
هدیه پژو به نفر اول کنکور در چند سال اخیر
انتشار دو هفته نامه اطلاع رسانی، خبری و آموزشی «‌نیمکت» برای دانش آموزان به صورت رایگان

ناشر برگزیده بیست و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در سال 1388
منتخب چهارمین جشنواره کار آفرینان برتر به عنوان کارآفرین ملی کشوری در سال 1388
برگزاری بزرگ ترین آزمون آزمایشی جهان زیر یک سقف با شرکت 90 هزار نفر
افتتاح انتشارات بین المللی گاج در سال 81؛‌ یک عنوان کتاب و تیراژ 5 هزار جلد
انتشارات بین المللی گاج در سال 89؛ 500 عنوان کتاب کمک آموزشی در 8 میلیون جلد

عددها و رقم های پدرخوانده جوان
تمام عدد ها و رقم هایی که در زیر می‌بینید تقریبی است و قیمت های امروزی را شامل می‌شود . حواستان باشد که این رقم ها درآمد خالص نیست و باید هزینه های صورت گرفته را ( که معمولا سری است) از آن کم کرد.

56 میلیارد تومان درآمد کتاب های مجموعه ای گاج است که 7 هزار تومان قیمت دارد.

25 میلیارد تومان هزینه شرکت در دوره های هجده گانه کنکورهای آزمایشی 180 هزار تومان است که ضرب در تعداد تقریبی شرکت کنندگان می‌شود.


یک میلیارد تومان درآمد ناخالص از طریق برگزاری بزرگ ترین آزمون آزمایشی جهان زیر یک سقف شهریه ثبت نام هر دانش آموز 18 هزار و 600 تومان بوده که حدود یک میلیارد و 300 میلیون تومان می‌شود.

798 میلیون تومان از راه فروش 2 هزار عدد لپ تاپ های گاج که برای دانش آموزان وارد شده و با رقم 399 هزار تومان به فروش می‌رسد.

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , mhdi855 , محمدرضا پورقوامی , arash1367 , MARYAR , arash67 , REZA HAJISALIMI , iranboy , sherafati , SHAYAN.IRANI , ناصر صادقی , مرتضی الهی
06-08-2011, 11:19 PM
ارسال: #4
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
جالب است ما باید از زندگی این پدر خوانده ها عبرت بگیریم اتفاقا بنده هم 9 تیر امسال کنکور دارم و کتاب های هردو پدر خوانده را برای این آزمون بزرگ مطالعه کرده ام واقعا که هر چقدر پول در می آورند نوش جانشان باشد چون خدمتی که به ما ارائه می کنند خیلی ارزش دارد

آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , محمدرضا پورقوامی , mjdehghani , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , نرگس فیاض
06-08-2011, 11:26 PM
ارسال: #5
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
موفق باشید.

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , محمدرضا پورقوامی , mjdehghani , MARYAR , iranboy , ناصر صادقی , نرگس فیاض
06-09-2011, 10:24 AM
ارسال: #6
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
اگر دقت کرده باشیم هر کدام از این عزیزان شکست را به معنی واقعیش تجربه کرده اند و با تجربه ای که از این شکست گرفته اند فعالیت خود را گسترش داده اند و امروز پله های موفقیت را به راحتی طی می کنند.

آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , faramarz , محمدرضا پورقوامی , mjdehghani , shahram......32 , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , jahanagahi , نرگس فیاض
10-04-2011, 01:40 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 10-04-2011 01:40 PM، توسط jahanagahi.)
ارسال: #7
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
(06-09-2011 10:24 AM)atreeeshgh نوشته شده توسط:  اگر دقت کرده باشیم هر کدام از این عزیزان شکست را به معنی واقعیش تجربه کرده اند و با تجربه ای که از این شکست گرفته اند فعالیت خود را گسترش داده اند و امروز پله های موفقیت را به راحتی طی می کنند.

مهدی جان کلمه شکست وجود ندارد. راه را اشتباه رفتند ولی اراده و ایمان و اعتماد بنفس و هدف و پشتکار داشتند و راه درست را پیدا کردند.

خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
اینستاگرام من :
hoshangghorbanian
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mjdehghani , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , نرگس فیاض , مرتضی الهی
11-08-2011, 09:24 PM
ارسال: #8
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
ولی کتاب های گاج خیلی سطحش از قلم چی بالاتره.یادش به خیر 83 کنکور داشتم

یا حرفی نزنید یا اگر حرفی زدید تا پای جان پای حرفتان باشید(هیتلر)
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , مهدی گل محمدی , mjdehghani , jahanagahi , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , نرگس فیاض
11-08-2011, 10:26 PM
ارسال: #9
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
یادش خیر منم وقتی داشتم تاپیک های بالا رو می خوندم یاد روز کنکور افتادم چه زود گذشت 5 ماه شد

آنچه ویرانمان میکند روزگار نیست حوصله های کوچک و آرزوهای بزرگ است!

مغز ما یک دینام هزار ولتی است که شوربختانه اکثر ما به اندازه یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mjdehghani , jahanagahi , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , نرگس فیاض
11-08-2011, 11:58 PM
ارسال: #10
RE: میلیاردرهای ایرانی از راز خود می گویند...
مشکل اغلب ایرانی ها سطحی نگریست . ژرف گرایی و درک معنای هر چیزی ذهن انسان را برای واکاوی مسایل مربوط به آن محیا می سازد . به نظر من آقای جوکار مشکل دانش آموز ها برا کنکور رو درک کرده و تونته یه جواب دقیق برای اون پیدا کنه ایشون نون چند لحظه فکر کردنشون رو می خورن.

حتماً می شود
باید بخواهی
دهقانی 09132648046
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مهدی گل محمدی , کامیار کاظمی , jahanagahi , iranboy , sherafati , ناصر صادقی , نرگس فیاض
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  کارخانه های نوشابه آب لازم روبرای ساخت ازکجاتامین می کنند؟ مدینه 0 466 06-02-2017 11:01 AM
آخرین ارسال: مدینه
  داستان موفقیت پیتزا پرپروک از زبان مدیر آن از هتلداری تا مطالعاتی در مورد غذا ناصر صادقی 3 15,514 11-21-2015 12:04 PM
آخرین ارسال: شایق.ع
  10 راز موفقیت «پیر امیدیار»؛ ثروتمندترین مرد ایرانی! samiar afshari 6 2,468 10-22-2015 04:45 PM
آخرین ارسال: hossein aghili
  دکتر فیروز نادری؛ از مدیران ‌ارشد ناسا Amiraliamirali 1 363 09-22-2015 11:22 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  "بیژن پاکزاد" موفق‌ترین فروشنده ایرانی Amiraliamirali 1 1,267 09-19-2015 05:54 PM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
  مصاحبه با دو برادری که با (دیجی کالا) میلیاردر شدند ، می‌خواهیم آمازون ایران باشیم Amiraliamirali 0 864 09-09-2015 11:51 AM
آخرین ارسال: Amiraliamirali
Rainbow پولدار ترین مرد ایرانی omid.movafaghiat 0 977 12-25-2014 02:40 PM
آخرین ارسال: omid.movafaghiat
  پولدار ترین مرد ایرانی omid.movafaghiat 0 1,825 12-25-2014 02:33 PM
آخرین ارسال: omid.movafaghiat
  یک مرد روستایی ایرانی با درآمد میلیون دلاری MARYAR 7 2,192 11-18-2014 01:10 PM
آخرین ارسال: melisa8
  رمزهای موفقیت کار افرینانان موفق از زبان خودشان mir abbas 13 3,423 09-04-2014 06:13 PM
آخرین ارسال: tan-graphic
  ورود یک میلیارد تازه وارد ایرانی به لیست فوربس با ملیت تازانیایی forbes 1 1,154 07-24-2014 05:57 PM
آخرین ارسال: YashaR1989
  8مولتی میلیاردر ایرانی را بشناسید (فوق العاده+حتما بخوانید) کامیار کاظمی 25 10,591 07-01-2014 02:18 PM
آخرین ارسال: aminsalar
  خلاقیت یک کارگر روستایی ایرانی که میلیاردر شد! ndm1368 45 11,218 06-19-2014 11:09 PM
آخرین ارسال: abdolhossein
  تنها زن میلیاردر ایرانی کیست؟ iranbano 0 1,262 04-10-2014 04:34 PM
آخرین ارسال: iranbano
  اشنایی با زندگی انوشه انصاری اولین زن فضا نورد ایرانی الاصل - انوشه انصاری نمونه یک ز omid.monibi 0 1,003 01-12-2014 02:32 PM
آخرین ارسال: omid.monibi
Rainbow معرفی میلیاردر های ایرانی همراه عکس omid.monibi 2 1,310 01-12-2014 02:23 PM
آخرین ارسال: omid.monibi
  میلیاردرهای ایرانی را بشناسید successman 3 1,551 12-24-2013 05:29 PM
آخرین ارسال: zhosseini81
  شیخ علیشاهی:با صنایع دستی،می شه پولدار شد hotdvd 1 1,343 08-28-2013 02:18 PM
آخرین ارسال: بهنام ذوالفقارزاده
  گفتگو با دكتر مرتاض:وقتی اتکا به نفس داری می توانی پول در بیاوری hotdvd 0 7,281 08-28-2013 01:58 PM
آخرین ارسال: hotdvd
  آشنایی با میلیاردرهای ایران REZA HAJISALIMI 0 980 07-14-2013 04:33 AM
آخرین ارسال: REZA HAJISALIMI

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS