ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی زمان کنونی: 07-08-2024, 09:20 PM |
|||||||
|
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
|
01-28-2013, 02:21 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-28-2013 02:26 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #171
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
گذری به ۶ بهمن, روز برگزاری همه پرسی انقلاب سفید
---------------------------------------------------------- انقلاب سفید یا انقلاب شاه و مردم نام یک سلسله اصلاحات اقتصادی و اجتماعی شامل اصول نوزده گانه است که در دوره سلطنت محمد رضا پهلوی و با نخست وزیران وقت دکتر علی امینی، اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا در سرتاسر ایران به تحقق پیوست. انقلاب سفید در مرحله نخست پیشنهادی شامل شش اصل بود که محمد رضا پهلوی در کنگره ملی کشاورزان در تهران در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۴۱ خبر اصلاحات و رفراندم را برای قبول یا رد آن به کشاورزان و عموم ارائه داد. در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ در یک همه پرسی سراسری به اصلاحات رای مثبت داده شد. پیش از اصلاحات ارضی ۵۰ درصد از زمینهای کشاورزی در دست مالکان بزرگ بود. ۲۰ درصد متعلق به اوقاف و در دست روحانیون بود و ۱۰ درصد زمینهای دولتی و یا متعلق به محمدرضا پهلوی بود، ۲۰ درصد نیز به کشاورزان تعلق داشت. پیش از اصلاحات ارضی به دستور محمدرضا پهلوی ۱۸۰۰۰ روستا را در فهرستی در آوردند که آن زمینها میبایستی بین روستاییان تقسیم شود. محمدرضا پهلوی سالیان دراز از لزوم اصلاحات ارضی در ایران میگفت ولی در برابر فشار مالکان بزرگ و روحانیون مجبور بود که اصلاحات ارضی را به عقب بیاندازد. در سال ۱۳۳۸ خورشیدی محمدرضا پهلوی از دکتر منوچهر اقبال نخستوزیر وقت خواست که پیشنویس لایحه اصلاحات ارضی را برای ارائه به مجلس آماده کند. در اوایل سال ۱۳۳۹ نسخه اصلاح شده اصلاحات ارضی از تصویب مجلس - که اکثریت آن را مالکان تشکیل میدادند - گذشت. در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ همهپرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند. ۱۹ دی ۱۳۴۰ برابر با ۹ ژانویه ۱۹۶۲ کابینه دکتر امینی فرمان محمد رضا پهلوی را برای برچیدن نظام ارباب رعیتی در ایران به تصویب رسانید. سرانجام در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۴۱ با تمام مخالفت ها و سنگ اندازی ها همهپرسی در ایران انجام میگیرد که به تایید اصلاحات پیشنهادی میانجامد. ۵۵۹۸۷۱۱ برای انقلاب سفید و ۵۲۱۱۰۸ علیه انقلاب سفید آرای خود را به صندوقها ریختند. برای نخستین بار در تاریخ ایران زنان نیز به پای صندقهای رای میروند. در تهران ۱۶۴۳۳ و در دیگر شهرستانها ۳۰۰۰۰۰ تن رای آری خود را به صندوقها ریختند. شش اصل نخستین انقلاب سفید را که محمدرضا پهلوی در زمستان ۱۳۴۱ در کنگره کشاورزان معرفی کرد به شرح زیر بودند: اصل اول - اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی اصل دوم - ملی کردن جنگلها و مراتع اصل سوم - فروش سهام کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی اصل چهارم - سهیم کردن کارگران در سود کارخانهها اصل پنجم - اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان اصل ششم -ایجاد سپاه دانش شاه ابتدا این شش اصل را به عنوان اصول انقلاب سفید بیان کرد و به تدریج ۱۳ اصل دیگر به آن اضافه کرد که هر یک به اقتضای تحول جامعه و توسعۀ امکانات ملی و پیدایش نیازها و مقتضیات جدید ارایه شد که عبارت بودند از: اصل هفتم - ایجاد سپاه بهداشت اصل هشتم - ایجاد سپاه ترویج و آبادانی اصل نهم - ایجاد خانههای انصاف و شوراهای داوری اصل دهم - ملی کردن آبهای کشور اصل یازدهم - نوسازی شهرها و روستاها با کمک سپاه ترویج و آبادانی اصل دوازدهم - انقلاب اداری وانقلاب آموزشی اصل سیزدهم - فروش سهام به کارگران واحدهای بزرگ صنعتی یا قانون گسترش مالکیت واحدهای تولیدی اصل چهاردهم - مبارزه با تورم و گران فروشی و دفاع از منافع مصرف کنندگان اصل پانزدهم - تحصیلات رایگان و اجباری اصل شانزدهم - تغذیه رایگان برای کودکان خردسال در مدرسهها و تغذیه رایگان شیرخوارگان تا دو سالگی با مادران اصل هفدهم - پوشش بیمههای اجتماعی برای همه ایرانیان اصل هیجدهم - مبارزه با معاملات سوداگرانه زمینها واموال غیرمنقول اصل نوزدهم - مبارزه با فساد، رشوهگرفتن و رشوهدادن عدهای از روحانیون، معتقد بودند که برنامههای انقلاب سفید، در تضاد با بنیادهای شریعت اسلام است. سرشناسترین روحانی مخالف، روحالله خمینی بود که همهپرسی را «نامشروع» خواند و آن را تحریم کرد. وی در ۱۰ اسفند ۱۳۴۱، طی نامهای به شاه ایران از دادن حق رأی به زنان اعتراض میکند و آن را خلاف اصول قرآن میداند. اعلامیههای اعتراض آمیز برخی روحانیون، به ویژه سخنرانیهای روحالله خمینی، سبب ایجاد برخی اعتراضات در بعضی طبقات جامعه نسبت به انقلاب سفید شد. این اعتراضات، منتج به درگیریهای خیابانی در برخی شهرها به ویژه مشهد و قم شد. در تاریخ ۲ فروردین۱۳۴۲ نظامیان با حمله به مدرسه فیضیه قم اجتماع مخالفان انقلاب سفید را سرکوب کردند. در ۱۵خرداد۱۳۴۲ ماموران امنیتی حکومت در قم، اقدام به دستگیری روحالله خمینی کردند. همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
01-29-2013, 02:20 AM
ارسال: #172
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
گذری به 10 بهمن و جشن سده
---------------------------------- جشن سده، جشن نور و روشنایی و یادگاری از ایران باستان است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار میشود. جشن سده جنبه دینی نداشته، تمام داستانهای مربوط به آن غیردینی بوده و جشنی کهن و ملی محسوب میشود. این جشن را به هوشنگ نسبت دادهاند. جشن سده از جشنهایی است که بعد از اسلام هم تا زمان غزنویها و سلاجقه معمول بودهاست. وجه تسمیه جشن سده به عقیده جمعی این است سده برگرفته از پنجاه روز و پنجاه شب به نوروز ماندهاست. بیشتر دانشمندان نام “سده” را گرفته شده از صد میدانند. ابوریحان بیرونی مینویسد:”سده گویند یعنی صد و آن یادگار اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست میآید و برخی گویند علت این است که در این روز زادگان کیومرث، پدر نخستین، درست صد تن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گرداند “و برخی برآنند که در این روز “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید. ” نظر دیگر این که سده معروف، صدمین روز زمستان از تقویم کهن است، زمستان در تقویم کهن ۱۵۰ روزه و تابستان ۲۱۰ روزه بوده و برخی گفتهاند که این تسمیه به مناسبت صد روز پیش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است. از اسطورههای جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی میگوید:«هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار و کاشتن درخت را به او نسبت میدهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقهای زد و آتش پدیدار شد.» برگزاری جشن سده – تا دوره ساسانی: فردوسی آن را به هوشنگ نسبت میدهد و ابوریحان بیرونی و نوروزنامه آن را از فریدون میدانند و همچنین رسمی شدن جشن سده به زمان اردشیر بابکان منسوب شده، اما در هیچکدام به شیوه برگزاری آن اشارهای نشده است. – بعد از ساسانیان: مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی و مسکویه از شیوه برگزاری جشن سده در دوران غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان تا دوره مغول بسیار نوشتهاند. از آیینهای عامه مردم سندی در دست نیست اما در حضور شاهان، رسم شعرخوانی بود و نیز پرندگان و جانورانی به آتش انداخته میشدند و گیاه خوشبو تبخیر میکردند تا مضرات آن را برطرف کنند. در عصر حاضر: در مازندران، کردستان، لرستان، و سیستان و بلوچستان روستاییان و کشاورزان و چوپانان و چادرنشینان نزدیک غروب یکی از روزهای زمستان (آغاز نیمه یا پایان زمستان) روی پشت بام، دامنه کوه، نزدیک زیارتگاه، کنار چراگاه و یا کشتزار آتشی افروخته و بنا بر سنتی کهن پیرامون آن گرد میآیند بدون آنکه نام جشن سده بر آن نهند. ولی در کرمان جشن سده یا سده سوزی در بین تمامی اقشار مردم کرمان، مسلمان، زرتشتی و کلیمی رواج دارد که همه ساله در دهم بهمن ماه برگزار میشود. در بین چادرنشینان بافت و سیرجان سده سوزی چوپانی برگزار میشود که شب دهم بهمن آتش بزرگی به نام آتش جشن سده، با چهل شاخه از درختان هرس شده که نشان چهل روز “چله بزرگ” است در میدان ده برمیافروزند و میخوانند: سده سده دهقانی/ چهل کنده سوزانی/ هنوز گویی زمستانی. چنانکه از کتابها و اسناد تاریخی بر میآید جشن سده جنبهی دینی نداشته و تمام داستانهای مربوط به آن غیردینی است و بیشتر جشنی کهن و ملی محسوب شده و وارث حقیقی جشن سده نه فقط زرتشتیان، بلکه همه ایرانیاناند. همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
01-30-2013, 02:32 AM
ارسال: #173
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
سلیمان بهبودی از یک شب عید که حقوق و پاداش اهل دربار داده می شد در حضور رضاشاه بود و صحبت شیرینی اضافه حقوق و عیدی شب عید از جانب سلیمان بهبودی مطرح می شود. بهبودی می گوید وقتی که رضاشاه را سر کیف دیدم عرض کردم؛ قربان بین ما ایرانیان مثالی هست. فرمودند مثلا؟ عرض کردم می گویند از دریا چه یک جام آب برداری و چه یک جام آب بریزی فرقی نمی کند، خداوند به اعلیحضرت همایونی همه چیز داده و به اندازه یک مملکت بلژیک شاید بیشتر ملک و نقدینه داده است.
به محض اظهار این مطلب چنان تغییر حال دادند که واقعا رنگ صورت برافروخته شد و سفیدی چشم به کلی تغییر کرد و از پشت میز تحریر بلند شدند و آمدند وسط اتاق و چند بار نفس عمیق کشیدند، دستهای خود را به هم مالیدند و طوری تغییر حال دادند که حال سکته به بنده دست داد... ساکت و بی حرکت ایستادم. بعد از اینکه چند مرتبه طول اتاق را قدم زدند و آههای سرد کشیدند با رنگ پریده به این شرح فرمودند؛ من خیال می کردم کارهایی که می کنم شماها که مثل پیراهن تن من می مانید میدانید و به دیگران که نمی دانند می گویید؛ امشب فهمیدم که متاسفانه شما هم نمیدانید و خیلی باعث تاسف من شد. آن وقت به بنده نزدیکتر شدند تا حدی که نفس اعلیحضرت همایونی به بنده می خورد و سوال فرمودند؛ پدر شما مرده یا زنده هست؟ خواستم جواب بدهم خودشان فرمودند؛ میدانم، مرده. باز فرمودند ؛ چه ثروتی داشت؟ خودشان فرمودند میدانم چه داشت. میخواهم بگویم که وقت مردن من نیز مانند پدر تو خواهم مرد؛ در وقت مردن دو ذرع و نیم چلوار خواهم برد، آنچه هست و من دارم همین جا می ماند. اینها که من دارم آبروری مملکت است. اگر منظور املاک است تمام شان می ماند. من می بینم صاحبان املاک مزوروعی به این خوبی اصلا به آنها توجه ندارند و بکلی ویرانه شده است. سرتاسر شمال بهترین املاک مزروعی است که میتوان از عایدات آن بودجه مملکت را تامین کرد. تو که جغرافیا و تاریخ خواندی می دانی سوئیس کجاست و چه دارد، آیا سوئیس مثل ما نفت دارد؟ معدن دارد؟ جز چند کارخانه ساعت سازی چیز دیگری دارد؟ هیچ میدانی مملکت به این کوچکی بودجه اش از بیشتر ممالک بزرگ بیشتر است؟ از کجا این عایدات را می آورد؟ فقط منظره های زیاد دارد، ولی آن منظره ها ر ا تمیز نگاه داشته و زینت کرده و وسیله آسایش برای جهانگردان تهیه کرده است. این است که از بیشتر نقاط دنیا جهانگردان در موقع معین پولهای خود را می برند و در آن جا خرج می کنند و بر می گردند. ما که هر گوشه از مملکت مان سوئیس است چرا وسیله تهیه نکنیم که از این پولها در مملکت ما هم خرج شود و استفاده ببریم؟ مگر فراموش کردید که من دستور دادم در مازندران به متمولین اطلاع دهند و اعلان کنند هرکس بهترین عمارات را که دارای تمام وسایل زندگی باشد بسازد من جایزه میدهم ولی کسی اقدام نکرد. منظورم این بود که اگر خارجی ها در ایران به شمال خواستند بروند اقلا جای خواب راحتی داشته باشند به همین مناسبت دستور دادم کنار راه آهن نزدیک شهرها و قصبات عمارتهای کوچک بسازند. شنیده ام در سوئیس اگر کسی بخواهد جنگل ببیند باید برود به جایی و اگر دریا بخواهد ببیند برود جای دیگر و جلگه و دشت جای دیگر. اما در رامسر ما در یک نقطه که بایستد با حرکت دادن سر، هم جنگل و هم جلگه و هم دریا خواهد دید. خداوند محل به این خوبی به ما داده آنوقت به آن کثافت افتاده بود، عاقبت مجبور شدم خودم این کار را بکنم. آب معدنی رامسر کجا پیدا می شود؟ چرا نتوانستیم استفاده ببریم؟ به تجار و سرمایه داران سفارش و تاکید کردم کارخانه بیاورید نیاوردند، خودم آوردم، باز تاکید و سفارش کردم مهمانخانه بسازید و تشکیل شرکت بدهید نکردند. ... من می بنیم بهترین آب و هوا و بهترین منظره طبیعی را داریم چرا استفاده نبریم؟ من امروز پادشاهی هستم مالک و زارع، مهمانخانه چی، کارخانه چی، و حمامی. مگر من نمیدانم پادشاه مملکت نباید این کارها را بکند؟ اما ملاحظه می کنم که فرد ایرانی امروز که صد تومان خرج می کند میخواهد فردا صد تومان از خرجی که کرده عایدی بردارد، درصورتی که خارجیها میلیونها تومان خرج می کنند و سالها فعالیت می کنند، و بعد از سالها زحمت بهره بردای می کنند. منهم مملکتم را دوست دارم، بنابر این شخصا اقدام می کنم. فردا هم که رفتم تما آنچه که کردم می ماند برای مملکت. بعد از یک ساعت فرمایش، درحالی که واقعا به گریه افتاده بودم بنده را با کمال تاثر و ناراحتی مرخص فرمودند. کتاب "خاطرات سلیمان بهبودی" همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
![]() |
![]() |
|
01-31-2013, 02:47 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-31-2013 02:49 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #174
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
فرهنگ غنی ایرانی (بخش سوم)
-------------------------------------- تاثیر گذاری بر ادیان جهان فرهنگ ایران از روز نخست دین گرا بوده است و به همین جهت از مهم ترین و موثرترین فرهنگهای جهان در پیدایش ادیان بزرگ محسوب می شود. در شهرهای مختلف ایران مسیحیان, زرتشتیان, کلیمیان, یهودیان, بهائیان, شیعیان, سنی ها و ... صدها سال پیش از آنکه سازمان حقوق بشری ایجاد گردد در کنار یکدیگر زیسته اند. هیچ گاه در فرهنگ ایرانی مردم برای همسان نبودن دینشان به دیگر هم میهنانشان شمشیر نکشیدند. هیچگاه نبردهای دینی در ایران رخ نداد و هزاران سال است که دهها آئین و باور و مذهب مختلف در کنار یکدیگر زندگی کرده اند. امری که میان اعراب و حتی اروپاییان تا پیش از رنسانس رایج بود و هست. اگر تبعیض دینی هرزگاه دیده شده است حاصل حکومتهایی است که بر پایه فرهنگ ایرانی استوار نبوده اند. اردشیر بابکان بنیانگذار سلسله قدرتمند ساسانی چنین فرمود: دین اساس ملک است و ملک نگهبان دین, هرچه را اساس نباشد معدوم گردد و هرچه را که نگهبان نباشد به تباهی انجامد. تاثیر فرهنگ ایران در ادیان جهان از دید پرفسور آرتور پوپ: فنون کشاورزی و فلز کاری و مبانی اندیشه های دینی, مذهبی و فلسفی, نوشتن اعداد و نجوم و ریاضیات از سرزمینی آغاز شد که امروزه خاورمیانه نام دارد. سرچشمه بسیاری از این امور فرهنگی در فلات پهناور ایران است. هرگاه تاثیر ایران در ادیان جهان وجود نداشت هیچ دینی امروز چنین نبود. اسلام فراگیر در پرتو تمدن ایران از دید پرفسور ریچارد فرای: آیا در جامعه اسلامی نوپا, فرهنگ و تمدن ایران باستان اعراب را در خود حل میکند یا آنکه فرهنگ عرب و سابقه و ارزشهای اخلاقی آنان بر دیگر ملل تاثر خواهد گذاشت؟ بدون شک ایرانیان اسلام را در فرهنگ و تمدن خود حل کردند و اسلام را همچون یونانیان که مسیحیت را جهانی کردند با فرهنگ خود فراگیر نمودند. ولتر فیلسوف فرانوسی معتقد است: ایرانیان نخستین قومی بودند که به وجود خدای یکتا, شیطان, بهشت, معاد, برزخ و دوزخ پی بردند و ایمان آوردند. سپس این افکار را بر سراسر جهان گستردند و از این راه در تکامل و تحول ادیان موثر شدند. چنانچه بسیاری از باورهای دینی یهودیان و مسیحیان را در آئین های زرتشتی و میترائیسم میتوان دید. شیطان که سرچشمه بدی و تبهکاری است همان اهریمن زرتشتیان است. این سروده نامور ایرانی شاهکاری است از باور ملت ایران نسبت به درگاه حضرت حق. ایمان به گذرا بودن جهان و فانی بودن آن: مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک ........................ دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم مانده ام سخت عجب که از چه سبب ساخت مرا ........................ تا چه بودست مراد وی از این ساختنم از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود ........................ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم --------------- همراه باشید, ادامه دارد ... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
02-01-2013, 12:55 AM
ارسال: #175
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
داستان استر, دروغ یا واقعیت (بخش چهارم)
------------------------------ حال به روایتی دیگر میپردازیم. شاید جالب باشد بدانید که این داستان را کلا از اینکه به خشایار شاه و دوران او مربوط است نهی مینمایند و برعقیده اند که این ماجرا در زمان اردشیر دراز دست ( اردشیر اول) اتفاق افتاده! جالب است!!! به خودی خود در این ماجرا ابهامات زیاد است اما با هرچه جلوتر رفتن ما بیشتر با ابهام مواجه میشویم! باید گفت که روایات بالا این بار با حضور اردشیر اول و استر و هامان و مردخای اتفاق می افتد! البته باید بگویم که بر سر اینکه واقعا این ماجرا در زمان کدام شاه اتفاق افتاده شک وجود دارد اما چون در تورات نام خشایار شاه ( اخشورش در تورات) برده شده و او را معرفی میکنند مورخین خشایار شاه را قبول کرده اند نه اردشیر اول را. هرچند که با توجه به مطابقت های تاریخی با اسناد و مدارک گفته شده زمان اتفاق این ماجرا به اردشیر اول بیشتر مربوط میشود تا خشایار شاه و بُعد زمانی با خشایار شاه هماهنگی ندارد اما در اکثر مقالات و کتب روایت خشایار شاه مورد استناد قرار گرفته. هیمن ابهامات و نیز این ابهام آخری سبب شده که عده ای این واقعه را تنها یک افسانه ساخته تخیل بدانند که این نظریه نیز دارای تقسیماتی است!! گروهی بر این عقیده اند که این داستان تنها برای خراب کردن یهودیان ساخته شده و همه مطالب دروغ است! و یا بزرگنمایی بسیار بیشتر شده است. گروهی دیگر عقیده دارند که این مطلب را بر علیه ایرانیان ساخته اند تا خوی وحشی گری ایرانی را نشان دهند و آنرا در مقابل غرب ، بربر نشان دهند. این موضوع با توجه به روایات هرودت و دیگر یهودیان کمی تا قسمتی مورد بحث است اما شاید بشود گفت که درست ترین نظر این است که این واقعه روی داده اما در هر روایت جرح و تعدیلاتی به مرور زمان به نفع یک قوم به وجود آمده و از طرف هرکسی به یک نحو بیان گردیده و کماکان بیان میگردد! در پایان این قسمت باید بگویم که اکر مورخین وجود چنین واقعه ای را که مسبب جشن پوریم یهودیان گشته مورد تایید قرار داده اند ، اما بحث بر سر چند و چون ماجرا باز میباشد! --------------- همراه باشید, ادامه دارد ... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
02-01-2013, 02:42 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 02-01-2013 02:48 AM، توسط سعید یوسفی.)
ارسال: #176
|
|||
|
|||
معرفی ارد بزرگ، بزرگمردی معاصر، از کشور عزیزمان ایران و از خطه خراسان
![]() وقتی جملات قصارش رو بخونید از عمق اونها شگفت زده می شید و به ایرانی بودن خودتون می بالید که چنین افرادی رو تو خودش پرورش داده، انسانی با خرد ناب و ژرف نگری بی بدیل. - ارد بزرگ ، بزرگترين حكيم و فيلسوف حال حاضر ايران ، در شهر مشهد بدنيا آمد . - اجداد پدري او از شهر شيروان هستند و از اين رو در شهر شيروان به او "بزرگ شيروان" مي گويند ، اجداد مادري اش از سران ايل قشقايي شيراز بوده اند . احمد شاه مسعود (رهبر نظامي مجاهدين و وزير دفاع افغانستان) مي گويد : من و ارد [حكيم ارد بزرگ ايراني] زاده يك سرزمين بزرگ هستيم . بي نظير بوتو (نخست وزير شهيد پاكستان) مي گويد : ما با كشورهاي منطقه و بخصوص ايران ، اساطير ، فرهنگ و تاريخي مشترك داريم من هم همانند بزرگاني نظير "اقبال لاهوري" و "ارد بزرگ" تمايل دارم كشورهاي ما بر اساس فرهنگ و ريشه هاي مشترك هر روز بيشتر از پيش به هم نزديك شوند . فرزانه شيدا (اديب و سراينده ايراني مقيم كشور نروژ و نويسنده كتاب يازده جلدي بُعد سوم آرمان نامه حكيم ارد بزرگ ) مي گويد : چيزي كه انسان نيازمند آن در طول راه سفر عمر خويش است و در درون « خويش» خود همواره در اين باور زندگي ميكند كه اميد و آرزو را مي توان رنگي از حقيقت داد و بر اساس خواسته هاي زندگي خود گام برمي دارد و در راه سرنوشت انسان مي بايست فانوس وچراغي از سخنان *ارد بزرگ ,اين عالم بزرگ انديشه را در سياهي هاي دنياي ناشناخته اي كه به شناخت آن نيازمنديم به همراه داشته باشد وحتي كلمه به كلمه ي آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر كجا در جائي و منطقه اي از زندگي دچار سستي و نا اميدي شد به مرور دوباره ي افكار و ايده هاي حكيم ارد بزرگ بنشيند چرا كه تمامي اين جملات طلائي و اين پندهاي زّرين به «معرفت انساني »در ميدان خرد يك به يك , جنبه علمي و كاربردي ثابت شده اي را در علوم پايه زندگي داراست و بر اين اساس مي توان «*حكيم ارد بزرگ را اسطوره راه و انديشه » ناميد. دكتر شبرنگ عطايي (پژوهشگر و محقق افغانستان) مي گويد : ارد بزرگ اسطوره عصر درعرصه وحدت دوباره فرهنگ والاي پارسي درمنطقه است . پارسي زبانان امروز بيشتر از هر وقت بوجود شخصيت هايي چون ارد در ايران و شكوه شهيد گشته احمد شاه مسعود در افغانستان كه دوست و همفكر ارد بزرگ بود ضرورت دارند .دولت ها و مردم فرهنگ دوست ارين بايد نظريه هاي اين دو شخصيت تاربخ عصر حاضر را در عمل پياده كنند. شكوهه عمراني (فعال اجتماعي كشور سوييس ، شاعر و مترجم كتاب آرمان نامه ارد بزرگ به زبان فرانسوي) مي گويد : انديشه ها و افكار ارد بزرگ بسيار متعالي است و اميدوارم روزي خواسته هاي وي در مورد همگرايي ، اتحاد و حقوق تاريخي به مرحله ي اجرا در آيد و آنروز روز سربلندي و غرور هر فرد ايراني و وطن دوست خواهد بود و بازگشت ايران به عظمت و شكوه ديرين و بازيابي جايگاه واقعي خويش در دنيا . بسيار خوشوقتم كه موفق به ترجمه ي بخشي از سخنان ارد بزرگ گرديدم . نمونه ای از جملات قصار ایشان برای پرش های بلند ، گاهی نیاز است چند گامی پس رویم . توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید. آنکه برنامه ها را از پایان به آغاز ، مورد گفتگو و ارزیابی قرار می دهد بر راستی در حال سرپوش گذاری بر روی چیزی است گفتگو با آدمیان ترسو ، خواری بدنبال دارد. دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست ، بلکه نشان نابودی زمان ، به گونه ای گسترده است. آدمی می تواند بارها و بارها به شیوه های گوناگون قهرمان شود اگر دست تقدیر و سرنوشت را فراموش کنیم پس از پیشرفت نیز افسرده و رنجور خواهیم شد آنکه پیاپی سخنتان را می برد ، دلخوش به شنیدن سخن شما نیست اندیشه و انگاره ای که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است کارمندان نابکار ، از دزدان و آشوبگران بیشتر به کشور آسیب می رسانند. مردانی که بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی می کنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن می تازند دشمن ابزار نابود ساختن آدمی را ، در درون سرای او جست و جو می کند همین که سلامتی، یعنی ثروتمندترین انسان روی زمینی. پس خدا را با همه وجودت شکر کن. |
|||
02-03-2013, 12:35 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 02-03-2013 01:00 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #177
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
یک درخواست, یک خواهش
نمی دانم چند تن از شما با "امرداد" آشنا هستید یا آن را خوانده اید. اگر کوتاه بگویم: "امرداد" تنها نشریه ملی میهنی است که از ایران می نویسد. از فرهنگ و تاریخش, از دردها و زجه هایش ... این نشریه ابتدا به صورت هفتگی چاپ می شد, اما دیر زمانی است که دو یا سه هفته و گاه بیشتر طول می کشد تا به مرحله چاپ برسد و روزهای سختی را می گذراند. چرا که این نشریه توسط دوستداران ایران زمین اداره می شود و هیچ نهاد کمکی و پشتیبانی ندارد. دوستان بزرگوار امشب تنها می خواهم بگویم که هر دو هفته یک بار با خریدن یک شماره "امرداد" از آن پشتیبانی و حمایت کنیم. امشب می خواهم بگویم تکیه گاه تنها نشریه ای باشیم که دردش ایران است و برای ایران می کوشد و نباید بگذاریم زمین بخورد. همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
02-03-2013, 01:17 AM
ارسال: #178
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
امشب آمدم و دیدم آنچه که دوست نمی دارم. دیدم بی مهری که به این تاپیک شد و نه به این تاپیک بلکه به ایــــــــــــــــــــــران ...
اما چه گویم, ... باز علیرضا لبخندی می زند و می گوید ایران, ... ایران, ... ایران, ... باز با خود می گوید ایران درد بسیار کشیده, این درد بسیار کوچک بگذار بر دل علیرضا جا خوش کند که در مقابل درد ایران هیچ است. با خود می اندیشد که سخن ها دارد, اما باز تامل ... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
02-04-2013, 10:50 PM
ارسال: #179
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
داستان استر, دروغ یا واقعیت (بخش پنجم)
------------------------------ یک نکته را نیز در مورده چگونگی ازدواج خشایار شاه با ملکه استر وجود دارد که لازم به ذکر می بینم(روایت مورد تایید ما خشایار شاه در آن نقش دارد!) خشایار شاه در جشن پادشاهی خود به مدت 180 روز در شوش جشن برپا کرده بود و سفیران و پادشاهان بسیاری از دیگر کشورها و مقامات بلند پایه ایرانی را دعوت کرده بود و از آنان در طی این مدت پذیرایی شایانی به عمل می آورد و در این اثنا است که روزی خشایار شاه مست نموده و دیگران نیز وضعی بهتر از شاهنشاه ایران ندارند بحث به وجاهت خانم ها کشیده می شود که خشایار شاه ملکه و زن خود را که(( وشتی )) نامی بود و از بزرگ زادگان هخامنشی قرار داشت زیباترین معرفی میکند و برای نمایاندن زیبایی او امر به حضور ملکه در مجلس ضیافت مردانه می دهد. ملکه حضور خود را در مجلس مردانه دون شان خود و خارج از مراسم مملکتی دانسته و امر شاه را از روی مستی و بدون مطالعه صادر شده بود رد میکند و تن به حضور به مجلس نمیدهد ( در واقع زنان هخامنشی به خصوص درباری با حجاب ظاهر میشوند اما خشایار شاه خواستار برداشتن حجاب وشتی میشود و البته در این روایت این ماجرا شرح داده نمیشود هرچند تا حدود زیادی درست است) خشایار شاه از حضار نسبت به بی اعتنایی ملکه نسبت به وی نظر میخواهد.یکی از وزرای عرب عماقله از ممالک مفتوحه به نام هامان ! اظهار می دارد که ملکه موجب شده که بعد از این سایر زنها هم از شوهر خود تمکین نکنند و به آنها احترام گذارند.لذا برای عبرت سایرین پیشنهاد میکند که ملکه باید به فوریت اعدام شود.پیشنهاد هامان بلافاصله در حال مستی شاه به مرحله اجرا گذارده میشود.فردای روز حادثه شاه از مستی برون می آید و متوجه کاری که کرده شده و به شدت متاثر میگردد.درباریان برای تسکین خاطر شاه پیشنهاد می دهند جانشین ملکه وشتی را از میان دختران زیبا از نو انتخاب نماید.دختران زیباروی دسته دسته به پایتخت اعزام میشوند و یکی از بزرگان یهود به نام مردخای (بخت النصر او را به اسارت به شوش آورده بود) عموزاده ای به نام هدسه داشت و مادر و پدر خود را از دست داده بود و در این زمان تحت سرپرتسی مردخای می زیست. مردخای او را نیز همراه دخترها به دربار میفرستد.اتفاقا خشایار شاه با دیدن این دختر دل و دین از دست میدهد و در کمال مسرت گم کرده ی خود را پیدا میکند و او را به عنوان ملکه خویش برمیگزیند و خشایار شاه به او میگوید هرچه از من میخواهی طلب کن حتی اگر نصف مملکت و سلطتنت باشد ( گویا خشایار شاه عشق گفتن این جمله است و گویا ایشون همه مملکت رو با دستای خودش به دست آورده بوده که اینجوری بذل و بخشش میکنه!) بنا به دستور شاه هدسه ، (( استر )) که به معنی ستاره است نامیده میشود و مردخای نیز به پیشنهاد استر حاجب و نگهبان شاه میگردد. دوستان این روایت دقیقا در پی اولین روایتی که گفتیم آمده است! و خوب باز هم در اینجا میشود نقش یهود و عرب و شراب را دید. سوالات در این باب هم بسیار است و روایت نیز به همان بسیاری. عده ای معتقدند که شاه ملکه وشتی را به عنوان عروس خود انتخاب کرده بوده و در روز عروسی از او میخواهد که بدون حجاب وارد مجلس شود اما وشتی قبول نمیکند وشاه نیز از وی رو میگرداند ( طبق بعضی شنیده ها وی را به قتل میرساند) و پس از درک کار خود ملکه را به همین شیوه ای که در نقل بالایی آمد انتخاب میکند و استر ملکه میشود. اما نقش هامان در اینجا جالب نشان داده میشود! چگونه است که او میشود یکی از وزرای عرب ممالک مفتوح هست و چگونه پس از کشته شدن وشتی شاه با او به دلیل تحریک وی به این اقدام برخوردی نمی نماید؟ متاسفانه هر نقل قول و روایتی در خود آشوب و ابهام زیادی جای داده که باعث میشود حتی با خود روایت نیز هماهنگی نداشته باشد که یکیاز دلاول پرپیچ و خم شدن این داستان همین تناقضات است. لازم به ذکر مجدد میدانم که بگویم در این روایت گفته شده که خود خشایار شاه اسم هدسه را به استر تبدیل کرده در صورتی که در بعضی روایات هدسه و مردخای از ترس لو رفتن هویت واقعی خویش اسم استر را انتخاب کرده اند. دوستان اگر دقت کرده باشید در این روایت هامان را یک عرب عماقله میدانند و در روایت مورخین عرب هم! او را عرب عماقله اما وزیر دربار میدانند که توانسته به دربار شاه وارد شود و ذکری نیز اینکه وی از بزرگان هخامنشی است یا خیر نمی گردد. اگر شما کمی اخبار تلویزیون هم گوش دهید بارها به عدوت و کینه اعراب و یهودیان رسیده اید!!! و ماجرا از این جا جالبتر میشود که داستان به اعراب و یهود ختم میگردد ! --------------- همراه باشید, ادامه دارد ... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
02-10-2013, 12:53 AM
ارسال: #180
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
بيستم بهمن؛ آزاد شدن ايران از سلطه عربان
------------------------------------------------ يعقوب ليث مبارز خستگي ناپذير راه تجديد استقلال و يکپارچگي ايران، حاکميت ملّي ايرانيان و قهرمان ميهن كار آزادكردن هرات، باميان، بلخ، كابل، غزنه و بُست از سلطه عرب (تازيان) را نهم فوريه سال867 مصادف با 20 بهمن تكميل كرد. يعقوب در طول يازده سال بعد نيشابور، گرگان، كرمان، فارس و خوزستان را هم از چنگ عرب خارج ساخت و درجریان پیشروی به سوی بغداد در ناحیه دیرالعاقول (کنار دجله) با سپاه اعزامی حکومت عباسیان رو به رو شد و به نبرد پرداخت. یعقوب پیشنهاد سازش خلیفه معتمد عباسي را رد کرد. وی درخوزستان خودرا برای لشکرکشی دیگری به سوی بغداد آماده می کرد که پنجم ژوئن 879 در گنديشاپور بر اثر بيماري قولنج درگذشت و در همانجا مدفون شده است. انوشیروان کیهانی زاده ![]() یعقوب لیث(حکومت:۸۶۷-۸۷۹) سربازی با شهامت و با قابلیت استثنایی بود که از خانوادهای از مردم عادی و از پدری مسگر برخاست و حکمران شرق و جنوب ایران گشت، تا بغداد لشکر راند و قدرت معتمد خلیفهٔ عباسی را به مبارزه طلبید. پدر زبان پارسی پس از اسلام در ایران است. وقتی شاعری بنا بر رسم زمان قصیدهای به عربی در مدح او سرود، وی او را ملامت کرد که چرا به زبانی که نمیفهمد برایش شعر سرودهاست. با شنیدن این سخن، محمد بن وصیف که ادارهٔ امور دیوان یعقوب را بر عهده داشت قصیدهای به فارسی در مدحش سرود و این قصیده(براساس روایت مؤلف ناشناس تاریخ سیستان که قصیده را نقل نموده) آغاز سرودن شعر درباری به این زبان گردید. همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین | greenworld | 0 | 187 |
05-27-2023 05:02 PM آخرین ارسال: greenworld |
|
مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه | سینا عدنانی | 1 | 464 |
09-09-2018 01:19 PM آخرین ارسال: mahdir938 |
|
در محل شما چه چیزی فراوان است؟ | cooch | 31 | 4,633 |
06-01-2018 03:04 AM آخرین ارسال: amir_sky |
|
راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل | uhanna | 0 | 591 |
02-04-2018 03:17 AM آخرین ارسال: uhanna |
|
چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ | shokrgozar | 7 | 1,438 |
09-01-2017 09:53 AM آخرین ارسال: sh44 |
|
دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . | javadse | 2 | 1,002 |
07-08-2017 04:00 PM آخرین ارسال: شایان21 |
|
اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم | jahanagahi | 115 | 34,945 |
05-18-2017 01:21 AM آخرین ارسال: مهندس نرم افزار |
|
چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ | shokrgozar | 0 | 547 |
02-20-2017 04:14 PM آخرین ارسال: shokrgozar |
|
چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ | Benhour | 1 | 1,405 |
10-23-2016 12:43 AM آخرین ارسال: Benhour |
|
مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ | sepehrplus | 2 | 848 |
09-28-2016 03:02 PM آخرین ارسال: habib tousi |
|
تاریخ تولد بچه های انجمن! | MARYAR | 331 | 41,532 |
08-10-2016 02:00 PM آخرین ارسال: mahdie.sfi |
|
![]() |
اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود | SAMIRA | 71 | 16,244 |
05-23-2016 02:08 AM آخرین ارسال: poldar |
یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست | mortaza_max | 13 | 3,289 |
02-15-2016 02:59 PM آخرین ارسال: نیما روشنگر1 |
|
شروع یه کار گروهی/ کار در وب | mohammad.b | 17 | 3,732 |
11-20-2015 08:49 PM آخرین ارسال: فاطیما14 |
|
![]() |
جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن | MARYAR | 33 | 10,511 |
09-25-2015 10:31 PM آخرین ارسال: vlvl |
بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) | hasan-f | 26 | 7,908 |
09-22-2015 11:23 AM آخرین ارسال: سلطان ایده |
|
تایپ در منزل | صدفی | 1 | 564 |
09-08-2015 11:16 PM آخرین ارسال: hs6467 |
|
به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر | rezakakaei | 4 | 1,527 |
06-07-2015 09:36 AM آخرین ارسال: rezakakaei |
|
![]() |
میزبانی از یکدیگر در شهرمان | cooch | 3 | 503 |
05-09-2015 03:26 PM آخرین ارسال: cooch |
حداقل یکبار در زندگی این کارها را انجام دهید | بيلا بالا | 4 | 983 |
03-06-2015 02:45 PM آخرین ارسال: samiar afshari |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 75 مهمان