اگر 24 ساعت فرصت داشتید چه میکردید

[jahanagahi]

حدود 14 سال قبل آرانگاه خود را در قطعه 36 بهشت زهرای تهران جنب قطعه هنرمندان خریداری کرده ام و هر بار که به آنجا
می روم سر قبر خودم هم فاتحه ای می خوانم.

[MARYAR]

تمام داراييم را نقد مي كردم و از صبح به خانه سالمندان و شيرخوارگاه ها و خانه هاي عاطفه سر مي زدم و لحظات و پولهايم را براي معصوم ترين انسان ها خرج مي كردم

[P@RSA]

(04-27-2012 10:28 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  حدود 14 سال قبل آرانگاه خود را در قطعه 36 بهشت زهرای تهران جنب قطعه هنرمندان خریداری کرده ام و هر بار که به آنجا
می روم سر قبر خودم هم فاتحه ای می خوانم.

انشاالله 120 ساله شويد و خدا شما را براي خانواده تان و بچه هاي انجمن حفظ كند.

[madar]

این فکر برای کسی که بچه کوچیک داره واقعا سخته
ولی واقعیت اینه که همه ما از لحظه بعدی خبر نداریم
و مرگ این این واقعیت ناملموس ممکنه هر لحظه در کمین باشه
ولی موضوع اینه که مرگ برای ما یک احتماله برای همین درنظر نمیگیریمش
حالا اگه این احتمال رنگ قطعیت به خودش بگیره
.
.
.
من تمام 24 ساعتم رو با عزیزانم خواهم بود
بار دیگر کتاب در آغوش نور را تورقی خواهم داشت
به دوستانم تلفن خواهم زد
در برگه ای برای دخترم آموزه هایی از زندگیم را خواهم نوشت

و سپس
دور خواهم شد از این خاک غریب................

[دولتمند آنی]

تو رو خدا انقدر درام نگید دلم گرفت
امیدوارم همه شاد باشن کنار خانوادشون 120سال نه 130 سال

[کامیار کاظمی]

برای اخرین بار زندگی ام را مرور می کردم، و آخرین مطلبم را مینوشتم.
دارای ام را تقسیم می کردم.
منتظر می ماندم.

[مهتاب]

صبح زودتر از خواب بیدار می شدم . آخرین مدیتیشن ام رو می کردم و از خدا برای همه زندگیم تشکر می کردم.

پول حسابهای بانکی ام رو به حسابهای عزیزانم منتقل می کردم که درگیر مسائل وراثت نشوند و البته سهم بچه های محک رو مثل همیشه پرداخت می کردم.

برای ظهر با بچه های خیابانی ناهار می خوردم.

و شب همه عزیزانم رو دعوت می کردم یک میهمانی می گرفتم و تمام کسانی که برای عزیز هستند را برای آخرین بار در آغوش می گرفتم.

و برای انساهای خاص زندگیم نامه هایی جداگانه می نوشتم.( برای مادرم،پدرم،دوستان نزدیکم و ....)

و البته یک وصیت طولانی در مورد مسائل تدفین و پولهای بی موردی که در این مراسم خرج میشه می کردم تا روند این داستان ...انه رو کمی در حد توانم تغییر بدم.

و یک تاپیک خداحافظی در انجمن نیز می گذاشتم و از دوستانی که به سمت ناظم اذیت شون کردم حلالیت می طلبیدم.

واااااااااااااااایییییییییییییییی چقدر کار دارم یک روز کمه. باید از الان شروع کنم.

[دولتمند آنی]

سلام دوستان
من خودم دوست دارم بعد مرگم یه خاطره خوب
از خودم بجا بذارم پول و دارایی میره یا میمونه واسه
ورثه اما این دلیل نمیشه
دولتمند نشما میشم
امیدوارم بتونم آدم مثبتی باشم که بعد از مرگم به نیکی ازم یاد بشه
چقدر غمگین شد این تایپیک
به امید خدا تلاشمو میکنم تا روزی که
بتونم تو 24 ساعت دولتمند شدنم رو به
دنیا اعلام کنم
این انجمن انرژی زیادی بهم داد تا بتونم با جدیتو
تلاشو پشتکار بیشتری هدفامو دنبال کنم

از همه ی شما دوستان صمیمانه سپاس گذارم

[mteam]

من هیچ وقت دوست ندارم به این موضوع فکر کن چون همیشه برای فردام برنامه ریزی میکنم فقط اینم بگم در آخر برنامم مینویسم اگه فردا مردم (موردم)برام چه کارهایی باید انجام دهند تا مراسمم با آبرو برگزار بشه-همیشه ودر هر لحظه بیاد خدا باش-

[georgehour]

می رفتم ماهیگیری و بهترین لحظات زندگیمو تو ذهنم مرور می کردم...