ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی زمان کنونی: 07-05-2024, 08:37 PM |
|||||||
|
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
|
06-15-2012, 06:05 PM
ارسال: #51
|
|||
|
|||
RE: تولید نخستین تبلت ایرانی در کشور
سرزمین های جدا شده از ایران در طول 196 سال گذشته
---------------------------------------------------------- حتما بخوانید تا بدانید چه بر سر ایران آمده! با توجه به تهدید های مرزی موجود علیه تمامیت ارضی ایران بد نیست به این نکته اشاره کنیم که سرزمین کنونی ایران، تنها سی درصد از ناحیهای وسیع است که در تاریخ با نامهای «ایرانزمین»، «ایرانبزرگ » یا «ایرانشهر» و در جغرافیا با نام «فلات ایران» شناخته می شود. ترفند ها و دسیسه های بیگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته بخش های زیادی ازاین سرزمین کهن را در طول فاصله کوتاه 196 ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسیار برای میهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسیت ما دست کم برای حفظ سرزمین های باقیمانده موجود بسیار آموزنده خواهد بود ... گستره سرزمینهای جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمانچای، گلستان، آخال، پاریس و... به قرار زیر است: سرزمین های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسیه(1813 و 1828 م.) آران و شروان: ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع؛ ارمنستان: ۲۹۸۰۰ ک .م؛ گرجستان: ۶۹۷۰۰ ک.م؛ داغستان: ۵۰۳۰۰ ک.م؛ اوستیای شمالی: ۸۰۰۰ ک.م؛ چچن: ۱۵۷۰۰ ک .م؛ اینگوش: ۳۶۰۰ ;ک.م جمع کل: ۲63700 کیلومتر مربع سرزمینهای جداشده ایران شرقی براساس پیمان پاریس و پیمان منطقه ای مستشاران انگلیسی: هرات وافغانستان: ۶۲۵۲۲۵ ک.م؛ بخشهایی از بلوچستان و مکران: 3۵۰۰۰۰ ک.م؛ جمع کل: ۹۷۵۲۲۵ کیلومتر مربع سرزمینهای جداشده ورارود (ماوراءالنهر) بر اساس پیمان آخال با روسیه (1881 م.): ترکمنستان: ۴۸۸۱۰۰ ک.م؛ ازبکستان: ۴۴۷۱۰۰ ک.م؛ تاجیکستان: ۱۴۱۳۰۰ ک.م؛ بخشهای ضمیمه شده به قزاقستان: ۱۰۰۰۰۰ک.م؛ بخشهای ضمیمه شده به قرقیزستان: ۵۰۰۰۰ ک.م؛ جمع کل: 1226500 کیلومترمربع سرزمین های جداشده جنوب خلیج فارس بر اساس پیمان منطقه ای مستشاران انگلیس: امارات:83600ک.م: بحرین:694 ک.م: قطر:11493ک.م: عمان:309500ک.م: جمع کل: 405287کیلومتر مربع مساحت سرزمینهای جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات (که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در آمد و بعد ها در بین سه کشور ترکیه،عراق و سوریه تقسیم شد) به مساحت تقریبی 200000ک.م. و نیز عراق به مساحت 438317ک.م. در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است. ![]() آخرین نقشه بین المللی ایران پیش از جدا شدن سرزمینهای تاریخی آن ، انتشارات تامسون (1814)
همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
06-16-2012, 08:30 AM
ارسال: #52
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
فقط میشه متاسف شد و آهی از سر افسوس کشید
اینکه جهان به کجا می رود نباید زیاد برایتان اهمیت داشته باشد بلکه آنچه مهم است این است که شما چه می خواهید و کجا می روید. |
|||
06-16-2012, 11:13 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-16-2012 11:16 PM، توسط صدفی.)
ارسال: #53
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
كوروش بختياري بوده :
نگاهی اجمالی به تاریخ هخامنشیان و کوروش می اندازیم. پارسیها و ایجاد سلسله هخامنشی از آنجا که گفتیم مردان و انسانهای نخستین زاگرس نشین بوده اند و به شمال و جنوب و شرق و غرب کوچهای بلند مدت و کوتاه مدت می کردند از همه معروف تر که به سرزمین اجدادی خود مراجعت نمودند نژاد آریایی بودند و پارسی ها مردمان آریایی نژاد بودند و پارسیان همان مردمان اصیل هفت لنگ بختیاری بودند که بعدها لقب « پارسوا » گرفتند. شهر پارسوماش که مسجد سلیمان کنونی می باشد توسط نژاد آریایی بنا و ساخته شد و زمانی که سلسله هخامنشیان به قدرت رسیدند دولتی قوی با گستردگی وسیع تاسیس کردند که دنیای قدیم را به استثناء و مثلث یونان را تحت سلطه مجدد خود درآوردند. به گفته هرودوت تاریخ نویس یونانی پارسیها به 7 طایفه شهری و ده نشین و 4 طایفه چادر نشین تقسیم شدند که در مورد این طایفه ها اطلاع دقیقی در دست نیست ولی طبق نوشته های هرودوت هخامنشیان از طایفه های پارسارگادیان که در پارسوماش اقامت داشتند که سر سلسله آنها هخامنش بوده است، بوده اند. زادگاه چیش پیش دوم همان مسجد سلیمان کنونی است که پس از مرگ چیش پیش حکومت اومیان دو پسرش « آریامنه » پادشاه کشور پارس و کوروش که بعدها عنوان پادشاه بزرگ پارسوماش به او داده شد، تقسیم گردید. چون در آن زمان کشور ماد در اوج ترقی بود تا زمانی که کوروش زنده بود پایتخت اصلی او پارسوماش و سپس شوش و هگمتانه بود تا زمان کمبوجیه فرند کوروش که پایتخت را از « انزان » مسجد سلیمان به پاسارگاد منتقل کرد. آن هم بنا به سیاست بازی داریوش که مادرش از مردمان مهاجرت شده به آباده بود که بعد داریوش که افسر گارد کوروش و کمبوجیه بود خانواده کوروش را به نابودی کشاند. اول بردیا را با نقشه کشت و سپس کمبوجیه را هم نابود کرد. کوروش و کوروش کبیر که اعلام می نمائیم این سلسله هخامنشی نیز بختیاری بودند و کوروش هم از نژاد بختیاریها بوده و برای سر وسامان دادن یک امپراطوری قوی اقدام نموده است. کوروش و تمامی اجداد او در سرزمین بختیاری به دنیا آمدند که در انتهای زاگرس پهناور و به سمت جنوب زاگرس منطقه ای به نام شلال دشت گل و اندیکا و پارسوماش که یک مثلث الهی و جغرفیایی را تشکیل داده اند برخاسته اند. این مثلث که سرزمین خدایی بوده از دشت گل به پارسوماش صندوقچه اسرار زمین، مادر مهربان قوم خداوند، سرزمین آواها و الهام ها که زادگاه کوروش کبیر و دامن مام قوم بختیاری می باشد و قدرت هخامنشیان و کوروش از این سرزمین مثلث که شمال این مثلث زاگرس بوده و در ادامه پارسوماش شوشتر و شوش را هم که منطقه های دیگری بودند که به این مثلث وصل بودند که مسافت آن هم بسیار کوتاه بوده که متاسفانه تاریخ نویسان به آن خیلی کوتاه و خلاصه اشاره نمودند و یا در بعضی از این گفتار از این حقیقت تاریخی سخن گفته نشده است و به راحتی از این موضوع حقیقت تاریخی گذشته اند. از آنجا که کوروش در چندین نقطه از سرزمین ایران و در جاهای مرفه و مرتفع مانند هگمتانه ( همدان کنونی ) و همچنین آباده و مرودشت فارس و حتی بابل ( عراق کنونی ) و کلیه جهان را مراکز امپراطوری خود ایجاد نموده است. کوروش از آنجا که فکر ایجاد یک امپراطوری بزرگ ایرانی در جهان را داشت در زادگاه خود متوقف نماند و حرکت تکاملی خود را در سراسر کشور ایران و به خصوص در تخت جمشید مرودشت فارس متمرکز نمود ولی آثار تاریخی زادگان وی و اجداد آن که از ایل بختیاری بوده است برای مردم جهان بازگو نشده است و لازم است به قلعه معروف کوروش در شوش و قلعه معروف بردیا در منطقه حوالی دشت گل و شلال در جنوب زاگرس اشاره نمائیم که زادگاه کوروش همین مکان بوده است. * کوروش که بود؟ کوروش بنیانگذار عدالت حق و حقوق تمامی انسانها بود و بنیان گذاشتن حقوق آنها پایه گذاری نخستین امپراطوری چند ملیتی و بزرگ جهان آزاد کردن بردگان و بندیان و احترام به دین ها و کیش ها و در پیام بزرگ خود اعلام نموده است تا روزیکه زنده هستم دین و آئین رسوم ملت هایی که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد ونخواهم گذاشت که حکام زیر دستان من دین و آئین و رسوم ملت هایی که من پادشاه آنها هستم یا ملت های دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند تاروزیکه من زنده هستم نخواهم گذاشت کسی به دیگری ظلم کند و اگر کسی مظلوم واقع شد من حق او را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد. من تا روزیکه زنده هستم نخواهم گذاشت که کسی شخص دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت مزد وی را به کار گیرد. من امروز اعلام می کنم که هر کسی آزاد است که هر دینی را که میل دارد بپرستد و هر نقطه ای را که میل دارد سکونت کند مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غصب ننماید و هر شغلی را که میل دارد پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است به مصرف برساند مشروط بر اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند. من اعلام می کنم که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس نباید به مناسبت تقصیری که یکي از خویشاوندانش کرده مجازات کرد و مجازت برادر گناهکار و بر عکس به کل ممنوع است و اگر یک فرد از خانواده و طایفه ای مرتکب تقصیر می شود فقط مقصر باید مجازات گردد نه دیگران و تا روزیکه زنده هستم وسلطنت می کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز بفروشند و حکام و زیر دستان من مکلف هستند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از خرید و فروش مردان و زنان به عنوان غلام و کنیز بشوند و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد. ![]() آرتمیس آرتمیـس یا آرتمیـز در لغت به معنی راست گفتار بزرگ است. او نخستین و تنها بانوی دریاسالار جهان است. تاریخ نویسان یونان او را در زیبایی و برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار نامیده اند. آرتمیس Artemis نخستین زن دریانورد ایرانی است که درحدود 2494 سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایارشا هخامنشی دریافت کرد. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایارشا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار (ساتراپی) سرزمین کاریا، با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست. در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. در این نبرد نیروی زمینی ایران از ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود. همچنین آرتمیس در سال 480 پیش از میلاد در جنگ سالامیس که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت شرکت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و آشنا روبرو شد. او در یکی از دشوارترین شرایط در جنگ سالامین، با دلیری و بیباکی کم مانند توانست بخشی از نیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد و به همین دلیل به افتخار دریافت فرمان دریاسالاری ازسوی خشایارشاه رسید. او به خشایارشاه پیشنهاد ازدواج نیز داد که بدلایلی این پیوند صورت نگرفت. در سالهای دهه شصت میلادی (دهه چهل خورشیدی) نیروی دریایی ایران، برای نخستین بار ناو شکن بزرگی را به نام یک زن نام گذاری کرد و او "آرتمیس" بود. ناو شکن آرتمیس در دوران خدمت "دریاسالار فرج الله رسایی" به آب انداخته شد و سالها بر روی آبهای شاخاب همیشه پارس پاسدار سواحل ایران بود. ![]()
کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
|
|||
06-16-2012, 11:19 PM
ارسال: #54
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
از تو عذر می خواهم بانو
------------------------ اندوه يك بانوی ايراني از تو کیفم دوهزارتومانی درآوردم و به راننده دادم. هشت هزار تومان پول داشتم، چهار تا دوهزارتومانی. راننده گفت خرد بده خانوم. گفتم خرد ندارم، هفتتیر پیاده میشم. گفت نگه میدارم برو خرد کن بیار. گفتم من نمیکنم این کارو آقا. گفت یعنی چی. گفتم وظیفهی من نیست. گفت خانوم وظیفهی شماست وقتی میخوای بیای سوار تاکسی شی اول نگاه کنی ببینی پول خرد داری یا نه. برنمیگشت نگاهم کند. گفتم مجلس تصویب کرده؟ اگه قرار باشه از صبح سوار هر ماشینی میشم خرد بدم باید به جای کیف با خودم گونی وردارم. بدون اینکه سرش را برگرداند دوهزار تومانی را پس داد و گفت به سلامت. نه خردتو خواستیم نه درشتتو. میخواست شرمندهام کند؟ یا خودش را در نقش بازیکن ایرانی میدید که با بازیکن اسرائیلی وارد رقابت نمیشود و مسابقه را واگذار میکند؟ دوهزار تومانی را گرفتم و گذاشتم تو جیبم و پیاده شدم. در را بستم و یکطرف شالم ماند لای در و هر چه کشیدم نیامد. به تقلا افتادم در را باز کنم شال را نجات بدهم که ماشین حرکت کرد و بقیهی شالم از سرم کشیده شد و باهاش رفت. شال قرمزی که از توی مترو خریده بودم دو هزار و پانصد تومان داشت همینطور دور میشد و بالبال میزد. فكر كنم راننده به اين مي انديشيد كه : قبل از اینکه عرق فرد خشک شود انتقامت را بگیر !. دستم را عین اسرای بعثی گذاشتم روی سرم. زیر پل عابر پیادهی هفتتیر بودم و مانده بودم چه کنم. چند نفر دورهام کردند. یکیشان کتش را درآورد و گفت خانوم اینو بنداز رو سرت تا نگرفتن ببرنت. گفتم نمیشه که آقا. یکی گفت بیا این دستمالو بنداز سرت تا از اونور خیابون برات روسری بخرم. مثل آتشی بودم که میخواستند با بیل خاموشم کنند. گفتم نمیخوام آقا اگه میشه یه دربست بگیرید برم. هفتهشت نفری دورم جمع شده بودند و یکیدوتاشان داشتند با موبایل ازم فیلم میگرفتند. انگار آدم به این لختی تو عمرشان ندیده بودند. گفتم یعنی چی؟ از چی فیلم میگیری آقا؟ صدایی از پشت سرم گفت همیشه یه زاپاس همرات باشه آبجی. زنی گفت بیا این پلاستیکو بذار رو سرت من برم برات یه شالی روسریای چیزی بگیرم. کیسه پلاستیک دستهدار را کشیدم روی سرم و تعداد موبایلهایی که به طرفم گرفته شده بود بیشتر شد. دستم را گرفتم جلوی صورتم. مثل کسی که تو لباسش خرابکاری کرده، مثل کسی که یکدفعه زیپ شلوارش در رفته يا، قبل از رسیدن به قرار مهمش افتاده توی جوب، تو یک جلسهی رسمی آروغ بلندی زده.ووو........ تعداد موبایلهایی که به طرفم گرفته شده بود بیشترو بيشتر شده بود!!!!!!!!!. ![]() بیایید به زنان احترام بگزاریم --------------------------------- بیایید پارسی وار *زنها* را پاس بدارید ... این بار اگر زن زیبارویی را دیدید ... هوس را زنده به گور كنید ... و خدا را شكر كنید برای خلق این زیبایی ... زیر باران اگر دختری را سوار كردید جای شماره به او امنیت بدهید ... او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه به مقصد مورد نظرتان ... هنگام ورود به هر مكانی با لبخند بگویید: اول شما ... در تاكسی خودتان را به در بچسبانید نه به او ... بگذارید زن ایرانی وقتی مرد ایرانی را در كوچه خلوت می بیند احساس امنیت كند نه ترس ... بیاییدفارغ از جنسیت كمی مرد باشید ... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
06-17-2012, 11:15 PM
ارسال: #55
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
رستم فرخزاد قهرمان ملی ایران و حوادث جنگ قادسیه
------------------------------ بخش آخر آغاز پیكار در قادسیه نخستین جنگ بزرگ ایرانیان و تازیان به ترتیبی كه گفته شد مدت چهار ماه هر دو سپاه در برابر هم قرار داشتند و مذاكره و گفتگوی رسولان در این مدت ادامه داشت سرانجام تصمیم به جنگ گرفته شد. سعدبن ابی وقاص برای لشكریان عرب سخنرانی كرد و آنان را در كار جهاد تشویق نمود و وعده نصارت و پیروزی دین اسلام را كه پیغمبر داده بود یاد آوری نمود. بعد از این سخنرانی هر یك از افراد عرب دیگری را ترغیب كرد و پس از نماز ظهر جنگ میان دو سپاه در گرفت. در روز دوم جنگ، سعد بیمار شده و در قصر عذیب استراحت كرده بود. رستم خبر یافت و سوارانی را فرستاد تا پیرامون قصر را فرا گرفتند در این موقع تازیان خبر یافتند و به سوی قصر روی نهادند و پس از زد و خورد افرادی كه قصر سعدبن ابی وقاص را در محاصره داشتند به هزیمت رفتند. بیماری سعدبن ابی وقاص در این جنگ سبب شد كه وی از دور صحنه پیكار را زیر نظر گرفته و دستورهای لازم صادر می كرد بطوریكه نوشته اند سعد به دیواره قلعه كوچكی كه قدیس نام داشت تكیه كرده بود و از آنجا فرمان می داد و این واقعه مطابق میل تازیان چادرنشین نبود زیرا كه از دیرباز عادت كرده بودند كه فرمانده ایشان در میدان جنگ در میان آنها قرار گرفته و در همه كارها شركت داشته باشد. بهرحال این پیش آمد سبب شد كه تازیان در این جنگ پیشرفت نمایند، زیرا كه سعد از دور وقایع را می دید و میدان را اداره می كرد، طبق نوشته عموم مورخان این جنگ سه یا چهارشبانه روز به طور متوالی ادامه داشت در روز اول اسب های تازیان از فیل های ایرانیان كه آنها را در جلو سپاه خود نگه داشته بودند فرار كردند چنین به نظر می آمد كه فتح با لشكر ایران است، اما بعد كه دسته ای از تیراندازان به فیل ها حمله كردند سواران عرب از خطر جسته و ایرانیان را عقب نشاندند، در روز دوم یا سوم لشكر امدادی عرب از سوریه به قادسیه رسید، ابتدا جنگ چندان شدتی نداشت و طرفین به جنگ و گریز می پرداختند، در روز سوم برای بار دیگر فیل ها در خط جنگ ظاهر شدند ولی قعقاق بن عمر و رئیس نیروی امدادی كه از شام آمده بود چشم فیل بزرگی را با نیزه كور كرد، دیگری با فیل دیگر آن را معمول داشت. یعنی دو چشم او را از حدقه در آورد، بالاخره فیل ها برگشتند و باعث اختلال و بی نظمی در لشكر ایران شدند، شب همان روز در تاریخ جنگ های ایران و عرب معروف است زیرا در این شب ایرانیان با فنون نظامی كه از قدیم در آن ورزیده شده بودند به تازیان شبیخون زدند. و جنگ در تمام مدت شب در تاریكی و هیاهوی وحشت آوری جریان داشت كسانی كه از دور این هیاهوی عجیب را شنیده بودند آن شب را (لیلة الهریر) یعنی شب هیاهوی ها نامیدند چون صداهایی شبیه صدای شغال و سگ فضا را پر كرده بود. در سپیده دم روز چهارم یعنی روز آخر جنگ ناگهان طوفان سختی روی داد و باد شن های متحرك بیابان را بر سر و روی سپاهیان ایران می ریخت. برعكس تازیان كه پشت به طوفان داشتند چندان صدمه ندیدند. رستم فرخزاد سردار بزرگ ایرانی وقتی وضع را بدین منوال دید میان بار و بنه و اسب هایی كه در گوشه ای از میدان جنگ در یك نقطه جمع شده بودند پناه برد تا خود را از خطر این طوفان نكبت بار حفظ كند، در این گیر و دار لنگه باراستری كه رستم به زیر آن پناه برده بود در اثر فشار دست یك نفر عرب كه مراقب او بود بر سر وی افتاد و رستم را سخت مجروح كرد، در این حال وی مظطربانه خود را توی نهر انداخت كه شاید به وسیله شنا از این مهلكه جان سالم بدر برد ولیكن یكی از عربها به نام هلال بن علقمه كه از ابتدا رستم را تعقیب كرده بود پشت سر وی میان آب جست و او را گرفته و بیرون آورد و به قتل رسانید ( 16 هجری ) و سپس بر روی تخت رستم آمد و فریاد كرد: به پروردگار كعبه سوگند كه رستم را كشتم به قولی هلال بن علقمه و یا علفه لنگه بار استر را بر روی رستم انداخت و زهیر بن عبد شمس برادر زاده جریربن عبدالله او را كشت، ولی برخی از مورخان نوشته اند كه پیكر رستم فرخ زاد را در حالی كه بیش از صد زخم شمشیر و نیزه بر آن دیده می شد در میان جنگ یافتند، به هر حال از آن ساعتی كه رستم فرمانده لشكر ایرانیان بر تخت دیده نشد. لشكریان ایران چنان خود را باختند كه دیگر نوانستند پایداری كنند و در نتیجه عده زیادی از پا در آمدند و بقیه به سوی مداین گریختند بی آنكه به چیزی باز نگرند، در این گیر و دار درفش كاویان پرچم پیروزمند لشكریان ایران كه در دوره ساسانی چند قرن در بسیاری از میدان های جنگ جهان با غرور و نخوت سر به آسمان افراشته بود به دست تازیان افتاد، در داستان های ملی ایران كاوه آهنگر كه پسرانش گرفتار بیداد ضحاك بیگانه شده بودند نماینده قیام ایرانیان پاكزاد بر بیگانگان ستمگر بوده است و چون در این داستان آمده است كه كاوه برای اینكه مردم را بر بیگانگان تحریك كند چرم پاره ای را كه پیشبند او بود بر سر چوب كرده و از آن بیرقی ساخت. در دوره ساسانی درفشی كه برای ایران ترتیب دادند نام آن درفش كاویانی یعنی بیرق كاوه گذاشتند، برخی از مورخان نوشته اند كه بیرق كاوه آهنگر از پوست پلنگ بوده ولی بیشتر آن را از پوست شیر دانسته اند و عرض آن هشت ذراع و طول آنرا دوازده ذراع نوشته اند. در برخی از سكه های سلوكی و اشكانی نیز شكل بیرقی دیده می شود كه چهار گوش است و بر چوبی افراشته اند. با این بیان ظاهرا این درفش را در دوره سلوكی معمول كرده اند و سپس دوره اشكانی هم باقی بوده و حتی در كاشی كاری های موزائیك خرابه های شهر پومپئی در ایتالیا كه پرده ای از جنگ اسكندر با دارا ( داریوش سوم ) آخرین پادشاه هخامنشی است نقش این بیرق دیده می شود كه در آن زمان چهار گوشی از چرم بوده و بر سر نیزه ای افراشته بودند و نوك نیزه از پشت در بالای آن پیدا بود و روی چرم را حریر گرفته و جواهر نشان كرده بودند و ستاره چهار پر بزرگی هم روی آن بوده است وبالای آن دایره ی كوچكی نیز بوده است و این ستاره را در داستان های فارسی اختر كاویان گفته اند از پایین چرم چهار رشته سرخ و زرد و بنفش به شكل ریشه آویخته بودند كه سر هر رشته گوهر گرانبهایی داشته است در دوره ساسانی ظاهرا زمینه درفش، آبی آسمانی بوده و در گوشه چپ آن خورشیدی زرین نقش كرده بودند، این درفش را در جنگ های مهم پشت سر سپاه نگه می داشتند و به همین جهت بود كه در جنگ قادسیه در آن گیر و دار بدست ضرار بن الخطاب از قبیله نخع افتاد و بنا به گفته سعد بن ابی وقاص آن را با غنائم دیگر كه از ایران بدست آورده بود و خزائن یزد گرد و گوهرهای نفیس و از آن جمله تاج ها و كمرها و طوق های مرصع كه در میان آن بود به مدینه نزد عمر فرستاد و عمر دستور داد كه درفش را پاره پاره كنند و در میان مسلمانان قسمت نمایند و بقول دیگر ضرار كه این درفش را به دست آورده بود سی هزار درهم به مسلمانان فروخت، در هر صورت قیمت آنرا به نرخ آن روز به یك میلیون و دویست هزار درهم تخمین زده اند. ---------------------- پایان همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
06-18-2012, 11:11 PM
ارسال: #56
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
خسته نباشی علی رضا
ممنون مردمان توانمند در خواب نیز ، رهسپار جاده پیشرفتند یک انسان خردمند فرصتها و شانس ها را می سازد , نه اینکه در انتظار آنها بنشیند |
|||
![]() |
![]() |
|
06-19-2012, 02:17 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-19-2012 02:18 PM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #57
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
این دود سیه فام که از بام وطـــــن خاست ................... از ماست که بر ماست
این شعله ی آتش که برآمد ز چپ و راست ................... از ماست که بر ماست ... چه گویم از این بی مهری این ماکت تخت جمشید است که در تایلند ساخته می شود و توریستانی که دیدن آن را ارزشمند می یابند. ![]() و اما افسوس و صد افسوس که ما خود تخت جمشید واقعی را داریم و این هم از وضع آن !!! ![]() ... چه گویم از این بی مهری و بی توجهی ... چه گویم از مردمی که زودتر از شلاق زمانه حکم ویرانی را صادر کرده اند. چه گویم !!!... همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
|
|||
06-19-2012, 02:26 PM
ارسال: #58
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
مطالب عالی بود. ممنون
زندگی یک فهم است فکر زنجیر کنی یا پرواز، در همان خواهی ماند... |
|||
![]() |
![]() |
|
06-19-2012, 03:58 PM
ارسال: #59
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
اینجا آرامگاه مردان بزرگ پارسی است..
اینجا نه از سنگهای مرمرین خبری است..نه از دیوارهای آینه..و نه از ضریح های طلا تنها خاک پاک وطن است که فرزندان با غیرتش را سخت در آغوش گرفته [attachment=130] [attachment=130] [attachment=132] زندگی یک فهم است فکر زنجیر کنی یا پرواز، در همان خواهی ماند... |
|||
06-19-2012, 06:39 PM
ارسال: #60
|
|||
|
|||
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
من بسيار بابت اين بي تفاوتي مسئولين نسبت به ميراث فرهنگي و تاريخي كشورمان عذاب ميكشم.باور بفرماييد اين ثروت پنهان ماست براي جذب توريست و ايجاد اشتغال. افسوس كه نميدانند يا ميدانند و .............
آسانسور
|
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین | greenworld | 0 | 185 |
05-27-2023 05:02 PM آخرین ارسال: greenworld |
|
مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه | سینا عدنانی | 1 | 464 |
09-09-2018 01:19 PM آخرین ارسال: mahdir938 |
|
در محل شما چه چیزی فراوان است؟ | cooch | 31 | 4,628 |
06-01-2018 03:04 AM آخرین ارسال: amir_sky |
|
راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل | uhanna | 0 | 590 |
02-04-2018 03:17 AM آخرین ارسال: uhanna |
|
چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ | shokrgozar | 7 | 1,438 |
09-01-2017 09:53 AM آخرین ارسال: sh44 |
|
دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . | javadse | 2 | 1,002 |
07-08-2017 04:00 PM آخرین ارسال: شایان21 |
|
اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم | jahanagahi | 115 | 34,925 |
05-18-2017 01:21 AM آخرین ارسال: مهندس نرم افزار |
|
چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ | shokrgozar | 0 | 546 |
02-20-2017 04:14 PM آخرین ارسال: shokrgozar |
|
چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ | Benhour | 1 | 1,403 |
10-23-2016 12:43 AM آخرین ارسال: Benhour |
|
مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ | sepehrplus | 2 | 844 |
09-28-2016 03:02 PM آخرین ارسال: habib tousi |
|
تاریخ تولد بچه های انجمن! | MARYAR | 331 | 41,398 |
08-10-2016 02:00 PM آخرین ارسال: mahdie.sfi |
|
![]() |
اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود | SAMIRA | 71 | 16,217 |
05-23-2016 02:08 AM آخرین ارسال: poldar |
یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست | mortaza_max | 13 | 3,279 |
02-15-2016 02:59 PM آخرین ارسال: نیما روشنگر1 |
|
شروع یه کار گروهی/ کار در وب | mohammad.b | 17 | 3,732 |
11-20-2015 08:49 PM آخرین ارسال: فاطیما14 |
|
![]() |
جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن | MARYAR | 33 | 10,501 |
09-25-2015 10:31 PM آخرین ارسال: vlvl |
بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) | hasan-f | 26 | 7,905 |
09-22-2015 11:23 AM آخرین ارسال: سلطان ایده |
|
تایپ در منزل | صدفی | 1 | 564 |
09-08-2015 11:16 PM آخرین ارسال: hs6467 |
|
به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر | rezakakaei | 4 | 1,522 |
06-07-2015 09:36 AM آخرین ارسال: rezakakaei |
|
![]() |
میزبانی از یکدیگر در شهرمان | cooch | 3 | 503 |
05-09-2015 03:26 PM آخرین ارسال: cooch |
حداقل یکبار در زندگی این کارها را انجام دهید | بيلا بالا | 4 | 982 |
03-06-2015 02:45 PM آخرین ارسال: samiar afshari |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 81 مهمان