حرکت بسیار عجیب در این سن

[dgostar_behnam]

سلام حبیب آقا طوسی آفرین به همت و اراده ات با این گزارش های هفتگی عالی ات.

حبیب جان رو کمک فکری بنده هم حساب کن.

پدر بنده 35 سال هست که سوپر مارکت داره و من هم حدود 10 12 سال از دور و نزدیک دستی تو گود دارم .

مثلا یکی از کار هایی که این شاالله همین امسال می خوام بکنم

چاپ یک عدد کارت پستال ویژه به اسم که شامل تبریک عید و تشکر از حمایت مشتریای مغازه هست به امضاء ی پدرم
که دقیقا شب 29 اسفند امسال به کلیه همسایه های مغازه که بالای 350 خانوار هستن ارسال میکنم که وقتی صبح اول روز عید دیدن تعجب کنن

هدف من ایجاد مشتریان وفادار برای مغازه است.

تعریف من از مشتری وفادار یعنی وقتی مشتری اومد دید شما نیستید میگه میرم بعدا میام یعنی از جای دیگه خرید نمیکنه حتی اگه 20 تا مغازه کنارت تو هم باشند.

موفق تر باشی .
بهنام

[habib tousi]

سلام و درود بر داداش گلم.مرسی که اینقدر بی ریا کمکم هستید.انشالله از شما بیشتر کمک میگیرم تا موفق و موفق تر باشم.حتما از جملات زیبا تون استفاده میکنم

[mohammadshamosi]

(03-03-2013 03:03 PM)dgostar_behnam نوشته شده توسط:  هدف من ایجاد مشتریان وفادار برای مغازه است.

تعریف من از مشتری وفادار یعنی وقتی مشتری اومد دید شما نیستید میگه میرم بعدا میام یعنی از جای دیگه خرید نمیکنه حتی اگه 20 تا مغازه کنارت تو هم باشند.

عالی بود دوست عزیز

این جمله در هر کسب و کاری ، چه در تجارت الکترونیک و خدمات تحت اینترنت گرفته تا در کاسبی های سنتی صدق میکنه.

موفق باشید

[mhe]

منم همچنان پای قولم هستم.

[habib tousi]

(03-04-2013 06:15 PM)mhe نوشته شده توسط:  منم همچنان پای قولم هستم.

کدوم قول؟

[habib tousi]

سلام.
گزارش کار مورخه 13/12/91 الی 19/12/91
فروش کل:2/278/000
خرید کل:2/176/000
میانگین فروش روزانه:325/000
(اخیرا با کسب تجربه بیشتر متناسب با مناسبت ها حرکت میکنم.مثلا الان که 4 شنبه آخر سال هستش اجناس بی خطر چهارشنبه سوری رو جور کردم که کمو بیش تاثیری داشت)
منتظر پیشنهاد های خوب دوستان گلم هستم

[habib tousi]

سلام بر دوستان گل خودم و اما گزارش کار مورخه 21/12/91 الی 27/12/91
فروش کل:2/278/000
خرید کل:2/078/000
میانگین فروش روزانه:356/000
خدا رو شکر موفق شدم به به عهدی که با خودم و دوستان گلم بسته ام عمل کنم.و میانگین یک ماه فروش 352/000 هزار تومان شد.که 50 تومان هم از انتطار خودم بیشتر بود.اما میدانم که بیشتر از این هم میشود.این بار از دوستانی که تجربه دارند میخوام کمک کنند و هدف فروش تعین کنند برای 3 ماهه اول سال 92
مغازه 30 متری هست
.سال جدید رو هم به همه تون تبریک میگم

[Amir_Ariamehr2003]

راستش نمیدونستم باید کجا مشورت میگرفتم فکر کردم اینجا بهترین جایی هست که میتونم مشاوره بگیرم
راستش من 29 سالمه و اهل شیرازم و الان حدود 1.5 سال هست که تو یه شرکت پخش دارویی کار میکنم(که اسم واقعیش کارگری هست) چون توی انبار اون شرکتم
حدود 550 تا 700 میانگین حقوق ماهیانه ام هست در حال حاضر .
چند ماهی هست به این فکر افتادم من خیلی بتونم دووم بیارم تا سن 40 سالگی هم اونجا کار کنم و قدرت بدنی با توجه به سختی کار بالاخره کم میاره
من رشته ام کامپیوتر هست در حد متوسط کامپیوتر رو میفهمم و بس که دست زیاد شده از علاقه اول خودم چشم پوشی کردم.
بر اساس علایقم اول عکاسی رو خیلی دوست دارم و بعدش نجاری رو
نجاری که انتخاب دوم من هست بنظره خودم تا بخوام تازه با این سن شاگردی کنم و بتونم استاد کار بشم امکانش کم هست
و عکاسی که انتخاب اولمه رو فکر میکنم با همین شغل کارگر انبار ادامه بدم تا درآمدم قطع نشه و به کلاس عکاسی برم و تا یکی دو سال آینده بتونم با توجه به پشتکارم یه عکاس خوب بشم . حالا از دوستانی که تجربه دارن میخواستم بدونم اصلا عکاسی رو میشه شغل بحساب آورد و ازش کسب درآمد کرد یا نه ؟؟؟
واگه پیشنهادهای دیگه ای هم دارین ممنون میشم ارائه بدین

[armankhan1]

(12-04-2012 11:16 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  آخرین صحبت من:
امروز شمال رفتم. یک قطعه زمین دیدم. ذهنم چنان جرقه ای زد که لبخندم را به خنده تبدیل کرد.پسرم با من بود. وقتی آن لبخند را دید چنان من را در بغلش گرفت و بوسید که داشتم زیر دستش له می شدم.
گفت: بالاخره کار خودتو کردی.
بخودم گفتم: باز هدفم را کوچک انتخاب کردم.فردا قرار شد از دو طرف با من تماس گرفته شود ومدت به سه ماه کاهش پیدا کند.
پسرم با من بود. وقتی آن لبخند را دید چنان من را در بغلش گرفت و بوسید که داشتم زیر دستش له می شدم.
گفت: بالاخره کار خودتو کردی.

فردا شب جزئیات را باسحضار عزیزان می رسانم.

====================

وقتی زمین را دیدم ذهنم چنان جرقه ای زد که لبخندم را به خنده تبدیل کرد.
با فردی که قبلا با او کار میکردیم(بنگاه دار) تماس گرفتم وقیمت و متراژ زمین را پرسیدم.گفت : 500متر متری 75هزارتومان.گفتم 500هزارتومان بشما می دهم و برایم در 65هزارتومان تمام کن.
از آنطرف دوستی دارم که مایل بود همسایه ما باشد.امروز صبح به او گفتم :
500متر زمین در همسایگی خود برایت پیدا کردم در 85هزارتومان. از خدا خواسته
قبول کرد.200هزارتومان هم برای بنگاه دار حواله کردم تا دو قولنامه را تنظیم کند. یکی بنام من با فروشنده و یکی هم بنام من با خریدار. کار تمام شده پس از گرفتن مبلغی از خریدار و پرداخت همان مبلغ به فروشنده دراین هفته قولنامه ها رد و بدل می شود.تا تغییر کاربری و گرفتن جواز حدود 3ماهی حداکثر زمان نیاز است.
به راحتی این هدف تحقق پیدا کرد.
مسئله مهم:
ارزش زمین تا سه ماه آینده به متری 100هزارتومان می رسد و اگر پول داشتم(1 میلیون تومان داشتم. 500هزارتومان فرد اول و 200هزارتومان بنگاه دار و 300هزارتومان پولم باقی ماند.) وآنرا نمی فروختم در 3 ماه بعد سود بیشتری میکردم.

نتیجه:می شود ذهن را بکار انداخت و به اهداف رسید.
انشالله هدف بعدی را بزرگتر انتخاب میکنم.

با سلام خدمت استاد مهربون و بزرگوار.
خاستم بگم
طبق حساب کتابی که من کردم شما با این معامله ای که کردین 10 میلیون سود نصیبتون شده و در ادامه تاپیک ها هم که خوندم ادامه ای نداشته روند کارتون.

[jahanagahi]

ممنون که تایپیک را مطالعه فرمودید. بله درسته . لازم نشد ادامه پیدا کند.