ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


تاپیکی برای تشکر اعضا از همدیگر
زمان کنونی: 09-24-2025, 01:34 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان
نویسنده: ast0300
آخرین ارسال: توانا
پاسخ:
بازدید: 53245

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 37 رأی - میانگین امیتازات : 3.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تاپیکی برای تشکر اعضا از همدیگر
02-28-2013, 09:46 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 02-28-2013 09:59 PM، توسط mallarme.)
ارسال: #247
سخن همیشه من ............ سپاسگزارم ............
سلام
بی گمان انسان در طول زندگیش با افراد بسیاری آشنا می شود که باعث ارتقای فکر و روحش می شود.

اگر از هر انسانی، حتی همانی که از شما متنفر است نیاموزی ، زندگی کردن یک رویه بدون ارتقا و تعالی خواهد بود.

پدرم از وقتی به خاطر دارم تاکنون ، همیشه تأکید میکرد قدرشناس بودن یک موهبت است که ممکن است در مواجه با فعالیتهای خودت آن را نبینی اما دلیل نمیشود که تو در برابر فعالیت ها، راهنمایی ها و هر آنچه که از هر کسی می آموزی قدرشناس و سپاسگزار نباشی............


به عادت آنچه که از یگانه پدرم آموختم، همیشه در برابر هر آن کسی که به من چیزی آموخت یا راهی روشن را نشان داد، تواضعم را حفظ میکنم .....


من عادت دارم به یادداشت خاطرات زیبایم.

در این انجمن مطالبی نوشتم که هیچ جا آنها را ننوشته ام ............

اولین بار خاطره کسی را گفتم که به من قدرت پرسش کردن ، شک کردن و نترسیدن از فهمیدن را آموخت.

بار دوم از کسی نوشتم که به من ایمان حقیقی را نشان داد.

این بار سوم است که میخواهم از فرد و افرادی از همین انجمن قدرشناسی کنم که به من جرات فعالیت کردن را آموخت و آموختند....


(البته ناگفته نماند ایشان به من گفتند تشکر کردن از من بزرگ ترین اشتباه تو خواهد بود Yosef.gif..............
من دوست دارم اشتباه بزرگم ادای احترام و ادب و تشکر به ایشان باشد....[تصویر: 53.gif])



وقتی یک نوجوان بودم، با وجودیکه مباحث راز و فکر و .....در کار نبود ، همیشه خودم را موفق میدیدم و در رویاهایم به راحتی مدارج علمی رو طی میکردم و خوشحال که در بعد از سی سالگی در بهترین موقعیت قرار گرفتم.


یک وقفه کوتاه در قبولیم در رشته شهری که مورد انتخابم بود باعث شد سراغ هنر برم.....چیزی که رویش هیچ تصوری نداشتم.

بعد از اینکه در بر خی رشته های هنری به مرحله قابل قبول برای زدن نمایشگاه رسیدم، سیر قبولی های متعدد دانشگاه شروع شد و...........

اما چندسال بعد به دلیلی شاید واهی بعد از اتمام تحصیلات و نمایشگاه هایم، دچار وقفه بدی شدم....

روح و جسمم شروع به فرسوده شدن گرفت......هر روزم بدتر از دیروز می شد و دیگر انرژی و هیجان و موفقیت های گذشته از دسترسم خارج شدند.......

میدانید چه حسی داشتم؟
حس انسانی که ناگهان در مطلع پیروزی، زمین میخورد و آنقدر عاجز میشود که نمیتواند دست به زانویش بگیرد و از جا برخیزد نگاهش به فاصله کمش تا موفقیت است گذشتن خیلی از افرادی که بسیار عقب تر از او بودند......


همه ذهنم درگیر مسأله ای شده بود که خواست خداوند نبود، اما من برایش میجنگیدم و میجنگیدم و هر روز خسته تر از روز قبل میشدم آنقدر که به بیماریم انجامید.....

و خدا با من بود هرچند من با او نبودم.


ابتدا نفر اول باعث شد یاد بگیرم جسورانه تر زندگی کنم و حرفم رو بزنم....میگفت مغزت را چون بدنت ورزش بده با دانستن با پرسش کردن با دیدن و دقیق بودن......میگفت نگاهت را با تغییرات چنان وفق بده تا کوچکترین تغییر که دیده هم نمیشود حس کنی...............
با وجودیکه دین خاصی داشت، بزرگترین درسی که به من داد صداقت بود و رعایت اصول تحقیق علمی..... میگفت تحت هیچ شرایطی صداقتت را از دست نده حتی اگر در تاراج تهمت و قضاوت ها بودی. ایشان الان انگلستان هستند.....[تصویر: 53.gif]


سپس با نفر دوم آشنا شدم که راه آرام تر بودن و چگونگی طالب شدن خواسته هایم را نشانم داد....به من آموخت چگونه خدا را احساس کنم.... ایشون اکنون یکی از موفقترین اساتید دانشگاه تهران هستند........[تصویر: 53.gif]


من آرام شدم و کنکاش گر و تا حدی جسور در گفتارهایم........

اما هنوز پاهایم توان حرت نداشتن و دستانم دیگر معجزه خلق نمیکردن ........

نمیفهمیدم اشکال کارم چی بود.

که آشناییم با دوست سوم، باعث شد حرکتم را دوباره شروع کنم

آشنایی من با ایشون دقیقا یک هفته بعد از شروع فعالیتم در این انجمن رخ داد یعنی مهرماه......اولین نفری بودند که در این انجمن سعادت آشنا شدن را یافتم.
برای بانک اطلاعاتیشون فهمیدند من اندک توانایی دارم که خاموش شده است......

با نقدهای خوب و مهمتر تشویق های مستمرشان باعث شدند، دنبال راه های جدید در هنرم باشم و دوباره شروع کنم.

آقای یوسف عزیزی ، به احترام شما همیشه سرم را فرو میآورم ..... بابت همه چیز بی نهایت و به غایت سپاسگزارم ....

من حرکتی جدید رو شروع کردم با لطف ایشان و تشویق هاو ایده های خوبشون.

این روزها باز شدم همون دختر 18 ساله ای که در رویاهایش زیباترین روزها را میدید، بی آنکه کتابی خاص راجعش خوانده باشد......اینکه آیا این کار مرا به سمت پول سوق میدهد یا خیر، تا حد کمی مهم هست ...آنچه که مهم ترست لذت انجام این کار است

و خیلی اهمیت دارد کار کردن توام با عشق ورزیدن و لبخند زدن باشد.


در نهایت:

صادقانه میگویم این افراد در انجمن آقای کاظمی گرامی؛ که افتخار آشنا شدن با آنها را داشتم در شروع دوباره تلاشهای من سهیم بودند....


آقا بهداد پرتلاش (با معرفی کتاب معجزه)...[تصویر: 53.gif]

آقای قربانی بسیار خوش اخلاق (اولین نامه ارزشمند را ازایشان داشتم که به من گفتند هدفت را مشخص کن و از خودت بپرس چرا توی این انجمنی)....[تصویر: 53.gif].

آقا پارسای مهربان که نهایت لطفشون رو بارها مشاهده کردم ........[تصویر: 53.gif]

آقای رضایی بزرگوار که اولین ملاقاتم با ایشان و گفتارهایشان بسیار انرژی بخش بود......[تصویر: 53.gif]

آقای گلدمن گرامی بابت حرفهای منطقیشان راجع بنده حقیر......[تصویر: 53.gif]

[color=#000080]و نقدها و همه ی انرژی های بسیار خوب استاد بزرگوارم آقای قربانیان عزیز...
ادب و احترام مرا بپذیرید .......[تصویر: 53.gif]


اینکه بالاخره توانستم از جایم بلند شوم را [b]مدیون لطفی میدانم از خداوند
که مرا با شما دوستانم در این انجمن آشنا ساخت.......


دیگر وقت آن رسیده من هم تمام فعالیت های مجازیم را به کمتر از نصف کاهش دهم....


مناجات امیدواران، مناجات همراهم خواهد بود.....
خدایا هنگامی که کسی به تو روی می آورد او را به خود نزدیک میکنی و میان خود با او فاصله ای نمی گذاری و آنگاه که آشکارا تو را نافرمانی میکند، گناهش را پنهان داری و چون به تو توکل کند او را کفایت کنی...کیست که با دل امیدوار در پیشگاهت بایستد و تو به او احسان نکرده باشی؟

تویی که عیوب ما را میپوشانی و همیشه مهربان تر از پدر و مادر ما را نظاره گری.....
آیا شایسته است نومید از درگاهت بازگردم؟

...

تمام سپاسم از آن کسی است ...


که به من نیازی نداشت ...


اما فراموشم نکرد


...



[تصویر: e4651_734827_4182999215734.jpg]
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
سپاس از پدر انجمن - nami - 01-17-2013, 11:37 AM
سخن همیشه من ............ سپاسگزارم ............ - mallarme - 02-28-2013 09:46 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  از دست دادن این سه دلاور(کوهنورد) داغدارمان کرد mardin-b 14 2,587 07-27-2013 11:06 PM
آخرین ارسال: mjdehghani
  امروز اول ماه مصادف است با دوشنبه...از دست ندهید mehrdad062 1 944 06-10-2013 01:04 PM
آخرین ارسال: mallarme
  لطفا برای سلامتی این کوچولو دعا کنید! mohsen k1 9 2,036 05-18-2013 01:55 AM
آخرین ارسال: Mrs.Seyedi
Heart تخته سیاهی برای دعاها و آرزوهای اعضا انجمن در شب آرزوها MARYAR 35 6,125 05-17-2013 02:18 AM
آخرین ارسال: Mrs.Seyedi
  دعا برای سلامتی پدر ومادرها مــجــیــנ 21 4,989 05-03-2013 12:19 AM
آخرین ارسال: shahram......32
  امروز روز اسم گذاشتن برای خودتون هست........... mallarme 12 2,488 04-10-2013 11:30 AM
آخرین ارسال: بابایی
  لحظه شماری برای تحویل سال 1391 خورشیدی اقاي ايـــده 21 3,862 03-20-2012 11:31 AM
آخرین ارسال: sherafati

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 10 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS