ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
زمان کنونی: 07-05-2024, 08:19 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 67 مهمان
نویسنده: Alireza_Kh
آخرین ارسال: Alireza_Kh
پاسخ:
بازدید: 23811

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 35 رأی - میانگین امیتازات : 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
06-12-2012, 01:05 AM
ارسال: #47
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
رستم فرخزاد قهرمان ملی ایران و حوادث جنگ قادسیه
------------------------------
بخش سوم


در این قسمت در مورد اتفاقات جالبی كه پیش از جنگ پیش آمد سخن به میان آمده و حتی میتوان آن را یك جنگ روانی پیش از جنگ اصلی دانست كه بی شك پیروز این میدان اعراب بوده اند.

جنگ قادسیه یكی از جنگ های مهم ایرانیان با تازیان محسوب می شود. این جنگ در اعداد جنگ های قطعی دنیا به شمار آمده، به طوری كه نوشته اند سعد بن ابی وقاص فرمانده كل سپاه اعزامی با هشت هزار تن از بی راهه و بیابان به سرزمین حیره و قادسیه وارد شد. با این ترتیب وقتی كه سعد به قادصیه رسید خود و همراهانش را قوت لایموتی نمانده بود پس فرمان داد هر جا گاو و گوسفند یافتند، بیاورند.

تازیان مردی را پیدا كردند و از او در باب گاو و گوسفند پرسش نمودند. آن مرد اظهار بی اطلاعی كرد و حال آن كه خود او گاو چران بود و رمه خود را از ترس تازیان در نقطه امنی در آن حدود پنهان ساخته بود. گویند، در این موقع گاوی از مخفی گاه خود بانگ بر آورد كه گاوچران دروغ می گوید با این اتفاق اعراب وارد حصار شدند و گاوها را بیرون كردند و نزد سعد بردند و این واقعه را به فال نیك گرفتند و علامت نصرت و تأیید خداوند متعال دانستند زیرا اگرچه گاو سخن نگفت ولی بانگ او در آن هنگام عرب را به گاودان راهنمایی كرد و دروغ را فاش ساخت و این واقعه از اتفاقات عظیمی است كه بر فتح و ظفر تازیان دلالت می كرد و ایشان نیز حق داشتند آن را به فال نیك بگیرند، وقتی خبر پیشروی سعد و عساكر وی به ایران رسید، رستم فرخ زاد با سی هزار مرد جنگی برای مقابله با سعد بن ابی وقاص از تیسفون حركت كرد، و بالاخره در قادسیه مقابل یكدیگر صف آرایی نمودند. به نوشته مورخان تا چهار ماه از دو طرف حمله ای نشد و این مدت فقط به اعزام قاصد و سفیر و نقل گفتار و تبلیغ گذشت. ایرانیان با دیدن نیزه های كوتاه و زنگ خورده تازیان آنان را مورد تمسخر قرار داده و اسلحه آنان را به دوك زنان تشبیه كردند.

سفیران سعدبن ابی وقاص و رستم فرخ زاد چندین بار آمدند و رفتند. سفیر سعد چون اولین بار به بارگاه فرمانده سپاه ایرانیان رستم را بر تخت زرین نشسته دید، پشتی ها و مخده های زربافت بر تخت چیده و فرش های گلابتون بر زمین تالار گسترده بود و ایرانیان همه تاجی بر سر و زیوری بر پیكر داشتند. پیلان جنگی در اطراف و اكناف آن جایگاه ایستاده بودند. سفیر بادیه نشین عرب سنان بر كف، شمشیر بر كمر، و كمان بر دوش نزدیك شد و اسب خود را كنار تخت رستم فرمانده سپاه ایرانیان بست. در این موقع ایرانیان بر او نهیب زدند ولی وقتی خواستند وی را از این كار بازدارند رستم مانع شد. مرد عرب بر نیزه خود تكیه میكرد و طرف رستم گام بر می داشت نوك نیزه را به فرش ها و بالش ها و مخده ها فرو می برد و پاره می كرد و ایرانیان با تعجب می نگریستند، چون مرد عرب نزد رستم آمد و به گفت و گو پرداخت جواب های تند می داد و پیوسته كلمات حكیمانه و پاسخ های محكم و دل نشین او رستم فرخ زاد را به حیرت و وحشت می اندخت.

رفتار و گفتار سفیران اعراب كه همه از خردمندان عرب بودند و چندین بار به اردوگاه ایرانیان آمدند، رستم فرخ زاد را كه مرد عاقل و عاقبت اندیشی بود به تفكر و تامل واداشت. گمان می رود همین گفت و شنود باطنی و اساسی داستانی باشد كه اعراب از قول رستم فرخ زاد به این شرح نقل كرده اند:

( هنگامی كه رستم به جنگ سعد بن ابی وقاص رفت در خواب فرشته ای را دید كه از آسمان فرود آمد و كمان ایرانیان را جمع كرد و مهر نمود و با خود به آسمان برد).

به علاوه چیزی كه دائما در مورد عرب مشاهده می شد گفتار جازم و اعتماد به نفس و صبر و حوصله فوق العاده آنها هنگام شدائد بود و این خصایص اخلاقی در مقابل اجتماع متزلزل و آشفته و بی ثبات ایرانی هر فرمانده با تدبیر دیگری غیر از رستم فرخ زاد را هم به اندیشه فرو می برد و به تأمل وامی داشت.

مثلا سعد بن ابی وقاص هر نوبت یك سفیر تازه تعیین می نمود و به نزد رستم می فرستاد و در این مدت حتی برای یك بار یك نفر را دو نوبت به عنوان سفارت به اردو گاه ایرانیان اعزام ننمود.

رستم به یكی از رسولان گفت سبب چیست؟ كه امیر شما در هر نوبت رسولی دیگر می فرستد و یك كس دوبار به رسالت نمی آید. آن مرد عرب جواب داد به دلیل اینكه رفتار امیر ما در شادی و غم مسلمین بر مبنای عدل و داد است و او روا نمی دارد كه یك شخص را متقاعب زحمت دهد و دیگران آسوده باشند. رستم از این سخن و سیرت اعراب منفعل شد و دانست كه بنای مقررات جدید آنان بر اصلی بزرگ و جهانی استوار است.

همچنین روزی رستم به یكی از سفیران اعزامی اعراب كه نیزه در دست داشت گفت: این دوك چیست كه در دست تست؟ او گفت: پاره آتش در هر حال سوزنده است، چه بزرگ باشد چه كوچك، دیگر بار رستم به یك مرد عرب كه غلاف شمشیر كهنه و زنگ زده ای در دست داشت گفت: با این سلاح فرسوده می خواهید با ما جنگ كنید؟

مرد عرب پاسخ داد: غلاف شمشیر كهنه است ولی تیغه شمشیر تیز و بران است و ارزش شمشیر در نفس او باشد نه در غلاف متكلف. این چیزها و نظایر آن عزم رستم فرخ زاد را آن چنان دچار تزلزل نمود كه به ملازمان خود روی آورد و گفت وضع و حال این مردم از دو صورت خارج نیست. سخنان ایشان یا راست باشد یا دروغ، اگر دروغ گویند، قومی كه اسرار خود را با این جدیت حفظ كنند و در هیچ امری با هم اختلاف ننمایند و در راز پوشی بدین حد با هم دم ساز متفق اند كه هیچ كدام سر خود را فاش نسازند، مسلما قومی به غایت نیرومند و قوی باشند. ولی اگر راست گویند هیچ كس را در برابر آنان تاب و توان نخواهد بود.ایرانیان از این سخن رستم به غایت غمگین شدند و بانگ برآوردند و گفتند بیش از این سخن مگوی و از نوادری كه از این مجهولان می شنوی متعجب مشو و در تصمیم خود در جنگ با آنان استوار باش. رستم گفت: این سخن با شما نه از آن می گویم كه بر مقابله این قوم جازم نیست بلكه شما را از حال ایشان آگاه می كنم و چیزی را كه استنباط كرده ام با شما در میان می گذارم. این برخوردهای گستاخانه و این سخنان پر شور رستم فرخ زاد و ملازمان او را به وحشت و شگفتی می انداخت وقتی مغیرة بن شعبه از جانب تازیان به رسالت نزد رستم آمد، گستاخانه پیش رفت و بر كرسی رستم فرمانده كل سپاه ایرانیان و در كنار او نشست. ملازمان سپهبد او را فرو كشیدند و ملامت كردند. مغیرة گفت ما شما را خردمند می انگاشتیم، اكنون نادان تر از شما كس نمی بینم. در بین ما تازیان هیچ كس، دیگری را بنده نیست گمان كردم شما نیز چنین باشید، بهتر آن بود كه از اول می گفتید كه برخی از شما بندگان برخی دیگرید، از رفتار شما دانستم كه كار شما رو به سختی است و كشور با چنین شیوه و آیین نماند. داستان ملاقات مغیرة با رستم را به طریقی دیگر نیز در كتاب ها نقل كرده اند از جمله می نویسند رستم پیامی نزد سعد فرستاد مغیرة بیامد و موی جدا كرده و گیسوان چهار پاره فرو هشته بود. رستم به وی گفت شما عربان در سختی و رنج بودید و نزد ما به سودا گری و مزدوری می آمدید، چون نان و نعمت ما را بخورید برفتید و یاران و كسان خود را بیاوردید. كار ما و شما مانند داستان آن مرد است كه باغی داشت. روزی روباهی در آن باغ دید و گفت یك روباه را چه اهمیت باشد و باغ مرا از او چه زیان افتد. بهمین جهت او را از آنجا براند. پس آن روباه برفت و روباهان را جمع كرد و به آن باغ آورد در همین موقع باغبان از راه رسید چون كار را، بدان گونه دید در باغ را بست و رخنه ها را محكم نمود و روباهان داخل باغ را كشت. گمان دارم كه آنچه شما را بدین سركشی وا داشته است سختی و رنج است بازگردید، شما را نان و جامه دهیم. اكنون به دیار خود بروید و بیش موجب آزار ما نشوید. مغیرة جواب سختی را به سپهبد رستم داد و گفت از سختی و بدبختی آنچه گفتی ما بدتر از آن بودیم تا پیامبری در میان ما آمد و حال ما دیگر شد. ما را فرمان داد كه شما را به دین حق بخوانیم یا با شما پیكار كنیم، اگر بپذیرید بلاد شما هم شما راست جز با دستوری اندر آن نیاییم و گرنه باید جزیه دهید، یا پیكار كنید تا فرجام كار چه شود؟ در این موقع رستم برآشفت و گفت: هرگز گمان نمی كردم كه چندان زنده باشم كه چنین سخنی بشنوم.

همچنین ربعی بن عامر كه از طرف سعد بن ابی وقاص به رسالت نزد سپهبد رستم آمده بود گفت: شما ایرانیان كار خوردن و نوشیدن را بزرگ گرفته اید و ما آن را به چیزی نمی گیریم. به طور كلی سادگی رفتار و استواری رأی و سخنان عبرت آموز مشتی مردم ساده بیابان گرد كه لباس ژنده و رأی بلند داشتند بیش از پیش رستم و یارانش را به اعجاب افكند. این سخنان شور انگیز و رفتار دلیرانه نشان میداد كه دیر یا زود تازیان ملك خسروان را به زیر سلطه خویش درمی آورند.

رستم فرخ زاد و سردارن و سپاهیان او در هر واقعه ای به این نكته بر می خوردند كه دیگر دولت و حشمت ساسانیان كه بر اثر اختلاف طبقاتی عمیق به وضع ناهنجاری درآمده بود به پایان رسیده و اكنون نوبت دولت آزادگی و مساوات است.

بسیاری از ایرانیان نیز زوال حشمت و قدرت حكومت ساسانیان را از حكم تقدیر و سرنوشت می شمردند، افسانه های عامیانه ای كه از طریق خدای نامه ها در شاهنامه انعكاس یافته است حكایت می كند كه رستم از اوضاع ستارگان، سقوط و زوال دولت ساسانی را از پیش دیده بود، ولیكن اگر در این نكته كه رستم از راه اسطرلاب و نجوم زوال ملك ایران را پیش بینی كرده باشد تردید كنیم لامحاله قرائنی است كه نشلان می دهد كه رستم و دیگر سردارن و پهلوانان امیدی به پیروزی نداشته اند، با فساد و خللی كه در همه اركان دولت و حكومت ساسانی دیده می شد برای رستم دشوار نبود كه شكست ایران در برابر سپاه تازه نفس و بی باك تازیان پیش گویی كند.



----------------------
ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , مسعود کوچولو , P@RSA , nazli , درناز
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی - Alireza_Kh - 06-12-2012 01:05 AM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین greenworld 0 185 05-27-2023 05:02 PM
آخرین ارسال: greenworld
  مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه سینا عدنانی 1 464 09-09-2018 01:19 PM
آخرین ارسال: mahdir938
  در محل شما چه چیزی فراوان است؟ cooch 31 4,628 06-01-2018 03:04 AM
آخرین ارسال: amir_sky
  راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل uhanna 0 590 02-04-2018 03:17 AM
آخرین ارسال: uhanna
  چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ shokrgozar 7 1,438 09-01-2017 09:53 AM
آخرین ارسال: sh44
  دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . javadse 2 1,002 07-08-2017 04:00 PM
آخرین ارسال: شایان21
  اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم jahanagahi 115 34,925 05-18-2017 01:21 AM
آخرین ارسال: مهندس نرم افزار
  چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ shokrgozar 0 546 02-20-2017 04:14 PM
آخرین ارسال: shokrgozar
  چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ Benhour 1 1,403 10-23-2016 12:43 AM
آخرین ارسال: Benhour
  مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ sepehrplus 2 844 09-28-2016 03:02 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  تاریخ تولد بچه های انجمن! MARYAR 331 41,398 08-10-2016 02:00 PM
آخرین ارسال: mahdie.sfi
Star اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود SAMIRA 71 16,217 05-23-2016 02:08 AM
آخرین ارسال: poldar
  یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست mortaza_max 13 3,279 02-15-2016 02:59 PM
آخرین ارسال: نیما روشنگر1
  شروع یه کار گروهی/ کار در وب mohammad.b 17 3,732 11-20-2015 08:49 PM
آخرین ارسال: فاطیما14
Exclamation جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن MARYAR 33 10,501 09-25-2015 10:31 PM
آخرین ارسال: vlvl
  بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) hasan-f 26 7,905 09-22-2015 11:23 AM
آخرین ارسال: سلطان ایده
  تایپ در منزل صدفی 1 564 09-08-2015 11:16 PM
آخرین ارسال: hs6467
  به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر rezakakaei 4 1,522 06-07-2015 09:36 AM
آخرین ارسال: rezakakaei
Shocked میزبانی از یکدیگر در شهرمان cooch 3 503 05-09-2015 03:26 PM
آخرین ارسال: cooch
  حداقل یک‌بار در زندگی این کارها را انجام دهید بيلا بالا 4 982 03-06-2015 02:45 PM
آخرین ارسال: samiar afshari

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 67 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS