ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
زمان کنونی: 09-24-2025, 05:08 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان
نویسنده: Alireza_Kh
آخرین ارسال: Alireza_Kh
پاسخ:
بازدید: 31327

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 35 رأی - میانگین امیتازات : 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
06-05-2012, 12:40 AM
ارسال: #39
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
رستم فرخزاد قهرمان ملی ایران و حوادث جنگ قادسیه
------------------------------
بخش دوم


جنگ مهران
در قسمت قبل خواندید كه رستم فرخ زاد كه بود و بین او و اعراب چه گذشت و در ادامه نیز خواهید خواند كه در نبرد بعدی چه میشود و همچنین داستان لشكر كشی بزرگ اعراب به ایران را خواهید خواند.

مثنی در بویب نزدیك حله سپاه خود را فرود آورد و منتظر حمله دشمن شد. ایرانیان كه از فتح جنگ گذشته مغرور بودند بدون هیچ اندیشه ای از پل گذشته در سه ستون بزرگ با فیل ها به طرف تازیان پیش رفتند و نائره جدال و قتال مشتعل گردید. ابتدا این طور معلوم می شد كه فتح با حمله كنندگان یعنی ایرانیان است ولی مثنی برای اینكه سپاهیان ایران را از پا درآورد دستور داد پلی را كه در سر راه ایرانیان بود بریدند، اما چیزی نمانده بود كه كار وخیم شود زیرا لشكریان ایران دوباره به تازیان حمله بردند. در این موضع قبیله بنی نمیر كه ترسا بودند از سرحدات روم برای یاری تازیان آمده بودند به صحنه پیكار رسیدند و با رسیدن آنها ایرانیان شكست سختی خورده و تقریبا تمامشان كشته شدند و یا در آب غرق شدند. تلفات تازیان هم در این میان خیلی زیاد و سنگین بود ولی تصور میكردند كه فتح مزبور به اندازه ی تلفات وارده ارزش دارد. آنها در نتیجه همین تلفات غنائم وافری بدست آوردند و نیز آلات جنگی زیادی یه دستشان آمد كه از آنان برای جنگ بعد بسیار استفاده كردند. این واقعه در سال 14 هجری روی داد و فرمانده لشكریان ایران در این جنگ با خاندان ایرانی مهران بود و تازیان این جنگ را جنگ مهران نام داده اند.

بعد از جنگ مهران چون مانعی در پیش تازیان نبود سرزمین عراق را گرفتند و آنجا را تاراج كردند و به ساحل دجله رسیدند و در ضمن برای اینكه پناهگاهی برای لشكریان خود داشته باشند در كنار یكی از شهر های فرات قلعه ای ساختند كه بعد ها شهری به نام بصره شد ولی در همین حال به مثنی خبر رسید كه رستم فرخ زاد لشكریان نواحی مختلف ایران را برای یك جنگ مهم به تیسفون احضار كرده و به جمع آوری و تدارك یك سپاه بزرگی پرداخته است. به همین جهت با عجله به مدینه رفت تا در آنجا ضمن مشورت با عمر بن خطاب خلیفه وقت، لشكر مجهزی برای مقابله با سپاه گران ایرانیان تدارك كند.



مشاوره مهم عمر با سران عرب در مورد جنگ با ایرانیان

سرحدات ایران از ابتدا در نزد تازیان بی نهایت دشوار و خطرناك و وحشت آور به نظر می آمد خطوط مرزی ایران حداعلی احترام و رعب را در دل اعراب بر انگیخته بود به نحوی كه از حمله به مرز ایران اكراه داشتند و به احترام شاهان ایران از تجاوز به سرحد این كشور پرهیز میكردند. خاصه اینكه همگی معتقد بودند قدرت پادشاهان ایران بدان پایه است كه میتوانند كشورهای دیگر را به ربقه اطاعت خود درآورند و این فكر تا اواخر خلافت ابوبكر وجود داشت.

عاقبت تازیان دعوت های مكرر او را اجابت كردند و مواعید پیغمبر اسلام را به یاد آوردند كه گفته بود: امت وی به خزائن شاهان ایران دست خواهند یافت ( یعدهم به من تملك كنوز الاكاسره) بهمین جهت پس از ورود مثنی بن حارثه به مدینه و آگاهی عمر از تدارك بزرگ جنگی ایرانیان برای پیكار با اعراب خلیفه با عسكر خود از مدینه خارج شد. مردم نمیدانستند كه عمر آهنگ كجا را كرده است و جرات و جسارت هیچگونه پرسشی را نداشتند. سرانجام یكی از آن میان هنگام رحیل و حركت پرسید ولی جوابی جز سرزنش و ملامت نشنید. عرب را هنگام نگرانی و اضطراب رسم چنین بود كه چون میخواستند اطلاعاتی بدست آورند نزد عثمان بن عفان یا عبدالرحمن بن عوف می رفتند و هرگاه خیلی فوریت داشت العباس ( عباس بن عبدالمطلب ) هم به این دو نفر اضافه می شد. بنابراین عثمان بن عفان به عمر گفت: یا امیرالمؤمنین چه شنیده ای و چه میخواهی؟ قصدت چیست؟ عمر مردم را به نماز جماعت خواند. مردم گرد وی جمع آمدند. آنگاه وی قصد خویش را اعلام كرد و همه را به جنگ با ایرانیان تشویق و تحریض نمود و این كار را آسان دانست. برخی از موخران نوشته اند كه عساكر عرب از عمر خواستند كه در این سفر همراه باشد. عمر گفت: چنین كنم مگر آنكه نقشه بهتری به نظر آید. سپس عقلاء و اصحاب رأی و اعیان را نزد خود خواست و به شور پرداخت. بزرگان عرب پس از بحث و تبادل نظر لازم به عمر گفتند بهتر باشد در مدینه بمانی و یكی از اكابر صحابه را به فرماندهی این جنگ بزرگ بفرستی و او را از عقب جبهه مدد دهی و تقویت نمایی. هرگاه فاتح شوند نعم المطلوب و اگر فرمانده سپاه تو كشته شود، فرمانده دیگری را می توانی بفرستی. چون با این رأی موافقت نمودند عمر به منبر رفت،‌ زیرا در آن ایام مرسوم چنین بود كه چون می خواستند مطلبی را به سمع عامه برسانند یك نفر به منبر می رفت و آن موضوع را بیان می نمود. عمر چون بر منبر قرار گرفت، چنین گفت: ای مردم! به حقیقت سوگند، قصد خودم آن بود كه در این سفر با شما همراه باشم، لكن فرزانگان قوم مرا منصرف كردند و صلاح در ماندن من و اعزام یكی از اصحاب به فرماندهی جنگ دانستند. آنگاه عمر نظر مردم را در مورد شخصی كه باید فرستاده شود خواست. در آن هنگام نامه ای از سعدبن ابی وقاص كه مأموریت خارج داشت و در آن روز غائب بود به دست عمر دادند. همه‌ حضار او را شایسته اینكار دانستند و گفتند هنگام جنگ مانند شیر ژیان حمله می كند. عمر این پیشنهاد را تصویب كرد.

زیرا چندان به مثنی اعتماد نداشت و هرچند كه مثتی فرمانده خوبی بود اما چون تازه اسلام آورده بود، عمر نمی توانست به او اطمینان كند. سعد بن ابی وقاص كه در زبان فارسی او را به خطا سعدوقاص می نامند، پسر ابو وقاص مالك بن وهب بن عبد مناف است. وی در هفده سالگی اسلام آورد و یكی از محبوب ترین یاران پیامبر بود و نخست در جنگ بدر و احد و سپس در همه جنگ های دیگر شركت كرد و از این حیث كاملا كار كشته شده بود. در این زمان كه قصد عمر این بود كه جانشین برای مثنی اختیار كند نخست وانمود كرد كه خود می خواهد فرماندهی سپاهی را كه به ایران می فرستد به عهده بگیرد و ظاهرا این كار برای این بوده است كه مردم را تحریك و تشویق كند كه داوطلبانه به این جنگ بروند.

به طور كلی تصرف دمشق و شكست لشكر روم شرقی در یرموك و نیز مغلوب شدن آنها در وادی اردن موقعیت سیاسی و نظامی تازیان را در این زمان محكم كرده بود. از طرفی توقف قشون در سوریه دیگر لزومی نداشت.

بنابراین عمر با در نظر گرفتن این موقعیت نظامی قصد خود را مبنی بر جنگ و مقابله با ایرانیان به طور قاطع اعلام داشت و اوامر واحكامی به نام قبایل و دستجات مختلف اعراب صادر نمود كه تحت سلاح رفته و برای جنگ حاضر شوند. تكلیف به جهاد و انتشار امریه آن از طرف خلیفه در بین مردم عربستان ایجاد حرارت و جوش و خروش خاصی نمود و جماعت زیادی از تمام نقاط و زوایای عربستان با عجله و شتاب زیر سلاح رفته و حاضر برای خدمت شدند. بالاخره سپاه عظیمی جمع آوری شد از آن جمله قبایل چادر نشین جنوب عربستان كه هنوز اسلام نیاورده بودند، ولی عشق به جنگ و جاذبه تاراج و یغما آنها را وارد این كار كرده بود، آمادگی خود را اعلام داشتند.

عمر فرماندهی كل جنگ عراق و جیش عرب را به سعد بن وقاص سپرد و سعد با افراد سپاه خود رو به ایران نهاد و عمر بن الخطاب نیز تا چند فرسنگ آنها را بدرقه نمود. آنگاه با وعظ و خطابه و با ذكر دلایل مهاجمین را به جهاد تشویق و تحریض كرد و در پایان به فرد فرد آنان گفت بی تردید راه بهشت را در پیش گرفته اید زیرا در صورت فتح به دنیای مال و مكنت و عیش و عشرت كه همانا ثروت بیكران و تحمل خیره كننده ایرانیان باشد دست یافته اید، ولی اگركشته شدید یك راست در بهشت موعود جایگزین خواهید شد و با این گفتار تلویحا به آنان فهماند كه یا كشته شوید یا فاتح برگردید. سپس با آنان وداع كرد و به مدینه بازگشت.



پیشرفت سعد بن ابی وقاص به سوی مرزهای ایران

سعد بن ابی وقاص فرمانده كل سپاه تازیان در كار خود با مثنی بن حارثه مشورت كرد و مثنی به او گفت بهتر آن است كه هرگز به جنگ با ایرانیان مبادرت نكند و همواره منتظر حمله آنان باشد و در این موقع تعدادی از لشكریان جنگ سوریه هم كه در مشرق، سواحل رود اردن را فتح كرده و بیكار شده بودند به سپاه سعد پیوستند. در این میان مثنی كه هنوز گرفتار عواقب زخم هایی بود كه در جنگ پل (جسر) برداشته بود پیش از آنكه نتیجه سه سال جانفشانی را در میدان های جنگ فرات ببیند در گذشت.

سعد خط پیشروی خود را به طرف صحرای بین حجاز و كوفه منحرف ساخت و مرتب اخبار و اطلاعات بدست می آورد و به مدینه می فرستاد. از آن طرف دائما پیام و نامه از عمر برای او می رسید و عمر پی در پی نظر میداد و نقشه جنگ می فرستاد و نیروی جدید به كمك او گسیل می داشت تا اینكه عاقبت رأی او بر این قرار گرفت كه جهت مقابله با سپاه ایرانیان با سپاه ایران در قادسیه یعنی دروازه كشور ایران كمین كند. در آن زمان در عراق دو شهر كوچك به نام قادسیه بود یكی در ساحل شرقی رود دجله در دوازده كیلومتری جنوب شرقی سامره كنونی و دیگر در جنوب غربی كوفه در سر راهی كه امروزه از بغداد به مكه می رود و تا شهر كوفه كنونی 24 كیلومتر فاصله داشته و در میان صحرای طف واقع بوده است كه امروز شهر كربلا نیز در میان آن صحرا است. بالاخره سعد بن ابی وقاص با سپاه خود در قادسیه فرود آمد. در این موقع عمل وحشیانه ای از تازیان سر زد كه نمونه بسیار خوبی برای نمایش رفتار آنان در ماجرای بعدی غلبه و تسلط بر مردم مغلوب كشورهای دیگر است.

بطوریكه نوشته اند مسلمانان بر دختر ( آزاد مرد ) عروس یكی از پادشاهان كه به خانه شوهرش برده می شد دست یافتند و هرچه اموال و بارو بنه به همراه داشت گرفتند و بر مسلمانان بخش كردند، پس خوشدل و نیرومند شدند.



اعزام هیاتی از طرف تازیان به نزد یزدگزد


سعد بن ابی وقاص پس از استقرار در قادسیه نعمان بن مقرر را به همرا بیست تن از بزرگان عرب نزد یزدگرد سوم به تیسفون فرستاد تا او را به اسلام دعوت كنند. در ورود به تیسفون مردم این هیئت را دیده به واسطه لباسشان استهزاء نمودند مخصوصا كمان های ایشان را به آلت پشم ریسی زنها تشبیه كردند ولی یزدگزد آنان را به احترام پذیرفت و پرسید كه مقصودتان از رسالتی كه دارید چیست؟ آنها به توسط یك نفر مترجم اظهار داشتند كه باید دین اسلام را قبول كنید و یا جزیه بدهید. یزدگرد با كمال حقارت به آنها نگریست و اشاره به فقر و فاقه و بدبختی آنها كرد و گفت شما همان مردمی نیستید كه سوسمار می خورید و اطفال خود را زنده به گور می كردید؟ نمایندگان عرب با لحن ساده ای تصدیق نموده و گفتند كه وضع آنان در گذشته همینظور بود ولی حال آنها به كلی تغییر كرده اند. آنها گفتند آری ما فقیر و گرسنه بودیم لیكن خدا خواسته است كه غنی وسیر شویم و حالا كه تو شمشیر را اختیار كردی پس حكم بین ما و تو همان خواهد بود. یزدگرد از اینكه این اعراب صحرا گرد نسبت به او احترامی را كه لازم بود به جا نیاوردند در خشم شد ولی از این جهت كه قاصد بودند مرخصشان كرد.

یعقوبی می نویسد: (خسرو (یزدگرد سوم) از پیشنهاد فرستادگان سعد به خشم آمد و توبره خاكی خواست و گفت: این را بر سر سرورشان بار كنید و اگر نبود كه سفیران را نمی كشتند اینان را كشته بودم.)



----------------------
ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی - Alireza_Kh - 06-05-2012 12:40 AM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین greenworld 0 347 05-27-2023 05:02 PM
آخرین ارسال: greenworld
  مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه سینا عدنانی 1 583 09-09-2018 01:19 PM
آخرین ارسال: mahdir938
  در محل شما چه چیزی فراوان است؟ cooch 31 6,057 06-01-2018 03:04 AM
آخرین ارسال: amir_sky
  راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل uhanna 0 686 02-04-2018 03:17 AM
آخرین ارسال: uhanna
  چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ shokrgozar 7 1,629 09-01-2017 09:53 AM
آخرین ارسال: sh44
  دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . javadse 2 1,185 07-08-2017 04:00 PM
آخرین ارسال: شایان21
  اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم jahanagahi 115 37,472 05-18-2017 01:21 AM
آخرین ارسال: مهندس نرم افزار
  چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ shokrgozar 0 761 02-20-2017 04:14 PM
آخرین ارسال: shokrgozar
  چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ Benhour 1 1,529 10-23-2016 12:43 AM
آخرین ارسال: Benhour
  مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ sepehrplus 2 958 09-28-2016 03:02 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  تاریخ تولد بچه های انجمن! MARYAR 331 50,595 08-10-2016 02:00 PM
آخرین ارسال: mahdie.sfi
Star اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود SAMIRA 71 18,826 05-23-2016 02:08 AM
آخرین ارسال: poldar
  یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست mortaza_max 13 3,772 02-15-2016 02:59 PM
آخرین ارسال: نیما روشنگر1
  شروع یه کار گروهی/ کار در وب mohammad.b 17 5,069 11-20-2015 08:49 PM
آخرین ارسال: فاطیما14
Exclamation جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن MARYAR 33 12,857 09-25-2015 10:31 PM
آخرین ارسال: vlvl
  بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) hasan-f 26 9,315 09-22-2015 11:23 AM
آخرین ارسال: سلطان ایده
  تایپ در منزل صدفی 1 756 09-08-2015 11:16 PM
آخرین ارسال: hs6467
  به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر rezakakaei 4 1,858 06-07-2015 09:36 AM
آخرین ارسال: rezakakaei
Shocked میزبانی از یکدیگر در شهرمان cooch 3 763 05-09-2015 03:26 PM
آخرین ارسال: cooch
  حداقل یک‌بار در زندگی این کارها را انجام دهید بيلا بالا 4 1,080 03-06-2015 02:45 PM
آخرین ارسال: samiar afshari

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS