جلسۀ دوم هستی شناسی

[pourmousa]

با سلام مجدد به شما دوستان خوب و میلیاردرم...

به نظر می رسد که شما دوستان مطالب جلسۀ پیش را بطور کامل متوجه شدید و از قرار معلوم می توانیم بدون هیچگونه نگرانی ادامۀ کلاس را به همراه هم داشته باشیم،

دوستان خوبم به خاطر بسپارید که اگه از این مطالب بگذریم و شما جایی از آن را درک نکرده باشید در ادامۀ جلسات ممکن است ذهنتان را مشغول و یکجا نگه دارد لذا لطفاً سئوالات خود را حتماً بپرسید تا همگام با هم پیش برویم

با این وجود امروز جلسۀ دوم هستی شناسی را برای شما عزیزان برگزار خواهم نمود.
همانطور که بخاطر دارید قرار شد که...

فقط و فقط یک اندیشه را در ذهنتان بپرورانید و این اندیشه به همراهِ خود نوسانات انرژی و اطلاعاتِ موردِ نیاز خود را دارد این بدین معنی است که آن اندیشه دانش موردِ نیاز برای بوجود آمدنش را به همراهِ خود دارد.
زمانی که دانه ای مانند دانۀ سیب در زمین مساعد کاشته می شود آن دانه درست است که بصورت جامد و ماده است ولی در نوعِ خود و با توجه به دیدگاهِ کــوانتومی ، دارایِ دانشِ سیب شـدن و یا در حقیقت درخت سیب شدن می باشد.

حال بیائید که این موضوع را بیشتر بررسی کنیم ...

در واقع آن چیزی که از شما خواسته شده اینستکه دانه ای را در زمین بکارید یعنی نیت یا قصد یا اندیشه ای را در نظر بگیرید و گفته شده که این دانه دانش مورد نیازش برای بوقوع پیوستن را به همراه خود دارد.

حال سـئوالی پیش می آید که وقتی در طبیعت دانه ای مثل دانۀ سـیب را می کاریم ما برای برقراری تکانه های انرژی و اطلاعات آن کاری نمی کنیم یعنی یک دانۀ سیب جوری توسط خالقش طراحی شده که این فرکانس ها و تکانه ها را به همراه خود دارد...
اما آیا دانه ای (( نیت یا قصد یا اندیشه ای )) که شما می کارید هم اینچنین است؟
آیا می توانید مطمئن باشید که شما هم چون خالق بزرگ کائنات کارتان بدون نقص و ایرادی اجرا می گردد؟

خوب ، پس به نظر می رسد که باید با ارکان دیگری هم آشنایی پیدا کنیم تا این حرکت ما همچون تمامی حرکتهای دیگر در کائنات کامل و بدون نقص انجام پذیرد.

چیزی که در اینجا مهم است یقین و باور و طرز تلقی ما می باشد.

باور یکی از ارکان اساسی زندگی مادی و معنوی ما انسانهاست و در حقیقت کلید قدرتمندی برای بازگشت به دنیای واقعیت (Real world ) می باشد.
این باور ماست که زندگیمان را رهبری می کند و تمامی وقایع و اتفاقاتی که در زندگی ، برای ما رخ می دهد ناشی از باور و نوع طرز تلقی ماست.

هرچیزی که در دنیای مادی توسط انسان ساخته و پرداخته می شود همانطور که گفتیم در ابتدا :

از یک اندیشه یا تفکر یا قصد و نیتی سرچشمه می گیرد و می توان گفت در آغاز از یک تصـویر ذهنی بسیار واضح شروع می شود و سپس بسوی واقعی شدن پیش می رود تا اینکه در جهان مادی خلق و آفریده شود.

این موضوع دقیقاً همان خاصه ایست که انسان از آفریدگار خود به ارث برده است با این تفاوت بسیار جزئی که خداوند متعال تمامی این سه مراحله ای را که بیان شد (( کاشت – داشت – برداشت )) را در یک لحظه ، در یک آن انجام می دهد. یعنی کُن فَیکون ... باش و پیش از آن شد
در واقع تمامی مراحل و قوانینی که زین پس می گوئیم را خداوند در عبارت فوق وفقط در یک لحظه انجام می دهد.

چرا باور ما مهم است ؟
چگــونه یقین و باور ما بر روی تکـانه ها و نوســانات انرژی و اطـلاعات اثر می گذارد ؟
آیا بواقع می توانیم با تغییر دیدگاه ونگرشمان بر روی روند بوجود آمدن تأثیری بگذاریم؟

ب ) داشت :


(( آلبرت اینشتین : می خواهم اندیشه های خداوند را بدانم... مابقی جزئی است.))


به نظر می رسد که در این مرحله است که عمل و کار مادی از سوی ما انجام می گیرد و دراین مرحله ، قوانین بسیاری نهفته است که هر کدام بنوبۀ خود بسیار مهم و حائز اهمیت می باشد.
درواقع ما پس از هـر نیت و اندیشـــه ای که در ذهـن خـــود می پرورانیم می بایست برای بوقوع پیوستن آن دست بکار شویم واعمالی که مورد نیاز است را به انجام برسانیم.
باز به مثال دانۀ سیب عزیزمان باز می گردیم...
پس از مرحلۀ کاشتن دانۀ سیب، کارهایی که به نظر می رسد برای بعمل آمدن درخت سیب مؤثر است را لیست کرده و سپس دست بکار شویم.

1) آبیاری کردن
2) زدودن علفهای هرز از پای نهال سیب و هرس کردن آن
3) کود ریختن به پای نهال سیب
4) کمک کردن به اینکه نور خورشید بخوبی به درخت سیب کوچولوی ما برسد
5) ...
6) ...
و شاید چندین کار کوچک و بزرگ دیگری که دوستان باغبان همگی ما این اطلاعات را بخوبی دراختیار دارند و به موقع مناسب آنها را انجام می دهند و استفاده می کنند.

امّا قسمت مهم و بسیار با ارزش از اینجا شروع می شود و در واقع در دستان ما نیست بلکه هستی ، کائنات از آنجا که به اطلاعات و دانش اهمیت و احترام بسزائی میگذارد لذا تکانه ها و نوسانات دانش سیب شدن دانۀ ما خود شروع بکار می کند و بتدریج تبدیل به درخت سیب شدن را آغاز می کند.

واضح است که از این پس در قسمتی که ما آنرا (( داشت )) می نامیم کار خاصی از دست ما بر نمی آید بلکه هستی خود این کار را بخوبی و به نحو احسن به انجام می رساند.
در حقیقت پس از کاشتن دانۀ سیب در خاک دیگر نمی توانیم دانۀ سیب را بشکافیم و ساقۀ نهال سیب را از آن بیرون بکشیم و بعد دانه دانۀ شاخه ها را از اطراف ساقۀ آن بیرون بکشیم و روی شاخه ها همین کارها را در مورد برگها و شکوفه ها و تبدیل شکوفه ها به میوۀ سیب انجام دهیم.
اگر بخواهیم بسیار ساده بگوئیم در واقع در چهار خط بالا ما فقط داریم که از تقلا کردن بیخودی سخن می گوئیم.
بسادگی مشخص است که این کارها از قدرت ما بدور است و این اعمال را هستی و کائنات بخوبی به انجام می رساند و نیازی به انجام هیچگونه کاری از طرف ما نیست بلکه تنها عملی که می بایست انجام صبر هدفدار می باشد.
اما باز می گردیم به جایی که در همین مرحلۀ داشت می بایست کارهایی را انجام دهیم ، قوانینی را طی دورۀ مقدماتی خواهید آموخت که همگی به شما کمک می کند که تمامی اعمال مورد نیاز مرحلۀ داشت را به انجام برسانید.

خوب بسیار واضح است که دانش سیب شدنی که در دانۀ سیب وجود دارد تمامی موارد را به خودی خود انجام می دهد. پس بدین ترتیب تمامی اطلاعات و دانش هایی که در کائنات وجود دارند نیز اینگونه رفتار خواهند نمود و پروسۀ تحقق مادی و فیزیکی شدن همۀ چیزها را در درون خود دارند.


این ضعف بشری است که تحقق مادی همۀ امور را فقط در دست بُعدِ فیزیکی وانجام اعمال بصورت فیزیکی و قابل فهم با پنج حواس خود می داند
درصورتیکه99/9 % اتفاقات و وقایع مادی و فیزیکی در دنیاهای دیگر و بصورت غیر مادی و فقط از سطح انرژی و تکانه ها و نوسانات آن شروع به خلق شدن و موجودیت می کنند.

در همین جا جلسۀ دوم را به پایان می رسانم ... تا هفتۀ دیگر خدانگهدارتان