بازگشت جادوگر

[حمید سیدی زاده]

سلام دوستان شب بخیر
انشالله نماز و روزهای آقایون و خانوم ها قبول شده باشه .
دیروز خونه خدا دعوت بودم افطاری خیلی حال داد
مکه ! نه .
به قول یکی از عزیزان خدا خیلی وقته از اونجا اسباب کشی کرده رفته
خدا که هیچ وقت خودشو توی چهار دیواری حبس نمی کنه .
برای دیدن خدا هیچ وقت قرار نیست 15 تا 20 سال توی نوبت صبر کنی تا اسمت در بیاد
برای دیدن خدا قرار نیست در حساب کسی پول بریزی
خدا خیلی با حال ترین از این حرفاست
خدا دریروز در آستایش گاه معلولین امام جواد بود .
ابتدای ورودی جاده شاندیز
کنارش هم خانه یتیم ها بود که افطاری کنار این عزیزان عجب حالی داره

مگه میشه دعای قبل افطار این فرشتهای فراموش شده رو شنید و چشمات تر نشه

وقتی اذان گفتن و دعا قبل افطار رو خوندن حمله به سفره نکرند ، بله هرکسی به این فکر میکرد که بقلی یک وقت مشکلی برای افطاری نداشته باشه و غذا بحش برسه .
بسيارعالي ،دقيقا حس حضورخداوند راميشه لمس کرد
من موندم و لذت برم و گفتم خدا چطور این قلب بزرگ رو در این جسته کوچیک جا دادی
دوست ندارم شعار بدم
دوست ندارم ادای آدم های مذهبی و در بیارم
فقط دلم میخوام یک بار به خودمون بیام و ببنیم با خودمون چند چند هستیم .
اگه پولی برای کمک نداریم اگه کالایی برای هدیه نداریم گفتم آغوشی برای هم دردی داریم

اون بچه ها چه معلولین و چه یتیم ها نه خواهری نه برای نه پدری و نه مادری

ولی من میخوام برادرشون باشم
انشالله برادر و خواهرشون بیشتر بشن و همین طور به اون ها سر بزنند .

آره من خدا رو دیدم
بلوار میثاق پشت پمپ بنزین شیر خوارگاه علی اصغر

اول شانذیز آسایش گاه معلولین و یتیم های امام جواد


شبتون بخیر