ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
زمان کنونی: 07-08-2024, 11:54 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 50 مهمان
نویسنده: Alireza_Kh
آخرین ارسال: Alireza_Kh
پاسخ: 244
بازدید: 24244

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 35 رأی - میانگین امیتازات : 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
12-29-2012, 12:38 AM
ارسال: #151
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
امروز سارینا زمین را به زمینی ها بخشید ...
امروز سارینا آرامتر از همیشه خوابید ...
امروز سارینا رفت تا که سیران تنها نباشد ...
...
شرمنده ام سارینا ... شرمنده ام سیران ...

[تصویر: 375306_575483579135226_677789927_n1.jpg]

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: کامیار کاظمی , Mind , goldmen , madar , M3HDI , mir abbas , farzin1 , maxsoulfly
12-29-2012, 10:43 AM
ارسال: #152
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
سپاس از تمام تلاشتان یرای شناخت بهتر ایران زمین

اینکه جهان به کجا می رود نباید زیاد برایتان اهمیت داشته باشد بلکه آنچه مهم است این است که شما چه می خواهید و کجا می روید.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mir abbas , Alireza_Kh , farzin1 , maxsoulfly
12-30-2012, 11:43 PM
ارسال: #153
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
اصول دین زرتشت
-------------------


شاید شما توجه کرده‏ اید که در نگاره ‏های ترسیم‏ شده از اشوزرتشت، این پیامبر بزرگ ایرانی عصایی 9 (نه) بند در دست دارد. همچنین بر پایه سنت زرتشتیانهر فرزند به دین هنگامیکه به سن تکلیف می رسد طی مراسمی ویژه که مراسم سدره ‏پوشی نامیده می شود در برابر موبد زوت و همه فامیل و آشنایان با آزادی کامل به اصول و فروع دین اشوزرتشت پیمان وفاداری می بندد، پوشش ساده و سفیدرنگ سدره نیز از 9 (نه) تکه تشکیل‏ شده‏ است. این 9 بند یا نه تکه، بیانگر 9 اصل دین زرتشتی است که چکیده پیام های او را به ما می رساند که من سعی می کنم اکنون برای شما به‏ طور بسیار فشرده بیان کنم، آنگاه خواهید دید که چرا و چگونه، این پیام ها که پایه دین زرتشت شناخته‏ شده ‏است, هرگز قدیمی نمی‏ شود و نه‏ تنها برای انسان‏های امروزی تازه و بکر و عملی و قابل ‏پیاده ‏کردن‏ است، بلکه تا انسان وجود دارد، اگر هر کس، در هر زمانی این اصول را پایه باورهای خود قراردهد و به آنها پایبند باشد، هم می تواند فرد شایسته ای باشد و هم می تواند جامعه خود را به سوی کمال و رسایی راهنما باشد:


1-باور به یكتایی خدا: خدایی كه اهورا(هستی بخش) و مزدا (دانای بزرگ) است و این دو صفت بزرگی و دانایی هم آهنگ و از هم جدا ناشدن است. خدایی كه درهمه جا و در همه چیز در تجلی است. خدایی كه هر چه را آفریده نیك و لازم و ملزوم یكدیگرآفریده و خلاصه خدایی كه صفات كامل آن در نماز صد و یك نام خدا شرح داده شده است: برهمه چیز آگاه، بر همه كارتوانا و بی نیاز و... .


2-باور به پیامبری اشوزرتشت: نخستین پیام آوری كه پس از شك كردن به باورهای پیشینیان خود پس از ده سال در كوه اشیدرنه، از سوی اهورامزدا به پیامبری برگزیده‏شد و از توحید و نبوت و معاد خبرداد و پیام خود را مانتره (بر انگزینده اندیشه) نامید و از دین (دئنا) به مفهوم وجدان سخن به میان ‏آورد. باورهایی كه ابتدا به مردم خود ارایه‏ نمود و آرام آرام دین او بخش بزرگی از این كره خاكی را در برگرفت و پیروان او مزده یسنان یا مزداپرستان و بعدها به دین و زرتشتیان نامیده ‏شدند.


3-باور به روح و جهان واپسین (جهان مینوی): یعنی بهشت و گروسمان (خانه راستی) و دوزخ (خانه دروغ).


4-باور به اشا (راستی): اشوزرتشت اولین كسی است كه به وجود هنجار هستی (اشا) پی‏برد واز حاكم بودن قانون اشا در جهان هستی (گیتی و مینو) سخن‏گفت. و فرمود انسان می تواند با خرد خویش به قوانین طبیعت (اشا) پی‏ برده و از آن استفاده و یا سوءاستفاده نماید. و انسان تنها زمانی می تواند خوشبخت زندگی کند که قوانین اشا را به‏ درستی بشناسد و خود را با این قانون ابدی (اشا) هم‏اهنگ و همراه سازد و.....


5- باور به گوهر آدمی‏ و آدمیت: بر پایه آموزشهای اشوزرتشت تمام انسانها از هرجنس و نژاد و مذهبی دارای وجدان(دئنا) و خرد بوده و از جسم، جان، روح و فروهرِ بسیار بالنده تری نسبت به دیگرموجودات برخوردار می باشد و قدرت تشخیص نیک از بد و ارزش گذاری را داشته وآزادی کامل در انتخاب راه را دارند و سرنوشت خود را می‏سازند و دارای حقوق برابر می‏باشند و در مجموع «من» دارند و می‏توانند «من» خویش را به هر صورتی که مایل باشند تغییر دهد و دارای بهترین منش«سپنته من» یا بدترین منش«انگره من» گردند و آموزش می‏دهد که وظیفه هر زرتشتی پیروی از «سپنته من» و مبارزه با تمام نیروهای اهریمنی یا«انگره من» است و... .


6- باوربه هفت پایه کمال: اشوزرتشت اهورامزدا را دارای شش فروزه: و هومن(منش نیك« یا اندیشه و گفتار و کردارنیک»)، اردیبهشت(راستی)، شهریور(تسلط برنفس)، سپندارمزد(دانش اندوزی و پویایی)، خرداد(رسایی خواهی و کمال جویی) و اَمرداد(بی مرگی و جاودانگی) می‏شناسد و می ‏آموزاند که هر کس با تمرین و ممارست از این شش فروزه اهورایی به طور کامل برخوردارگردد، در پایه هفتم تکامل خویش به جز خدا نمی‏بیند و با او یکی می‏گردد. این باور دردوران های بعد به صورت هفت شهر عشق یا هفت خوان رستم و نمادهای گوناگون دیگر در فرهنگ و عرفان ایرانی باقی مانده‏ است.


7- باور به نیکوکاری و دستگیری از نیازمندان: دین زرتشت دور نگهدارنده جنگ افزار و آشتی دهنده است. خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم ‏نماید. باور به اینکه هر کس در هر مقام مادی و معنوی می تواند و باید به دیگران یاری رساند. گذشت و فداکاری(خویت‏وَدس) و کمک به نیازمندان، در دین زرتشت به صورت وقف و گُهنبار و جشن‏ خوانی‏ها و بخشش (میزد) و غیره.... به گونه ای بسیار آبرومند برگزار می‏گردد.


8- باور به سپنتایی بودن (مقدس بودن) چهار آخشیج: آب و باد و خاک و آتش در دین زرتشت سپنتا است و زرتشتی وظیفه دارد محیط زیست را در حد توان پاک نگاه‏دارد.


9- باور به فرشکرد بودن: بنابر آموزش‏های گاتها، ما خواستاریم از زمره کسانی باشیم که جهان را بسوی پیشرفت و آبادانی می‏برند و با تمام توان در پویایی اندیشه و گفتار و کردار و آبادانی جهان سهیم گردیده فرشکرد(تازه کننده جهان) باشند. هر به دین باید کوشش کند با آوردن نور بر تاریکی و با دانش بر جهل پیروز گردد. مثبت‏ نگری و یافتن روش های نوین در زندگی (فرشکرد) یکی از مهمترین پایه های اساسی دین زرتشتی است.


موبد اردشیر خورشیدیان

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: goldmen , madar , farzin1 , maxsoulfly , mir abbas
01-01-2013, 01:53 AM
ارسال: #154
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
ازدواج با محارم در ایران باستان, واقعیت یا دروغ؟! (بخش یکم)
----------------------------------------------------



دو هزار و پانصد سال است که مسئله ازدواج با محارم در میان ایرانیان باستان جدلها بر انگیخته و در تعبیر اوضاع حقوقی و اجتماعی نیاکان ما ابهاماتی پدید آورده است. گروهی با تکیه به متون تاریخی زناشویی ایرانیان کهن را با نزدیکترین کسانشان واقعیتی انکار ناپذیر می دانند و عده ای با توجه به اخلاق عالی ایرانیان پیشین و احترامی که به قانون و حقوق خانوادگی می گذاشته اند، چنان کاری را زادۀ اتهامات بیگانگان و سؤ تعبیر محققان می دانند و می کوشند پدران خود را از چنان [اتهامی] مبرا کنند. در تحقیق حاضر ما نخست تاریخچه ای از پژوهشهای پیشین به دست می دهیم، آنگاه شواهد کتبی را به دقت بر می رسیم، و سپس با توجه به چند مساله ی ناشناخته ثابت خواهیم کرد که:

1.ازدواج با محارم در ایران باستان روا نبوده است.
2.به رغم این ناروایی، چند مورد تاریخی از این گونه ازدواجها رخ داده است.
3.واژۀ خُوَئیت وَدَثَه (پهلوی:خوئیتوک دس) و صورت کتابی آن خوئیتودات که نخست معنی [ازدواج با خویشاوندان] می داده، بر اثر سؤ تعبیر واژه هایی که معادل [دختر] و [خویش] و [خواهر] بوده، به [ازدواج با محارم] تفسیر شده و مایة گمراهی ملا نقطه ایهای یونانی و رومی و ارمنی و مسیحی و اسلامی و حتی زرتشتی گردیده است.



همراه باشید ...

ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: farzin1 , maxsoulfly , M3HDI , goldmen , P@RSA , madar , mir abbas , فرهاد قربانی
01-01-2013, 11:57 PM
ارسال: #155
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
داستان استر, دروغ یا واقعیت (بخش دوم)
------------------------------


روایت دوم:
هامان در این روایت یکی از اعضای بلند پایه سلسله هخامنشیان که وزیر دربار محسوب می شود که از دخالت های بی حد و حصر یهودیان و حرمسرای شاه در امور مملکتی به جوش و خروش آمده و همراه عده ای دیگر از بزرگان قصد کوتاه کردن قدرت بیش از حد آنها را دارند که ابتدا هدفشان را یهودیان قرار می دهند و دستور به قتل عام یهودیان ساکن ایران می دهند.
لازم به ذکر است که اوضاع مملکتی ایران به سبب سست اراده ای شاه که آن نیز به دلیل تربیت وی در حرمسرا و توسط زنان و خواجه سرایان بوده به وضع بدی افتاده و روز به روز به افول خویش نزدیکتر می شود و البته در پناه این موضوع و حکومت حرمسرا بر ایران! اقوام گوناگون زنانی در حرمسرا دارند و این وضع به مذاق بزرگان خوش نمی آید زیرا هر یک در پی نفوذ خویش است و گاها زنانی به غیر از هخامنشیان در دربار قدرت میگیرند.
مانند روایت قبلی هامان اجازه ی چنین کاری را از خشایار شاه میگیرد و البته عینا مانند روایت قبلی مردخای از این موضوع باخبر میگردد ( در روایتی دیگر گفته شده که به وسیله جاسوسی یک زن یهودی و عشوه گر از شخصی از بزرگان نزدیک به هامان مردخای مطلع میگردد) و استر را مطلع میسازد.اما باید گفت که کسی از هویت اصلی مردخای و استر باخبر نبوده است و مردخای تنها به دلیل نفوذ خود وارد دربار میشده نه اینکه فامیل ملکه است.
استر به نزد خشایار شاه می رود و او و هامان را به ضیافت دعوت میکند زیرا ضعف شاهان به خصوص خشایارشاهانی را!! به خوبی می داند و در این مراسم استر با مست شدن خشایار شاه از موضوع استفاده کرده و زودتر از اینکه هامان بخواهد حکم نهایی و قطعی قتل عام را بگیرد دستور به قتل هامان و طرفداران او را به دست می آورد و چون استر و مردخای از روز اجرای حکم بر علیه خودشان باخبر بوده اند به همین منظور برای نشان دادن ضرب شست خویش همان روز را برای اجرای برعکس حکم انتخاب میکنند و البته همین روز (13 ماه آذار) به عنوان روز جشن یهودیان برقرار میگردد.بر طبق ادعا در مدت چند روز به دلیل شورش مردمی بابته این حکم تعداد بسیار زیادی از ایرانیان کشته میشوند (رقمی دقیق در دست نیست و گاه حتی تا 72 هزار نفر به بالا هم میرود!) اما آنچه در این روایت مسلم است عده ی زیادی ایرانی کشته میشوند و پایه های قدرت یهودیان در ایران محکمتر میگردد.
بعدها مشخص میگردد که استر و مردخای یهودی هستند که موجب تعجب خشایار شاه میگردد و باقی ماجرا.


این روایت به این دلیل کوتاه تر بیان شد زیرا ما در روایت قبل آن قسمتهایی را که تقریبا در اکثر روایات ثابت هستند را آوردیم و نیاز به گفتن مجدد نیست.


حال شما شاید بهتر بتوانید تفاوت ها را ببینید به خصوص تناقض در نوشتار دو روایت را.



---------------
همراه باشید, ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: madar , mir abbas
01-03-2013, 12:48 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 01-03-2013 12:49 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #156
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
فرهنگ غنی ایرانی (بخش نخست)
--------------------------------------



سخن گفتن پیرامون فرهنگ ایرانی بسیار سنگین و دشوار است. زیرا که پشتوانه این فرهنگ چندین هزار ساله, مملو از تجربیات و فراز و نشیبهای گوناگون است که اگر ما بتوانیم آن را گسترش و پرورش دهیم و با روزگار امروز مدرنش کنیم ملت ما نه تنها یکی از خوشبخت ترین ملتهای جهان می شود بلکه میتواند دیگر کشورهای گیتی که حیاتشان به چندین صده هم نمی رسد را سیراب نماید. گستره این فرهنگ کهن امروزه با وجود مرزهای غیر واقعی شامل کشورهای تازه استقلال یافته : تاجیکستان, ازبکستان, ترکمنستان, آذربایجان, ارمنستان, داغستان, کردستانات, افغانستان, پاکستان, عراق و بحرین می باشد. امید بسیار داریم که فرزندان برومند این سرزمین با تمام نیرو این فرهنگ را احیا کنند و باردیگر نه تنها در ایران کنونی بلکه در تمامی سرزمینهای حوزه ایران بزرگ اطراف ما که با مرزهای غیر واقعی, بی کفایتی و توطئه های استعمارگران جدا شده اند نیز گسترش دهند. در همین راستا بایستی با تجزیه و تحلیل مشکلات فرهنگی خود در جهت رفع آن نیز اقدام کنیم. از این روی در تکمیل این پژوهش جستاری به نام مشکلات فرهنگی ما ایرانیان نیز تهیه شده است که امید است در جهت ارتقای سطح فرهنگ غنی و کهن ایران زمین مفید واقع شود.

"فرهنگ هفت هزار ساله ایرانی را امروز میتوان به مانند یک صندوقچه ای کهن تشبیه کرد که در گوشه ای از خانه ما ( ایران ) قرار گرفته است و ما ( نسل امروز ) بهره لازم از آن نمی بریم". گنجینه ای که گرد و غبار هزاران ساله بر روی آن نشسته است و جوانان ما امروز دست به دامان فرهنگ ضد فرهنگی غرب شده اند . البته درست است که ما تا به امروز از این گنجینه کهن بهره کافی را نبرده ایم ولی از جهات دیگر میتوان اینگونه برداشت کرد که همین فرهنگ بوده است که ما را تا به امروز مستحکم و زنده نگاه داشته است. تمدنهای بزرگ مصر, آشور, بابل, سومر و ... همگی از دید زمانی در ردیف تمدن ایران قرار داشته اند و همگی روزگاری بسیار نیرومند بوده اند. ولی به راستی چه شد که همگی فرو ریختند و تنها ایران و تمدن و فرهنگ ایرانی در منطقه باقی ماند؟

این جستار تجزیه و تحلیلی است پیرامون این فرهنگ کهن که امروز بدون شک باید از آن بهره لازم را برد و برای نسلهای آینده نیز این گنجینه را زنده نگاه داشت. شوربختانه برخی از هم میهنان ما وقتی سخن از فرهنگ و تمدن کهن ایرانی می شود ناآگاهانه و بدون هیچ پشتوانه دانش تاریخی و علمی سخن را آغاز میکنند, که ما هیچ نیستیم و اگر بودیم امروز چنین نبودیم !!؟؟ اگر به راستی با این افراد به مناظره بنشنیم حتی نمی دانند دویست سال پیش در ایران چه گذشته است. این درد بزرگی برای کشور ماست که چنین افرادی به راحتی به خود اجازه می دهد بدون پشتوانه دانش و آگاهی کافی لب به سخن بگشایند و اینچنین کوته فکرانه همه ارزشهای یک ملت بزرگ را به تمسخر بگیرند و نه تنها کمکی برای بهبود آینده ایران زمین نمی کنند بلکه با چنین سخنانی جو نا امیدی , جهل و فرهنگ ضد ایرانی را نیز گسترش می دهند. شاید بتوان گفت که درد و معضل دیگر ما ایرانیان این است هنوز خود را نشناخته ایم و آنگاه به سراغ فرهنگ های بیگانگان می رویم !! از مسیحیت و اسلام دانش بسیاری داریم ولی دین اصیل ایرانی زرتشت را اصلا نمی شناسیم. بسیاری دیگر از ما ایرانیان وقتی سخن از تاریخ هند, آمریکا, فرانسه و انگلستان و شخصیتهایی نامور آنان می شود آشنایی نسبی و حتی زیادی داریم. در ادیان مختلف انسان برای دست یافتن به ذات خداوند و تکامل و سیر مراحل روحانی جهت دست یافتن به بالاترین مراحل عرفان و تصوف و خداشناسی بایستی با خودشناسی آغاز کند و سپس سیر مسیر نماید. انسان های عارف و دین مدار واقعی همچون حافظ شیرازی, مولانا عارف و اندیشمند بزرگ جهان, عطار و صائب و خیام و ... همگی از خودشناسی به آن مقام والای روحانی, علمی و جهانی دست یافتند. پس در می یابیم که یک ایرانی نیز برای کسب فرهنگ و دانش جهانی بایستی از فرهنگ و تمدن خود آغاز کند و سپس به مراحل پسین رود. آنچه که کوشش می شود در این جستار آورده شود پژوهشی است پیرامون این فرهنگ کهن و گنجینه چنیدن هزاران ساله ایرانی. زیرا ما بدون خودشناسی ( شناختن فرهنگ ایرانی ) به گمراهی, سردرگمی و بی هویتی دچار می شویم و راه به جایی نخواهیم برد. در سروده های سه هزار و اندی ساله گاتهای اشو زرتشت پیرامون ضرورت خودشناسی چنین آمده است:

اهورامزدا را باید با ایمانی کامل و از روی راستی ستود چرا که او به ما نوید داده است که در پرتو خویشتن شناسی , راستی و نیک منشی میتوان به رسایی و جاودانگی راه یافت. ( اشتودگات, یسنای 45, بند 10 )



---------------
همراه باشید, ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: goldmen , mir abbas , madar
01-04-2013, 12:56 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 01-04-2013 12:57 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #157
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
جایگزینی نام ایران به جای پرشیا (بخش نخست)
-----------------------------------



تا اوایل قرن بیستم، مردم جهان کشور ما را با نام رسمی" پارس یا پرشین" می شناختند، اما در دوران سلطنت رضاشاه حلقه ای از روشنفکران باستان گرا مانند سعید نفیسی، محمد علی فروغی و سید حسن تقی زاده با حمایت مستقیم رضاشاه گردهم آمدند که نام کشور را رسما به "ایران" تغییر داده و به این منظور اقداماتی انجام دادند. بحث رجعت به ایران باستان و تاکید بر ایران پیش از اسلام قوت گرفته بود، "سعید نفیسی" از مشاوران نزدیک رضاشاه به وی پیشنهاد کرد نام کشور رسما به "ایران" تغییر یابد، این پیشنهاد در آذر ماه 1313 شمسی رنگ واقعیت به خود گرفت.

یادداشتی را که از نظر می گذرانید، مقاله ای از سعید نفیسی در روزنامه اطلاعات است که بعد از رسمی شدن عنوان ایران، دلایل و توجیه تاریخی و فرهنگی این انتخاب را با عموم مردم در میان گذاشته است. مقاله سعید نفیسی:
کسانیکه روزنامه های هفته گذشته را خوانده اند شاید خبر بسیار مهمی را که انتشار یافته بود با کمال سادگی برگذار کرده باشند، خبر این بود که دولت ما به تمام دول بیگانه اخطار کرده است که از این پس در زبان های اروپایی نام مملکت ما را باید « ایران » بنویسند.
در میان اروپائیان این کلمه ایران تنها اصطلاح جغرافیائی شده بود و در کتابهای جغرافیا دشت وسیعی را که شامل ایران و افغانستان و بلوچستان امروز باشد فلات ایران می نامیدند و مملکت ما را بزبان فرانسه « پرس » و به انگلیسی « پرشیا » و به آلمانی « پرزین » و به ایتالیایی « پرسیا » و به روسی « پرسی » می گفتند و در سایر زبان های اروپایی کلماتی نظیر این چهار کلمه معمول بود.



---------------
همراه باشید, ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: M3HDI , کامیار کاظمی , mir abbas , madar
01-05-2013, 02:09 AM
ارسال: #158
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
چرا پارسه را تخت جمشید خواندند؟
-------------------------------------




پارسه یا پرسپولیس, با شکوهترین و زیباترین شهر ایران باستان و حتا به گفته ی دیرینه شناسان اروپایی باشکوهترین شهر زیر آفتاب در جهان باستان بود. جهانیان در درازای تاریخ همواره این شهر را با نام پرسپولیس خوانده و نوشته اند و هم اکنون هم با همین نام میشناسند. "پرسپولیس" به زبان یونانی یعنی " شهر پارسیان". اما در ایران بیشتر ایرانیان این شهر را با نام "تخت جمشید" می شناسند که نادرست است و پیوندی با نام "پارسه" و "پرسپولیس" ندارد.

همانگونه که می دانیم آغاز ساخت شهر پارسه در هنگام هخامنشیان و پادشاهی داریوش بزرگ بوده است و ادامه ی ساخت آن در زمان جانشینان داریوش انجام گرفت, پس پیوندی با پادشاهی جمشید شاه ندارد چرا که پادشاهی جمشید چند هزار سال پیش از هخامنشیان بوده است. پس این شهر که اگر آن را "تخت" هم بخوانیم نمیتواند از آن جمشید باشد. اما به آن دلیل که ایرانیان جمشید را نماد سازندگی و آبادانی در ایران می دانستند و نوشته های باستانی ایران هم این باور را ثابت می کرد, ایرانیان گمان بردند که این کاخ نیز باید بدست جمشید ساخته شده باشد. و به آن دلیل که پس از فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی بدست سکندر گجستک (ملعون) , بیشتر گنجینه های نوشتاری و داشته های تاریخی ایرانیان نابود گشته بود , نامی از سازندگان این کاخ به گوش ایرانیان نرسید. (شاید این پرسش پیش بیاید که مگر بر نگاره ها و دیوارهای پارسه نام سازندگان آن نیامده بود ؟ پاسخ اینجاست که خوانش گل نوشته ها در همین چند دهه گذشته به گونه ی دقیق و درست انجام شد و پیشتر از آن کسی نتوانسته انان را بدرستی بخواند و به زبان پارسی برگرداند.)
یکی دیگر از دلایل این اشتباه تاریخی را می توان برداشت نادرست ایرانیان از متن های کهن باستانی از جمله شاهنامه فردوسی دانست که در داستان پادشاهی جمشید شاه آشکار گردیده است و میتوان به آن اشاره نمود . پس از آنکه ضحاک به ایران زمین درآمد و آهنگ پادشاهی نمود و به کاخ جمشید اندر شد چنین آمده است:


کی اژدهافش بیامد چو باد ... به ایران زمین تاج بر سر نهاد
سوی تخت جمشید بنهاد روی ... چو انگشتری کرد گیتی بروی


ایرانیان با دیدن این بیت ها دیگر ایمان پیدا کرده بودند که جمشید سازنده ی تخت جمشید ( شهر پارسه) بوده است و در آن حکومت می کرده است, که البته این برداشت نادرست بود و منظور از تخت جمشید در این بیت, تخت پادشاهی جمشید بود که بر روی آن نشسته بود و نه شهر پارسه!

[تصویر: apa_e_07.jpg]

[تصویر: 031.jpg]

[تصویر: 071.jpg]
نمایی بازسازی شده از پارسه (پیش از ویرانی)

بنابراین بایسته است که در نوشتارها و گفتارهای خود از نام "پارسه" که نام درستین این شهر بزرگ و باشکوه است بهره ببریم و به دیگران نیز گوشزد کنیم که از بکار بردن نام نادرست "تخت جمشید" بپرهیزند.

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mir abbas , madar
01-06-2013, 11:08 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 01-06-2013 11:14 PM، توسط سعید یوسفی.)
ارسال: #159
معرفی ارد بزرگ، بزرگمردی از خطه خراسان و شخصیت جهانی
ارد بزرگ است، یک شخصیت جهانی که متاسفانه کمتر او را می شناسیم، کسی که همین نزدیکیهای خودمان زندگی می کند، کسی که شخصیت او رو از اینجا بیشتر می شه شناخت.

کلیک کنید

با خواندن جملاتش مدتها فکر می کردم که از فلاسفه یونان باستان است، وقتی فهمیدم ایرانی است هم خیلی خوشحال شدم و هم برای خودم متاسف که چرا اینقدر دیر منوجه این موضوع شدم.

عظمت اندیشه این بزرگمرد ایرانی رو میشه از جملات زیر بهتر درک کرد.

اُرد بزرگ : اگر برای رسیدن به خواهشها و آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد .

اُرد بزرگ : گاهی تنها درمان روانهای پریشان ، فراموشی است.


اُرد بزرگ : چو گرمای تن مردان کهن به آسمان پر کشید به گرمای خود ، تن هواخواهان اندیشه خویش را گرما دهند .


اُرد بزرگ : خودبینی ، چنبره و محیط گیراییش درون است و افتادگی ، پیرامون و بیرون ماست و این می تواند همگان را به سوی ما بکشاند


اُرد بزرگ : اگر برای رسیدن به خواهشها و آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد .


اُرد بزرگ : خرد ، باید نخستین خواست آدمیان باشد . چرا که بی خرد ، چیزی برای خود ندارد .


اُرد بزرگ : خودرای ، تجربه مرگبار تنهایی را ، پیش رو دارد .


اُرد بزرگ : خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید .


اُرد بزرگ : خودخواهی ، کاشی سادگی روانت را ، خواهد شکست .


اُرد بزرگ : خموشی ، دری به سوی نگاه ژرف تر است .


اُرد بزرگ : خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است .


اُرد بزرگ : خودت را بشناس اما به آن مبال


اُرد بزرگ : خواهش مراد از مرید خاموشی و ژرف نگریست ، و خواهش مرید از مراد ، نشان دادن مسیر پیشرفت .


اُرد بزرگ : انگاره ای (ذهنی) که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است .


اُرد بزرگ : دل کیهان را که بگشاییم این سخن را خواهیم شنید " هر کنشی واکنشی را در پی دارد " پس بر این باور باشید ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .


اُرد بزرگ : دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد و راهنمای زندگی .


اُرد بزرگ : در هر سرنوشتی ، راز و اندیشه ای نهفته است .


اُرد بزرگ : در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری .


اُرد بزرگ : در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام .


اُرد بزرگ : زیباترین خوی زن ، پاکدامنی اوست


اُرد بزرگ : رَد راستی ، رَد خویشتن است


اُرد بزرگ : رویش باغ سکوت ، در هنگامه غوغا ارزشش را نشان می دهد


اُرد بزرگ : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی


اُرد بزرگ : رسیدن به بن و سرچشمه زندگی تنها با شستشوی اندیشه از نابخردی و پندار از ناپاکی است


اُرد بزرگ : رازها در هنگامه شادی و پایکوبی آدمی است . اساس فراموش شده جهان فلسفه ، تعریف درست این چگونگی هاست .


اُرد بزرگ : دارایی با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم


اُرد بزرگ : پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم بر اندیشه های ما رخنه و اثر خواهند کرد


اُرد بزرگ : توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید


اُرد بزرگ : ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست


اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند


اُرد بزرگ : پیوند پاک ، پیوندی ابدی است


اُرد بزرگ : پرنده کوچک دلت را برای من در بند مکن


اُرد بزرگ : پشیمانی، اولین گام برای پوزش است.


اُرد بزرگ : پرتگاه می تواند بر آورنده روان و یا کشنده تن باشد .


ارد بزرگ : پیران جهان دیده برای گفتگو سدی برپا نمی کنند .


اُرد بزرگ : برای آنکه درویش شوی ، نخست با خود یکی شو .


اُرد بزرگ : برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن .


اُرد بزرگ : برای گردش دوروزه ، توشه ای سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسیدن به خواسته زندگی ات را دو هزار گام می دانی خود را آماده پیمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاری نباید کم شود .

همین که سلامتی، یعنی ثروتمندترین انسان روی زمینی. پس خدا را با همه وجودت شکر کن.
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: Alireza_Kh , madar
01-07-2013, 01:33 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 01-07-2013 01:52 AM، توسط Alireza_Kh.)
ارسال: #160
RE: در گذر تاریخ و فرهنگ ملی
ازدواج با محارم در ایران باستان, واقعیت یا دروغ؟! (بخش دوم)
----------------------------------------------------



نخستین کسی که از میان اروپائیان به موضوع ازدواج با محارم در میان ایرانیان باستان پرداخت بارنَبی بِریسِن بود که در ۱۵۹۰م شرحی مبتنی بر نوشته های یونانیان و رومیان به دست داد (رک. چاپ ۱۷۱۰،اشتراسبورگ، ص ۱۵۸-۱۵۷، ۴۹۱) و بعد (چاپ نخستین به دست نیامد) از آن پس در تاریخهای فلسفه و دین و نیز در تاریخهای عمومی مطالب او با اضافاتی تکرار شد، تا اینکه توماس هاید در ۱۷۰۰م (تاریخ ادیان ایرانی، زیر فصل ازدواج) و ا.ه.آنکتیل دوپرون در ۱۷۷۱ (رک. کتاب زند- اوستا، ج۳، فهرست، زیر واژه خوئیت ودثه) اشاراتی از متون ایرانی و عرب برای موضوع جستند و بدان افزودند. در ۱۸۲۰ که ی.گ.رُد نخستین کتاب تحقیقی را درباره سنن و عقاید دینی پارسیان و اقوام خویشاوند نوشت (کتاب روایات مقدس و مکاشفات دینی بلخیان قدیم، مادها، پارسیان و جز آن)، دیگر مسئله ازدواج با محارم جزئی از بحثهای مربوط به عقاید ایرانیان شده بود.

البته آدلف راپ و فردریخ اشپیگل کوشیدند که این موضوع را بر اساس دو فرضیه تعبیر کنند: یکی این که این کار فقط در میان نجبا و پادشاهان ایرانی و آن هم به دلیل اهتمام فوق العاده به حفظ پاکی خون و نگهداری میراث در خانواده انجام می گرفته است و دیگر این که اصل و اساس آن غیر آریایی و مربوط به مغان بومی بوده که به آریاییان رسیده است. (دین و سنن ایرانیان، صفحات ۱۱۰ تا ۱۱۳؛ اشپیگل، باستان شناسی ایران، ج۳، ص۶۷۸ و بعد)

ویلهلم گایگر شواهد زرتشتی موضوع را دوباره بررسید (تمدن ایرانیان شرقی باستان، ص۲۴۵ و بعد) و مخصوصا یاد آور شد که یکی از قدیسان زرتشتی به نام ارداویراز افتخار می کرده است که هفت خواهر خود را به زنی داشته است. در همان زمان پیزی به شواهد مربوط به ازدواج با محارم در افسانه های حماسی ایران اشاره کرد (موزئون، ج۲، چاپ ۱۸۸۳، ص۳۶۶ و بعد) و ر.فُن اِشتَکِل بِرگ تذکر داد (چند کلمه درباره حماسه ایرانی ویس و رامین، نقل اینوسترانتسف از وی، تحقیقاتی درباره ساسانیان، ص۱۹۳، یادداشت) که داستان ویس و رامین سرتاسر بر مبنای زناشویی ویس با برادرش ویرو استوار شده است. (ویس و رامین، ص ۴ تا ۴۲، البته خواننده می داند که ویرو نابرادری ویس است. نیز رک، پانوشت)


این مقالات بر زرتشتیان بسیار گران آمد. نخست آن که دین زرتشتی چه در ایران و چه در هندوستان نه چنان ازدواجی را می شناخت، و نه بر آن صحه می گذاشت. به عقیده زرتشتیان خوئیت ودثه به معنی [زناشویی با نزدیکان/خویشان] است نه [زناشویی با محارم]. به عبارت دیگر آنان هم از چنین مفهومی همان را می فهمیدند که ایرانیان مسلمان، یعنی ازدواج دختر عمو با پسر عمو، دختر خاله با پسر خاله و جز آن. به عقیده آنان [ازدواج با محارم] تهمت و افترایی زشت بود که نازرتشتیانِ بت پرست و یا یهودی و مسیحی و مسلمان به ایرانیان قدیم می زدند و بنیاد تاریخی نداشته است. به همین دلیل یکی از بزرگترین دانشمندان زرتشتی، دستور داراب پشوتن سنجانا به مخالفت با نظریه دانشمندان غربی پرداخت و در کار آنان خلل آورد.




---------------
همراه باشید, ادامه دارد ...

همچون کوه استوار بمان، ... همچون رعد بتاز، ... هراسی به خود راه مده، ... تا بوده همین بوده ...
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: goldmen , madar
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین greenworld 0 187 05-27-2023 05:02 PM
آخرین ارسال: greenworld
  مخترعین و نخبگان ایرانی در راه مذاکره با شرکت رنو فرانسه سینا عدنانی 1 464 09-09-2018 01:19 PM
آخرین ارسال: mahdir938
  در محل شما چه چیزی فراوان است؟ cooch 31 4,633 06-01-2018 03:04 AM
آخرین ارسال: amir_sky
  راه اندازی بستر تولید پودر میوه در منزل uhanna 0 591 02-04-2018 03:17 AM
آخرین ارسال: uhanna
  چطور تو ایران سرمایه مونو در عرض یک سال ده برابر کنیم؟ shokrgozar 7 1,438 09-01-2017 09:53 AM
آخرین ارسال: sh44
  دوستانی که در زمنیه بازاریابی تجربه دارن لطفا" راهنمایی بفرمایند . javadse 2 1,002 07-08-2017 04:00 PM
آخرین ارسال: شایان21
  اولین سودهائی که در فعالیتهامون داشتیم jahanagahi 115 34,945 05-18-2017 01:21 AM
آخرین ارسال: مهندس نرم افزار
  چجوری میتونم درامدمو به 5 میلیون در ماه برسونم؟ shokrgozar 0 547 02-20-2017 04:14 PM
آخرین ارسال: shokrgozar
  چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ Benhour 1 1,405 10-23-2016 12:43 AM
آخرین ارسال: Benhour
  مشورت و راهنمایی در مورد کار کانون تبلیغاتی و بسته بندی؟ sepehrplus 2 848 09-28-2016 03:02 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  تاریخ تولد بچه های انجمن! MARYAR 331 41,532 08-10-2016 02:00 PM
آخرین ارسال: mahdie.sfi
Star اگه میدونستی در رسیدن به هدفت(ثروت)هیچ شکستی وجودنداره اولین قدم که برمیداشتی چی بود SAMIRA 71 16,245 05-23-2016 02:08 AM
آخرین ارسال: poldar
  یه سوال در باره شخصی که اهل ریسک و تغییر نیست mortaza_max 13 3,289 02-15-2016 02:59 PM
آخرین ارسال: نیما روشنگر1
  شروع یه کار گروهی/ کار در وب mohammad.b 17 3,732 11-20-2015 08:49 PM
آخرین ارسال: فاطیما14
Exclamation جذب همکاری در آموزشگاه جدید انجمن MARYAR 33 10,511 09-25-2015 10:31 PM
آخرین ارسال: vlvl
  بیان خاطرات ضرر و زیانهایی که در فعالیتهامون داشتیم (برای عبرت دیگران ) hasan-f 26 7,908 09-22-2015 11:23 AM
آخرین ارسال: سلطان ایده
  تایپ در منزل صدفی 1 564 09-08-2015 11:16 PM
آخرین ارسال: hs6467
  به دنبال ایده در زمینه کامپیوتر rezakakaei 4 1,527 06-07-2015 09:36 AM
آخرین ارسال: rezakakaei
Shocked میزبانی از یکدیگر در شهرمان cooch 3 503 05-09-2015 03:26 PM
آخرین ارسال: cooch
  حداقل یک‌بار در زندگی این کارها را انجام دهید بيلا بالا 4 983 03-06-2015 02:45 PM
آخرین ارسال: samiar afshari

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 50 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS