04-07-2013, 12:19 PM
حال به بررسی پاسخ نویسنده راجع سئوالات میپردازیم .
چه مقدار سرمایه دارم؟
یک نکته اساسی در مورد سرمایه به خصوص شغل های فروش (عرضه اجناس به دیگران) اینه که نمی شه توقع داشت بیش از سی درصد سود عایدمون بشه، به خصوص در سال های اول و دوم...
یعنی اگر بنده یک میلیون تومان سرمایه دارم حداکثر به طورر ماهیانه سی هزار تومان سود می کنم و حالاست که با یک حساب سرانگشتی می تونم بفهمم که خرج خودم، همسر و فرزندم و کارم در میاد یا نه...
البته این مقدار سود در کارهای خدماتی کمی متفاوت تر است ولی در کل و اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمی کند چون مشاهده می کنیم دوستان ورشکسته هیچ وقت قوانین مربوط به محاسبه سود و زیان و مقایسه اون با خرج های پیش اومده و نیامده رو در نظر نمی گیرن و تازه مهم ترین قانون سود دهی را هم فراموش می کنند.
شروع سود دهی هر بنگاه اقتصادی اعم از کوچک یا بزرگ حداقل چهار سال زمان نیاز دارد.
در واقع چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد، چه باور کنی چه باور نکنی، چهار سال اول از سود، اونم سود خالص خبری نیست.
ولی اگر بیای و قوانین مربوط به سود را رعایت کنی و طی این مدت دووم بیاری اینجاست که یک میلیون تو میتونه سیصد هزار تومن سود بده!
- بررسی سود و زیان یک آبمیوه فروشی در مشهد
- میزان سرمایه به ارزش تقریبی 2500000 ت
- تجربه و سابقه کاری 7 سال
- میزان سود دهی خالص به صورت ماهیانه حدود 950 هزار ت
اما
همین عدد 950 هزاردر سال اول و دوم حدود 65 تا 85 هزار تومان بوده و برای جنابعالی هم به همین شکل بوده، هست و خواهد بود.
بنابراین خوب حواست رو جمع کن در غیر این صورت سرمایه ات را از دست می دهی.
چقدر توان دارم که تو این 4 سال دووم بیارم؟
من راستی راستی نمی دونم این چه فرهنگیه که ما داریم،
وقتی شما پول نداری یا پول کم داری و می دونی باید تو این 4 سال از جیب بخوری چرا بی محابا دست به کار می شوی و هرگز به عاقبت کارت فکر نمی کنی؟
بعدم برای هر کی این عاقبت رو بگی می گه خدا بزرگه!
خدا برای همه بزرگه جز یک قشر ...
اونم انسان های نادانه!
شما وقتی بدون بررسی اوضاع و شرایط جیبت و بازار آینده ات برنامه ریزی می کنی، چطورتوقع داری زمین نخوری؟
در جواب این سئوال که چرا بدون بررسی شروع کردی هم میگن بالاخره باید کاری کرد، نمی شه که همین طور دست رو دست گذاشت!
این چه طرز فکریه که بعضی ها دارند: اگر حرکت نکنم بی تحرک می مونم، ولی اگر حرکتی بکنم شاید زمین نخورم!
شما اگر توان شروع کردن را نداری یعنی نمی تونی ازاینجا شروع کنی از یک پله پایین تر شروع کن...لازم نیست که از اول از بهترین جا شروع کنی.
یکی از مراجعه کنندگان من دوست داشت شیرینی فروشی بزنه،
گفتم: اجاره مغازه.دکوراسیون، استهلاک، مالیات و عوارض مغازه و هزارتا خرج کرده و نکرده دیگر داری که با این سرمایه چنین چیزی امکان ندارد و سر سال نشده باید جمعع کنی و بری.
تازه اگر شانس بیاری و قرض بالا نیاری
پس بیا از یک فعالیت کوچکتر و کم خرج تر شروع کن.
گفت چه کار کنم؟
گفتم: این همه آبمیوه فروشی و این همه کیکی که آن ها لازم دارند. کیک 50 تا آبمیوه فروشی رو به صورت روزانه بازاریابی کن، این همه کافی شاپ و این همه کیکی که آنها لازم دارند، کیک 40 تا کافی شاپ رو روزانه بده.
خوب که جا افتادی و این 90 تا شدند مشتری های دایمی تو حالا می تونی بری سراغ قنادی چون خیلی از خرج های اولیه ات را در میاوری.
گفت باشه اما هیچوقت این کار را نکرد و نهایت ورشکست شد.
حالا شما چی؟
می گید باشه اما بازم کار خودتون رو می کنید؟
نکته جالبی که تو این سال ها مشاهده کردم همین مورد بالاست که عده کمی حاضرند از پله پایین شروع کنن و به سمت بالا حرکت کنند.
از اول میرن سراغ مغازه شیک دکوراسیون گرانبها صندلی مدیریت گران و...
و حاضر نیستند برای لحظه ای به آینده وکارشون و جیب خالیشون نگاه کنند.
اغلب آدمها میگن:
من حوصله ندارم از اون اول شروع کنم!
به همین سبب سال ها نمیتونن واحد مستقل و رسمی برای خودشون بزنند.
چه مقدار سرمایه دارم؟
یک نکته اساسی در مورد سرمایه به خصوص شغل های فروش (عرضه اجناس به دیگران) اینه که نمی شه توقع داشت بیش از سی درصد سود عایدمون بشه، به خصوص در سال های اول و دوم...
یعنی اگر بنده یک میلیون تومان سرمایه دارم حداکثر به طورر ماهیانه سی هزار تومان سود می کنم و حالاست که با یک حساب سرانگشتی می تونم بفهمم که خرج خودم، همسر و فرزندم و کارم در میاد یا نه...
البته این مقدار سود در کارهای خدماتی کمی متفاوت تر است ولی در کل و اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمی کند چون مشاهده می کنیم دوستان ورشکسته هیچ وقت قوانین مربوط به محاسبه سود و زیان و مقایسه اون با خرج های پیش اومده و نیامده رو در نظر نمی گیرن و تازه مهم ترین قانون سود دهی را هم فراموش می کنند.
شروع سود دهی هر بنگاه اقتصادی اعم از کوچک یا بزرگ حداقل چهار سال زمان نیاز دارد.
در واقع چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد، چه باور کنی چه باور نکنی، چهار سال اول از سود، اونم سود خالص خبری نیست.
ولی اگر بیای و قوانین مربوط به سود را رعایت کنی و طی این مدت دووم بیاری اینجاست که یک میلیون تو میتونه سیصد هزار تومن سود بده!
- بررسی سود و زیان یک آبمیوه فروشی در مشهد
- میزان سرمایه به ارزش تقریبی 2500000 ت
- تجربه و سابقه کاری 7 سال
- میزان سود دهی خالص به صورت ماهیانه حدود 950 هزار ت
اما
همین عدد 950 هزاردر سال اول و دوم حدود 65 تا 85 هزار تومان بوده و برای جنابعالی هم به همین شکل بوده، هست و خواهد بود.
بنابراین خوب حواست رو جمع کن در غیر این صورت سرمایه ات را از دست می دهی.
چقدر توان دارم که تو این 4 سال دووم بیارم؟
من راستی راستی نمی دونم این چه فرهنگیه که ما داریم،
وقتی شما پول نداری یا پول کم داری و می دونی باید تو این 4 سال از جیب بخوری چرا بی محابا دست به کار می شوی و هرگز به عاقبت کارت فکر نمی کنی؟
بعدم برای هر کی این عاقبت رو بگی می گه خدا بزرگه!
خدا برای همه بزرگه جز یک قشر ...
اونم انسان های نادانه!
شما وقتی بدون بررسی اوضاع و شرایط جیبت و بازار آینده ات برنامه ریزی می کنی، چطورتوقع داری زمین نخوری؟
در جواب این سئوال که چرا بدون بررسی شروع کردی هم میگن بالاخره باید کاری کرد، نمی شه که همین طور دست رو دست گذاشت!
این چه طرز فکریه که بعضی ها دارند: اگر حرکت نکنم بی تحرک می مونم، ولی اگر حرکتی بکنم شاید زمین نخورم!
شما اگر توان شروع کردن را نداری یعنی نمی تونی ازاینجا شروع کنی از یک پله پایین تر شروع کن...لازم نیست که از اول از بهترین جا شروع کنی.
یکی از مراجعه کنندگان من دوست داشت شیرینی فروشی بزنه،
گفتم: اجاره مغازه.دکوراسیون، استهلاک، مالیات و عوارض مغازه و هزارتا خرج کرده و نکرده دیگر داری که با این سرمایه چنین چیزی امکان ندارد و سر سال نشده باید جمعع کنی و بری.
تازه اگر شانس بیاری و قرض بالا نیاری
پس بیا از یک فعالیت کوچکتر و کم خرج تر شروع کن.
گفت چه کار کنم؟
گفتم: این همه آبمیوه فروشی و این همه کیکی که آن ها لازم دارند. کیک 50 تا آبمیوه فروشی رو به صورت روزانه بازاریابی کن، این همه کافی شاپ و این همه کیکی که آنها لازم دارند، کیک 40 تا کافی شاپ رو روزانه بده.
خوب که جا افتادی و این 90 تا شدند مشتری های دایمی تو حالا می تونی بری سراغ قنادی چون خیلی از خرج های اولیه ات را در میاوری.
گفت باشه اما هیچوقت این کار را نکرد و نهایت ورشکست شد.
حالا شما چی؟
می گید باشه اما بازم کار خودتون رو می کنید؟
نکته جالبی که تو این سال ها مشاهده کردم همین مورد بالاست که عده کمی حاضرند از پله پایین شروع کنن و به سمت بالا حرکت کنند.
از اول میرن سراغ مغازه شیک دکوراسیون گرانبها صندلی مدیریت گران و...
و حاضر نیستند برای لحظه ای به آینده وکارشون و جیب خالیشون نگاه کنند.
اغلب آدمها میگن:
من حوصله ندارم از اون اول شروع کنم!
به همین سبب سال ها نمیتونن واحد مستقل و رسمی برای خودشون بزنند.