(04-04-2013 06:50 PM)سعید یوسفی نوشته شده توسط: [ -> ]چرا کتابتو چاپ نکردی؟
دیگه چکار کنم برای 39 ناشر فرستادم گفتند قابل چاپ نیست دیگه چقدر خودمو کوچیک کنم؟
خیلی از ما حتی 5 یا 6 بار هم برای انجام کاری سعی نمی کنیم چه برسه به 39 بار،
تکرار درخواسته درست
سماجت وپشتکار یکی از بزرگترین رازهای انسان های موفق هست
ادیسون بعد از999 بار شکست در آزمایشات توانست برق رو اختراع کند
خالق ایده مرغ کنتاکی در آمریکاه دقیقا 259 بار به انواع رستوران های آمریکا پیشنهاد داد تمام این مدت که دوسال طول کشید در ماشین خوابید ولی اخر مرغ کنتاکی رو به جهان عرضه کرد
جیم کری چند سال دریک اتوبوس داغون زندگی می کرد وهرشب نزدیکی یک تپه نقش های طنزی که در ذهن داشت رو مرور می کرد از اخر بازیگر مطرحی شد
هرچقدر پشتکار انسان بیشتر وبزرگتر باشد دستاوردی که بدست میارد بزرگتر وبیشتر هست
فصل هفتم
شوهر بی خاصیت من!
این جملات را زیاد شنیده اید
• خدا شانس بده، خواهرم ازدواج کرد منم ازدواج کردم
• مردم چطور پول درمیارن شوهر ما چطور پول درمیاره
• بی خود کردی ازدواج کردی، باید خرج منو و بچه ها رو بدی ....
• و....
جمله هایی که اکثر مردها می شنوند.
بعضی مردان به صورت خودکار قدرت پولدار شدن را دارند، یعنی 6 فصل گذشته را یاد گرفته اند اما گیر کسی افتاده اند که مرتب آنها را مقایسه، تحقیر و یا با زخم زبان تنبیه می کند.
خانم محترم؛
اگر شما هم از روز اول با خواهر همسرتان یا مادرش یا همسر دوستش و....مقایسه می شدید الان نبودی، نیست شده بودی.
در انتها این نویسنده عزیز یک مثال نغز من باب شادی روح آقایان هم ذکر کردند که می دونم شما دوست آقایی که دارید می خونید شاد نمی شید بلکه بغضم می کنید!...
به خانمی تمام این حرف ها رو زدم و گفت فایده نداره! شوهر من فرق می کنه...اون از پایه و اساس بی عرضه است.
گفتم باشه بگو شوهرت بیاد پیش من!
شوهرش آمد.
بهش گفتم: این خانم شما چه غذایی را بهتر درست می کند؟
گفت: قورمه سبزی
گفتم: تو فامیلت کی بهتر درست میکنه؟
گفت: مادرم
گفتم: شروع کن
گفت: چی رو؟
گفتم: با مادرت مقایسه اش کن....
ماه بعد شوهرش آمد پیشم
گفتم: بدترین غذایی که خانمت درزست می کنه چیه؟
گفت: آشغال ترین غذاش قورمه سبزیه
هفته بعد خانمش آمد پیشم و گفت: دیدی چه بر سر آشپزیم آمد؟
بد نیست همین جا تفکر کنی که چرا؟
بعضی کارها رو خوب و بدون اشتباه انجام میدی و بعضی کارها را بد و پر اشتباه؟
ازدواج یکی از مهم ترین تصمیم های هر فرد در زندگی انسان هست
باعث پیشرفت ویا عقب ماند انسان ها می شود
باعث رسیدن به اوج می شود
همیشه موقع ازدواج به این نکته باید توجه کرد که شخص مقابل دارای شخصیت ویک انسان کامل هست وغیر قابل تغییر پس همان طور که هست باید قبولش کنیم
یکی از مشکلاتی که ما داریم موقع خواستگاری حرف های اصلی رو نمی زنیم وحاشیه هارو بیان میکنیم
اگر شخص کارآفرین خلاق یا دارای پشتکار هستی
باید موقع خواستگاری نظر طرف مقابل رو هم جویا بشی که اون چطور شخصیتی دارد وباهم میتوانید یک زوج مناسب برای کارهاتون بشید؟
دوستان نکته مهم فصل گذشته را به خاطر دارید؟؟؟؟؟
در هر کاری مثل یک کارفرما برخورد کنید نه یک کارگر ساده ولو آنکه نوع شغل شما کارگری باشد.
اینم یک نکته کلیدی دیگر برای موفقیت در کار
_______________________
برای این که در کارت موفق باشی، مثل یک ژنرال فکر کن. مثل یک ژنرال حرف بزن. مثل یک ژنرال نگاه کن و مثل یک ژنرال رفتار کن. در این صورت یک ژنرال واقعی خواهی بود.
"گزیده ای از کتاب هنر فروش موفق اثر ریچارد دنی"
دیروز رفتم بازار را زیر و رو کردم نداشتند 2-3تاشون گفتند فردا میاریم
انشا ا... فردا میرم میخرم.
بازم ممنونم از این همه زحماتتون.
دوستان بخش اول کتاب به پایان رسید و نویسنده پیش از پرداختن به بخش دوم کتاب یک نتیجه گیری کلی تا اینجا کرده است.
از فصل های گذشته نتیجه میگیریم
که باید اعتقادمون رو در مورد خود، پولدارهای اطرافمون و در کل در قبال کائنات تغییردهیم.
چه خوشت بیاد چه خوشت نیاد، اوضاع فعلی شما نتیجه همین اندیشه های کج دار و مریض خود شماست.
بیا با هم مروری کنیم.
اول از همه درباره اعتقادت نسبت به خودت
علی اکبری ﴿ منظور خود نویسنده﴾ یک روز از بی دست و پا ترین و بی پول ترین آدمهای گروه رفقاش بود و در خوابم نمی دید روزی دست به قلم ببره و یا به عنوان مشاور اقتصادی به استخدام کارخانجات بزرگ این مملکت در بیاد.
چرا؟
چون دوستانش به عمد یا غیر عمد او را حساب نمی کردند.
همیشه بهش گفتند تو یک انشا بلد نیستی بنویسی می خواهی کتاب بنویسی؟
تو پولدار بشی؟
بچه کارمند آموزش و پرورش؟ خواب دیدی خیر باشه و
تو نمی تونی تو نمی تونی تو نمی تونی
باور کرده بودم که نمی تونم و کم کم داشتم از فکرهای بزرگ درباره خود و آینده ام انصراف می دادم.
اما مثل یک معجزه بود زمانیکه به خود آمدم و دیدم پای دویدن دارم و از همه مهمتر حق دویدن هم دارم.
حالا تو هم پا داری و هم حق دویدن اما نادان های اطرافت پاهاتو قطع کردند و تو زمین گیر شدی.
فهمیدم باید آنقدر نه بشنوم که دیگر نشنوم
انقدر زمین بخورم که دیگه زمین نخورم......
فهمیدم که باید نظرمو نسبت به پولدارهای اطراف تغییر دهم..
فهمیدم که نباید توقع داشته باشم بی خودی و از سرشانس و اقبال پولدار شویم. هیچوقت هم نخواه و آرزو نکن از سر شانس پولدار شوی.....
نتایج یک تحقیق جامع در این زمینه رو بخونید
خانمی به نام سیرکو در کتابی به نام ﴿تو قدم بردار پل در برابرت خواهد آمد﴾ تحقیق جامعی کرده درباره ده تا از کسانی که بلیت بخت آزمایی به ارزش یک میلیون دلار برده اند و عاقبت آن ها را نوشته بود
6 تاشون ورشکست شدند و حتی از قبل هم بی پول تر و تازه دچار ناراحتی های عصبی هم شده بودند و 3 تا شونم در بیمارستان روانی بستری شدند.
پس هرگز نخواه 100 میلیون پول یک شبه و از سر شانس داشته باشی، چون بلد نیستی پولهاتو نگه داری.
اگر همین الان به تو 100 میلیون پول بدهند مثل این است که یک دیپلم ردی را ببری تو دانشگاه، سر کلاس دکترا بنشونیش....روز اول نه روز دوم نه روز سوم بالاخره گندش درمیاد و تو را اخراج میکنند.
می دونی چرا؟
چون بی سوادی.
فهمیدم که باید از پول کم شروع کنم یعنی 100 تا هزار تومانی.
از خرده فروشی شروع کنید...
یک سال فروش سی دی و بازی های رایانه ای
دو سال راننده آژانس
یکسار کارگر کارواش
6 ماه پیک پیتزا فروشی
2 ماه کارگر خدمات نظافت
و............
باور کن باید چنین دوره هایی یا حداقل مشابهش را بگذرانی.
﴿اینجای مطلب رو خوندم به میلیاردر شدن دوستانی چون آقای گلمحمدی، آقا مهیار و...ایمان آوردم.........چون این دوستان از حداقل شروع کردند و مردانه کار میکنند ..به نوعی این دوره ها رو دارند سپری میکنند﴾
از همین اول به تو هیچی رو مفت نمی دهند و نخواهند داد.
این شغل ها موقتی هستند.
ببین موضوع درست همینه که ما در مورد خودمون چه اندیشه ای کنیم، چه باوری داریم و چه هویتی برای خودمون قائل هستیم.
من میتونم کارگر موقت یک کارواش باشم با هویت نویسنده و کارشناس خبره مالی شرکت های بزرگ ایرانی
من همون موقع که پیتزا می بردم و یا برای مردم ماشین می شستم فکر نمی کردم باید برای همیشه از این کارها بکنم بلکه به انها به مثابه درسهایی نگاه می کردم که باید یاد بگیرمشون و بهشون عمل کنم.
ماجرای زیبا از یک ترشی فروش را بخوانید
از او پرسیدم درباره خودت چه فکر میکردی وقتی ترشی رو دست فروشی می کردی و الان کارخونش رو داری؟
گفت
همون فکری که الان دربار ه خودم میکنم.
همسرم ترشی های خوبی درست می کرد، یه ژیان داشتم تصمیم گرفتیم که اون ترشی درست کنه و من ببرم دم مغازه ها به مردم بفروشم....39 سال پیش
کم کم ترشی هامون معروف شد
وانت پیکان خریدم و به میز ریاست این کارخونه رسیدم
کارخونه که یکی از بزرگترین کارخانه های صنایع غذایی این مملکته و مطمئنم خوانندگان این کتاب از محصولات من میل کرده اند به ویژه ترشی بندری ما رو....
=======================
دوستانم به جهت خوب درک کردن مطلب ادامه نتیجه گیری ایشون در پست بعدی میگذارم.
این هم از یک جمله خوب از "بنجامین دیزرائیلی"...........
تقسیم داراییهایتان با دیگری، بزرگترین لطفی نیست که می توانید در حق او انجام دهید. بلکه باید دارایی های خود فرد را نیز به او نشان دهید.
به امیدی که دارایی خود را ببینید........
فردی یک شبه پولدار می شود و در زمان کوتاهی آنرا از دست می دهد.چون بیسواد است. چون فرهنگ پول داشتن و پول خرج کردن را نمی داند.چون ذهنش آمادگی داشتن پول را ندارد.
مسئله بعدی: موفقیت هر شخصی در این است که از کار کوچک شروع کند و لابلای انجام کار برای توسعه آن برنامه ریزی و آنرا اجرا نماید.
از راه شگفت خدا , پول مثل سیل بطرف ما سرازیر می شود.