هدف کثیف!

[toofan245]

سلام به همه و ظهر جمعه ی همگی بخیر
می دونم که چقدر منتظرین تا من بیام و مطلب بنویسم. اما دارم واسه ارشد می خونم و یکم وقت کم میارم شرمنده (اعتماد به سقف)

یه مطلبی روی توی سایت آقای خردمند خوندم که براتون کپی میکنم. چقدر یا این حرف ایشون موافقید؟

"هدف کثیف" یعنی اینکه شما هدفی را انتخاب کرده اید، مثلاً می خواهید وزن کم کنید تا به اندام زیبا دست یابید، اما در عین حال بخشی از وجودتان در برابر شما قرار می گیرید و با خواسته ی شما می جنگد.
دلیل این مشکل آن است که گاهی از اوقات اجزای درونی ما، منافع متضادی با هم پیدا می کنند.
مثلا فرض کنید که شما سالها وقت صرف لاغر کردن خودتان کرده باشید، کلی پول خرج کرده و نهایتاً نتوانسته باشید که به طور دائمی لاغر شوید. کم کم این تصور در شما شکل می گیرد که شاید اصلاً بدن شما قابل لاغر شدن نیست و هیچ راه حلی برای مشکل شما نباید در دنیا وجود داشته باشد. حال فرض کنید که من با متدی ساده و ابتدایی، بدون نیاز به رژیم، قرص و روش های پیچیده به شما کمک کنم که به طور دائمی لاغر شوید. شما متد من را در پیش می گیرید و شروع به وزن کم کردن می کنید. این، خواسته ی بخشی از وجودتان که می خواست زیبا شود را برآورده می سازد. اما در عین حال یک تضاد درونی را نیز در شما به وجود می آورد.
از آنجا که متد من بسیار ساده و ابتدایی است، بخشی از وجود شما پس از دیدن نتایج آن حس میکند که درمقایسه با روش های گران قیمت پیچیده ای که در گذشته امتحان کرده اید، سادگی متد من به نوعی تحقیر کننده است. یعنی بخشی دیگر از وجود شما فکر می کند برای اینکه یک متد جدید در لاغر کردن شما موثر باشد، باید الزاما "پیچیده تر" باشد، و گر نه شما احساس خواهید کرد که در گذشته باهوش نبوده و وقتتان را هدر داده اید، در حالیکه راه حل سالم و ساده ای جلوی چشمتان بوده.
اینجاست که بخش دیگر شما شروع به مقاومت می کند و کاری می کند که در روش جدید من نیز شکست بخورید وبعد با خیال راحت سرجای قبلی بنشیند و بگویید "آخ!... دیدی گفتم این روش لاغری هم جواب نمی ده؟! من راه های سخت تر از این رو امتحان کردم!"
در این حالت من اصطلاحاً شما را دچار"هدف کثیف" می دانم. یعنی شما به طور همزمان دو هدف متضاد را دنبال می کنید.
آیا هدف کثیف رو قبول دارید؟

[hamedmoez]

"تضاد تصمیم" یا "دوگانگی هدف" اسم بهتری میتونه باشه تا "هدف کثیف"

[3ObHaN]

منم زیاد با این اسم موافق نیستم .

در ضمن ، هدف یک موجود زنده هست . هدف مثل یک انرژی میمونه . نه به وجود میاد و نه از بین میره . فقط از فردی به فرد دیگه و از حالت و نوعی به حالت و نوع دیگه تغییر پیدا میکنه .
وقتی هدفی رو تعیین میکنیم این هدف در بافتی از شرایط بیرونی و درونی قرار میگیره . که این شرایط میتونند تغییر کنند و بر روی هدف ما تاثیر بگذارند . وگرنه هدف ثابت و غیر قابل تغییره . هدف یک میلیون تومان پول در کمتر از 30 روز همیشه هست . چه ما باشیم چه نباشیم . اما شرایط بیرونی و شرایط درونی که خودمون تعیین میکنیم ، به ما کمک میکنه که به این اهداف برسیم یا نه .

نکته بعدی دیوار ذهنی است . هدف و دیوار ذهنی تو تا چیز هستن که با هم در تضادن . وقتی شما مطمئن هستید که به یک میلیون تومان در کمتر از 30 روز نمی رسید ، و هدفتان هم رسیدن به یک میلیون تومان در کمتر از 30 روز است ، این تضاد نیست عایا ؟
پس طبق گفته استاد عزیزم جناب قربانیان ، قبل از انتخاب هرگونه هدفی باید دیوار های ذهنی رو از بین برد .
چه زیبا میشد اگر نه رو از واژه لغاتمون حذف میکردیم .

یاد یک داستان زیبا افتادم .
از شیخ پرسیدند یا شیخنا ، اگر بخواهید در 10 ساعت درختی بسیار تنومند را قطع کنید ، چیکار میکنید و چگونه عمل میکنید ؟
شیخ اندکی تامل فرمودندی و سپس گفتندی ، 8 ساعت از زمان را صرف تیز کردن تبر خود خواهم نمود و سپس به جان درخت خواهم افتاد .
مریدان از این جواب شیخ نعره ها زدند و سر به بیابان گذاشتند .

از این داستان نتیجه میگیریم که اول اگر بتونیم دیوار های ذهنیمون که باعث میشه تبر اراده و تلاشمون کند بشه رو بشکونیم ، اون موقع در مدت زمان خیلی کوتاهی میتونیم به اهدافمون برسیم .

[jahanagahi]

(09-20-2013 02:21 PM)toofan245 نوشته شده توسط:  

سلام به همه و ظهر جمعه ی همگی بخیر
می دونم که چقدر منتظرین تا من بیام و مطلب بنویسم. اما دارم واسه ارشد می خونم و یکم وقت کم میارم شرمنده (اعتماد به سقف)

یه مطلبی روی توی سایت آقای خردمند خوندم که براتون کپی میکنم. چقدر یا این حرف ایشون موافقید؟

"هدف کثیف" یعنی اینکه شما هدفی را انتخاب کرده اید، مثلاً می خواهید وزن کم کنید تا به اندام زیبا دست یابید، اما در عین حال بخشی از وجودتان در برابر شما قرار می گیرید و با خواسته ی شما می جنگد.
دلیل این مشکل آن است که گاهی از اوقات اجزای درونی ما، منافع متضادی با هم پیدا می کنند.
مثلا فرض کنید که شما سالها وقت صرف لاغر کردن خودتان کرده باشید، کلی پول خرج کرده و نهایتاً نتوانسته باشید که به طور دائمی لاغر شوید. کم کم این تصور در شما شکل می گیرد که شاید اصلاً بدن شما قابل لاغر شدن نیست و هیچ راه حلی برای مشکل شما نباید در دنیا وجود داشته باشد. حال فرض کنید که من با متدی ساده و ابتدایی، بدون نیاز به رژیم، قرص و روش های پیچیده به شما کمک کنم که به طور دائمی لاغر شوید. شما متد من را در پیش می گیرید و شروع به وزن کم کردن می کنید. این، خواسته ی بخشی از وجودتان که می خواست زیبا شود را برآورده می سازد. اما در عین حال یک تضاد درونی را نیز در شما به وجود می آورد.
از آنجا که متد من بسیار ساده و ابتدایی است، بخشی از وجود شما پس از دیدن نتایج آن حس میکند که درمقایسه با روش های گران قیمت پیچیده ای که در گذشته امتحان کرده اید، سادگی متد من به نوعی تحقیر کننده است. یعنی بخشی دیگر از وجود شما فکر می کند برای اینکه یک متد جدید در لاغر کردن شما موثر باشد، باید الزاما "پیچیده تر" باشد، و گر نه شما احساس خواهید کرد که در گذشته باهوش نبوده و وقتتان را هدر داده اید، در حالیکه راه حل سالم و ساده ای جلوی چشمتان بوده.
اینجاست که بخش دیگر شما شروع به مقاومت می کند و کاری می کند که در روش جدید من نیز شکست بخورید وبعد با خیال راحت سرجای قبلی بنشیند و بگویید "آخ!... دیدی گفتم این روش لاغری هم جواب نمی ده؟! من راه های سخت تر از این رو امتحان کردم!"
در این حالت من اصطلاحاً شما را دچار"هدف کثیف" می دانم. یعنی شما به طور همزمان دو هدف متضاد را دنبال می کنید.
آیا هدف کثیف رو قبول دارید؟

فردی که شما را ندیده باشد نمی تواند حدس یزند که چقدر عزیز و دوست داشتنی و شوخ و طنزگو هستی.
در رابطه با این اسم اول لبخندی بزنم.خیلی اسم بامزه ای است.

این بخشی از وحود که اشاره فرمودی همان دیوار ذهنی است.

[Elixir]

استاد واقعا همچین چیزی امکان داره؟؟

کسی این اتفاق رو تجربه کرده؟؟؟

نکنه منم......

[بيلا بالا]

هميشه اصول كارگشا هستند
حتي اگر ار نظر سادگي عملي به نظر نرسه
از بين بردن استعاره هاي شخصي ميتونه كارگشا باشه
كتاب مهارت در بازي زندگي نوشته انتوني رابينز ميتونه كارگشا باشه
اگر بدنتا مثل تنبك بدوني مثل تنبك باش برخورد ميكني

[makok]

سلام
من دقیقا با سرچ همین کلمه با این سایت آشنا شدم واین رو به فال نیک می گیرم...دوستان توجه داشته باشن که این یک بحث مفصله وبناست تا سی دی های آقای خردمند روکامل ببینیم تا بفهمیم اسمش درسته یا نه !!!شاید درست باشه شایدم نه ..به هرحال امیدوارم همگیتو این راه موفق باشیم