09-20-2013, 02:21 PM
سلام به همه و ظهر جمعه ی همگی بخیر
می دونم که چقدر منتظرین تا من بیام و مطلب بنویسم. اما دارم واسه ارشد می خونم و یکم وقت کم میارم شرمنده (اعتماد به سقف)
یه مطلبی روی توی سایت آقای خردمند خوندم که براتون کپی میکنم. چقدر یا این حرف ایشون موافقید؟
"هدف کثیف" یعنی اینکه شما هدفی را انتخاب کرده اید، مثلاً می خواهید وزن کم کنید تا به اندام زیبا دست یابید، اما در عین حال بخشی از وجودتان در برابر شما قرار می گیرید و با خواسته ی شما می جنگد.
دلیل این مشکل آن است که گاهی از اوقات اجزای درونی ما، منافع متضادی با هم پیدا می کنند.
مثلا فرض کنید که شما سالها وقت صرف لاغر کردن خودتان کرده باشید، کلی پول خرج کرده و نهایتاً نتوانسته باشید که به طور دائمی لاغر شوید. کم کم این تصور در شما شکل می گیرد که شاید اصلاً بدن شما قابل لاغر شدن نیست و هیچ راه حلی برای مشکل شما نباید در دنیا وجود داشته باشد. حال فرض کنید که من با متدی ساده و ابتدایی، بدون نیاز به رژیم، قرص و روش های پیچیده به شما کمک کنم که به طور دائمی لاغر شوید. شما متد من را در پیش می گیرید و شروع به وزن کم کردن می کنید. این، خواسته ی بخشی از وجودتان که می خواست زیبا شود را برآورده می سازد. اما در عین حال یک تضاد درونی را نیز در شما به وجود می آورد.
از آنجا که متد من بسیار ساده و ابتدایی است، بخشی از وجود شما پس از دیدن نتایج آن حس میکند که درمقایسه با روش های گران قیمت پیچیده ای که در گذشته امتحان کرده اید، سادگی متد من به نوعی تحقیر کننده است. یعنی بخشی دیگر از وجود شما فکر می کند برای اینکه یک متد جدید در لاغر کردن شما موثر باشد، باید الزاما "پیچیده تر" باشد، و گر نه شما احساس خواهید کرد که در گذشته باهوش نبوده و وقتتان را هدر داده اید، در حالیکه راه حل سالم و ساده ای جلوی چشمتان بوده.
اینجاست که بخش دیگر شما شروع به مقاومت می کند و کاری می کند که در روش جدید من نیز شکست بخورید وبعد با خیال راحت سرجای قبلی بنشیند و بگویید "آخ!... دیدی گفتم این روش لاغری هم جواب نمی ده؟! من راه های سخت تر از این رو امتحان کردم!"
در این حالت من اصطلاحاً شما را دچار"هدف کثیف" می دانم. یعنی شما به طور همزمان دو هدف متضاد را دنبال می کنید.
آیا هدف کثیف رو قبول دارید؟
می دونم که چقدر منتظرین تا من بیام و مطلب بنویسم. اما دارم واسه ارشد می خونم و یکم وقت کم میارم شرمنده (اعتماد به سقف)
یه مطلبی روی توی سایت آقای خردمند خوندم که براتون کپی میکنم. چقدر یا این حرف ایشون موافقید؟
"هدف کثیف" یعنی اینکه شما هدفی را انتخاب کرده اید، مثلاً می خواهید وزن کم کنید تا به اندام زیبا دست یابید، اما در عین حال بخشی از وجودتان در برابر شما قرار می گیرید و با خواسته ی شما می جنگد.
دلیل این مشکل آن است که گاهی از اوقات اجزای درونی ما، منافع متضادی با هم پیدا می کنند.
مثلا فرض کنید که شما سالها وقت صرف لاغر کردن خودتان کرده باشید، کلی پول خرج کرده و نهایتاً نتوانسته باشید که به طور دائمی لاغر شوید. کم کم این تصور در شما شکل می گیرد که شاید اصلاً بدن شما قابل لاغر شدن نیست و هیچ راه حلی برای مشکل شما نباید در دنیا وجود داشته باشد. حال فرض کنید که من با متدی ساده و ابتدایی، بدون نیاز به رژیم، قرص و روش های پیچیده به شما کمک کنم که به طور دائمی لاغر شوید. شما متد من را در پیش می گیرید و شروع به وزن کم کردن می کنید. این، خواسته ی بخشی از وجودتان که می خواست زیبا شود را برآورده می سازد. اما در عین حال یک تضاد درونی را نیز در شما به وجود می آورد.
از آنجا که متد من بسیار ساده و ابتدایی است، بخشی از وجود شما پس از دیدن نتایج آن حس میکند که درمقایسه با روش های گران قیمت پیچیده ای که در گذشته امتحان کرده اید، سادگی متد من به نوعی تحقیر کننده است. یعنی بخشی دیگر از وجود شما فکر می کند برای اینکه یک متد جدید در لاغر کردن شما موثر باشد، باید الزاما "پیچیده تر" باشد، و گر نه شما احساس خواهید کرد که در گذشته باهوش نبوده و وقتتان را هدر داده اید، در حالیکه راه حل سالم و ساده ای جلوی چشمتان بوده.
اینجاست که بخش دیگر شما شروع به مقاومت می کند و کاری می کند که در روش جدید من نیز شکست بخورید وبعد با خیال راحت سرجای قبلی بنشیند و بگویید "آخ!... دیدی گفتم این روش لاغری هم جواب نمی ده؟! من راه های سخت تر از این رو امتحان کردم!"
در این حالت من اصطلاحاً شما را دچار"هدف کثیف" می دانم. یعنی شما به طور همزمان دو هدف متضاد را دنبال می کنید.
آیا هدف کثیف رو قبول دارید؟