بازبینی سال 91 ازدیدگاه اعضای انجمن

[بابایی]

سال 91،
خوب شیب شیییب شب
نه شیبش زیاد بود.
ولی هر طور بود اومدیم بالا...
الان هم داریم "امروز فهمیدم که . . . " میخونیم و با "لطیفه های میلیاردری" حال میکنیم.
رفقا هیچ سالی نه خوب است نه بد... مهم این است چطور آن را بگیریم...
روزی خواهد رسید که خواهم گفت به آنها که گوش خواهند سپرد
من در سال 91 از دل بهمن صعود کردم
بهمنی که اگر در این انجمن از دوستانم درس های زندگی را مشق ننموده بودم مرا نیز به آن پستی ها فرو میبرد.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت

[madar]

سال 91 از نظرمن سال خوبی نبود پر از غصه و رنج
برنامه ریزیهای به ثمر نشسته
خیلی سخت بود خیلی

اما من با تجربه تر شدم
احساس می کنم دارم از جوونی در میام
احساس تعالی میکنم
میدونید انسان با سختی ها آبدیده میشه
بهرحال خیلی امید به سال 92 دارم
اینجا و شماهارو هم خیلی دوست دارم
خدارو شکر می کنم

[M3HDI]

سلام

من که اصلا از این سال راضی نیستم

با اینکه چند تا کار واقعا بزرگ ، برای اولین بار در این سال انجام دادم

ولی هنوز برام راضی کننده نیست

هنوز خیلی کمه و ضعف رو تو خودم میبینم

[کیمیاگر]

(03-16-2013 10:31 AM)madar نوشته شده توسط:  سال 92 از نظرمن سال خوبی نبود پر از غصه و رنج
برنامه ریزیهای به ثمر نشسته
خیلی سخت بود خیلی

اما من با تجربه تر شدم
احساس می کنم دارم از جوونی در میام
احساس تعالی میکنم
میدونید انسان با سختی ها آبدیده میشه
بهرحال خیلی امید به سال 92 دارم
اینجا و شماهارو هم خیلی دوست دارم
خدارو شکر می کنم

منظورتون سال 91 بود دیگه؟؟!!!!

ایشالا سال 92 پربار باشه واستون.

---

منم سال 91 رو عادی شروع کردم و با یک اتفاق بد ادامه دادم.

اما چند ماه آخر سال فوق العاده خوب بود برام. بهترین اتفاقای که می تونست بیافته افتاد. به نوعی بهترین سال زندگیم بوده تا الان.
و اینو مدیون این انجمن و به خصوص یکی از عزیزان انجمن که بهترین دوستم هست، هستم.
مرسی. مرسی. مرسی.

[بهداد]

هیچ سالی برای من و شما نمی ایستد و سال 91 هم استثناء نیست

تا چند روز دیگه سال 91 هم به پایان میرسد و این داستان باز هم ادامه خواهد داشت و در آخر سه نقطه ( ... )
نام سال جدید در انجمن را ( تغییر بزرگ ) بگذاریم و با همدیگر عهد و پیمان ببندیم که به تعهداتمان پایبند باشیم و بسوی موفقیت هر چه بیشتر برویم . هر سنی که ازتون گذشته دیگه مهم نیست / هر دردی که کشیدید را درک میکنیم اما این سوال رو فراموش که نکرده اید :

حالا تو چی می خواهی ؟

فقط کافیه به این سوال پاسخ بدهی تا شروع به تغییر اساسی کنی

به خالقم قسم میخورم که وقتی تغییر درونی ات را اغاز کنی 60 % راه را رفته ای

فقط 6 ماه دوام بیار فقط 6 ماه در سر افکار مثبت را با تمارین منظم دنبال کن قول میدم همه چیز عوض میشه / اون وقته که به شما میگویند انسان معجزه اسا

سال تغییر بزرگ پیشاپیش مبارک باشه

منتظر سال جدید هستم
مثبت + مثبت = مثبت

[ahmad rezaee]

عارفی روشن ضمیر ابتدای سال سیر حوادث یکساله مرا برایم گفت :

حرفهایش را جدی نگرفتم !

اما در این اواخر سال سیر اتفاقاتی که رخ داده مرا به این باور رساند که در حالت کلی آنها اتفاق افتاده است .

اوایل سال را برایم بد، با حوادث ناگوار و انتهای سال را جهش در کسب و کار گفته بود .

و آنچه برایم بسیار مهمتر اینکه سال 92 بهترین سال زندگانی من و پیشرفتهای خیره کننده خواهد بود .

[Mrs.Seyedi]

چه تاپیک زیبایی
خوب البته این سال به مانند سالهای دیگر فراز و نشیبهای زیادی داشت، ولی فرازهایش از نشیبهایش خیلی بیشتر بود
خدا را سپاس که در همه لحظات یاورم بود و کوچکترین تصمیمم را در انتها به خودش واگذار می کردم که اگر به صلاحم نیست انجام نشود و خوب تا به حال همه چیز عالیییییییییی بوده.
خدایا سلامتی و خوشبختی را از هیچ خانواده ای نگیر، به نظر من بزرگترین ثروتی است که خدا به انسان ارزانی داشته و من این را با تمام وجودم در تک تک سلولهایم حس می کنم، پس با این جمله ی شگفت انگیز سال نو را شروع می کنم، خدایا عاشقتم و هر چه به صلاحم هست همان کن
خدایا شکرت

[بهداد]

با جوونه ها یکی شو
پر بکش نگو چه سخته
جنگلی تازه به پا کن
هر یه آدم یه درخته

[karafarin]

خوب بود مهمترین نکتش این بود که بعد از یه ازمایش خون مشکوک به یه بیماری نادر تشخیص داده شدم که اگر درست بود نهایتا 7سال زنده میموندم و تازه معلوم نبود چند سال از اون 7سال هم گذشته تاحالا!! و نکته جالبش این بود که عکس العملم خیلی ریلکس و راحت بود طوری که خیلیا فکر میکردن شوخی میکنم!! و علتش این بود که در زندگی ارزوهای بزرگی ندارم و به حداقلها راضیم تصمیمم این بود اگه بیماری تایید بشه این چند سال (و شایدم چند ماه) اخر عمرمو برم یه روستای خوش اب و هوا تو شمال زندگی کنم که خب تایید نشد اینم شد شانس اخه اخرشم تو این تهران الوده میمیریم

[بهداد]

(03-17-2013 01:50 PM)karafarin نوشته شده توسط:  خوب بود مهمترین نکتش این بود که بعد از یه ازمایش خون مشکوک به یه بیماری نادر تشخیص داده شدم که اگر درست بود نهایتا 7سال زنده میموندم و تازه معلوم نبود چند سال از اون 7سال هم گذشته تاحالا!! و نکته جالبش این بود که عکس العملم خیلی ریلکس و راحت بود طوری که خیلیا فکر میکردن شوخی میکنم!! و علتش این بود که در زندگی ارزوهای بزرگی ندارم و به حداقلها راضیم تصمیمم این بود اگه بیماری تایید بشه این چند سال (و شایدم چند ماه) اخر عمرمو برم یه روستای خوش اب و هوا تو شمال زندگی کنم که خب تایید نشد اینم شد شانس اخه اخرشم تو این تهران الوده میمیریم

اصلا اهمیتی نداره چون هنوز زنده ای و این خودش بزرگترین حسن هستش
انسان قادر است با ذهن خودش تمام دنیا را وارونه کند بدون آنکه حتی تلاشی کند

شما که گفتید آرزویی ندارید !!!!!!!!!!!!!
((( اخر عمرمو برم یه روستای خوش اب و هوا تو شمال زندگی کنم )))
پس شما زنده هستید و باز هم آرزو دارید
من توی هر وضعیتی باشم چه سالم چه مریض و .......... چنان زندگی میکنم که همه حسرت این زندگی را بخورند - با تمام وجود از زندگی ام لذت میبرم زیرا من خدا رو کنارم دارم
همون خالقی که دوستم داشته و منو در این وضعیت قرار داده
براتون آرزوی لذت هر ثانیه به ثانیه رو دارم تا به اوج لذتت برسی تا جایی که روزی این جمله رو از ته دل بگی :
((( خدایا شکرت که از زندگی کنونی ام لذت کامل را می برم )))

همه چیز روبراهه