سفر و سفرنامه مشهد (زمستان 1391)

[MARYAR]

کاش امید را هم باخودت می آوردی خوش می گذشت!!
تو سفر کاشان انقدر با ایشون خندیدیم که دلمون نمیومد از هم جدا بشیم شب شد تاریک شد به سختی رفتیم خونه هامون

[mjdehghani]

(01-20-2013 06:33 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 05:42 PM)m_sh نوشته شده توسط:  آقای قربانان دو ا پتو هم واسه ما بیارید
ما که از همه بیشتر مشتاقیم چون سفر قبل به کاشان خیلی خیلی خوش گذشت مگر نه آقا محمد شموسی؟؟؟ فقط جای آقای قربانیان خالی بود دیگه

خوش گذشت؟
عاااااااااااااالی بود
هر وقت امید میاد خونمون ، ذکر خیرتون هست
آقا هوشنگ 6 تا عدد چیپس رو بکن 12 تا
من هم میخوام زودتر به شما بپیوندم

چه شود این مسافرت

محمد دوباره تیکه پروندیا!!!

[jahanagahi]

(01-20-2013 05:39 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 03:17 PM)HadiMahmoodi نوشته شده توسط:  جناب آقای قربانیان بزرگوار
اگه ساعت حرکت رفت رو هم اعلام کنید ممنون میشم
ان شاالله عصر مابقی رو واریز میکنم

انشالله در این یکی دو روزه ساعت حرکت اعلام می شود.
احتمالا پس ار رزرو قطار و هتل میرم راه آهن سر پله ها می نشینم تا عزیزان 15 بهمن تشریف بیاورند.
وسایل مورد نیاز اینجانب در این چند روزه.
2 عدد پتو برای خواب
1عدد متکا
چراغ پیک نیکی برای پخت چای و گرم شدن
کتری و قوری برای درست کردن چائی
ماهی تابه برای پخت نیمرو
نمک و فلفل و قند و شکر به مقدار کافی
تن ماهی 5 عدد
کنسر لوبیا با قارچ 3عدد
پفک و جیپس به مفدار کافی
ماست موسیر برای خوردن با چیس 6عدد
تخمه آفتابگردان 5 کبلو
لپ تاپ برای کانکت شدن به انجمن.
لباس گرم
قاشق و چنگال به تعداد نفرات زائر.چون ممکن است از من علاقمندتر بیشتر شود و برای خوردن غذا قاشق و چنگال کم نداشته باشیم.

ببخشید تعداد کنسرو لوبیا 13 عدد بود که من اشتباها 3 عدد نوشته بودم.

[jahanagahi]

یکی از عزیزان 64500 تومان ارسال فرمودند. لطفا نام خود را اعلام فرمایند.
از بانک کشاورزی
4رقم آخر 6335

[صدفی]

آقای قربانیان من تا 5 بهمن انشالله واریز میکنم شرمنده زودتر نمیتونم

[mohammadshamosi]

(01-20-2013 07:10 PM)m_sh نوشته شده توسط:  کاش امید را هم باخودت می آوردی خوش می گذشت!!
تو سفر کاشان انقدر با ایشون خندیدیم که دلمون نمیومد از هم جدا بشیم شب شد تاریک شد به سختی رفتیم خونه هامون

آره والله خوش گذشت

ولی شما و کامیار خیلی بهتر رسیدید خونه

ماشینی که ما گرفتیم ، نصف شب وسط بیایون برهوت خراب و بی بنزین شد
دیگه تا آخرش رو حساب کنید

اگه شب مونده بودیم خیلی بهتر بود

---

(01-20-2013 07:11 PM)mjdehghani نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 06:33 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 05:42 PM)m_sh نوشته شده توسط:  آقای قربانان دو ا پتو هم واسه ما بیارید
ما که از همه بیشتر مشتاقیم چون سفر قبل به کاشان خیلی خیلی خوش گذشت مگر نه آقا محمد شموسی؟؟؟ فقط جای آقای قربانیان خالی بود دیگه

خوش گذشت؟
عاااااااااااااالی بود
هر وقت امید میاد خونمون ، ذکر خیرتون هست
آقا هوشنگ 6 تا عدد چیپس رو بکن 12 تا
من هم میخوام زودتر به شما بپیوندم

چه شود این مسافرت

محمد دوباره تیکه پروندیا!!!

آقای دهقانی عزیز ، جان خودم اگه تیکه بندازم!
انقدر بهمون خوش گذشت و برامون خاطره شد که نگو
هنوز از اون عرقیجات یکی جهت یادگاری نگه داشتم
دوست داریم آقای دهقانی

[کامیار کاظمی]

(01-21-2013 12:03 AM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 07:10 PM)m_sh نوشته شده توسط:  کاش امید را هم باخودت می آوردی خوش می گذشت!!
تو سفر کاشان انقدر با ایشون خندیدیم که دلمون نمیومد از هم جدا بشیم شب شد تاریک شد به سختی رفتیم خونه هامون

آره والله خوش گذشت

ولی شما و کامیار خیلی بهتر رسیدید خونه

ماشینی که ما گرفتیم ، نصف شب وسط بیایون برهوت خراب و بی بنزین شد
دیگه تا آخرش رو حساب کنید

اگه شب مونده بودیم خیلی بهتر بود

واقعا یادش بخیر
شما که در جریان هستید ما هم اتوبوس اشتباهی سوار شدیم 3 صبح تهران رسیدیم آن هم نه خود تهران، بهشت زهرا !!!
مجبور شدیم تا از 3 صبح تا 5 صبح منتظر بمانیم یک موجود پیدا شود و ما را به شهر برساند!!
شب سختی بود اما اکنون که یاد میکنیم فقط می خندیم
در عوض در کاشان حسابی خوش گذشت آن همه جای دیدنی را یکجا ندیده بودیم!
واقعا جناب دهقانی تک هستند! بازهم ممنون از آن همه زحمت

[jahanagahi]

parsjoon پارسای عزیز هم 100در100 آمدنی شدند. پارسا جان مقدمت گلباران.

[mohammadshamosi]

(01-21-2013 12:10 AM)کامیار کاظمی نوشته شده توسط:  

(01-21-2013 12:03 AM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  

(01-20-2013 07:10 PM)m_sh نوشته شده توسط:  کاش امید را هم باخودت می آوردی خوش می گذشت!!
تو سفر کاشان انقدر با ایشون خندیدیم که دلمون نمیومد از هم جدا بشیم شب شد تاریک شد به سختی رفتیم خونه هامون

آره والله خوش گذشت

ولی شما و کامیار خیلی بهتر رسیدید خونه

ماشینی که ما گرفتیم ، نصف شب وسط بیایون برهوت خراب و بی بنزین شد
دیگه تا آخرش رو حساب کنید

اگه شب مونده بودیم خیلی بهتر بود

واقعا یادش بخیر
شما که در جریان هستید ما هم اتوبوس اشتباهی سوار شدیم 3 صبح تهران رسیدیم آن هم نه خود تهران، بهشت زهرا !!!
مجبور شدیم تا از 3 صبح تا 5 صبح منتظر بمانیم یک موجود پیدا شود و ما را به شهر برساند!!
شب سختی بود اما اکنون که یاد میکنیم فقط می خندیم
در عوض در کاشان حسابی خوش گذشت آن همه جای دیدنی را یکجا ندیده بودیم!
واقعا جناب دهقانی تک هستند! بازهم ممنون از آن همه زحمت

بله کامیار جان ، فهمیدم چی شد
فردا صبحش به خودت تماس گرفتم ، دیدم جواب نمیدی!
به خانم تماس گرفتم ، که ایشون هم جواب ندادند!
خواستم دیگه زنگ بزنم بهآقای دهقانی که شمارشون رو نداشتم!
دیگه نگران شده بودیم ، بدجـــــور
.
.
.
که ظهر ساعت2 یا 3 بود ، که مریم خانم تماس گرفتند و فرمودند که خواب تشریف داشتید و جریان رو فهمیدم

[jahanagahi]

کل زائران عزیز انجمن 15 نفر شدند.

عکسهای مشهد را به عزیزان انجمن نشان نخواهیم داد.