صادقانه خودت را معرفی کن.......

[rezaya2938]

سلام دوستان.
اسم مستعار: رضا
متولد فروردین 69، تحصیلات کارشناسی کامپوتر، حرفه: برنامه نویسی و طراحی سایت.
از سال 89 کار برنامه نویسی سایت رو شروع کردم. چون از همون موقع قصد داشتم بسیار پولدار شم. اما الان میخوام این کار رو ول کنم و به یه کار دیگه بچسبم.(هرچند دلم نمیاد!)
ارادم زیاده اما پشتکار خیلی زیادی ندارم!!
به هیچ عنوان دوس ندارم زیردست کسی کار کنم، به همین خاطر توی بعضی کارها که شروع کردم موفق نبودم.
ایده های زیادی توی سرم بوده و هست ولی یا ترس از اجراشون دارم، یا توانایی ندارم یا سرمایه ندارم!
امیدوارم با خوندن مطالب این سایت، پشتکارم زیاد بشه و ترسم کم.
تشکر از همه، حتی شما دوست عزیز!

[naz goli]

٣٢ سالمه مهندسي كامپيوتر خوندم و روابط عمومي متاهل از تهران
مدير يك خيريه ام. كه برام سود معنوي زيادي داشته ولي خوب اين كارها كار دله و سود مادي توش نيست
چندسال كارمند دولت بودم ولي كلا توكار دولتي بهتره بگم حس فنا شدن داشتم
كارهايي بوده كه دوست داشتم و استعداد انجامشون هم بوده ولي خوب كاري هم بوده كه حتما بايد با سرمايه زيادي استارت ميزدم كه من نداشتم

مدتهاست به فكر زدن يك توليدي لباس متفاوت هستم. اما هنوز محقق نشده چون از هيچ سو حمايت نميشم و شايد براي من يك خانمم خيلي سخت باشه تنهايي تو مسيري ريسك كنم كه اطلاعات و اگاهيم كمه به همين دليل تصميم گرفتم يك سري مشورتها انجام بدم سبك سنگين كنم بعد وارد كاري شوم

چندين ساله در زمينه اشپزي مدرن و كلاسيك كاركردم و دانش علمي عملي زيادي دارم ، اما ورورد به اين عرصه به عنوان شغل. قطعا نياز به تاسيسي رستوراني داره كه اين سبك غذاهاي جديد كه تو منوي هيچ رستوراني نديدم و خيلي هم با مذاق ايرانيها سازكاره (از اونوجهت ميگم سازكار چون خودم رو خيلي افراد با ذايقه هاي مختلف تست كردم و پاسخ مثبت بوده به همين دليل با اطمينان ميگم سازكاره ) ولي من سرمايه راه اندازي بك رستوران حتي كوچكش روهم ندارم متاسفانه

[تفاهم]

سلام خوشوقتم از اینکه با این سایت اشنا شدم
من صاحب اولین روزنامه کارافرینی کشور به اسم تفاهم هستم در حد خودم هم کارافرینم هم ایکه از تمامی کارافرینان کشور حمایت میکنم بیشر حضورم در اینجا فعا لیت وتلاش به منظور معرفی کارافرینان کشور هست خوشحال خواهم شد بیشتر تبادل نظر وهمکاری داشته باشیم ما روزانه روزنامه را با این دیگاه در سراسر کشور منتشر میکنیم مطبوعات می تواند بصورت مکتوب ماندگار ومتحرک به این ایده بزرگ شما کمک کند یا علیییییییییییییی

[حسین میرزایی]

سلام ب ملیاردر های اینده.من حسین میرزایی20ساله از استان گلستان از شهرستان بندرترکمن(فارسم)دانشجوی برق صنعتی.دانشگاه شمس گنبد گاووس هستم فوق دیپلم ترم 3 هستم من هرموقع که از دانشگاه میام ب پدر مادرم تو کار کمک میکنم اونا نانوایی دارن من کمکشون میکنم من میخوام ی کار خوب و با ابرو وراه پول در اوردنش حلال باشه دوست دارم در اینده میلیاردر شم و بتونم ی زندگی خوبی داشته باشم وراحت.پدرم خیلی سخت کار میکنه وداره خرجیمونو میده ی دوتا بردار دارم که ی کیش ازمن بزرگ تره وسیک دیگه ام از من کوچیکترهکلا پنچ نفریم البته با عروسمون شش نفر میشیم برادر بزرگم تازه زن گرفته اونم داره کاره نانوایی رو ادمه میده.من ادمیم که فقط ب فکر اینده ام که باید چیکار کنم که پولدار بشم همش درحاله فکر کردنم که پول در بیارم.ولی این فکرا ب نتیجه ای نمیرسه مگر اینکه این سایت بتونه رویایه منو ب واقیعیت تبدیل کنه ومن مطمئنم که ای طور میشه.ب امید ملیاردر شدن.[/color]

[ملکه]

ملکه هستم، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی هستم، اما فعال در امور فرهنگی، و علاقه به داشتن رستوران سنتی ، که نمی دانم هدفگذاری بلند مدتم را در کدامیک پی ریزی کنم، رستوران سنتی ،یا کلینیک روانشناسی، واما در کل این شعر خلاصه من است، من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک/چرخ برهم زنم ار غیر مرادم باشد...

[madani]

سلام من احسان 30 ساله هستم و شغل آزاد دارم کمی خجالتی هستم فعال و پر کارم دوست دارم کارهایم سریع به نتیجه برسد به همین خاطر کارها کوچک را خوب و با سرعت انجام میدهم اما زمان انجام کارهای بزرگ زود دلسرد شده وبه سراغ کار دیگری میروم
مابقی حرفهامون بعدا میزنم. ...

[darabi73]

مرتضی دارابی
دانشجوی کارشناسی مدیریت مالی دانشگاه رازی
اهدافی هم هست!

[ramshad]

سلام. من از سال 89 تا الان در بازار تهران ؛ تو کار واردات از چین بودم مربوط به صنعت نساجی؛ از شیر مرغ تا جون آدمی زاد رو به واسطه دوستان چینی ام می توانم بخرم و وارد کنم حتی کالایی که مثلا در ایران نماینده انحصاری (!) داره. به زبان انگلیسی به ویژه مکالمه تسلط خوبی دارم؛ حسابداری نیز هم به روش سنتی بلدم؛هم مسلط به نرم افزار پاتریس که تو این چند ساله باهاش کار کردم. تمام امور بانکی هم با من بوده. به کامپیوتر و نرم افزارهای عمومی خصوصا فتوشاپ کاملا مسلطم؛ دست به قلمم هم حرف نداره.اطلاعات عمومیم هم به ویژه در حوزه روان شناسی بسیار بالاست. پیانیست هم هستم! مدرک دانشگاهیم کاردانی شیمی است.
از شریک (کاری ام) به واسطه اخلاق تند و سیاست گزاری های غلط کاری جدا شده ام و الان با سود بانکی پولم؛ در بدترین حالت ممکن؛ راحت زندگیم می گذره و دغدغه درآمد ندارم. 40 سالمه و مجردم.
دوستان توانمندی از نظر مالی دارم که فوق العاده بهم اعتماد دارن ؛ جوری که اگر ساعت 8 صبح رو 8 شب اعلام کنم ذره ای شک نمی کنن. من البته عمیقا سپاس گذار و قدردان محبت و اعتمادشان هستم. فعلا دنبال فروش عمده اینترنتی جوراب GAP هستم تولید کارگاهی که من هم در آن سهمی از سرمایه گذاری دارم.

[and3839]

سلام
صالح هستم. 24 سالمه. ساکن تهران هستم
4 سالی میشه که کار آرایشگری و گریم میکنم
واسه ارتقا سطح مهارتم خیلی زحمت کشیدم و تقریبا در مورد پوست و مو اطلاعات و مهارتم در سطح خوب هستش
تا حالا نتونستم واسه خودم مستقل باشم چون سرمایه شو نداشتم
اما هدفای بزرگی دارم
تا حالا واسه پول کار نکردم. پول گرفتم اما هدف اصلیم پول نبوده
شبفته کارهای هنری مثل عکاسی و آرایشگری و گریم هستم
امیدوارم خیلی زود بتونم سالن خودم رو راه بندازم
و همه بتونیم به هدفامون برسیم

[feriman]

(01-07-2014 04:43 PM)iren نوشته شده توسط:  سلام. نام کاربریم ایرنه به معنای الهه روم
28 ساله، متاهل و اهل نگین ایران "یزد" هستم.
کارشناس ارشد عمران- سازه م. اما 1 ساله که کارمند جزء یکی از اداراتم.
از کارمندی به قدری بیزارم که حتی گاهی موقع کار به گریه می افتم!
اگر چه شخصیت سازشکار و آرومی دارم اما به هیچ وجه سلطه پذیر نیستم
مخصوصا وقتی روسام انسانهای بی سواد، غیر مسئول و بصورت بسیار عجیبی غیرمنطقی هستند.
با اینکه همسر صبور و فداکاری دارم منتها فعلا به دلیل اوضاع مالی نامناسبمون به من اجازه استعفا نمیده و بدتر از اون اینکه آخر ماه 1 ریال از درآمدم نصیبم نمیشه. چون هم خرج خونه زیاده و هم 1 وام 10 تومنی گرفتم! ( در ضمن مدیریت درآمدم به عهده ایشونه متاسفانه)
ابتدای ورودم به اداره خوشحال بودم که قراره از آموخته هام استفاده بشه اما بعد از 1 سال فهمیدم که رسالت ادارات دولتی قرار دادن هر شخص به پستی خیلی غیر مرتبط با دانشش است وهرچه بیشتر تحصیل کنی اینجا شدیدتر تحقیر میشوی
الان من تقریبا سمت یک منشی رو دارم و درحد دیپلم و یا سیکل دارم از سواد استفاده میکنم.
به تحصیلاتم زیاد اهمیتی نمیدهم چون اگر فایده داشت الان یک مهندس مجرب بودم. اگرچه دانشجوی خوب و درسخونی بودم اما متاسفانه در دانشگاههای ایران بجز یک سری دروس تئوری چیز زیادی یاد نمیگیریم.
دوست دارم به هر قیمتی که شده ازینجا استعفا بدم و برم دنبال تجارتی که توش موفق باشم. اینجا احساس توسری خور بودن شدیدی دارم!
به کار تدریس خیلی علاقه دارم
بدلیل شاغل بودن 8ماهه پایان نامه رو به امان خدا سپردم و خیلی از این قضیه ناراحتم.
دلم میخواد به سوی رویاهای زیبام پرواز کنم دلم میخواد ی زندگی خوب داشته باشم.
از این موقعیتم واقعا بیزارم. به این سایت اومدم بلکه بتونم راهمو پیدا کنم.

---

(01-03-2014 09:12 PM)م.ع نوشته شده توسط:  سلام محمد هستم 32ساله شش ماهه عضو سایت شدم 78 صفحه رو خوندم تا خودمو معرفی کنم 10ساله کارمند هستم ولی مثل بیشتر کارمندای دیگه ناراضی از حقوق از روز مرگی و...8ساله ازدواج کردم بابای دو تا فرزندم سال 4 استخدامم خواستم کارمو ول کنم با مخالفت همسرم و فامیل نشد

سلام آقا محمد. من و تو همدردیم کاملا.امیدوارم بتونی راهتو پیدا کنی و اینجا به همدیگه برای موفقیت کمک کنیم انشاءالله

سلام بچه ها منم یه خانمم و مثل شما کارمند بیزار از کارمندی و بالادستی های یه جورایی کم فهم!! منم خیلی دوست دارم بتونم راهم رو پیدا کنم

---

من فرشته هستم 28 ساله و متاهل
کاردانی نرم افزار و مدت 4 سال توی یک آتلیه کار میکردم و خیلی به این کار علاقه دارم
ولی خب در حال حاضر کارمند یه شرکت خصوصی هستم و به شدت از کار کردن برای افراد دیگه و زیر دست بودن متنفرم. قدرت مدیریت خوبی تا به حال برای هر کاری داشتم و هر جایی که کار کردم موقع استعفا شدیدا به زور موافقت کردن
خیلی دوست دارم که یه آتلیه بزرگ داشته باشم و یا یک فروشگاه لباس بزرگ
البته اولی هم علاقه هست و هم تخصص و دومی هم یه جورایی علاقه
امیدوارم که بتونم با کمک بچه های انجمن به جاهایی که میخوام برسم