بخواهید تا بدست آورید.

[مسعود کوچولو]

سلام دوستان.
تا حالا شده یه کاری کنید که یه اثر خیلی بزرگ حداقل تو شهرتون داشته باشه؟
خب اگه جواب مثبته چطور اتفاق افتاد؟چطور شد شما پیش قدم شدین؟

راستش من چجوری بگم تازگی ها یه همچین کاری کردم که نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت.
موضوع برمیگرده به پنجره ی خلاقیت.
شماره ی یازده ش تاریخ 27م اومد تو شهر ما و من تقریبا 10 روز بود هرروز میرفتم کیوسکها سوال میکردم که اومده یا نه؟
که وقتی دیدم اومده سریع خریدمش و رفتم خونه به دفترشون یه پیامک تهدید آمیز زدم که من از این اتفاق احساس سرخوردگی و نا دیده گرفته شدن میکنم و اگه یکبار دیگه تکرار بشه تو اینترنت مجلتون رو به صورت رایگان پخش میکنم.
میخواستم بهشون دو شماره فرجه بدم که دیگه بیش از 4تا پیام میشد و گوشیم ارسال نمیکرد بنابر این حرفی از فرجه نشد.
جالبی قضیه اینه که شماره ی 12 در هفته ی اول ماه بعد تو رشت پخش شد.
امروز داشتم از جلوی یه کیوسک رد میشدم که دیدم هم این شماره رو داره و هم شماره ی قبلی رو ازش پرسیدم جریان چیه؟
گفت هیچی ضعف مدیریت و بی برنامگی.یه بار آخر ماه میدن یه بار اول ماه.
حالا راستیتش نمیدونم کار درستی کردم یا نه ولی خوشحالم از این اقدامم.

نتیجه گیری:
1-همیشه سعی کنید نسبت به طرف مقابل برگ برنده بدست آورید.
برگ برنده ی من قدرت اینترنت بود و اینکه آنها میدانستند کار راحتی است.
2-خودتان را دست کم نگیرید.
من تو این قضیه دو دل بودم و میترسیدم که مرا جدی نگیرند.
3-وقتی برگ برنده دارید مهلت و فرجه ندهید و اگر ندارید وانمود کنید که برگ برنده دست شماست.
اگر من مینوشتم تا دو شماره ی دیگر وقت دارید احتمالا آنها نگران نمیشدند و مطمئنن من فراموش میکردم.
4-قدرت در اقدام است.
اگر نتیجه نداد اقدام کنید.
5-اینترنت را دست کم نگیرید.

با آرزوی موفقیت.

[حامد]

خیلی جالب بود.
حالا مسعود جان اسم مجله چی بود؟

[کامیار کاظمی]

هرچه به سردبیر و مسئولین این ماهنامه می گویم پخش شما افتضاح است قبول نمی کنند.
شخصا که اشتراک هم دارم مجبور هستم هر شماره مستقیم به سردبیر زنگ بزنم که برایم سر وقت ارسال کنند.
نمی دانم چرا اینطور است. از نخستین شماره ها با این تیم مجله آشنا بود و بچه های قدیمی انجمن حتما، بخاطر دارند که بسیار تبلیغ مجله را در انجمن قرار دادیم اما این ارسال های افتضاح آنها، واقعا ادم را ناراحت می کند.
بطوری که حتی خیلی از اعضا با من تماس میگیرند که موضوع ارسال ماهنامه را برایشان در شهر آنها حل کنم.
آن ابتدا برای چند مشتری و تبلیغات، بسیار مشتاق بودند اما حالا که مشتری دارند اینطور برخورد می کنند.

[مسعود کوچولو]

(06-11-2012 11:56 PM)حامد نوشته شده توسط:  خیلی جالب بود.
حالا مسعود جان اسم مجله چی بود؟

ماهنامه ی پنجره ی خلاقیت.

---

متاسفانه اکثر کسب و کار های ایرانیها و مدیریتشون همینطوریه.
جالبیش اینه که صدای فروش موفق و ... تو مطالبشون داره همه رو کر میکنه باز با این حال خودشون رعایت نمیکنن.
انشاا... که همه درست شیم.
راستی دوستان به امید خدا کسب و کارتان که شکل گرفت از همین حالا بدانید بی نظمی خطرناک است و باعث ناراحتی مشتریان شده و ضربه میزند.
سعی کنید از همان اول رعایت کنید....

[jahanagahi]

اکثرا هر حرکتی که موفقیت آمیز می شود پس از مدتی غرور آنان را میگیرد و کلا فراموش میکنند موفقیت در نظم است و احترام به خواسته مشتری.