کمکم کنید روحم بدجوری درد گرفته ...

[MohamadMJ]

سلام به همه دوستان
اولا ببخشید اگر جای مناسبی انتخاب نکردم.
یکم زیادی ناراحتم و حس میکنم دیگه به جایی رسیدم که باید سعی کنم چیزایی که باور نداشتم رو باور کنم. دوست دارم رازی ( همون کتاب راز و قانون جذب ) رو باور کنم که تا حالا نتونستم قبولش کنم. یعنی دوست دارم وجود داشته باشم و بتونم قبولش کنم.

آدمیم که اهل درد دل نیستم و اصلا از آدمای منفی خوشم نمیاد واسه همین دوست ندارم روحیه و حال کسی رو خراب کنم. ولی حداقل اینجارو دارم که میدونم انقدر همه سرشار از انرژی مثبتن که درد دل منو انرژی منفی حساب نمیکنن.

مختصری از من
زندگیم خوب و عادی. پدر مادر و خانوادم خدا رو شکر خوب و خوش.
و خودم :
پسر فوق العاده زرنگی بودم و باهوش. نفر اول کل فامیل در زمینه هایی مثل درس و برنده بازیها به زمان خودش و و و
کلا انقدر تعریف میکردن همه ازم که مادرم بنده خدا روزی چند دفعه اسفند دود میکرد واسه من.
تا دوم دبیرستان معدلم 20 بود که تشویقم این بود دوباره که همه نمره ها تکراریه. آخی

از اوناش نبودیم که جایزه بگیریم واسه 20 گرفتنمون و این حرفا ولی راضی بودم به همون افتخار کردن خانوادم به بچشون.

به خاطر یه اشتباه اونم اینکه فراموش کردم دفترچه کنکور دولتی بگیرم وارد دانشگاه آزاد شدم. ( ادعا نیست ولی با اوضاع اون موقع من خداییش قبول میشدم )
اولش خوب پیش میرفتم تا اینکه یه حالتی پیش اومد برام که فقط وقتم رو داشت هدر میداد یعنی هیچی یاد نمیدادن. همون چیزایی که میدونستیم رو دوباره توی سرمون میکردن و من اونجا داشتم زندگی میگذروندم فقط واسه یه اسم مدرک و بعدش مهندس.
از درس داشتم زده میشدم که دیدم پدرم به 60 سالگی نزدیکه و من بتونم طولش بدم درسم رو معاف میشم.
با خودم گفتم این دانشگاه که کلش بدبختی بود واسه ما و پول بی زبونمون رو الکی به باد میده بزار حداقل اینجا عقب افتادیم سربازی درست بشه و اونجا جلو بیافتیم. این شد که درس رو طولش دادیم و طولش دادیم. مهر امسال معاف میشدم که عید نوروز قانون 60 سال شد 65 سال. یعنی منی که میخواستم 2 سال جلو بیافتم رسما 4 سال عقب افتادم. و این شد که کلاسم دیگه نرفتم و هر روز خسته تر از دیروز که خدا الان نه درسم رو خوندم نه حداقل به موقع نرفتم سربازی که الان بتونم کار کنم.

در مورد راز و کتاب و روانشناسی
راز رو 3-4 سال پیش مستندشو دیدم و کتابشو گرفتم خوندم. راستش چند روز اول جو میگرفتم ولی دوام نمیاورد چون نمیدونم منطقم قبولش نمیکرد و مغزم اخطار میداد و میگفت برو بچه دنبال زندگیت.
شاید یه مشکلات و درگیریایی پیش اومده برام که حوصله این مسائل رو ندارم
کتابهای روانشناسی و برنامه ریزی زیاد خوندم ولی همیشه ازون دسته بودم که برنامه مینوشتم ولی یک هفته عمل میکردم و تمام.
نمیدونم چرا زود نا امید میشم از همه چیز.

به خاطر همین قانون راز و مثبت اندیشی یه بحثی هم توی فروم داشتم که همینجا رسما از دوستانی که از من ناراحت شدن معزرت میخوام مثل آقای کاظمی. راستش نمیدونم درک کنید مسئله رو یا نه ولی اینطوری میگم. دیدین یه زندانی حکم اعدامش رو داده باشن بعد یکی بیاد بشینه نصیحتش کنه ؟ اون زندانی خودش میدونه چه خطایی کرده و میدونه داره میمیره واسه خطاش پس طاقت نداره بشینن نصیحتش کنن چون حرفایی که خودش میدونه رو دوست نداره بشنوه. شاید همچین حالتی واسه من پیش اومده.

دوست دارم برنامه بریزم عمل کنم. بلدم این کارو کنم. دوست دارم راز رو باور کنم و به اون عمل کنم. ولی نمیتونم. نمیدونم چمه ولی نمیشه هرکاری میخوام بکنم یه جاش لنگ میشه.

یه حالتی شدم نا امید از آینده. سرد سرد به زندگی.
بابام داره اندازه خودش ولی نه اندازه من.
درس بخونم و هرچی در میارم خرج دانشگاه کنم که هیچی یاد نگیرم.
بعدم برم سربازی
بعدم برگردم چیکار کنم ؟ جدا چیکار کنم ؟
از صفر بشینم کار کنم توی 27 سالگی شروع کنم ؟ میگن زود ازدواج کنید چطوریه ؟
منی که توی این شرایط 27 سالگی تازه میتونم کاری رو شروع کنم کی ازدواج کنم ؟

خلاصه حس میکنم اعصابم تیر میکشه. روحم درد گرفته.
دوست دارم بتونم باور کنم. دوست دارم بتونم و ادامه بدم.
خیلی چیزا هست که نمیتونم بگم ولی همینا که گفتم خیلی راحت تر شدم
آخیش

از اساتید و دوستان با تجربه تر میخوام که کمکم کنن. راستش توی دوستام خیلی منو به عنوان مشاور قبول دارن ولی دقیقا یه چیزی بود که مشاور هیچوقت نمیتونه به چیزایی که خودش تجویز کنه عمل کنه. بهش رسیدم. دوستامو از خاک به عرش میبرم با حرفام. ولی خودم بریدم. کلا چیزی شدم که غم بقیه رو هم دیگه جذب میکنم.
اوضاع بد بیریخته. بد

ببخشید سرتون رو درد آوردم

[کامیار کاظمی]

ممنون محمد جان
خواهش میکنم از دست کسی ناراحت نشده ام.
دقیقا در مورد راز این موضوعی که فرمودید برای همه وجود دارد برای رفع آن دو کار را حتما حتما انجام دهید که تجربه من در این سال هاست. (متاسفانه تعبیر غلطی در جامعه و برای مثال در میان برخی از افراد همین انجمن خودمان،در مورد راز وجود دارد که فکر میکنند با نوشتن یک خط آرزو و دو روز تجسم می توان دنیا را تکان داد!!)

- راز به تنهایی کافی نیست و در کنار آن شروع به خطر کردن و کاری عملی بدون منفی بافی بکنید، بدانید که به بها می دهند نه به بهانه! هر چیز بهایی دارد، پس قبول کنید که باید هزینه هر چیز را بپردازید تا بدست آورید.
- پیوسته یک کار را انجام دهید، اگر در یک مقطع زمانی موفق باشید کافی نیست، باید خود را مجبور کنید که مثلا هر روز به آرزوهای خود فکر کنید و در زمینه مورد علاقه خود کار کرده و پیشرفت کنید. (دیقا اجبار تا از بی حوصلگی درآیید.)

در مورد سربازی هم چون خودم در شرایط شما بوده ام کاملا شما را درک میکنم اما بدانید که بدون شعار دادن، واقعا بهترین خاطرات شما مربوط به این زمان خواهد بود، چیزهایی را بدست می آورید که اصلا تا آخر عمر فرصت آن نیست.
برای بیشتر ماها لازم است که در شرایط سخت قرار بگیریم تا قدر لحظات خود را بدانیم. حتما درس خود را تکمیل کنید زیرا برای درجه دارها (بچه های فوق دیپلم به بالا) دوران سربازی خوب است اما بدون مدرک رفتن سربازی، کمی دردسرهایش زیاد است.

راستی، هر وقت ماهی را از آب بگیرید تازه است، اکنون شروع کنید، اصلا دیر نیست، بهتر است از آن که از فردا شروع کنید.

[MohamadMJ]

ممنونم آقا کامیار
سعی میکنم همشو رعایت کنم مخصوصا نکته ی از امروز شروع کن رو گوش کنم و پیگیری کنم.
ازتون میخوام بازم به این تاپیک سر بزنید و بازم راهنماییم کنید. تا شاید با مشوق و داشتن چند نفر مثل شما که سرشار از انرژی مثبت هستن منم بتونم توی مسیر بیافتم و یکم درگیریام با خودم کم بشه.

[مهدی گل محمدی]

محمد جان سلام.
عزیز دل من یه نکته ای رو بارها تو انجمن گفتم ولی خیلی ها گوش نکردن.
همه ی ما یک سری آرزوهای زیبا تو ذهنمون داریم ولی هیچکدوممون نمی تونیم به آرزوهامون برسیم.دلیل اصلیش میدونی چیه؟؟؟؟؟؟
اینه که دوست داریم بزرگ شروع کنیم......دوست داریم یه شبه ره صد ساله رو بریم......
ولی....ولی مطمئنیم که نمیشه.........
من خودم الان بزرگترین آرزوم اینه که راکا رو جهانی کنم.....این آرزو خیلی زیباست ولی هیچ موقع عملی نمیشه.....در صورتی عملی میشه که من فقط شروع کنم.......وارد مسیر بشم اونوقت همه به سمت من جذب میشن.
من الان راکا رو با یه مغازه 15 متری شروع کردم.......خدارو شکر روز به روز هم داره وسعت پیدا می کنه کارمون و از راههایی که اصلا فکرشو نمی کردم دارم درآمد کسب می کنم.......نمی گم خیلی سود دارم میبرم...نه...اتفاقا الان تو سخت ترین مرحله ی کارمم ......یعنی فعلا هر چی در میاریم خرج مغازه و کار میکنیم و به جرئت میگم کلا شاید تا الان من و ناصر نفری 100 هزار تومن سود برده باشیم....این یه امر طبیعی تو هر کسب و کاریه.......ولی همینطور که داریم پیش میریم روز به روز مشتری هامون زیاد میشن و به نتیجه میرسه کارامون......
در کل میخوام اینو بهت بگم......بشین همین امروز ببین علاقت چیه؟؟......بعد ببین از کمترین جایی که میشه شروع کرد کجاست؟؟؟....بعد یا علی بگو شروع کن.....اگر علاقت کار در نت هست....کارت رو با یه وبلاگ شروع کن......فقط معطل نکن شروع کنن......یه مدت که بگذره کار رکدن دلتو میزنه........اینجاست که اون دفترچه ی آرزوهای قشنگ بکار میاد......میشینی دوباره میخونیش بعد کلی انگیزه میگیری و دوباره به همون حالت پر انرژی برمیگردی......من دوست ندارم لاف بزنم....سعی می کنم اتفاقاتی که خودم تجربه کردم رو بهت بگم اینطوری خیلی بهتر میشه نتیجه گرفت......
موفق باشی دوست عزیزم.

[بهنام ذوالفقارزاده]

سلام محمد جان
الان شرایط دانشگات چطوره؟
این ترم سرکلاس نرفتی دیگه؟
اگه امکان داره با سختی دوباره شروع کن و این ترمو ردش کن و انشالله از ترم بعد دیگه با جدیت بیشتر از اول ترم هم درس و هم دانشگاه رو پیش ببر.
سعی کن در شرایط سخت عقب نیفتی،وگرنه در شرایط عادی که مشکلی نیست.
بهرحال موفق باشی.

[P@RSA]

سلام دوست من
حتما مدركتو بگير.
نميدونم چرا بعضيا اينقدر از سربازي ميترسن خداييش يكي از بهترين دوران زندگيه مخصوصا اگه تحصيلكرده باشي كه شهر خودت خدمت ميكني و در تايم اداري پادگان و در تايمهاي آزاد ميتوني كار كني خدا را شكر تخصص هم داري.
*خدا گر ز حكمت ببندد دري به رحمت گشايد در بهتري.*
حتما خير و صلاح شما همينه كه الان پيش اومده بجاي فكر كردن به گذشته و كاستي ها همه جوانب زندگيت رو در نظر بگير اقدام لازم را انجام بده.

[مهتاب]

سلام
اقا محمد در روزهای اولی که به انجمن وارد شده بودید با هم خیلی صحبت کردیم شما تخصص های خوبی دارید که بدست آوردن هر کدوم از اونها سالها زمان میبره پس قطعا شما در نقطه صفر برای کار نیستید. در مورد دانشگاه هیچ دانشگاهی چه سراسری چه آزاد چیزی به شما یاد نمیده مگر اینکه خودتون در پی یادگیری باشید تحت هیچ شرایطی تحصیلی رو که این همه روش زمان گذاشتی بیخیال نشو چون قطعا بعدا پشیمون میشی به هر حال در مملکت ما خیلی جاها مدرکت بدردت می خوره. در ضمن شما می تونید در حین خدمت سربازی کار کنید انقدر زمانها رو از هم تفکیک نکنید.

[mteam]

محمد جان دوستت دارم - نیومدم نصیحت کنم میخوام یه کاری بکنی اول اینکه به خودت دو روز مرخصی بدی اگه میتونی با دوستان به کاشان برو واگه نمیتونی با بهترین مرد مثبت انجمن آقای شموسی خوش اخلاق و خنده رو حتما حتما یه ملاقاتی داشته باش مطمئن باش روحیه ات 360 درجه عوض میشه حتما این کار را انجام بده اگر هم تونستی باهم استخر برید آب موج منفی را جذب میکنه موج مثبت را بهت انتقال میده بعد بیا بگو چطوری-

[صدفی]

جناب آقای محمد
برادر عزیز
مطمئن باش اگر بخوایی میتونی به همه جا برسی فقط باید بخوایی
واسه مثبت اندیشی و رعایت کلیه قانون های جذب و راز واسه خودت 21 روز زمان بزار 21 روز تمام این موارد رو انجام بده روز 22 خود به خود واست عادت شده 21 روز زمان برای تثبیت هر زمانی لازمه اگر نماز نمیخونی تو این 21 روز نمازم شروع کن بخون.شاید روزهای اول امواج منفی اذیتت کنه ولی ادامه بده
همه چیز بسته به ایمان ماست اگه ایمان داشته باشی میتونی مطمئن باش میشه شک نکن فقط ایمان من تو این انجمن خیلی میگم ایمان و تفکر مثبت با هم پایه اول موفقیت هست .برادرم صحبتها و کتابهای آقای حلت رو حتما گوش کن من صحبتهاشو رایت کردم رو سی دی تو ماشینم هم گوش میکنم روزی چند بار
قانون راز. قانون جذب . مثبت اندیشی و ... اینا شعار نیستن باید انجامشون داد نه اینکه 2 روز انجام بدی بعد خسته شی باید ایمان بیاری بهش که میشه
برادر عزیزم روحتو درمان کن روحتو بزرگ کن اینقدر عاشق خدا شو که نتونی بهش شک کنی که دعا هاتو استجابت نمیکنه فکر نکن من اصلا آدم خشک مقدس و مذهبی نیستم ولی با تابش نور خدا تو دلم و انجام دادن مسائلی که گفتم بالا این بحرانی که شما توش هستی گذروندم
مطمئن با میتونی

---

دوست دارم و مطمئنم بعد از 21 روز میایی تو همین تاپیک میگی که چقدر دیدت عوض شده و چقدر کارات خوب پیش میره

[Alireza_Kh]

محمد جان دوست من زندگی یعنی گذشت لحظه های جدید ... ممکنه سربالایی باشه یا سرپایینی ... زندگی یعنی درس گرفتن از تک تک لحظه هایی که گذشته ... زندگی اشتباه نکردن نیست ... زندگی درس از اشتباهات گرفته ... پس زندگی کن ... بستگی به خودت داره از اکنون به بعد زندگی رو چطوری برای خودت معنی کنی ...
مدرک دانشگاهیت رو بگیر ... زحمت کشیدی شروع کردی پس باید تموم بشه ... در مورد خدمت سربازی بهت بگم من سرباز صفر بودم یعنی پایین ترین درجه تو ارتش ... بیست ماه خدمت کردم ... اون موقع فکر می کردم دوران سختیه که اون لحظه اینجوری بود ولی چیزهای زیادی هم بهت میده ... وقتی تمومش می کنی بر میگردی پشت سرتو نگاه می کنی تازه می فهمی چه دوران خوبی بوده ... سختی هاش شیرینی بعده ... باید قبولش کرد, شتریه که در خونه همه می خوابه ... اینایی که می گم یه روز می فهمی ...
و اما بسیار جوونایی رو می بینیم که دارن دستی دستی زندگی خودشونو آتیش میزنن و نابود ... اما بسیاری هم مانند شما دلشون برای لحظه لحظه ی زندگیشون می سوزه ...
قانون راز هم یعنی تلاش یعنی کوشش یعنی خواستن ... راز هیچ وقت نمی گه بشین یه جا و هی خیال پردازی کن ...
و خوبه به یاد داشته باشیم دیروز گذشت ... فردا هم نیومده ... پس تنها امروز رو داری ... ساده از دستش نده ...
...
پـــــــــــــــــسر خودت باش ...