ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
زمان کنونی: 05-15-2024, 04:24 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: صدفی
آخرین ارسال: Fela.Want
پاسخ: 9
بازدید: 5661

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امیتازات : 3.81
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
05-13-2012, 11:03 PM
ارسال: #1
احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم

«احد عظیم زاده هستم، موفق ترین «بیزینس من» فرش دستباف در دنیا». در این نقل قول تردید نتوان كرد. او چنان با قاطعیت از كار و تجارت خودش دفاع می كند كه ناخودآگاه مخاطب را به این واقعیت می رساند كه فرش عظیم زاده در عرصه تجارت یك استثناء است.

اگر نخستین سال های زندگی مشقت بار این تاجر فرش را در نظر بگیریم و آن را با موقعیت كنونی اش قیاس كنیم، شگفت زده خواهیم شد. كسی كه در هفت سالگی و از همان روز اول مدرسه، مجبور می شود پشت دار قالی بنشیند، اكنون با اتكا به خلاقیت و كار طاقت فرسای خودش، یكی از بزرگ ترین تاجران فرش در دنیا است و به قول خودش هربار كه برای خرید به بازار تبریز می رود، این بازار را تكان می دهد.آن هم در هنگامه ای كه بحران در تار و پود تولید و تجارت فرش دستباف ایران تنیده شده و آمار رسمی دال بر كاهش 33درصدی صادرات این محصول ملی در ماه اول سال جاری است.

متن گفت وگو با احد عظیم زاده را بخوانید.

آقای عظیم زاده! چند سالی است كه بحران فرش دستباف ایران را به گردن مدیریت غیرعلمی در داخل و فرصت طلبی رقبا در خارج می اندازند. واقعا از نظر جنابعالی چرا تولید و صادرات فرش دستباف ایرانی با آن قدمت و اصالت و ابهت به این حال و روز افتاده كه قدرت رقابت با تولیدات باسمه ای پاكستان را هم از دست داده است؟

پیش از انقلاب 68درصد بازار های جهانی فرش در اختیار ایران بود. در حال حاضر سهم كشورمان از این بازار 22درصد است.

به نظر من تولید فرش دستباف نه تنها افت نكرده، بلكه به لحاظ كمیت و كیفیت رشد هم داشته است. اما چرا برخی كشور ها با سابقه صدسال تولید فرش دستباف، گوی رقابت را از ایران كه سابقه ای 3هزار ساله دارد، ربوده اند؟ این روند چند دلیل دارد كه یكی از آن دلایل، فرصت طلبی رقبای خارجی است. از این نكته غافل نباشیم كه فرش تولیدی رقبای ما هنوز در بازار های جهانی امتحان پس نداده است. همه می دانند كه فرش دستباف ایرانی اعتبار جهانی دارد. در موزه های مشهور دنیا، هر قطعه فرش ایرانی از 5 تا 30میلیون دلار قیمت دارد. بنابراین از برلیان، مرغوب تر و گران تر است. اما آیا بازاریابی های ما كه عمدتا از سوی كارشناسان دولتی صورت می گیرد، حرفه ای و جامع است؟ من می گویم نه. چون كارشناسان دولتی، تجربه این كار را ندارند. چیز هایی در دانشگاه خوانده اند كه بعضا با واقعیت ها تناسب ندارد. نه اطلاعات كامل در زمینه فرش ایران دارند و نه بازار ها را به خوبی می شناسند. در نتیجه برخی اوقات فقط پیشنهاد های غلط می دهند و به این صنعت ملی آسیب هم می رسانند. بافندگان فرش با خون جگر تولید می كنند اما چون پای عرضه می لنگد نه آنها منتفع می شوند نه صادركنندگان.

حدود 2میلیون و 400هزار نفر بافنده فرش داریم كه یكی یكی دارند میدان را خالی می كنند و احتمالا برای كاریابی یا باید به سوی میادین پارس جنوبی بروند یا در حالت دیگر، به اعتیاد پناه ببرند. آیا این بازی با اقتصاد كشور نیست.

اما دولت مدعی است كه از این صنعت حمایت می كند. مراكز مختلفی هم به همین منظور تاسیس شده حتی اخیرا طرح تبلیغات م/ا/ه/و/ا/ر/ه ای فرش از طریق كانال های پربیننده خارجی مطرح گردیده و ظاهرا اعتبار كلانی هم به آن اختصاص داده شده است.

دولت چگونه حمایت می كند؟ تلویزیون ملی كشور كه باید رسانه اصلی تبلیغات صنعت ملی فرش باشد، چه كار كرده است؟
معاون سابق سازمان توسعه تجارت، دو سال پیش رسما اعلام كرد كه این سازمان 50درصد تبلیغات برون مرزی فرش ایران را از طریق شبكه «جام جم» تقبل می كند. شركت فرش عظیم زاده در سال 1384، بیش از یك میلیارد و دویست میلیون تومان (بله تومان، نه ریال!) به تبلیغ داخلی فرش دستباف اختصاص داد. این كاری بود كه خودم برحسب ضرورت برای شناخت این صنعت انجام دادم و انتظار یارانه هم از دولت نداشتم. اما از سوی دیگر، طبق صورتحساب صدا و سیما، در همان سال 780میلیون تومان تبلیغات برون مرزی داشته ام كه علی الظاهر نصف آن را باید سازمان توسعه تجارت تقبل می كرد. اما از شما چه پنهان كه بعد از هشت ماه دوندگی و گرفتاری های بوروكراسی اداری، قرار شد این سازمان فقط پرداخت 10درصد مبلغ كل صورتحساب «جام جم» را تقبل كند. یعنی 180میلیون تومان! خلاصه از این رقم هم 30میلیون تومان قرار است به صورت علی الحساب پرداخت شود و مابقی به بودجه سال آینده واگذار شده است كه البته هنوز هیچ چیز معلوم نیست. آیا این است حمایت های دولتی؟ من تا كی می توانم از جیبم هزینه های هنگفت تبلیغات فرش ایرانی را بپردازم؟ حتی اگر دولت 50درصد هزینه تبلیغات را هم بپردازد باز بودجه تبلیغات داخلی و خارجی شركت فرش عظیم زاده، بیش از یك میلیارد و 600میلیون تومان در سال 84 بوده است كه فكر نمی كنم خود دولت هم این مقدار برای تبلیغ فرش ایرانی هزینه كرده باشد.

آیا این فرصت به شما داده شده كه مستقیما درباره مسائل كار خود با مدیران ارشد وزارتخانه ارتباط برقرار كنید. شاید آنها واقعا از این ماجرا خبر ندارند.
خیر. تا به حال حتی یك جلسه رسمی در این خصوص برگزار نشده. الان چهار ماه است كه تقاضای ملاقات با وزیر بازرگانی كرده ام اما هنوز موفق به دیدار ایشان نشده ام. من یك بازرگان موفق هستم و باید در وزارتخانه بازرگانی به رویم باز باشد، اما این طور نیست.

برگردیم به این نكته مهم كه می گویند رقبا طرح های فرش ایرانی را سرقت كرده اند و با كپی از روی آنها، محصولات خود را به نام ایران صادر می كنند. آیا واقعا چنین است؟
بله، باید از مدت ها پیش، برای فرش ایرانی شناسنامه صادر می شد. ما در شركت فرش عظیم زاده این كار را كرده ایم و فرش را با شناسنامه اش كه حكم پاسپورت را دارد، صادر می كنیم. دكتر میركاظمی، وزیر محترم بازرگانی از این ایده ما استقبال كرد و آن را ستود. با این وصف، دیگر نمی شود در بازار جهانی تقلب كرد.

در زمینه برگزاری نمایشگاه ها چه نظری دارید. آیا ساختار دولتی نمایشگاه در ایران، مقتضیات جهانی را دارد؟
شركت سهامی فرش ایران كه برگزار كننده اصلی نمایشگاه های تخصصی فرش در كشورمان است با این مقوله بیگانه است. نمایشگاهی كه پارسال در تهران برگزار شد واقعا جای تاسف داشت و مایه آبروریزی بود، اگر این شركت نمی تواند مجری نمایشگاهی خوبی باشد بهتر است از خیر آن بگذرد. متری 20هزار تومان سود می برند كه چی؟ این حمایت از صادركننده نیست. ظلم آشكار به او است. خدمات فاقد كیفیت به صادركنندگان و مهمانان خارجی هم حكایتی دیگر دارد كه مثل روز روشن است. سالن ها گرم است، كولر كار نمی كند، آسفالت و چمن محوطه های نمایشگاه درب و داغان است و… چرا در نمایشگاه های خارج از كشور همه چیز مرتب و منظم است و بهترین خدمات را به مهمانان و بازدیدكنندگان می دهند؟ به هرحال آنها می دانند كه با برپا كردن چند غرفه، نمایشگاه برگزار نمی شود.

یك سوال دیگر، باتوجه به تجربه دیدار شما از نمایشگاه های خارجی و تعامل نزدیك با بازارهای جهانی بیشترین استقبال خریداران از كدام نوع فرش دستباف ایرانی صورت می گیرد؟
فرش تبریز. نه اینكه فكر كنید چون خودم تبریزی هستم، این ادعا رادارم. واقعیت همین است. فرش تبریز از نظر طراحی و رنگ آمیزی بسیار متنوع و خلاقانه است. فرش نائینی سال ها است كه فقط پنج ، شش رنگ دارد. فرش اصفهان هم قبل از انقلاب، وضعیت بهتری داشت اما حالا افت كرده چون تنوع ندارد. جاهای دیگر هم، همین طور، متاسفانه تنوع تولید از بین رفته است.

گران ترین فرشی كه تا به حال به مشتریان خارجی فروخته اید چقدر ارزش داشته؟
درست یادم نیست. من فرش یك میلیون تومانی فروخته ام. 200میلیون تومانی هم فروخته ام...

چندتا فروشگاه در ایران و خارج دارید؟
در تهران 2 فروشگاه بزرگ فرش دارم.
در توكیو هم انبار فرش دارم، در همین فروشگاه (جام جم) مرغوب ترین فرش ها و تابلوهای دستباف ایران را می توانید ببینید.

در بازارهای داخلی اوضاع چگونه است، فرش های نفیس چگونه قیمت گذاری می شوند، آیا معیار حرفه ای وجود دارد؟
در فروشگاه من همه فرش ها كدگذاری شده اند و قیمت های كارشناسی شده و مشخص دارند. طبق خرید، با سود منصفانه قیمت گذاری كرده ایم. تخفیف هم می دهیم، هم به مشتریان خارجی، هم به خریداران داخلی، یك مساله این است كه قیمت فرش دستباف در بازار داخلی فقط تابع اراده فروشنده است. خارجی ها بارها به من گفته اند مثلا در فلان بازار، چون دیدند خارجی هستیم، قیمت ها را بالا بردند. درحالی كه نباید این طور باشد. دلال ها، كمیسیون می گیرند و قیمت ها را بالا می برند.

شما خودتان این همه فرش های نفیس را از كجا خریداری می كنید؟
از جاهای مختلف. عمدتا از بازار تبریز. هر وقت به بازار تبریز می روم مثل این است كه زلزله آمده باشد. سه، چهارمیلیارد تومان فرش می خرم و آن بازار را تكان می دهم.

چند تاجر فرش در ایران این قدر قدرت خرید دارند؟
خودم هم كارخانه دارم كه 700كارگر و بافنده در آنجا كار می كنند. سال گذشته می خواستم با این صنعت خداحافظی كنم اما بعد به این نتیجه رسیدم كه فقط «پول» كافی نیست. انسان آن است كه مثل درخت سایه داشته باشد.

از خودتان بگویید و اینكه چه شد كه تاجر فرش شدید آن هم به قول خودتان، موفق ترین تاجر فرش در دنیا.
زادگاه من روستای اسفنجان است در 20كیلومتری تبریز. هفت ساله بودم كه پدرم را از دست دادم و همین مصیبت باعث شد كه از پشت میز كلاس اول، یكراست بروم پشت دار قالی. هفت سال فرش بافتم. با فقر و رنج زیاد زندگی كردم و خرج و مخارج خانواده ام را تامین كردم. شب ها درس می خواندم و روزها كار می كردم. از چهارده سالگی به بعد، شدم فروشنده سیار فرش. از فروش هر فرش دستباف یك تومان دستم می آمد تا بعدها كه انقلاب شد و رفتم سربازی. از خدمت نظام كه برگشتم، چند سفر خارجه رفتم و توانستم مشتریانی قابل اطمینان دست وپا كنم و این آغاز فعالیت تجاری من بود. تا بعد كه یك كارخانه در اسفنجان و یكی هم در تبریز راه اندازی كردم.

سرمایه را از كجا آوردید؟
خودم 20هزار تومان سرمایه داشتم. 20هزار تومان هم از یكی از بستگانم قرض كردم، 60هزار تومان هم وام بانكی گرفتم. خلاصه، ریسك كردم. من آدمی ریسك باز هستم، ریسك تجارت می كنم. به پیشنهاد یك مشتری خارجی برای اولین بار در ایران شروع كردم به تولید فرش گرد دستباف تا اینكه پایم به كشورهای اروپایی باز شد و شدم تاجر فرش. اگر آمار دقیق صادرات را اعلام كنند و پیمان فروش ها و دلال ها، خودشان را به عنوان صادركننده، جا نزنند، آن وقت معلوم می شود كه صادركننده نمونه كشوری در زمینه فرش دستباف چه كسی است.

در سال 84 حدود 400میلیون دلار فرش به خارج صادر شده، سهم شركت فرش عظیم زاده از این میزان صادرات چه قدر بوده است؟
5میلیون و 840هزاردلار.آمار صادرات صادركننده نمونه كشوری در سال 1384، بیش از 8میلیون دلار بوده كه یك رقم غیرواقعی است چون همین صادركننده در سال 82، 2میلیون دلار فرش صادر كرده بود. آیا جای تعجب ندارد كه با وجود بحران صادرات فرش در سال 84، یك صادركننده 8میلیون دلار صادرات داشته است. این رشد 400درصدی چگونه بررسی شده؟ آیا جز این بوده كه از طریق پیمان فروشی، به این رقم نائل شده اند؟

ضمن اینكه من ارزیابی های گمرك را دقیق نمی دانم بنابراین این آماری كه اعلام می شود جای سوال دارد و صادرات واقعی را نشان نمی دهد.

کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: madar , m_grate29 , REZA HAJISALIMI , P@RSA , sherafati , jahanagahi , بهداد , mir abbas , maxsoulfly , Haavin , فرهاد قربانی , کیمیا شریفی
07-07-2012, 11:25 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 07-07-2012 11:25 PM، توسط کامیار کاظمی.)
ارسال: #2
RE: احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
احد عظیم زاده مولتی میلیارد ایرانی

[تصویر: 230611_529.jpg]

من احد عظیم‌زاده هستم. در ۱۰ آذر ۱۳۳۶ در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم.
امکانات مالی‌مان اجازه نمی‌داد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روزها قالی می‌بافتم و شب‌ها درس می‌خواندم. چاره‌ای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمی‌داد.

خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲بار بیشتر نمی‌توانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.

کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالی‌های کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا ۲هزار تومان) سود می‌کردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختی‌ها را آسان می‌کرد. در ۱۸ سالگی توانستم ۲۰ هزار تومان پس‌انداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا این‌که مجبور به ترک تحصیل شدم.

غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض می‌کند) یتیم هیچ‌کس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانه‌اش می‌رود دستی به سر و روی بچه‌اش می‌کشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شب‌ها، شب‌های جمعه پاهایش را در بغل می‌گیرد و به انتظار می‌نشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد…

در این فکر بودم که سرمایه‌ام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. می‌خواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایه‌ام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.
وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماه‌ها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمی‌دادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.
احد عظیم زاده

اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالن‌ها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقه‌ها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس می‌روند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.

زبان هم نمی‌دانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمی‌شد و
کیفیت تولید فرش و رنگ‌بندی‌ها هم مناسب نبود. چای و قهوه‌ام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم.
به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسک‌پذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.

شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور می‌کنید یا نه؟ در اولین معامله ۶٫۵ میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی من که ۸۰ هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجاره‌ای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم… کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم.

بسیار سفر کردم و ایده‌های جدید دادم. از موزه‌های فرش کشورها بازدید می‌کردم و از طرح‌ها اقتباس یا از آنها عکس می‌گرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرح‌ها، ایده‌های نو بیرون می‌دادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم.

اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچ‌گاه نداشته‌ام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک می‌گذاشت.

اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که می‌خواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار می‌ایستد، با احترام می‌ایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسک‌پذیری خودم است. بسیار ریسک می‌کنم،بسیار.

کمی بعد در بازدید از هتل‌های معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگ‌ترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌ام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.

سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است. این هتل ۳۴۰ واحد مسکونی در ۲۵ طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، ۳۴ طبقه هتل، ۷ رستوران روی دریاچه، ۱۰ هزار متر شهر آبی، ۷۰ هزار متر زمین آمفی‌تئاتر، ۹۰ هزار متر زمین گلف و ۲ باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسوی‌ها ۹ میلیون دلار است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌ام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایه‌گذاری یا ذخیره نکرده‌ام….

می‌پرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمی‌کند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار می‌کنند.
من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگ‌ترین بیزینس‌من جهان شدم و بزرگ‌ترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما می‌دانید بزرگ‌ترین افتخار من چیست؟
یتیم‌نوازی.
افتخار می‌کنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار می‌کنم جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هم‌اکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کرده‌ام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیم‌ها را از محل ارثم بپردازند.
بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه می‌دهند. سفره که می‌اندازیم برای یتیم‌ها و می‌آیند و غذا می‌خورند، کیف می‌کنم. گریه می‌کنم و حال می‌کنم.

در یک مراسمی بچه‌ها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی می‌خواست. در این میان دختربچه‌ای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت.
یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.
پول را برای چه می‌خواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.

ما وسیله هستیم. باید بخشید و بی‌منت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است

[تصویر: Mrkamiar2.gif]


مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: P@RSA , saeed200319 , sherafati , مهدی گل محمدی , iranboy , gandalf , jahanagahi , بهداد , safari , mir abbas , maxsoulfly , Mind , s_a , کیمیا شریفی
07-08-2012, 10:56 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 07-08-2012 10:56 AM، توسط sherafati.)
ارسال: #3
RE: احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
جهزیه من عمرا به 20میلیونم برسه!!!!!!!!!!!!!!

شوخی بود....یتیمی واقعا سختــــــــــــــــه
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآ
جهزیه من عمرا به 20میلیونم برسه!!!!!!!!!!!!!!

شوخی بود....یتیمی واقعا سختــــــــــــــــه

نباید ببینی تا باور کنی...
باید باور کنی تا ببینی...Heart
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: مهدی گل محمدی , iranboy , jahanagahi , بهداد , mir abbas , maxsoulfly
11-04-2012, 10:57 PM
ارسال: #4
RE: احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
اخ
کمرم شکست
نه اینکه پدر ندارم
نه
اینکه دارما اونطور که باید قدرشا ندارم
.......................................................
خواهرم تو 20میلیون جهاز داری
اونا که ارزوشون داشتن 2 تا تیکه لوازم دم دسته که برن سر خونه زندگی چی؟
حتی جهازی که از مغازه ی سمساری باشه

اسپري كود كامل سرسبز
حاوي كليه عناصر مورد نياز گياه
قابل استفاده براي تمامي گلهاي اپارتماني

با استفاده از گياهان اپارتماني روح زندگي را در خانه هايتان جاري كنيد
10_004
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: بهداد , مــجــیــנ , jahanagahi , maxsoulfly
12-28-2012, 01:05 AM
ارسال: #5
RE: احد عظیم زاده : موفق ترین تاجر فرش در دنیا هستم
امکانات مالی‌مان اجازه نمی‌داد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روزها قالی می‌بافتم و شب‌ها درس می‌خواندم. چاره‌ای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمی‌داد.

خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲بار بیشتر نمی‌توانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.

خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
اینستاگرام من :
hoshangghorbanian
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: maxsoulfly , حامد , Mind , s_a , کیمیا شریفی
06-08-2013, 10:31 AM
ارسال: #6
احد عظيم زاده
سلام این پست در مورد زندگی یک مولتی میلیاردر ایرانی ه که توسط سایت پرشین استار تهیه شده و ما این پست رو از سایت اونا کپی برداشتیم!توصیه می کنم حتما بخونید.






اگر نخستین سال های زندگی مشقت بار این تاجر فرش و مولتی میلیاردر ایرانی را در نظر بگیریم و آن را با موقعیت کنونی اش قیاس کنیم، شگفت زده خواهیم شد. کسی که در هفت سالگی و از همان روز اول مدرسه، مجبور می شود پشت دار قالی بنشیند، اکنون با اتکا به خلاقیت و کار طاقت فرسای خودش، یکی از بزرگ ترین تاجران فرش در دنیا است و به قول خودش هربار که برای خرید به بازار تبریز می رود، این بازار را تکان می دهد. آن هم در هنگامه ای که بحران در تار و پود تولید و تجارت فرش دستباف ایران تنیده شده و آمار رسمی دال بر کاهش ۳۳درصدی صادرات این محصول ملی در ماه اول سال جاری است.

من “احد عظیم‌زاده” هستم. در ۱۰ آذر ۱۳۳۶ در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم. امکانات مالی‌مان اجازه نمی‌داد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روزها قالی می‌بافتم و شب‌ها درس می‌خواندم. چاره‌ای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمی‌داد.

خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲ بار بیشتر نمی‌توانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.

کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالی‌های کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا ۲هزار تومان) سود می‌کردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختی‌ها را آسان می‌کرد. در ۱۸ سالگی توانستم ۲۰ هزار تومان پس‌انداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا این‌که مجبور به ترک تحصیل شدم.

غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض می‌کند) یتیم هیچ‌کس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانه‌اش می‌رود دستی به سر و روی بچه‌اش می‌کشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شب‌ها، شب‌های جمعه پاهایش را در بغل می‌گیرد و به انتظار می‌نشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد…

در این فکر بودم که سرمایه‌ام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. می‌خواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایه‌ام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی.

وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماه‌ها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمی‌دادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم.

اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالن‌ها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقه‌ها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس می‌روند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم.

زبان هم نمی‌دانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمی‌شد و کیفیت تولید فرش و رنگ‌بندی‌ها هم مناسب نبود. چای و قهوه‌ام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم. به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسک‌پذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ.

شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور می‌کنید یا نه؟ در اولین معامله ۶٫۵ میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی من که ۸۰ هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجاره‌ای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم… کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم.

بسیار سفر کردم و ایده‌های جدید دادم. از موزه‌های فرش کشورها بازدید می‌کردم و از طرح‌ها اقتباس یا از آنها عکس می‌گرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرح‌ها، ایده‌های نو بیرون می‌دادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم. اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچ‌گاه نداشته‌ام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک می‌گذاشت.

اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که می‌خواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار می‌ایستد، با احترام می‌ایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسک‌پذیری خودم است. بسیار ریسک می‌کنم، بسیار.

کمی بعد در بازدید از هتل‌های معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگ‌ترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌ام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است. سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است.








پروژه قو الماس خاورمیانه در سلمانشهر مازندران


این هتل ۳۴۰ واحد مسکونی در ۲۵ طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، ۳۴ طبقه هتل، ۷ رستوران روی دریاچه، ۱۰ هزار متر شهر آبی، ۷۰ هزار متر زمین آمفی‌تئاتر، ۹۰ هزار متر زمین گلف و ۲ باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسوی‌ها ۹ میلیون دلار است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌ام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایه‌گذاری یا ذخیره نکرده‌ام …





می‌پرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمی‌کند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار می‌کنند. من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگ‌ترین بیزینس‌من جهان شدم و بزرگ‌ترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما می‌دانید بزرگ‌ترین افتخار من چیست؟ “یتیم‌نوازی”.

افتخار می‌کنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار می‌کنم جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هم‌اکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کرده‌ام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیم‌ها را از محل ارثم بپردازند.

بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه می‌دهند. سفره که می‌اندازیم برای یتیم‌ها و می‌آیند و غذا می‌خورند، کیف می‌کنم. گریه می‌کنم و حال می‌کنم.

در یک مراسمی بچه‌ها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی می‌خواست. در این میان دختربچه‌ای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت. یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم. پول را برای چه می‌خواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم.

ما وسیله هستیم. باید بخشید و بی‌منت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است…

منبع:پرشین استار
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: blacknight19 , Divar , iranboy , mir abbas , Fela.Want
06-08-2013, 03:28 PM
ارسال: #7
RE: احد عظيم زاده
احسنت ، خدا خیرش بده

MY Telegram : @Mosleh68
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: mir abbas , Fela.Want , iranboy
06-09-2013, 12:51 AM
ارسال: #8
RE: احد عظيم زاده
درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است

خدا می دونه به کی ثروت بده.
خدا مالش رو زیاد کنه.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: Fela.Want , iranboy , Divar
06-09-2013, 06:59 AM
ارسال: #9
RE: احد عظيم زاده
ان شالله همیشه همچین آدمایی سالم و سرحال باشن
این آدما رو پول عوض نمی کنه

[تصویر: Fela_Want_omre_geran_blogfa_jpg.jpg]


انسان های بی هدف مجبورند برای انسانهای هدف دار تا آخر عمر کار کنند
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: iranboy , Divar
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  کارآفرینی به شیوه عباس برزگر +بحث و گفتگو در مورد چند ایده odise 10 2,482 09-09-2015 11:09 AM
آخرین ارسال: yaser1
  فرامرز عبداله زاده عنبران mehdi098 13 4,642 06-15-2015 09:29 AM
آخرین ارسال: رها آزاد
  آقاي ريحاني ( ارائه سبزيجات تازه روزانه بسته بندي در فروشگاههاي زنجيره اي ) mehdi098 5 3,024 01-03-2015 12:49 PM
آخرین ارسال: مهندس روح الله زاهد
  زندگينامه خانم فرحناز مظفري كارآفرين زن موفق بهنام ذوالفقارزاده 3 6,148 08-05-2013 12:26 PM
آخرین ارسال: محسن قلي زاده
  نقش جلبک‌ها در صنایع غذایی و دارویی کامیار کاظمی 5 2,015 04-13-2013 06:49 PM
آخرین ارسال: matarodi
  علی‌اکبر طاهریان، مبتکر بسته‌بندی در صنعت کاغذ کامیار کاظمی 3 1,869 03-29-2013 11:13 PM
آخرین ارسال: habib tousi
  کارآفرینان موفق sara 1 1,717 01-24-2013 02:08 AM
آخرین ارسال: korooshhakhamaneshi
  بنیان گذار اولین کارخانه فرش ماشینی در ایران کامیار کاظمی 1 1,116 12-12-2012 10:47 PM
آخرین ارسال: mjdehghani
  مصاحبه اختصاصی با فرشاد ولی زاده مدیر"سایت دویران" sherafati 0 1,465 07-29-2012 02:38 PM
آخرین ارسال: sherafati
  تکخال زنان در صنعت چاپ ایران کامیار کاظمی 4 1,781 07-28-2012 01:13 AM
آخرین ارسال: درناز
  شیرزنی در دل چارسوق کامیار کاظمی 4 1,253 07-16-2012 06:22 PM
آخرین ارسال: ناصر صادقی
  بنيانگذار اولين شركت تاكسي سرويس زنان در ايران صدفی 1 995 05-14-2012 07:11 PM
آخرین ارسال: P@RSA
  معرفی برخی ایرانیان موفق در سال 90 بخش2 صدفی 0 1,042 04-09-2012 05:48 PM
آخرین ارسال: صدفی
  معرفی برخی ایرانیان موفق در سال 90 صدفی 2 1,574 04-09-2012 05:46 PM
آخرین ارسال: صدفی

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS